بسم الله الرحمن الرحیم
#من_زنده_ام
قسمت_صدو نودوششم
او هم یکی دیگر از یادگارهای آن جا بود . دیدنش ما را خیلی خوشحال کرد . هیئت صلیب سرخ در بدو ورود با دیدن آغل مشرف به در ورودی قفس بسیار متعجب شده بودند . هوا رو به سردی میرفت و آن حصار جلو ورود و تابش خورشید را میگرفت و سرما و رطوبت اتاق خیلی بیشتر احساس میشد . در رفتار هیومن شرمندگی و ناتوانی از اینکه هنوز پنجره با پرده فولادی سر جایش بود ، بیداد میکرد و ما هم از آن چه عیان و مشهود بود چیزی نگفتیم . دکتر بیگدلی نکات پزشکی و بهداشتی بسیار خوبی را توصیه کرد و برای امیدوار کردن ما خبر داد که قاطع دو موفق شده گزارش مفصلی از وضعیت بهداشتی ، غذایی و شکنجههای روحی و جسمی به صلیب سرخ بدهد . شاید بتوانیم به تغییر وضعیت نگهداری اسرا و اردوگاه امیدوار باشیم .
این بار همگی بیشتر از همیشه نامه داشتیم و نامهها مفصل تر بودند . حالا همه ، سیاسی و رمزی حرف زدن را یاد گرفته بودیم . اول از همه ، نامه برادرم کریم توجهم را جلب کرد که عکسی هم به همراه آن فرستاده بود . آنها زیر عکس امام ایستاده و عکس گرفته بودند و اداره سانسور عراق برای آنکه بگوید ما هم خوب بلدیم و میفهمیم عکس را به اندازه دو بند انگشت با قیچی بریده بود . به همه خواهرها عکس را نشان دادم و خندیدیم .
دشمنی با ما تا چه حد بود که تحمل دیدن عکس امام را حتی در یک عکس دیگر نداشتند . آن عکس یک بند انگشتی چه آسیبی به آنها میزد؟ همراه نامه ها عکس مائده و امیرحسین و حمزه و نیما و دیگر اعضای خانواده هم آمده بود . همینطور که خواهرها داشتند عکسهای خودشان و عکسهای مرا میدیدند مشغول خواندن نامه کریم شدم .
که یک بارہ اتاق دور سرم چرخید ، کلمات نامه مثل سیلی صورت مرا قرمز کرده و توان و قدرت راه رفتن را از من گرفته بود . نامه را دوباره خواندم به این امید که شاید اشتباه خوانده باشم ، به این امید که درست خواندن را از یاد برده باشم ، به این امید که سوادم نم کشیده باشد . خدا را شکر کردم که ساعت آزادباش است . با خودم گفتم اصلا" می روم زیر نور خورشید نامه را می خوانم ، به هوای دستشویی رفتن از جایم بلند شدم . مریم که مرادید گفت :
- نامه رو کجا می بری؟
- می گیرمش زیر چادرم می خوام اونجا هم مشغول خواندن باشم .
- بابا چه کارش دارید ، می خواد با خودش خلوت کنه.
حرفها را با خنده و شوخی رد کردم و بیرون آمدم . دلم می خواست گریه کنم . دلم می خواست فریاد بزنم . دلم می خواست خودم را توی بغل فاطمه قایم کنم ، تا شاید اندکی از سرمای تنش را بگیرم و بعد به اوبگویم :
- فاطمه جان من ھم درغم تو شریکم ، شهادت رمز پیروری ما و مزد جهاد فی سبیل الله است . علیرضا به حریم خلوت الهی وارد شده است . دیگر نمی توانستم به چشمهای فاطمه نگاه کنم . برای چندمین بار جمله ای را که در نامه کریم بود خواندم ؛ « نزدیک بهار که از کنار مجتمع ارش می گذشتم حجله دامادی جوانی رعنا نظرم را جلب کرد ، ایستادم و خواندم ، نوشته بود شهادت فرمانده دلاور علیرضا ناهیدی را به خانواده اش تبریک و تسلیت می گوییم » کلمات جلوی چشمانم رژه می رفت .
پایان قسمت صد و نود و ششم
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷مژده ای دل که مسیحا پسری آمده است
🌱بهر ارباب، چه قرص قَمری آمده است
🌷ان یَکادست به لبهای ملائک، به فَلک
🌱العجب، ماهتر از مَه بشری آمده است
🌸میلاد باسعادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) و روز جوان مبارک باد.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃
🌸
#عبادت :
#استغفار
✅يكى از اسباب شادى و نشاط، نماز و ارتباط و مناجات با خداست. افرادى كه به دعا و نماز مى پردازند، كمتر دچار نگرانى و اندوه مى شوند. كسى كه گناه مرتكب شده و عذاب و جدان او را غمگين كرده، بوسيله توبه و استغفار، از احساس گناه رهايى مى يابد ونشاط اوليه را بدست مى آورد.
✨ «مَنْ أكْثَرَ الاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللهُ مِنْ كُلّ يَ نٍّ فَرَجَاً وَ مِنْ كُلّ ضِيقٍ فَرَجَاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ✨
♨️هر كس زياد استغفار كند، خداوند گِرِه غمهاى او را بگشايد و از هر تنگنايى بيرونش بَرَد و از آنجا كه گمانش را هم نمىبرد، روزيش رساند.»
📚(مستدرك الوسائل، ج ۵، ص ۲۷۷)
🌸
🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔻🌹صلوات یادتون نره 🔺
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️آن زمانی که ما ۲۵ نوع ساعت ابداع کرده بودیم، وقتی صدای زنگ ساعت در فرانسه به صدا درآمد، مردم بر زمین افتادند و گفتند شیاطین آمدهاند
🔻کریستف کلمب آمریکا را کشف نکرد، آن را اشغال کرد، آن سرزمین قبلا کشف شده بود
🔻میدانید چرا اصرار دارند صنعت هستهای ما متوقف شود؟ میدانید چرا دانشمند سلولهای بنیادی ما را ترور میکنند؟ چون میدانند اگر جوان مسلمان ایرانی بخواهد، تکنولوژی دنیا را به زانو در خواهد آورد، همانطور که امروز در موضوعاتی این اتفاق افتاد و دنیا انگشت به دهان ماند!
استاد رحیم پور ازغدی
1_920128993.mp3
6.64M
#تلنگری
ـ ویژگیهایی که حضرت علیاکبر علیهالسلام را از دیگران ممتاز میکرد چه بود؟
ـ راه میانبری که بتوان به چنین کسی نزدیک و شبیه شد؛ چیست؟
💫ویژه میلاد حضرت #علی_اکبر علیه السلام
@Ostad_Shojae
..
آمده اربـــــاب زادهای که خود ارباب عالم است
در چهره اش جمال پیمبـر مجســم است...
#میلاد_حضرت_علی_اکبر