#معرفی_شهید
👤#معرفی_اجمالی|سالنمای زندگی شهید شیخ نمر باقر النمر
🔸۱۳۳۸؛(۱۹۶۸ میلادی) تولد در شهر "العوامیه" در استان القطیف واقع در شرق عربستان [خاندان النمر وعاظ و منبریهای سرشناس حسینی داشت؛ همچون آیتالله شیخ محمد بن ناصر آل نمر و جدِّ شیخ؛ حاج علی بن ناصر آل نمر]
🔹۱۳۵۹؛ مهاجرت به ایران و شروع تحصیل حوزوی [در حوزه علمیه امام قائم (عج) تهران و حوزه علمیه قم]
🔸۱۳۶۹؛ مهاجرت به سوریه و تحصیل در حوزه علمیه حضرت زینب(س) دمشق [شیخ نمر در ایران و سوریه بعد از شاگردی محضر اساتیدی برجسته؛ علاوه بر تدریس دروس حوزوی، چند سال ادارهی مدرسه حضرت قائم(عج) را نیز بر عهده گرفت]
🔸 ۱۳۸۰؛ راهاندازی مرکز مذهبی الامام القائم(عج) [در زادگاهش؛ شهر العوامیه عربستان]
🔹 ۱۳۸۴؛ اولین بازداشت توسط آلسعود [به اتهام درخواست از رژیم سعودی برای رسیدگی به قبرستان بقیع و به رسمیت شناختن مذهب تشییع؛ در همایش بینالمللی قرآن کریم بحرین]
🔸۱۳۸۶؛ بازداشت مجدد [به اتهام تحریک شیعیان عربستان علیه آلسعود]
🔹۱۳۸۶؛ صدور حکم ممنوعیتِ سخنرانی و تدریس توسط آلسعود
🔸۱۳۸۷؛ درخواست شکلگیری یک تشکیلات مخالف به نام "جبهة الرشیدة" [به هدف مبارزه با فساد اجتماعی و تبعیض دینی و ظلم و ستم سیاسی علیه پیروان اهل بیت(ع) در عربستان]
🔹۱۳۸۹؛ شکستنِ حکم ظالمانهی ممنوعیت از سخنرانی؛ [و تهییج جوانان منطقه برای مبارزه با ظلم آلسعود]
🔸 ۱۳۹۰؛ بازداشت [به اتهام محاربه، و انتقاد علیه آلسعود]
🔹 ۱۳۹۳؛ صدور حکم اعدام
🔸 ۱۳۹۴؛(۱۲دی) اعدام با شمشیر در جده عربستان
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهید_شیخنمر #شهدای_مقاومت #بیداری_اسلامی
#خاطره_شهید
🔸 شرافت من از جانم ارزشمندتر است؛ به آن نزدیک نشوید...
#متنخاطره|شیخ عاشق قرآن بود و چیزی نمونده بود تا حافظ کل قرآن بشه که دستگیر شد. شاید هم توی ماههای آخر زندگیش قرآن رو کاملا حفظ کرده بود... یادمه آخرین بار برا دیدن شیخ به همراه مادر، برادرانم، خواهرم و سکینه دختر شیخ؛ صبح زود به زندان حایر ریاض رفتیم؛ اما این دیدارمون با شیخ رو تا ساعت ۱۲ظهر به تاخیر انداختند. مادر و برادرم نگران شده بودند؛ چون همیشه ما وارد محل ملاقات شده و منتظر رسیدن شیخ میشدیم، اما اینبار وقتی وارد شدیم دیدیم او منتظر ماست. شیخ از دیدن مادر بسیار خوشحال شد. یادمه توی اون دیدار ورد زبان شیخ شده بود گفتنِ ذکرِ «الحمدلله رب العالمین»... میگفت: میخوام با شهادت به دیدار پروردگارم برم...
ملاقات که تموم شد، زمان خارج شدن؛ درِ گوشی به شیخ گفتم: حرفهایی درباره حل پرونده محکومان به گوش می رسه... اما شیخ در جوابم گفت: منو رها کنید و به پروندهی دیگران برسید. تو و «صادق الجبران» (وکیلش) از طرف من برای انجام هرکاری اختیار تام دارید؛ اما شرافت من از جانم ارزشمندتره، پس بهش نزدیک نشوید...
👤 خاطرهای از زندگی شهید شیخ نمر باقر النمر به روایت برادر
📚 منبع: خبرگزاری مهر [اینجا]
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_شیخنمر #شجاعت #شهدای_مقاومت #روحانی_شهید #آرزو #بیتفاوت_نبودن #قرآن #انس_با_قرآن