حکایت احترام میرزای شیرازی به روحانی ژنده پوش
آیت الله وحید خراســانی ازمراجع معظــم تقلید، ماجرایــی از مرحوم میرزای شیرازی نقل كردند كه بسیار عبرت آموز اســت: روزی روحانی ژنــده پوش و ساده زیســتی، درب منزل میرزا را می زند. وقتی خادم در را باز می كند، می گوید برای دیدن آقا آمده ام.خادم می گوید: مراجع و بزرگان به سادگی فرصت دیدار با ایشان را نمی یابند تو چطور قصد دیدار با ایشان را داری؟روحانی می گوید، به میرزا بفرمایید فانی آمده است. میرزا با شنیدن اسم آن روحانی به سرعت نزد او می آید و استقبال كم نظیری از آن روحانی ژنده پوش و ساده زیست به عمل می آورد.پــس از رفتــن او، شــاگردان علت این استقبال را از مرحوم میرزا جویا می شوند كه وی پاســخ می دهد: آن فرد بســیار با استعداد و دارای نبوغ عالی و هم بحث من بود تا آنكــه روزی راه خود را پیدا كرد و گفت: باید به فان منطقه كه هیچ عالمی ندارد بروم.میرزا می گویــد: اســتقبالی از تو در آن منطقه نمی شــود كه وی پاسخ می دهد:در مســجد بــه مــردم می گویــم برای خدمت آمده ام و نمی خواهم ســربار شما باشم.میــرزا ادامه می دهــد: او بــرای معاش،شــب ها نان هــای خشــك باقیمانــده
مــردم را از كوچه هــا جمــع و ارتــزاق می كرد. وی تمام مشــكات را تحمل كرد، در آن منطقه مانــد و تحول عظیمی ایجاد كرد.بنده حاضرم، مرجعیتــم را بدهم و ثواب اعمال او را بگیرم .
منبع: خبر گزاری شبستان
♻️« جام طهور »
https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
