چشمامیـــدندارم
بهکسیغیرحسین
#ویژه_شب_جمعه
#امیدم_حسین
السلام من الله علیک یا اباعبدالله الحسین
هیچ کس . . .
هیچ کس اینجا
به تو مانند نشد . . .
#سردارِ_دلم♥️
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
چشمامیـــدندارم بهکسیغیرحسین #ویژه_شب_جمعه #امیدم_حسین السلام من الله علیک یا اباعبدالله الح
#دلتنگ_کربلا
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب ششگوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانۀ خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب زیارتی امام حسین علیه السلام .
التماس دعا
🌹🌹🌹🌹
@khaharankhademozahra
ای که از کوچهٔ پاییزی ما باخبری
ما کجا گُل بفروشیم که از ما بِخری؟
#گل_نرگس🌼
#اللّهم_عَجِّل_لِولیِّک_الفَرج
#حدیث_روز
«مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
كَذَبَ مَن زَعَم أنّهُ وَلدُ حَلالٍ وَ هُوَ یَأكُلُ لحُومَ النّاس بِالغیبَةِ!
👈دروغ میگوید آن كسی كه ادّعا میكند حلالزاده است در حالی كه كارش غیبت كردن و خوردن گوشت مردم است!
📚وسائل، ج ٨، ص ٦٠٠
»
🔔 #تفکـــر_در_آیات_قــــرآن
دلــت ڪـہ سنــگـــ باشــد...
معصیــت چشــم و گـــوش دلــت را
ڪور و ڪر نموده باشد،
هـزاران پیامبـر و امـام هم ڪـہ بیخ
گوش مبارک، قرآن و وعظ بخوانند،
میــخ اسـت میانِ سنگـــ خــارا
« آیـہ 40 سـوره زخـرف »
أَفَأَنتَ تُسْــمِعُ الصُّـمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ
وَمَــن كَانَ فِي ضَــلَالٍ مُّبِيـــنٍ
آیا تو این ڪران را سخنـی تـوانـی
آموخت یا این ڪوران(باطن) و آن
را ڪه دانستـہ بـہ گمـراهی میرود
هدایت توانی کرد؟
جرعه ای نور
#اســتادصـفایےحائری...
کسانےکه #ایمـان بیشـتری دارند،
رنجشان بیشتر است که
«اَلبلاءُ لِلْوِلاٰء»!🌱🦋
مادامے که درگیـــــرهی عشق جایے نگرفتهای،
ســوهانے نمےخوری...!
هـــرچه این گیـره محکــــــمتر شد،
این سایش و فرســایش زیادتر میشود؛
که بلاء #مالمـومن است!
•°🌿°•
+ منازآنروزڪہ
دربندِتوعـــــَم، آزادم...!
زیارت امام زمان عج در روز جمعه
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّهِ فِي أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّهِ فِي خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ، صَلَّى اللّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ، عَجَّلَ اللّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ، أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ، أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ، وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ وَ أَسْأَلُ اللّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ، وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ، يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ، هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ، وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ، وَ أَنَا يَا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ، وَ أَنْتَ يَا مَوْلايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ، وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ، فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
سلام بر تو ای حجّت خدا در زمینش، سلام بر تو ای دیده خدا در میان مخلوقاتش، سلام بر تو ای نور خدا که رهجویان به آن نور ره مییابند، و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده میشود، سلام بر تو ای پاک نهاد و ای هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو ای همراه خیرخواه، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر تو ای چشمه حیات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاکیزه و پاکت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعدهای که به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرماید، سلام بر تو ای مولای من، من دل بسته تو و آگاه به شأن دنیا و آخرت توأم، و به دوستی تو و خاندانت به سوی خدا تقرّب میجویم، و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار میکشم و از خدا درخواست میکنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد، و مرا از منتظران و پیروان و یاوران تو در برابر دشمنانت، و از شهدای در آستانت در شمار شیفتگانت قرار دهد، ای سرور من، ای صاحب زمان، درودهای خدا بر تو و برخاندانت، امروز روز جمعه و روز توست، روزی که ظهورت و گشایش کار اهل ایمان به دستت در آن روز و کشتن کافران به سلاحت امید میرود، و من ای آقای من در این روز میهمان و پناهنده به توأم، و تو ای مولای من بزرگواری از فرزندان بزرگواران، و از سوی خدا به پذیرایی و پناه دهی مأموری، پس مرا پذیرا باش و پناه ده، درودهای خدا بر تو و خاندان پاکیزه ات.
سیّد بن طاووس فرموده: من پس از این زیارت به این شعر تمثل میجویم و به آن حضرت اشاره نموده، میگویم :
نَزِيلُكَ حَيْثُمَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي وَ ضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلادِ
«در هر کجا و بر سر هر خوان من میهمان توام ای صاحب الزّمان»
🔴🔵 سبک زندگی زنان منتظر
🔺 مرحوم آيت الله سيد محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آيت الله سيد علی سیستانی تصميم می گيرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زيارت عاشورا بخواند.
🔺 در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزديک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بيند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشريف دارند و در ميان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفيد روی آن کشيده شده است.
🔺 ايشان می گويد هنگامی که وارد شدم اشک مي ريختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اين گونه به دنبال من می گردی و اين رنج ها را متحمّل می شوی؟!
مثل اين باشيد- اشاره به آن جنازه کردند- تا من به دنبال شما بيايم!»
🔺 بعد فرمودند: «اين بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بيرون نيامد تا چشم نامحرم به او نيفتد.»
📚 شیفتگان حضرت مهدی (عج)،ج۳،ص۱۵۸
1_611393118.mp3
12.92M
#شرح_دعای_ندبه ۵
✨ شرط معیّت با امام ، زُهد است!
و شرط زهد، صبر در امتحانات گوناگون مسیر !
کسانی از این مسیر #غربال میشوند ؛
که در برابر سختیها، آزارها، تحقیرها، تهمتها، سیلیها و .... #صبر ندارند و اهل مقاومت نیستند!
#استاد_شجاعی 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
"چهل چراغ"
مجموعه استوری موشن شهادت سردار سلیمانی
تاریخ : ۹۹.۰۹.۲۱
۲۲ روز مانده تا سالروز شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی
* شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند.
@khaharankhademozahra
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
🔹قسمت نود و ششم
نمیدانم این چهرهها از همان ابتدا تا این اندازه شوم و کریه بودند یا اینکه اعمالشان چهرهی آنها را به این روز انداخته بود. چشمان عقابی شکلش وحشتم را بیشتر میکرد. بیشتر از این نمیتوانستم در آن وضع بمانم. با خودم گفتم مرگ یکبار و شیون هم یکبار، برگرد و یکی بخوابان زیر گوشش. خودم را جمع و جور کردم، ابروهایم را به هم گره زدم و تمام خشم و نفرتم را در چشمانم و قدرتم را در مشتم جمع کردم، گردنم را صاف کردم، به سرعت سرم را به عقب برگرداندم تا پشت سرم را ببینم و از این وحشت خلاص شوم اما هیچکس و هیچ چیز جز خیالات درهمریخته و پریشانم آنجا نبود. با دیدن پتوهایی که بر زمین پهن کرده بودیم و دو کاسه و چهار لیوان پلاستیکی که گوشهای روی زمین بود، مطمئن شدم که این همان صندوقچهی خودمان است و حتماً خواهرها را هم برای بازجویی بردهاند. با افکار و خیالات خودم، در برابر نقش و نوشتههای ساکنان قبلی صندوقچه ایستاده بودم. نگهبان بعثی هر چند دقیقه یک بار دریچه را باز میکرد و چیزی میگفت. خوشحال بودم که چیز زیادی از زبان عربی نمیدانم.
نمیدانم چقدر زمان گذشت شاید چند ماه و یا چند سال! معیار زمان مفهوم نداشت اما بالاخره صدای پای محکم و قوی سربازی و صدای پای ضعیفتری به دنبال او و بعد از باز شدن در صندوقچه و دیدن فاطمه و به همین ترتیب دقایقی پس از آن آمدن مریم و کمی بعد، حلیمه به تنهایی من خاتمه داد. وقتی چهار نفر شدیم بازجوییهایمان را به شور گذاشتیم. اتهام ما شبیه هم بود: عشق به امام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران.
بیست و نهم مهر ماه بود و به زعم آنهایی که نظامی بودند و تجربهی جنگها را داشتند تا فردای آن روز جنگ باید پایان مییافت. آن چند رگه باریک نور و روشنی، صندوقچهی آهنی را کمی روشن کرده بود. از موقعیت مکانی ساختمان که در چه شهری واقع شده و این ساختمان چه نوع ساختمانی است چیزی نمیدانستیم. اما هر چهار نفرمان به دور خودمان در اطرافمان میچرخیدیم و کشف جدیدمان را اعلام میکردیم. در انتهای سلول، دیوار کوتاهی بود که پشت آن توالت فرنگی و حمامی با زیردوشی قرار داشت. در گوشهی دیگر دیوار، تکهای نور کمسو در حصار تورهای سیمی درهم رفته بیرمق بر اشیا و دیوارهای تاریک و مهمتر از همه بر چهرههای ما مینشست و ما مقدم آن نور را گرامی میداشتیم. اما افسوس که کنترل این نور ضعیف هم از ارادهی ما خارج بود. در مقابل این پنجره ی نورآور، بر دیوار مقابل دریچهی دیگری بود که از آن انتظار هوا و حیات داشتیم اما خودش به تنهایی میتوانست مرگ بیصدا و خاموشی برای ما فراهم کند و انتقام خشم و کینهی چندصد سالهی رژیم بعث را از ما بگیرد. این دریچه نمیگذاشت سرمای استخوانسوز و بادهای نفسگیر تابستان را از یاد ببریم. هم قدرت ساختن سرمای سیبری را داشت و هم گرمای صحرای افریقا را. بالای این پنجره چند ردیف میلهی آهنی کرکرهای شعاعهایی از نور خورشید را به داخل صندوقچه دعوت میکردند. هر بار که این میهمانی نور برپا میشد میفهمیدم یک روز از روزهای مبارک جوانیام از پیش چشمانم عبور کرده است.
دور تا دور در صندوقچه را با نوار پلاستیکی عایقبندی کرده بودند تا هیچ نور یا صدایی به داخل صندوقچه وارد یا خارج نشود. ثانیهها را میشمردیم تا دقیقه شود و دقیقهها، ساعت شوند و ساعتها به شبانه روز برسند و سریعتر از جلو چشمان ما عبور کنند. ما در یک فضای محدود با مضیقههای بسیاری مواجه بودیم. اما با هم بودن تمام دلخوشیمان بود. دنبال گوشه و کناری بودیم که وقتی دریچه باز میشد از زخم تیر نگاه آنها محفوظ بمانیم اما هر چند دقیقه یک بار دریچه باز میشد و باید به رؤیت آنها میرسیدیم و شمارش میشدیم. نمیخواستم جریان زندگی در این صندوقچه در مدار عادت و روزمرگی قرار بگیرد اگرچه وحشت از روزهای بعدی و فرداهای دیگر نمیگذاشت گذر زمان عادی شود. آنجا همه چیز از جنس سنگ و آهن بود؛ حتی آدمها هم سنگی شده بودند. هیچ لطافتی در نگاه و رفتارشان نبود. تنها صدایی که به گوش میرسید نالههایی بود که حتی رمق بیرون آمدن از تنهای رنجور و فرسوده را نداشتند. صدای ضربههای کابل که بر در و دیوار و پیکر نحیف زندانیان میخورد جایگزین نوازشهای مادر و ترنم صدای پدرم شده بود.
دریچه باز شد و صدایی شبیه عربده گوشهایمان را آزار داد. پشت آن صدای وحشی چهرهای بزرگتر از عرض دریچه ظاهر شد که دستش را مثل بیل به داخل فرستاده بود و چیزی را طلب میکرد. هیچکدام منظور او را نمیفهمیدیم. بیچاره حلیمه را که چند کلمه بیشتر از ما عربی میدانست به کمک طلبیدیم:
پایان قسمت نود و ششم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج اقا تهرانی رحمة الله علیه 🍀
🔶من نمیخوام بنده ام از کسی خجالت بکشه...
خدایا
منروسببشڪستن
هیچدلیقرارنده ! `
😔❤️❤️
اِماما
صدایتانرانشنیدهایم
رویتانراندیدهایم
امامِھرتانراخوبچشیدهایم
نمڪگیرِمرامتانهمبودهایم
گرچهنمڪدانرابارهاشڪستیم
اماهرباربازهماجابتمانڪردید
مھرِپدرےنمیگذارد
ڪنارمانبگذارید
دعاهایتانماراحفظڪرده
اماآقاجان
مابیشازاینهادلمانتنگاست . . .
دلمانتنگاستبرایپدریڪه
ندیدهمِھرش
بردلمانمُھرشده . . .
🖇💛#محبتهایماندگار ↓
شدیدترینِ محبتها بہ هر چیزی پس از دستیابی بہ آن ڪاهش پیدا میڪند.
یادمان باشد ڪہ همۂ محبّتها بہ پایان
خواهد رسید وتنھا خاطرهای از دورانِ ڪودڪانہ دوست داشتنِ آنھا برای ما
باقی خواهد ماند تنھا محبّتی ڪہ هرقدر بہ آن برسی ، شدیدتر میشود ؛
محبّت بہ خدا و اولیاء خداست .
[استادپناهیان]
#مناجات_امام_زمان_عج
و این بهانه خوبیست: "من گرفتارم"
بهانه ای که بگویم فقط تو را دارم
مرا همیشه گرفتار کن،دلا مگذار
که لحظه ای سرازاین آستانه بردارم
خودت بگو،تو اگر رد کنی گدایت را
بساط دل به در خانه ی که بگذارم
شبیه تکه ی ابری پر از کثیفی ها
به وقت بارش چشمم،اسید می بارم
برای آخر عمـرم بـیا مقـدر کن
که جان به خنده مستانه تو بسپارم
چه میشودکه نفس های آخرینم را
به زیر مقدم شاهانه ی تو بشمارم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
ای که از کوچهٔ پاییزی ما باخبری
ما کجا گُل بفروشیم که از ما بِخری؟
#گل_نرگس🌼
#اللّهم_عَجِّل_لِولیِّک_الفَرج
.
.
هیئت خواهران خادم الزهرا سلام الله علیها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
@khaharankhademozahra
1_677992564.pdf
9.41M
پیدیاف رایگان
کتاب #آشتی_با_امام_زمان "عج"
به قلم "استاد #محمد_شجاعی "
🌱یڪ روز آمدم خانہ، دیدم یڪ برنامہی ھفتگے غذا، متبرڪ بہ نام ائمہ را در یخچال نصب ڪرده بود.میگفت:" از این بہ بعد هر ۼذایے درست ڪردیم، نذر یکے از ائمہ باشـد. این طورے باعث میشود. هر روز غذاے نذرے اهلبیت﴿ع﴾ بخوریم و روے نفسمان تاثیر مثبت مےگذارد."
#غذاےنذرے
#الگـوبگیࢪیمازشھدا
#شھیدحمیدسیاھڪالےمرادی
اَشہدُاَنَّعَلیـاًوَلےالله ﴿حیدریم﴾:
﴿ھر روز غذاے نذرے﴾🌿
شنبھ:
ناهـار[بہنیت]⇦پیامبࢪخوبےهاحضرتمحمدﷺ
شـام[بہنیت]⇦آقاجـانمحضرتامیرالمومنین
یڪشنبھ:
ناهـار[بہنیت]⇦مادرجـان؛حضرتزھرا
شـام[بہنیت]⇦غریبمدینہ؛اماممجتبے
دوشنبھ:
ناهـار[بہنیت]⇦سـالار زینب؛سیدالشھدا
شـام[بہنیت]⇦زینتعبادتڪنندگان؛امامسجـاد
سہشنبھ:
ناهـار[بہنیت]⇦باقرالعـلوم؛اماممحمباقر
شـام[بہنیت]⇦شیخالائمہ؛امامصادق
چہارشنبھ:
ناهـار[بہنیت]⇦بابالحـوائج؛امامڪاظم
شـام[بہنیت]⇦شمسالشموس؛امامرضـا
پنجشنبھ:
ناهـار[بہنیت]⇦جوادالائمہ؛اماممحمدتقے
شـام[بہنیت]⇦هادےدلھا؛امامعلےالنقے
جمعہ:
ناهـار[بہنیت]⇦امامحسـنعسڪرے
شـام[بہنیت]⇦حضࢪتولیعصـࢪ﴿عج﴾
اللهمصلعلےمحمدوآلمحموعجلفࢪجھم
#غذاےنذرے
#قࢪاࢪروزانہ
[جــوانـاننسلظهوریم
اگربرخیزیم✊]
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
یا الله...
چهل روز دعای غریق خواندیم
خدایا به حق خوبان درگاهت عاقبت ما را در روزهای پر فتنه اخر الزمان ختم بخیر بفرما و از فتنه ها سر بلندم بفرما
الهی آمین
#یا_ارباب_دلم ❤️
حیران شده ام کار مرا آسان کن
صحرای غمم قسمت من باران کن
یا مرگ بده تمام کن کارم را
یا باز مرا در حرمت مهمان کن
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا
#نهج_البلاغه
💥استتمّوا نعم الله عليكم بالصبر على طاعته، و المجانبة لمعصيته.
🌸نعمت های خداوند را بر خود تمام كنيد با صبر و شكيبايى بر فرمانبردارى از او، و كناره گيري از معصيت و نافرمانىاش.
📚#خطبه_188
🌷خدا به پیامبر فرموده 7چیز را از من بخواه:
🌷1.علم زیاد:
قل رب زدنی علما...114طه
🌷2.آمرزش گناهان:
قل رب اغفر وارحم وانت خیرالراحمین..118مومنون
🌷3.از شر شیطان به من پناه ببر:
قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین.97 مومنون
🌷4.منزل بابرکت:
قل رب انزلنی منزلا مبارکا...29 مومنون
🌷5.توفیق صداقت:
قل رب ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق واجعلنی من لدنک سلطانانصیرا..80اسرا
🌷6.آمرزش برای والدین:
قل رب ارحمهما کماربیانی صغیرا...24اسرا
🌷7.اگرعذاب گنهکاران را نشانم دادی،
من از آنان نباشم:
قل رب اما ترینی مایوعدون فلاتجعلنی فی القوم الظالمین.93 و94 مومنون