#چند_روایت
🔸خاطراتی از مراقبههای طلبهی شهید هادی ذوالفقاری
شهیدی که کنترل نگاه را از شرایط لازم برای رسیدن به شهادت میدانست
🌼 #خاطرهاول|اواخر اقامتش توی ایران که حوزهی علمیه حاج ابوالفتح پ خان درس میخوند، رفتم دیدنش. موقع برگشت قرار شد با هم برگردیم. توی مسیرِ برگشت چند خانم بدحجاب رو دید، با صدای بلند گفت: خواهرم حجابت رو حفظ کن... بعد بهم گفت: دیگه از اینجا خسته شدم؛ این حجابها بوی حضرت زهرا (س) نمیده؛ بعد از سفر کربلا دیگه دوست ندارم برم توی خیابون؛ من مطمئنم چشمی که به نگاهِ حرام عادت کنه، خیلی از چیزها رو از دست میده. چشم گناهکار لایق شهادت نمیشه...
🌼 #خاطرهدوم| این اواخر وقتی مییومد ایران، توی خیابونا احساس راحتی نمیکرد و چفیهاش رو روی صورتش میانداخت. میگفت: از وضعیتِ حجاب خانومها خیلی ناراحتم و توی رفت و آمدها نمیتونم سرم رو بالا بگیرم. معتقد بود اگه به نامحرم نگاه کنه، از لحاظ معنوی خیلی عقب میافته و راه شهادت به رویش بسته میشه...
🌼 #خاطرهسوم|یه روز با همدیگه از سامرا رفتیم بغداد. توی مسیر ازم پرسید: وضعیت حجاب توی بغداد چطوره؟ گفتم: مثل تهران. گفت: برای رسیدن به شهادت باید از خیلی گناهان گذشت. باید مراقب چشم خودمون باشیم، تا توفیق شهادت رو از دست ندیم. بعد هم چفیهاش رو روی صورتش انداخت و در کل مدتی که بغداد بودیم همینطور بود؛ تا اینکه از شهر به سمت نجف خارج شدیم...
📚منبع: کتاب پسرک فلافل فروش
🔸۲۶بهمن؛ سالروز شهادت هادی ذوالفقاری گرامیباد
@khakriz1_ir
#شهید_ذوالفقاری #شهدای_تهران #شهدای_روحانی #شهدای_مدافعحرم #کنترل_نگاه #نگاه_حرام #حجاب #مراقبه