اول صبح، عرض سلام به قطب عالم امکان ...
فرازی از زیارت ال یاسین
سَلامٌ عَلَى آلِ یس السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ ...
🌱🍃🌼🌸💐🍃🌼🌸💐🍃🌼🌸💐🌱🍃
#صبحتبخیرمولایمن
🏝شدهام در پے تو در بہ درٺ مهدےجان
ڪے رسد بر من مسکین نظرٺ مهدےجان
ڪے شود تا ڪہ عیان بر سر راهم گذرے
بر نگاهم ڪہ بیفتد نظرٺ مهدےجان🏝
⚘الَّذِينَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِكَ، وَ اصْطَفَيْتَهُمْ عَلَى عِبَادِكَ، وَ ارْتَضَيْتَهُمْ لِدِينِكَ، وَ خَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِكَ
هم آنان كه براي خود اختيار كردي، و بر بندگانت برگزيدي، و براي دينت پسنديدي، و به معرفت خويش امتیاز دادي⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
سرِ بازار محبت که همه حیرانند
غم ندارم که حسین است خریدار دلم
#قدیمیترینرفیقمحسین
بنفسی انت ای حسین جان 🥀🥀🥀
#پیوندهای_عاشورا_و_انتظار ۸
⭕️ روشنگریِ امام حسین و امام مهدی
🔹 حسین" بارها سخن گفت؛ کلامش نور بود، بعضی در راه قرار گرفتند و عده ای در تاریکی خویش ماندند! کربلایی شده بود... برای رسیدن به سعادت یا شقاوت از هم سبقت می گرفتند! بعضی «سعادت» را بردند و عده ای «شقاوت» را...
🔸 و اما امروز؛ سالها می گذرد، "حسینِ زمان" خواهد آمد و مانند جدش لب به سخن خواهد گشود تا حجت را تمام کرده و راه را بر چاه بشناساند؛ نقل شده: «مهدی در برابر یهود، نصاری، صابئین، مادی گرایان و کافران در شرق و غربِ کرهٔ زمین قیام می کند و اسلام را به آنان پیشنهاد می دهد...»
🔺 چقدر صدایش شبیه صدای حسین است! دوباره اهلِ نور از اهلِ نار جُدا شده اند! سعادت یا شقاوت در مِقیاسی کلی تر و گسترده تر به صحنه آمده اند! گوی و میدان آماده شده است، آیا تو آماده ای؟
📚 تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۸۳
📚 اثبات الهداة، ج۳، ص۵۴۹
🖤
☀️ #حدیث_روز
💠 امام حسین علیهالسلام:
🌷هر گاه دو نفر قهر باشند، آنکه برای آشتی پیش قدم شود؛ زودتر از دیگری وارد بهشت خواهد شد.
📙 محجه البیضا؛۴:۲۲۸
مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟
✅حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی)
✅پرسید آن هدایا کدامند؟
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
1- هدیه عزرائیل
2- هدیه قبر
3- هدیه نکیر و منکر
4- هدیه میزان
5- هدیه پل صراط
6- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)
7- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)
8- هدیه پیامبر
9- هدیه جبرئیل
10- و هدیه خداوند متعال
🍀اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :
1. رضایت حق داران.
2. قضای نمازها.
3. اشتیاق به خداوند.
4.آرزوی مرگ.
🍀اما هدیه قبر چهار چیزاست :
1. ترک سخن چینی.
2. استبراء.
3. تلاوت قرآن.
4. نماز شب.
🍀اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :
1. راستگویی.
2. ترک غیبت.
3. حق گویی.
4. تواضع در برابر همه
🍀اما هدیه میزان چهار چیزاست :
1. فرو خوردن خشم.
2. تقوای راستین.
3. رفتن به سوی جماعت.
4. دعوت به سوی آمرزش الهی
🍀اما هدیه صراط چهار چیزاست :
1. اخلاص عمل.
2. زیاد به یاد خدا بودن.
3. خوش اخلاقی.
4. تحمل کردن آزار دیگران
🍀اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :
1. گریه از ترس خداوند.
2. صدقه مخفی.
3.ترک گناهان.
4.خوش رفتاری با پدر و مادر
🍀اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :
1. صبر در ناملایمات.
2. شکر بر نعمت.
3.انفاق مال در راه اطاعت خداوند.
4.رعایت امانت در مال وقفی
🍀اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :
1. دوست داشتن او.
2. پیروی از سنت او.
3. دوست داشتن اهل بیت او.
4. زبان را از بدی ها حفظ کردن
🍀 اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست :
1. کم حرف زدن.
2.کم خوردن.
3. کم خوابیدن.
4. مداومت بر حمد
🍀اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :
1. امر به نیکی.
2. نهی از بدی.
3. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.
4.و مهربانی کردن با همه
منبع.کتاب المواعظ العدديه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 #درس_اخلاق
⭕️ یه روزی برسه بگی ای کاش
🔺 ما ملت امام حسینیم...
🔹 تصویر سازی زیبا از شهید حاج قاسم سلیمانی مصادف با آغاز ماه محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝 اهمّیّت توجّه به امام زمان (عج) در عزای سیّدالشّهدا🏝
🏴 اَعظَمَ اللّهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَين عليهالسّلام وَ جَعَلَنا وَ اِياکُم مِنَ الطالبينَ بثاره مع وَليهِ الاِمام المَهدي مِن آلِ مُحَمَدٍ عليهمُالسَّلامُ
🏝یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#توضیح_زیارت_عاشورا 1⃣ قسمت اول 💠 زیارت عاشورا از مشهورترین زیارتهای مورد توجه دوستداران اهل بیت ع
#توضیح_زیارت_عاشورا
2⃣ قسمت دوم
💠 در واقع روحیه جاهلانه و پلیدِ این افراد، الآن به گونه ایست که اگر امام حسین علیه السلام در همین دوران بودند، همان کاری را با امام می کردند که یزید و یزیدیانِ آن زمان کردند.
یزید لعنت الله علیه، از سلاله ابوسفیان و هند جگرخوار بود. یزید صفتانِ الآن هم از وارثان همان طرز تفکر یزیدی هستند.
💠 شاید تا چند سال پیش سخت بود باور اینکه الآن هم کسانی هستند که اگر امام حسین علیه السلام زنده بودند، همان ظلم و ستم و جنایات را نسبت به ایشان مرتکب می شدند. ولی وقتی می بینیم گروه ضالهٔ داعش خود را به نوعی دنباله رو ابوسفیان نامیده و یک نفر داعشی جگر یک سرباز شیعه شهید شده را بیرون آورده و می خورد، آیا می توان شکی داشت که اینها همان نوادگان و ادامه دهندگان راه هند جگر خوار و ابوسفیان ملعون هستند؟
💠 لازم نیست تا جسم امام الآن هم در میان ما باشد تا یزید صفتان با شهید کردن ایشان، برای ما خود نمایی کنند و باورمان بشود که آن روحیه و جهالت و حماقت یزیدی هم الآن وجود دارد.
💠 در واقع همان روحیه مسموم و صفات رذیله ای که منجر به بی توجهی و کنار گذاشتن امام حسین علیه السلام شد، الآن هم منجر به بی توجهی به ساحت مقدس امام عصر ارواحنا فداه و کنار گذاشتن ایشان و ایجاد غیبت امام و به تعویق افتادن ظهور قطب عالم امکان شده است.
💠 لذا تا وقتی که چنین روحیه بیمار و صفات رذیله ای در نسل یشر وجود دارد، هر امامی در هر دوره ای، امام حسین است و هر سرزمینی کربلاست و هر روزی عاشوراست.
💠 پس به جهت تداوم همین روحیه مسموم و آلوده به صفات رذیله است که امام هر زمانی، تبعید و مسموم و شهید می شدند و لذا اگر دوازدهمین امام از امامانمان هم از دسترس عموم دور نگه داشته نمی شد، یقینا آنچه بر سر بقیه آمده بود، بر سر این وجود مطهر و مقدس هم می آمد. و لذا ترس از به خطر افتادن جان، یکی از دلایل غیبت ایشان در کلام امام باقر علیه السلام مطرح شده.
#توضیح_زیارت_عاشورا
◀️ ادامه دارد.....
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
ادامه قسمت۱۶۷ از کتاب #دلتنگنباش #شهید_روحالله_قربانے زینب سعی می کرد کمتر به وصیت نامه فکر کند،
ادامه قسمت۱۶۸
از کتاب #دلتنگنباش
#شهید_روحالله_قربانے
چند روزی مرخصی داشت ، اما خیلی نمی توانست در خانه بماند. سری به محل کارش زد و زود برگشت. قرار بود بروند برای زینب کتانی و برای خودش کاپشن بخرند.
روح الله برای خرید کفش و عینک خیلی دقت می کرد. می گفت «چون پا و چشم خیلی حساسه»
آن روز خیلی گشتند. آن کفش کتانی که از نظرش استاندارد و خوب بود، بیش از ۲۰۰ هزار تومان قیمت داشت. زینب هر چقدر گفت که کفش ۲۰۰ هزار تومانی نمی خواهد، روح الله قبول نکرد. گفت تا کتانی نخرد او را به مسافرت نمی برد . آن قدر اصرار کرد تا زینب راضی شد و همان کتانی را خرید. خیالش که از بابت او راحت شد ، گفت:«من یه کاپشنی می خوام که فکر نکنم به این راحتی پیدا بشه. فکر کنم یا باید برم گمرک یا بازار. اگه اونجاها بخوام برم ، بهتره تو باهام نیای. چون محیطش مردونه س. بریم تو رو بزارم خونه مامانت اینا، من با حسین بیام دنبال کاپشن.»
روح الله تمام خصوصیات کاپشنی را که می خواست بگیرد ، یادداشت کرده بود. اینکه حتما دو لایه باشه ، ضد آب و گرم باشه ، دو تکه باشه و...
آنقدر با حسین گشتند تا چیزی را که می خواست پیدا کرد.
صبح فردا به سمت بابلسر حرکت کردند. همان جایی که ماه عسل رفته بودند. زینب مواد غذایی و وسایل سفر را با خودش برداشته بود. همه وعده ها غذایشان را بیرون می خوردند، البته نه در رستوران ها. روح الله هر وعده آتش می زد و زینب هم تکه های مرغ را سیخ می زد تا کباب درست کنند. گاهی هم فقط سیب زمینی و قارچ کبابی داشتند.
تازه داشتند خوشی را حس می کردند که موبایل روح الله زنگ خورد، باز هم مأموریت. باید زودتر بر می گشتند . یک مأموریت داخل کشور بود که حتما باید می رفت. زینب با دلخوری گفت:«تو تازه از سوریه برگشتی. این همه مدت نبودی، حالا دوباره می خوای بری؟»
_چه کار کنم زینب ؟! کار منم اینجوریه دیگه، می خوای زنگ بزنم بگم من نمیام؟! اگه تو بخوای ، این کارو می کنم.
دلش راضی نمی شد به او نه بگوید:«باشه ، برو اشکال نداره . اما خیلی سخته.»
#ادامه_دارد
[هر روز با #شهید_روحالله_قربانے ♡
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
ادامه قسمت۱۶۸ از کتاب #دلتنگنباش #شهید_روحالله_قربانے چند روزی مرخصی داشت ، اما خیلی نمی توانست
ادامه قسمت۱۶۹
از کتاب #دلتنگنباش
#شهید_روحالله_قربانے
صبح زود روحالله راهی پادگان شد و زینب هم برگشت خانه مادرش. چند روزی که روح الله نبود، بیشتر از هر وقت دیگر به او سخت گذشت. از اینکه اینقدر زود به زود باید خانه و زندگیش را رها میکرد و به خانه مادرش میرفت، کلافه شده بود. مخصوصاً حالا که دیگر فهمیده بود کار روحالله دقیقاً چیست و چه خطراتی ممکن است برایش داشته باشد. یک کیسه درست کرده بود و گذاشته بود کشوی اول کابینت. هر روز صدقه میدادند. آخر هر ماه هم پولی که جمع می شد، به حاج آقا ابوالحسنی میدادند.
چند روز مانده به اربعین روح الله برگشت. برای اربعین با هم رفتند هیئت عشاق. زینب خیلی دوست داشت اربعین با پای پیاده برود کربلا، ولی موقعیت کاری روحالله طوری نبود که بتوانند بروند اما به زینب قول داد که سال بعد حتماً مرخصی بگیرد و با هم کربلا بروند. وقتی خبردار شد حسین اربعین می رود، او را کنار کشید، هفتاد هزار تومان به او داد. « بیا این پول رو بگیر، یه دونه چفیه عربی برای من بخر. به سلیقه خودت یه خوش رنگش رو بگیر. دستت درد نکنه.»
حسین به پول نگاه کرد و گفت:« آخه چفیه هفتاد هزار تومنه؟ اینکه خیلی زیاده!»
روحالله دستی به شانه اش زد و گفت:« بقیه اش هم تو راهی دیگه.»
حسین وقتی به کربلا رسید، از کنار حرم حضرت عباس «علیه السلام» یک چفیه کرم رنگ برای او و یک کفن هم برای خودش خرید.
هر دو را هم به تمام زیارتگاهها تبرک کرد. وقتی چفیه روحالله را داد، خیلی خوشحال شد. از آن روز به بعد، چفیه متبرک همدمش در تمام ماموریت ها شد. ایام ماه صفر را بیشتر هیئت بودند. آن سال تولد زینب افتاده بود هفته آخر ماه صفر. روحالله معمولاً با خودش می رفت برای خرید هدیه تولد. چند روز قبل هم با هم رفته بودند و کادوی او را خریده بودند. زینب روز تولدش خانه مادرش بود و روحالله رفته بود با موتور کار کند.
زینب تماس گرفت و گفت:« داری میای خونه، کیک بخر.»
_محرم و صفر چه کیکی بخرم؟!
_ تولد که نمیخوایم بگیریم. یه کیک بخر دور هم با هم بخوریم. هر چه اصرار کرد، روح الله گفت نمی خرم که نمی خرم. زینب هم به شوخی گفت:« بدون کیک خونه نیا!»
روحالله که به خانه برگشت، یک تی تاپ دستش بود. زینب با تعجب پرسید:« این چیه تو دستت؟!»
_ کیکه دیگه! مگه نگفتی کیک بخر؟! منم خریدم.
زینب هاج و واج ایستاده بود و نگاهش میکرد. روحالله در مقابل چشمان متعجب او تی تاپ را باز کرد و گفت:« خیلی هم خوبه، الان روی همین، شمع میذاریم و تولد می گیریم.»
همه دور از چشم زینب ریز ریز می خندیدند. زینب گفت:« واقعاً که روح الله!»
با ناراحتی رفت و نشست که مثلاً قهر است.
#ادامه_دارد
[هر روز با #شهید_روحالله_قربانے ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبرانقلاب:
شهید حججی عزیز، حجت خداوند درمقابل چشم همگان شد.
۱٨ مرداد به مناسبت چهارمین سالگرد شهید حججی و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم
هدیه به روح مطهر شهدا نثار شاخه گل صلوات 🌸🌸🌸
🖊 #آیت_الله_بهجت:
محبت نمی گذارد مُحب آرام بگیرد
زمانی که ما در کربلا بودیم، آقا شیخ عبدالله مامقانی در قید حیات بودند. گفته می شد که ایشان شبانه روزی چهار ساعت می خوابید، ولی در کتاب رجالش نوشته است: تالیف این کتاب سه سال طول کشید و من در این مدت، شبانه روزی سه ساعت می خوابیدم!
این ها اتمام حجت است برای کسانی که خیال می کنند اگر خوابشان مقدار اندکی از هشت ساعت کم شود، می میرند.
شیخ اقا بزرگ تهرانی هم در وقت تالیف، نشسته می خوابید. ایشان هر روز مقداری می نوشت، حتی روزی که وفات کرده بود، به یک پهلو تکیه نموده و مقدار نوشته بود.
در محضر بهجت ،کتاب اول، ص356
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 نصب پرچم عزا بر فراز گنبد حرم حضرت زینب (س)
🔻عصر روز گذشته پرچم گنبد حرم حضرت زینب (س) طی مراسمی با رعایت نکات بهداشتی تعویض شد و پرچم قرمزرنگ که نماد انتقام خواهی خون شهدای کربلا است، جای خود را به پرچم مشکی عزای امام حسین (ع) داد.
❌ جالب است که برخی شبکههای اجتماعی خارجی حتی اجازه انتشار عکس معمولی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را نمی دهند و آن را خلاف منافع خود می دانند.
😳 چقدر عجیب است!
غربیها در روز روشن ما را حذف و فیلتر میکنند، صفحات کاربری و سایت های ما را قلعوقمع میکنند، اما اگر ما راهی باز بگذاریم که آنها به صورت قانونمند در ایران فعالیت کنند، کار اشتباهی انجام دادهایم؟!
#طرح_صیانت
#استقلال_سایبری
▪️باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
▪️باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
▪️این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
▪️گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
▪️گر خوانمش قیامتِ دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرّم است
▪️در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است...
▪️کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
▪️گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
▪️نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا...
▪️زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
▪️از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از نحوه اسارت و شهادت محسن حججی در سالروز شهادتش
🔹تاجیک، راوی دفاع مقدس: وقتی ترکش به پهلو شهید حججی میخورد، بیهوش میشود و بچهها فکر میکنند شهید شده است و عقبگرد میکنند.
🔹شهید حججی در سوریه اسیر میشود اما در عراق سر او بریده میشود.
عبدالله گفت:
شما حسین بن علی را چگونه شناختید؟!!!
کوفیان از ظلم یزید به حسین پناه بردهاند،
درحالی که نه یزید را آنگونه که هست
میشناسند و نه حسین را...
من هم حسین بن علی را بیش از هرکس
به حکومت شایستهتر میدانم، حسین به
خلافت زینت میبخشد،
در حالی که خلافت شأنی بر او نمیافزاید...
خلافت به حسین نیازمندتر است،
تا او به خلافت.
اما سوگند به کسی که پیامبر را فرستاد،
هیچیک از شما،
تحمل عدالت خاندان علیبنابیطالب را ندارید...
آن که خاندان علی را میشناسد،
به مردم بگوید که اگر حسین به
خلافت برسد چه میکند،،،
بگوید که آنچه به ظلم و بیعدالتی اندوختهاید،
اگر به مهریه نکاح زنانتان رفته باشد،
بازپس میگیرد و به صاحبش بازمیگرداند...
چنان درهم آمیخته شوید که
پستترین شما به مقام بلندترین شما برسد
و بلندترین شمابه مقام پستترینتان...
-صادقکرمیار؛نامیرا🌿!
ایستگاههای صلواتی کوفه
هم برپا شده است !
نیزه و شمشیر خیرات میکنند؛
عهدشکننان شهر...✨!