eitaa logo
خالدین
727 دنبال‌کننده
427 عکس
180 ویدیو
2 فایل
🔸«گروه خالدین»🔸 آدرس سایت و آپارات: 🌐https://khaledin.com https://www.aparat.com/khaledin_com ارتباط با پشتیبان : @tahoor110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹 ماجرای خواندنی نحوه ورود به گردان تخریب 🌹🌹🌹🌹 به روایت حاج محمد زارعکار من ، قبل از اینکه من به گردان تخریب لشگر سیدالشهداء علیه السلام بیایم ، در تخریب لشگر علی ابن ابیطالب ، پایم روی مین رفت و قطع شد . وقتی به گردان تخریب لشگر سیدالهشداء علیه السلام آمدم به حاج عبدالله نگفتم که وضعیت پایم به این صورت است . صبح ها که بچه ها برای مراسم صبح گاه بلند می شدند و میرفتند ، من هم با بچه ها می رفتم . مسافت زیادی هم بود تا به آن جاده ی اصلی برسیم . بعد از یک هفته ، حاج عبدالله متوجه شد که پای من مصنوعی است . یک روز من را کنار کشید و دیدم خیلی ناراحتی می کند . صورتم را می بوسید ، پیشانی ام را می بوسید ، میگفت من را ببخش که من متوجه نشدم . گفتم حاج اقا چی شده ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ ... متن کامل خاطره را در لینک زیر مطالعه فرمایید : khaledin.com/?p=5076 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
16.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹 لزوم اطاعت از رهبر الهی از منظر قرآن کریم 🌹🌹🌹🌹 🖋به روایت استاد تاج آبادی شرح آیه سوم سوره مبارکه نوح 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
🌹🌹🌹🌹 روزی که شهید عباس حسنی در میدان مین دوید 🌹🌹🌹🌹 به روایت حاج مهدی قدیمی عراقی ها کم کم فهمیدند که کسی پشت خاکریز نیست و فقط ما چند نفر هستیم . به همین دلیل به سمت ما حرکت کردند . فاصله خیلی کم بود . نزدیک تر که شدند ، عباس حسنی گفت اگر عراقی ها بیایند ، یا ما را اسیر می گیرند و یا می کشند . تنها مسیری که میتوانستیم از آن مسیر فرار کنیم ، میدان مین بود . گفتم : عباس ! اینجا میدان مین است . گفت من میدانم میدان مسلح است اما چاره ی دیگری نداریم . یا باید گیر عراقی ها بیوفتیم یا از مین ها رد شویم . بعد گفت : متوسل می شویم به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها ، من در میدان میدوم و شما هم دنبال من بیائید . متن کامل خاطره را در لینک زیر مطالعه بفرمایید : khaledin.com/?p=1861 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
animation.gif
137.7K
وقایع پس از رحلت رسول اکرم به روایت سلمان فارسی برگرفته از کتاب سلیم بن قیس هلالی وقتى شب شد ، على عليه السّلام حضرت زهرا عليها السّلام را سوار بر چهارپايى نمود و دست دو پسرش را گرفت و هيچ يك از اهل بدر را باقى نگذاشت مگر آنكه به خانه‏هايشان آمد و حقّ خود را برايشان يادآور شد و آنان را براى يارى خويش فرا خواند . جز چهل و چهار نفر ، كسى از آنان دعوت او را قبول نكرد . حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهاى تراشيده و در حالى كه اسلحه‏هايشان را به همراه دارند بيايند و با او بيعت كنند و تا سر حد مرگ استوار بمانند . وقتى صبح شد جز چهار نفر كسى از آنان نزد علی علیه السلام نيامد . آن چهار نفر ، من بودم و ابوذر و مقداد و زبير . متن کامل روایت را در لینک زیر بخوانید : khaledin.com/?p=4922 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
17.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات رزمندگان و خانواده شهدا دفاع مقدس را در خالدین ببینید و بخوانید ... 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
34.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙شما صدای شهید فخری زاده را می‌شنوید 🔻جز شهادت هیچ راه دیگری نیست که انسان با خیال راحت بخواهد عبور کند. نه من برای شما کار می‌کنم; نه شمای برای من; همه مان وظیفه داریم به هم کمک کنیم برای یک هدف مقدس... 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت به تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون. خدایا همیشه نگران بودم که عاملی باشم برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز. اگر در این مدت بر این نعمت بزرگ شکری در خور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم بر من ببخش... 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
🌹🌹🌹🌹🌹 پسته ای که روی زمین افتاد و خاکی شد 🌹🌹🌹🌹🌹 به روایت حاج ابراهیم قاسمی شهید حسین کاشانی دست حاج عبدالله را گرفت و نزدیک چادر شد ، یک پسته از جیبش بیرون آورد و گفت : این پسته روی خاک ها افتاده بود . می خواستم خودم بخورم که اجازه نداشتم . می خواستم بندازم قاطی پسته ها که گفتم : نکند به خاطر خاکی که به ان نشسته کسی بخورد و مریض شود . تکلیف من در مورد این پسته چیست ؟ متن کامل این خاطره را در لینک زیر مطالعه فرمایید : khaledin.com/?p=3270 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
26.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹 سرگذشت و سرنوشت انسان 🌹🌹🌹 🖋به روایت استاد تاج آبادی شرح سوره ی مبارکه ی تین 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
35.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خالدین 🔸کسانی که در جنگ اُحُد از پیامبر روی گردان شدند و فرار کردند ... 🔹به روایت امام سید علی خامنه ای تهیه شده در گروه تحقیقاتی خالدین 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات رزمندگان و خانواده شهدای دفاع مقدس را در خالدین ببینید و بخوانید ... 🌹🌹در انتشار خاطرات شهدا کوتاهی نکنیم🌹🌹 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯
🌹🌹🌹🌹 وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند 🌹🌹🌹🌹 به روایت حاج ابراهیم قاسمی شهید حاج عبدالله نوریان مدتی در یکی از گردان های پیاده بود و شهید علی موحد دانش فرمانده گردان شان بود . در یکی از عملیات ها که دست شهید موحد هم آنجا قطع می شود ، حاجی تعریف می کرد که آنجا یک غار بود و ما در این غار خیلی تلفات دادیم . بعضی بچه ها از تشنگی شهید شدند . غار در گرده ماهی کوه بود و عراق در روز به ارتفاعات کاملاً مسلط بود . بچه ها زخمی ها را می بردند داخل غار و هر کسی که می رفت آب بیاورد عراقی ها می زدندش و دبه ی آبی که داشت را سوراخ می کردند . متن کامل این خاطره را در لینک زیر مطالعه بفرمایید : khaledin.com/?p=3281 🔸 @khaledin_com 🔸 ╰━━━🌹🌹━━━╯