به روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری «ایام البیض» گفته میشود در روایات نقل شده که ایام البیض رجب از اهمیتی ویژه برخوردار است.
ایام البیض (به معنای روزهای سفید)، به روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری گفته میشود. در روایات بر اعتکاف و روزه گرفتن در این ایام تأکید شده است و ایام البیض رجب از اهمیتی ویژه برخوردار است.
در علل الشرایع آمده است: «جبرئیل آدم (ع) را در حالی که سر تا پا سیاه شده بود به زمین فرود آورد. فرشتگان وقتی آدم را با این هیئت دیدند به ضجه در آمده و گریستند و به درگاه حق تعالی عرضه داشتند: پروردگارا مخلوقی را آفریدی و از روح خود در او دمیدی و فرشتگانت را به سجده کردنش وادار نمودی حال با یک گناه رنگ سفیدش را به سیاهی مبدل فرمودی! منادی از آسمان ندا میدهد: امروز را برای پروردگارت روزه بگیر، آدم آن روز را که مطابق با روز سیزدهم ماه بود روزه گرفت، پس ثلث سیاهی از او زائل گشت. سپس منادی در روز چهاردهم نداء کرد: امروز را برای پروردگارت روزه بگیر. آدم آن روز را هم روزه گرفت و ثلث دیگر از سیاهی زائل گردید. روز پانزدهم باز منادی او را به گرفتن روزه دعوت نمود، وی آن روز را هم روزه گرفت و تمام سیاهی او زائل گردید و به همین خاطر این ایام به ایام البیض موسوم شد.»
مهمترین عمل در این سه روز اعتکاف و روزه است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد: زمانی که حضرت مریم (س) به افتخار دیدار با فرشته الهی نائل آمد از مردم فاصله گرفت، هدف از دوری کردن از مردم روی آوردن به سنت اعتکاف بوده است.
علامه مجلسی در بحارالانوار از اعتکاف حضرت سلیمان (ع) در بیتالمقدس روایت کرده است و علامه حلی (ره) نیز در کتاب تذکره الفقها به مشروعیت این ایام در ادیان پیش تصریح کرده است که «ایام البیض» دارای پیشینهای به قدمت همه ادیان الهی و آسمانی است.
آیت الله جوادی آملی در مورد فضیلت این ایام مینویسد: عبادت ذات اقدس اله، شئونی دارد نظیر طواف در حج و عمره، گاهی هم وقوف و عکوف و اقبال همراه با تعظیم و بزرگداشت را در خانه خود واجب یا مستحب میشمارد، نظیر اعتکاف. از اینکه اعتکاف در کنار طواف و عدل رکوع و سجود قرار گرفته معلوم میشود که از بارزترین مصادیق بندگی در پیشگاه ذات اقدس اله است.
#این_رجبیون
اعمال ایام البیض:
شب سیزدهم:
*خواندن دو رکعت نماز که در هر رکعت حمد، یس، تبارک الملک و توحید خوانده شود.
روز سیزدهم:
*روزه گرفتن
*اگر کسی قصد انجام اعمال اُمّ داود را دارد باید این روز را روزه بگیرد.
شب پانزدهم:
*خواندن شش رکعت نماز به سه سلام به همان کیفیت شب سیزدهم.
*غسل کردن
*احیا
*زیارت امام حسین (ع)
*خواندن سی رکعت نماز که در هر رکعت یک بار حمد و ده مرتبه سوره توحید
*دوازده رکعت نماز که هر دو رکعت به یک سلام ختم میشود که در هر رکعت هر یک از سورههای حمد، توحید، فلق، ناس، آیة الکرسی و قَدْر چهار مرتبه و بعد از سلام چهار مرتبه گفته شود: " اَللهُ اَللهُ رَبّی لااُشْرِک بِهِ شَیئا وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دُونِه وَلِیاً".
روز پانزدهم:
*غسل کردن
*زیارت امام حسین (ع)
*خواندن نماز سلمان.
*خواندن چهار رکعت نماز به دو سلام، و بعد از سلام گفته شود: " اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ کلِّ جَبّارٍ؛ وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ اَنْتَ کهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ؛ وَ اَنْتَ بارِئُ خَلْقی رَحْمَةً بیوَ قَدْ کنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیاً وَ لَوْ لارَحْمَتُک لَکنْتُ مِنَ الْهالِکینَ وَ اَنْتَ مُؤَیدی بِالنَّصْرِ عَلی اَعْداَّئی وَ لَوْ لانَصْرُک اِیای لَکنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعادِنِها وَ مُنْشِئَ الْبَرَکةِ مِنْ مَواضِعِها یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَالرِّفْعَةِ فَاَوْلِیاَّؤُهُ بِعِزِّهِ یتَعَزَّزُونَ وَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوک نیرَ الْمَذَلَّةِ عَلی اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خاَّئِفُونَ اَسئَلُک بِکینُونِیتِک الَّتِی اشْتَقَقْتَها مِنْ کبْرِیاَّئِک وَ اَسئَلُک بِکبْرِیاَّئِک الَّتِی اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِک وَ اَسئَلُک بِعِزَّتِک الَّتِی اسْتَوَیتَ بِها عَلی عَرْشِک فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِک فَهُمْ لَک مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیتِهِ."
*انجام اعمال ام داود
1_832720130.mp3
14.9M
نادعلی .. نادعلی ...
#حاجمحمودکریمی
💐❤️💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او دست ِ رد
به سینهی سائل، نمیزند
اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
اخلاقِ مرتضاست❤️
#یامولاعلیجآنم🌱
در روز پدر به کعبه سر باید زد
بـر بام نجـف دوباره پر باید زد
در حسرت بوسه برضریـح مولا
صد بوسه به دستان پدر باید زد
💚🌺💚🌺💚🌺💚
ولادت سراسر نور و سرور مولود کعبه و وصی پیامبر، مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت، اسد الله الغالب، علی بن ابیطالب حضرت علی (علیه السلام) بر پیشگاه مقدس امام عصر(عج) ، محبان اهل بیت و همچنین روز پدر مبارک و گرامی باد.
🍃 هیئت خواهران خادم الزهرا سلام الله علیها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی استان همدان
...
🌹🌴🌹السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ🌹🌴🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅یابن یاسین ویابن طاها یا مهدی (عج)
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
#حدیث_روز
پیامبرگرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اِنّ علیاً وَلِیُّکُمُ بَعدی.
علی(علیه السلام) بعد از من مولی و صاحباختیار شما است.
(کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٢ ـ الفردوس، ج ٥، ص ٢٩٢)
ذڪرروزپنجشنبہ:
🌻لاالهالااللهالملڪالحقالمبین🌻
نیستخدایےجزاللهفرمانروایحقو آشکار
[ذڪرروزپنجشنبه بهاسمامامحسن عسڪری﴿ع﴾است روایت شده دراین روززیارت امام حسن عسڪری﴿ع﴾خوانده شودکه خواندن آن موجب رزق وروزیمےشود.]
💠زیارت امام حسن عسڪری﴿ع﴾:
السَّلامُ عَلَیڪَ یاولیَّ اللهِ،السَّلامُ عَلَیڪَ یاحُجَّةَ اللهِ وَخالِصَتَهُ،السَّلامُ عَلَیڪ یااِمامَ المُومنین،وَوارثَ المُرسَلینَ وَحُجَّةَ رَبِّ العالَمین،صَلَّی اللهُ عَلَیڪ وَعَلی الِ بَیتِڪَ الطَّیِّبین الطَّاهرین،یامَولایَ یااَبامُحَمَّدِِالحَسَنَ بنَ عَلِیِِ،اَنامَولیََ لَڪَ وَلِالِ بَیتِڪَ،وَهذایَومُڪَ وَهوَیَومُ الخَمیس،وَاناضَیفُکَ فیهِ وَمُستَجیرٌبِڪَ فیهِ،فَاحسِن ضِیافَتی وَاِجارَتی بِحَقِّ الِ بَیتِک الطَّیِّبین الطَّاهِرین.
#ذڪرروز
#زیارت
[جــوانـاننسلظهوریم
اگربرخیزیم✊]
لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي ٱلۡبِلَادِ
مَتَٰعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ
رفت و آمد کافران
(وبه سربردن درنازونعمت)
در شهرها، تو را نفریبد!
(این) متاع ناچیزی است، پس جایگاهشان دوزخ است، و چه بد جایگاهی است.
📚سوره آل عمران،
آیه ١٩٦،۱۹۷
#کلام_وحی
بابای این امت شدن هنر #علیست که خودش نانِ جو میخورد اما به وقت اکرامِ دیگران، گندم از دستانش میروید.
روزت مبارک ای #مرد
#حسین_یکتا
🔹 آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸سیر اصلی انسان با محبتش صورت میگیرد🔸
ما نمیدانیم این علاقهای که به علی علیه السلام داریم، آیا اثری در «سیر الی الله» ما دارد یا خیر؟ ما چیزی حس نمیکنیم که آیا ما در ولایت حضرت درحرکت هستیم یا ساکنیم.
نمازی که خواندهایم، صدقهای که به فقیر میدهیم، قابل اندازه گیری است و اینها را یک حرکت الی الله میدانیم، یعنی مسافت طی شدهمان، میزان کار خیری است که انجام دادهایم.
همۀ این کارهای خیر مثل مسافتهایی است که با ماشین یا پیاده در روی زمین حرکت کردهایم. اما مسافتی که با گردش زمین به دور خودش طی میکنیم را نمیدانیم که خیلی بیشتر از مسافتی است که با ماشین و تاکسی و پیاده طی کردهایم.
ولایت و محبت علی علیه السلام مانند حرکت زمین به دور خورشید است. مسافتی که دیده، فهمیده و باور نمیشود و ما نمیتوانیم قبول کنیم با این محبت راه طولانی را طی کردهایم. مسافت اصلی ما به وسیلۀ ولایت طی میشود. محبت اساس جا به جایی ما در سیر الی الله است. منتهی انسان با محبت، سیری را انجام میدهد که متوجه به وقوع آن سیر نمیشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این دستها برای کیه؟!
🔶💐🔶
حل شودصد مشکلم باگفتن نام علی
قلبمن خوردهگره از روز اول باعلی
محرم میقاتراگَفتم چهگَوییزیرلب
عاشقانه یکتبسم كرد و گَفتا یا علی
#یاامیرالمومنین
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
حل شودصد مشکلم باگفتن نام علی قلبمن خوردهگره از روز اول باعلی محرم میقاتراگَفتم چهگَوییزیرلب
یا زهرا سلام الله علیها:
#السلامعلیکیامولیالموحدین🌹✨
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهی کعبه برون آمده بود
روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز
کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز
عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد
قبله مایل به علی بن ابی طالب شد
از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت
کعبه در بدرقهاش چند قدم با او رفت
قفس کعبه شکستهست دم پرواز است
برو از کعبه که آغوش محمد باز است
آینه هستی و با آینه باید باشی
خانه زادِ پسر آمنه باید باشی
همهی غائلهها گشت فراموشِ نبی
کودکیهای علی پُر شد از آغوش نبی
مستی اهل سماوات دوچندان شده است
عطر گیسوی علی خورده به تنپوش نبی
تا بچیند رطب تازهای از باغ بهشت
رفته دردانه کعبه به سر دوش نبی
که نبی بوده فقط این همه سرمست علی
که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی
چشم در چشم علی، آینه در آیینه
حرفها میزند اینک لب خاموش نبی
دور از من مشو ای محو تماشای تو من
نگران میشوم از دور شدنهای تو من
من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن
وحی میریزد از آهنگ لبت ، حرف بزن
مینشینم به تماشای تو تنها ، آری
هر زمان خستهام از مردم دنیا، آری
بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد
همهی دهر اگر شعب ابی طالب شد
خوب شد آمدی ای معنی بیهمتایی
بی تو هر آینه میمُردم از این تنهایی
دین اسلام در آن روز که بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود
باعث گرمی بازار شدش حیدر بود
وحی میبارد و من دوختهام دیده به تو
تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو
در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم
از رسولان دگر با تو اولوالعزم ترم
میرود قصهی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام ...
سیدحمیدرضابرقعی
#میلادامیرالمومنینعلیعلیهالسلاممبارکباد🌹✨
💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته):
💠 ادراك مقام رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و نيز مقام اميرالمؤمنين و ائمه معصومين (عليهمالسلام) ميسور هيچكس نيست و آنان در مقام انسانيت و خلافت مطلقه اِلاهي، نور واحدند. از اينرو، رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره اميرالمؤمنين (عليهالسلام) ميفرمايد: «ما عرفك يا عليّ حق معرفتك إلاّ اللّه وأنا»؛ يا علي! جز خدا و من، هيچ كس تو را آنگونه كه شايسته است، نشناخت.
💠 انسان كامل آيينه تمام نماي اوصاف فعلي خداوند است. براي شناخت كُنه انسان كامل، چاره اي جز انسان كامل شدن نيست. در اين حالت است كه معناي اسم اعظم مشهود، و واقعيت «كتاب مبين» مبيّن مي گردد و نيز حقيقت «اُمّ الكتاب» آشكار، و عِدل قرآن كريم بودنْ واضح مي شود و شرط حِصْن بودن توحيد احراز مي گردد.
💠 اميرالمؤمنين (ع) برجسته ترين انسان كامل و نيز شخصيت ممتازي است كه قبل از خلقت عالم وجود، نور او و نور رسول الله (ص) به صورت يك مجموعه خلق شد، چنانكه رسول اكرم (ص) مي فرمايد: «خلقت أنا وعليّ من نورٍ واحد». سپس اين نور واحد عوالمي را پشت سر گذاشت و به اين نشأه از عالم وجود رسيد تا اين كه در دنيا يكي در لباس نبوت جلوه كند و ديگري در جبّه امامت.
💠 براي غير ذات نوراني ائمه معصومين (عليهم السلام)، نه شناخت عارفانه شهودي كُنه اميرالمؤمنين (عليه السلام) مقدور است و نه معرفت حكيمانه حصولي عمق يا اوج او ميسور.
💠 انسان كامل چونان اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع)، عصاره نظام آفرينش است و آن چه در جهان امكان به طور كثرت مَنْشُور است، در حقيقتِ علي بن ابي طالب (ع) به طور وحدتْ ملْفُوف است و هماهنگي اين لَفّ و نَشْر، پيام خاص خود را دارد و آن اين كه وجودهاي طبيعي، مثالي، عقلي و اِلهي اشياي عيني، همتاي مراحل چهارگانه وجود اين عَبْد محض و با اخلاصِ خداوند خواهد بود.
💠 به طوري كه اگر نظام تكوين به صورت انسان كامل مُتَمثِّل گردد، همان #حضرت_علي (ع) خواهد بود و اگر حقيقت انسان كاملي مانند علي بن ابي طالب (ع) به صورت جهان عيني مُتبلوِر شود، همين جهان كنوني خواهد شد و اين تبادل و تعاملِ متقابل محصول تطابق لَفّ و نشر است كه به آن اشارت شد. اثر اين هماهنگي كاملِ انسانِ معصوم و جهان را مي توان در علم غيب انسان كامل نسبت به آنچه در جهان مي گذرد و نيز تأثير وي در آن به اذن خداوند مشاهده نمود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅استاد #رائفی_پور
⭕️ مگر میشود عاشق او نبود؟!
فمنیست یعنی:
برای استادیوم رفتن و دوچرخه سواری میتینگ برگذار کن
ولی اگه تو یه هفته دو پرستار باردار بر اثر کار کردن تو بخش کرونا شهید شدن جیکت در نیاد!
•.☘'ََََََََََََََ
عجب تمثیلی است اینکه علی علیهالسلام
مولود کعبه است ...
یعنی باطن قبله را در امام پیدا کن!
اما ظاهرگرایان از کعبه نیز
تنها سنگهایش را میپرستند ...!
#شهیدآقاسیدمرتضیآوینی
..☘`'
بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
🔹قسمت_صدو هفتادو یکم
وقت آمار لعنتی ، برادر ها در گرمای پنجاه درجه که خورشید وسط آسمان بود ِ روی دو پا می نشستند و مشتی سرباز بی سواد که شمارش عدد یک تا صد و جمع هفت وهشت را نمی دانستند ، آنها را با ضربه های کابل می شمردند . ضربه ها با شدت هر چه تمام تر بر بدن های استخوانیشان فرود می آمد . صدای شکستن استخوان هایشان با ناله ها و فریاد ها در هم می آمیخت و گوشهایمان را می خراشید و دلهایمان را ریش می کرد . شدت خشم و نفرت سرباز ها به قدری بود که حتی تحمل تن پوش نازک آنها را نداشتند ،پیراهن هایشان را می کندند و کابل ها را به طوری فرود می آوردند که با هر ضربه ای خون از تن برادران جاری می شد و آنها باید همچنان روی دو پا می نشستند و با چشم های باز به خورشید نگاه می کردند . خون و اشک از چشمها و صورتشان فرو می ریخت . شاید اگر خورشید می دانست در آن ظهر های بی رحم ، شعاعهای سوزان نورش با اسرا چه می کند ، از شرم به غروب پناه می برد . اسرا را امر به سجده می کردند و اگر اسیری سرش را از سجده بلند می کرد یعنی خودش داوطلب مرگ شده بود .
آنها زیر خشم خمیس و عبدالرحمن در نوبت آش شوربا می ایستادند تا شلاق ها را تاب بیاورند . هر ضربه کابلی که بر تن آنها فرود می آمد انگار تکه ای از بدن ما به بی انتها پرتاب می شد . آنها که جوان تر و تنومند تر بودند ، خودشان را جلو می انداختند و نوبت را از بقیه می گرفتند تا سهم شلاق مجروحان و پیرمردان کمتر شود . نه دل دیدن داشتیم و نه پای رفتن . نمایش هول انگیز بی هوشی و مرگ برادرانم تا عمق وجودم را می سوزاند وریشه آرزویم را برای آزادی خشکانده و آن را برایم بی معنی کرده بود . تکرار این حوادث و دیدن چنین صحنه های دردناکی نه برای چشم عادی و نه برای عقل و ذهن پذیرفتنی می شد . می دانستم تا روزی که زنده هستم این تصاویر مرگبار و جانکاه از بایگانی ذهن من پاک نخواهد شد . دیدن این صحنه ها مرا به یاد جمله زیبای تولستوی انداخت که وقتی از سر کنجکاوی به تماشای اعدام با گیوتین در حضور مردم رفته بود ، چنین نوشت :
- وقتی دیدم سر از بدن محکوم جدا شد و در سبد افتاد ، با تمام وجودم دریافتم که هیچ نظریه ای در زمینه حفظ وضعیت موجود قادر نیست چنین عملی را توجیه کند ، پس ما چگونه رهگذر این واقعیت باشیم ؟
آنچه ما را بی تاب تر از همیشه می کرد این بود که می دیدیم سه نفر که لباس اسیران را به تن داشتند ، لای دست و پای خمیس و عبدالرحمن و حمزه می چرخیدند و برای بعثی ها خوش رقصی می کردند و دم تکان می دادند و انگشت نحس خود را به سمت برادران نشانه می گرفتند و به بهانه یک نخ سیگار که انعام سر سپردگیشان بود ، تن به خیانت می سپردند . نگاه شوم شان به مثابه دندان گرگی بود که در گوشت بره های بی گناه فرو می رفت . گرسنگی ، تشنگی ، گرما ، سرما ، تحقیر ، توهین و شکنجه ، همه چیز را می شد تحمل کرد اما نامردی و خیانت نفس گیر بود . با صدای سوت سربازان بعثی همه برادران اسیر با تنی زخمی و دمپائی های پاره به حالت خبردار می ایستادند و با ظرفهای شوربا و لیوان های چای به سمت آشپزخانه راه می افتادند ، هر چند نه پائی برای ماندن و نه پائی برای رفتن بود . اگر کسی عاجز و خمیده و خسته راه می رفت ، دوباره به جای اول برگردانده می شد . با دستهای لرزان و سینی های نیمه پر از شوربای بی خاصیتی که سهم هر اسیر از آن بیشتر از چند قاشق نمی شد ، راهی ویرانه هایشان می شدند ، ویرانه هائی که سهم هر کدامشان از آن برای نشستن و خوابیدن ، دو وجب و نیم بود . با همه این اوصاف ، برادرها نیمه های شب ، دزدکی و چهار دست و پا مشغول نماز می شدند یا تعداد دیگری که بیمار و مجروح بودند آنقدر غلت می زدند تا استخوانهایشان روی آن زمین سخت آرام بگیرد به امید این که شاید به خواب بروند و ساعتی از آن فضای بی رحم دور شوند .
پایان قسمت صد و هفتاد و یکم