امشب شبه ؟
درسته ، اصحاب .
جان فدا هایی مانند : عبدالله ابنالحسن، زهیر ابن قین، حبیب ابن مظاهر ؛
پسر برادری همچون عبدالله که ارث پدر به پسر ، جان فدایی .
جان فدایی یعنی این که کودک دربرابر صدهزار جمعیت دشمن به میدان برود .
جانفدا و شجاع توصیف میشه به عبدالله ابن الحسن ، وفادار و پشتیبان به حبیب و زهیر .
تاریخ داره تکرار میشه رفقا ؛ کجای میدون واستادی ؟ زهیر دانه و عبداللهو حبیب دانه ای ؟
حسین ، از همه ی عزیزتریناش گذشت برای حقو باطن! برای امر به معروف!
او مظلومانه شهید شد ولی صدای مظلومانش ۱۴۰۰ ساله که جهان غرق در اوج اوست .
کودکان فلسطین و غزه تکرار عاشورای حسینه ؛
اون کسی که میای روضه سیدالشهدا اشک میریزی ولی راحت گذر میکنی از ماجرای غزه . حضرت زهرا راضی نیست!
رسانه باش دربرابر دشمن .
از خود گذشتگی آن است
که انسان درد ِاز خود گذشتن را
حس کند . .
این تمرین شود، روح این
خصلت ِبه سزا را عادت میکند
و در مراحل ِبعد
از خود نگذشتن دردناک میشود .
بزار اینجوری شروع کنم ؛
نمیدونم از کجای شب ششم بگم .
میدونید چرا ؟ چون انقدر شیرینه انقدر درس عبرت برای جووناست که اصلا توصیفی نداره . میشه از تکتک روضه ها و تکتک اون ساعتی که قاسم با عموجانش صحبت میکنه عبرت گرفت .
جوونا ، امشبو بیا قاسممانه قاسم سلیمانی شو . حضرت قاسم انقدری توصیف های قشنگی داره که حتی نمیشه به زبون اورد .
عبدالله و قاسم ابنالحسن یه دوتا بچه یتیم بودن ، وقتی ابیعبدالله اجازه ورود به میدان جنگو نمیده بهشون دلشون میشکنه ، میگن عموجان یعنی چون
بچه یتیمیم ؟
جوونای الان ، باید عبدالله و قاسم باشن .
رفتارشون ، گفتارشون ، عمل کردههاشون .
گفتن که تاریخ داره تکرار میشه ؛ جامعه الان نیاز به قاسم و عبدالله دارن .
به عبداللهی همچون ۸ ساله، قاسمی همچون ۱۳ ساله .
توصیف امشب برای جوونا یجور دیگه قشنگه ، یجور دیگه به دل نشینه .
آخه جوونا قاسمو درک کردن درسته ؟
ته حرف ، آقای کریم الحسن همچون
دو فرزندی تربیت کرد که در همون سن خردسال و جوونی جان فدای حسین شد .
حالا حاضری خودتم جان فدای صاحبعصرت، صاحبالزمانت بشی ؟
حاضری جان فدای رهبرت بشی ؟
به زبون نیستا به عمله .
تفضل آیندهسازان .
شاعر فرمودن :
طفل شیرخوارم فدای
طفل شیرخوار حسین .
جوون تازه به دوران رسیدهام
غلام ِبرادرزاده ی حسین .
چرا فقط روزای جمعه باید یاد کنیم از یه آقایی که بخاطر ماها ظهورش طولانی شده .
این یه سواله ، واقعا چرا ؟
دم میزنیم از سرباز امام زمان ولی روزی حدقل نیم ساعت نمیشینیم باهاشون حرف بزنیم ..
با همه حرف میزنیم ولی با اونی که صاحب این جهانه نه!
ماها خیلی بیمعرفتیم مشتی ؛
این روزا ، این شبا ، اولین چیزی که لابهلای اشکاتون میخوایین ظهور صاحبالعصر باشه .
عزادار واقعی ایشونه نه ما . اونیکه هرروز این روزا قلبش آتیشه اونه . اونیکه بخاطر گناهای ما غصه میخوره ایشونه .
بازم نمیخوای یه گناهتو ترک کنی ؟
دوست داشتن یکی یعنی بخاطرش همه کار بکنی وگرنه به زبون بگی دوستدارم که فایده نداره .
این همه شهید داریم ، میدونی چیکار کردن که اینجوری خریده شدن ؟ اول خودشونو وقف امامزمان کردن نه دنیایی که میگذره . برای امام زمان کار کردن نه بقیه . امیدوار بودن همیشه که او میاید .
رفقا ، آدم منتظر همیشه امیدواره ..
مادرای شهدایی که شهیدشون مفقودالاثر بود ، تو خاطرات یکیشون میخوندم! به رحمت خدا رفته بودن . تا آخر عمرش در خونشو نمیبست پیش میذاشت ..
گفت پسرم بر میگرده!.
روح انتظار نباید از وجود ما از بین بره .. ما ناامید نمیشیم چون!
اسم امیرالمومنین داریم .
اسم حضرت زهرا داریم .
اسم امام حسین داریم .
و منتظریم اون آقایی که بلاخره یه روزی میاد و تکیه میزنه به دیوار کعبه میگه ؛
انا بقیة الله! انا صمصام المنتقم! .
مَرد ، زن ، پیر ، جوون ، حاجتمونو بذاریم فرجامامزمان .