eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.7هزار دنبال‌کننده
839 عکس
318 ویدیو
13 فایل
✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی و...] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده #غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸جای خانه‌ی خدا؛ به ملاقات خدا رفت |علی‌آقا برا رفتن به حج تمتع ثبت‌نام کرده بود. یه روز توی جبهه باهاش قدم میزدم و بهش گفتم: علی! برو مرخصی و کارهای رفتنت به حج رو انجام بده. برگشت و گفت: یه حسی بهم میگه شاید حج نرم... گفتم: یعنی چی؟ تو پول هم واریز کردی و بیست روز دیگه باید مشرَّف بشی... علی گفت: به خدا قسم! اگه احساس کنم عملیات در پیشه حج نمیرم. اونجا زیارت خونه‌ی خداست؛ ولی اینجا خدا رو میشه دید اگه… بعد هم حالش منقلب شد و من نفهمیدم این ساعت‌های پایانی عمر علی آفاست... فردای اون‌روز وقت اذان ظهر، علی رفت وضو گرفت و آماده شد برای آخرین نماز! دقایقی بعد دیدم از سنگر فرماندهی خارج شد و توصیه و تذکرات لازم رو به نیروها کرد. بعد همونجا دم در سنگر نشست و به گونی‌های سنگر تکیه داد. علی انگار یه علیِ دیگه شده بود. داشتم نگاهش می‌‌کردم که برگشت و گفت: «تشنمه!» خواستم صداش کنم که بیاد توی سنگر و بهش آب بدم، که یهو ترکش خمپاره‌ای اومد و خورد به گلوش... یادمه علی خودش بهم گفته بود که وقتی ۱۵ ساله بوده، داداشش جلو چشماش به شهادت رسیده؛ و حالا می‌دیدم که خودش جلوی چشم دیگر برادر ۱۶ ساله‌ش، با لبای تشنه و علی‌اصغر وار شهید شد؛ و بیست روز قبل از رفتن به خانه‌ی خدا، به ملاقاتِ خودِ خدا رفت... 👤خاطره‌ی شهادت سردار شهید علی پاشایی 📚 منبع: خبرگزاری تسنیم ▫️۲۷خرداد؛ سالروز شهادت علی پاشایی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: