eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.5هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
158 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منبرهای‌دلنشین سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین عابدینی اثر عمل تا ۴۰ نسل گاهی عملی را انجام می دهیم و تاثیری از آن نمی بینیم. در نتیجه خیال می کنیم که خدا رو شکر، به خیر گذشت!! اما تاثیر عمل ممکنه در چهل نسل بعد آشکار شود..! از طرفی ممکن است ما هم اکنون تحت تاثیر چندین نسل قبل از خود باشیم. این تاثیر چگونه است؟ ❁❁❁❁✿✿✿✿❁❁❁ ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ ♡[]♡ ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
"بخشی‌ازوصیت‌نامه‌ی‌شهیدحججی♥️": از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید...🙂 همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید🍃 آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند: غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...🥀🖤 🌹 👑 ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━
1_1101105094.mp3
10.29M
۲۵ ✨ 👣جستجوگری برای امام به طلب افتادن برای امام بی‌قراری برای امام فقط با یک فرمول بدست می‌آید! ✘ محال است اهل تمرکز بر این فرمول نباشی؛ اما در درونت، این طلب و جستجوگری زنده شود. 🎤 @Ostad_Shojae
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#شرح_دعای_ندبه ۲۵ ✨ 👣جستجوگری برای امام به طلب افتادن برای امام بی‌قراری برای امام فقط با یک فرم
✦ [ عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَي بر من چه سخت است که نه صدایی از تو می‌شنوم و نه نجوایی! ] صدا که هست... عالم به صدای تسبیح و تحمید تو، نشاط می‌گیرد! اما گوشهای من آنقدر سنگین است؛ که نه صدای پیچیده در نسیم تو را ، می‌شنود؛ و نه می‌خواهد که بشنود! مادرم می‌گفت؛ خدا حاجت از سر صدق را زود می‌دهد! من هنوز زلیخا نشدم ... . وگرنه یوسف اول بازار است! 💫 @Ostad_Shojae
⭕️قم شهر عجیبیه. مجموعه اتفاقاتی توش می‌افته که اگه یه موردش هر جای دنیا باشه به همه نشونش میدن‌ تا ذوق کنیم! امشب دریل نیاز داشتم، بهم آدرس این‌جا رو دادن. ابزار فروشی که تعداد زیادی از وسایلش رو گذاشته که رایگان کار مردم راه بی‌افته. مثل این تک و توک همه جا هست اما تو قم شایع هستش.
28.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرکت در همایش از طرف هیات خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 24و 25,تیرماه 1400 قم مقدسه.مسجد مقدس جمکران
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🏝فرازی از #عطردل‌آرای‌غدیر (۲۲) ⚘بخشی‌از‌خطبه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر⚘ 💎 م
🏝فرازی از (۲۳) ⚘بخشی‌از‌خطبه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر⚘ 💎أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ. 💠هان! بدانید که آنان (ائمه اطهار علیهماالسلام) امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
ادامه قسمت ۱۲۳ از کتاب #دلتنگ‌نباش #شهید_روح‌الله_قربانے زینب از خانه تن ماهی برداشته بود برگشتند
ادامه قسمت ۱۲۴ از کتاب که صورتش را نشست کنار سفره سکوت کرده بود و چیزی نمی‌گفت برایش غذا کشید چیزی شده؟ _همیشه دوست داشتم روزی بنشینم سر سفره که خودم تهیه اش کردم. بعد از مامانم این برام شده بود رویا الان خیلی خوشحالم وقتی اومدم خونه به همه چیز مرتب بود و بوی غذای گرم پیچیده بود خیلی خدا را شکر کردم. آرامش عجیبی دارم که همه اش رو بعد خدا ، مدیون تو هستم. زندگی مشترکمان رسما شروع شده بود. صبح ها روح الله به دانشکده می رفت و زینب در نبود او اگر کلاس نداشت به کارهای خانه رسیدگی می کرد کار روح الله هم جوری شده بود که هر روز ساعت ۶ صبح از خانه بیرون میزد و عصر به خانه می آمد به جز سه شنبه ها که باید در دانشکده می‌ماند زینب داشت سه شنبه ها در خانه خود باشد اما خانواده‌اش و روح الله قبول نمی‌کردند تنها بماند به همین دلیل سه شنبه آب خانه مادرش می رفت. روح الله معمولا هیچ وقت دست خالی از دانشکده به خانه نمی آمد روبروی خانه شان کوچه بود به نام کوچه شهید شهرستانی و سر کوچه تا انتهای کوچه بازارچه ای نسبتاً طولانی بود پر بود از انواع و اقسام میوه و سبزیجات مغازه های مختلف دیگری هم داشت اما آنجا شهره بود به میوه و سبزیجات تازه‌اش روح‌الله چون خودش خیلی به میوه علاقه داشت هر روز میوه های فصل را می‌خرید این اخلاقش را از پدر داشت اون وقت هایی که تو بوسنی بودیم بابام کیلو کیلو لیموشیرین و پرتقال می‌خرید مامانم میشست می‌آوردیم میذاشتیم وسط بابام تو سینی قاچ می‌کرد و ما تند تند می خوردیم در کنار بقیه میوه ها همیشه هندوانه هم می خریم فرقی نمی‌کرد که چه فصلی [هر روز با
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
ادامه قسمت ۱۲۴ از کتاب #دلتنگ‌نباش #شهید_روح‌الله_قربانے که صورتش را نشست کنار سفره سکوت کرده بود
ادامه قسمت ۱۲۵ از کتاب نمی شد در خانه‌شان هندوانه نباشد هر دو خیلی دوست داشتند روح الله آن را در سینی بزرگی می گذاشت و از وسط نصف می‌کرد زینب هم دوتاقاشق می آورد. روح‌الله نصفی از هندوانه را جلوی زینب می‌گذاشت و نصف دیگر را جلوی خودش بعد هم با قاشق می‌افتادند به جان هندوانه آخر هر هفته هم روح‌الله ۱۴ بستنی یک شکل می‌خرید و می‌گذاشت فریزر، آن را که میخوردند تمام میشد هفته بعد یک مدل دیگر می گرفت دو هفته ایی از عروسیشان گذشته بود که پدر روح الله همه را برای شام دعوت کرد رستوران بعد از او هم دیگران به نوبت دعوتشان می کردند. روح الله در ‏ کنار تمام مشغله هایش خیلی هوای زینب را داشت و هر چند وقت یکبار برایش گل میخرید اگر هم مریض میشد مثل پروانه دورش میچرخید زینب سرماخورده بود. ساعت یک شب بود که حالش بد شد با هم رفتن دکتر تا داروها را بگیرند ساعت شده بود سه نیمه شب تا صبح وقتی روح الله دید هنوز حال زینب خوب نشده مرخصی گرفت که از او مراقبت کند رفت کوچه شهید شهرستانی لیموشیرین و پرتقال و سوپ آماده خرید برایش یک لیوان آب لیمو شیرین گرفت و بعد هم رفت آشپزخانه تا برایش سوپ درست کند روح الله سوپ های آماده را به سبک خاص خودش درست میکرد هویج و قارچ را ریز خورد کرد ادویه جات مختلف هم زد وقتی سوپ آماده شد یک بشقاب برای زینب کشید. [هر روز با