#عکس_نوشت
#تاسوعا
🍂...تا آنكه همهى سروها از پاى افتادند و همهى پروانهها سوختند جز ابوالفضل(علیهالسلام) و حسين(عليهالسلام) باقى نماندند.
با داغ دل اهل حرم و محاصرهى تمامى اهلبيت ...
اين بار ابوالفضل(علیهالسلام) اذن خواستند و حسين (عليهالسلام) فرمود:
كه آب بياور.
حرارت و عطش بر تمامى اهل حرم اثر گذاشته بود.
ابوالفضل(علیه السلام) آمد، به كنار شريعه رسيد و با مشك پر و لب تشنه باز گشت ...
با خودش مىفرمود و مىخواند و اين رجز او بود ...
از مرگ نمىترسم.
هنگامى كه مرگ نعره بكشد از مرگ نمىترسم تا بدنم در ميان شمشيرها پنهان شود.
جانم فداى فرزند مصطفى ...
من سقاى خيمهها هستم ...
آمد و آمد تا آنجا كه متحير ايستاد. با دست بريده و سر شكافته و تيرى بر چشم و تيرى بر مشك.
وارثان عاشورا,صفحه ۲۲۵
استاد علی صفایی حائری
📱 @khaharanEinSadTehran
🌐 Einsadtehran.ir/sisters-wg