[5/31، 17:04] مجید خلیلیان: 👌 رزق با خداست نه با خلق خدا ...
🌺 [الکافی] عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیُّ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْقَصِیرِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنِ الثُّمَالِیِّ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ غَلَاءُ السِّعْرِ فَقَالَ وَ مَا عَلَیَّ مِنْ غَلَائِهِ إِنْ غَلَا فَهُوَ عَلَیْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَیْهِ.
🌺ابوحمزه ثمالی میگوید : خدمت زین العابدین علیه السلام سخن از گرانی نرخ ها شد ؛ فرمود : مرا با گرانی آن چه کار؟ اگر گران شود رزق ب عهده اوست و اگر ارزان گردد هم رزق به عهده اوست.
📚الکافی، ج ۵ ،ص ۸۱
📚بحارالانوار، ج۴۶،ص۵۵،ح۳
[5/31، 17:04] مجید خلیلیان: ✅ از شیرین ترین کلمات اسد الله الغالب علی بن ابیطالب علیهما السلام
در مورد عدم ستمگری در بیت المال و....
فرمودند:
🌿 «سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روى خارهاى سخت سَعدان به سر ببرم و يا با غل و زنجير به اين سو و آن سو كشيده شوم، خوشتر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم و چيزى از اموال عمومى را غصب كرده باشم؛ چگونه بر دیگرى ستم كنم كه به سوى كهنگى و پوسيده شدن پيش مىروم و در خاک زمانى طولانى اقامت خواهم نمود؟!
به خدا سوگند، برادرم عقيل را ديدم كه به شدّت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا يک مَن از گندمهاى بيت المال شما را به او ببخشم؛ و كودكانش را ديدم كه از فقر و گرسنگى، موهایشان ژوليده و رنگشان تيره شده، گويا با نيل رنگ شده بودند؛ پى در پى مرا ديدار و درخواست خود را تكرار مىكرد؛ چون به گفتههاى او گوش دادم، پنداشت كه دين خود را به او مىفروشم و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانهی خود دست بر مىدارم؛ روزى آهنى را در آتش گداختم و به بدنش نزديک كردم تا او را بيازمايم، پس چونان بيمار از درد فرياد زد و نزديک بود از حرارت آن بسوزد؛ به او گفتم: گريهكنان بر تو بگريند! اى عقيل! از حرارت آهنى مىنالى كه انسانى به بازيچه آن را گرم ساخته است، اما مرا به آتش دوزخى فرا مىخوانى كه خداى جبّار با خشمش آن را گداخته است؟! تو از حرارت ناچيزی مىنالى و من از حرارت آتش الهى ناله نکنم؟!
و از اين حادثه شگفتآورتر اينكه، شب هنگام كسى به ديدار ما آمد و ظرف سر پوشيدهای پر از حلوا آورد که معجونى در آن ظرف بود؛ چنان از آن متنفّر شدم كه گويا با آب دهان مار سمّى يا قى كردهی آن مخلوطش كردهاند! به او گفتم: این هديه است يا زكات يا صدقه؟ كه اين دو بر ما اهل بيت حرام است! گفت: نه زكات است، نه صدقه؛ بلكه هديه است. گفتم: زنان بچّه مرده بر تو بگريند! آيا از راه دين وارد شدهاى كه مرا بفريبى يا عقلت آشفته گشته يا جنزده شدى يا هذيان مىگويى؟!
به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانى كنم كه پوست جویى را از مورچهاى به ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد! و همانا اين دنياى آلودهی شما نزد من، از برگ جويده شدهی ملخ، پستتر است! على را با نعمتهاى فناپذير و لذّتهاى ناپايدار دنیا چه كار؟! به خدا پناه مىبريم از خفتنِ عقل و زشتى لغزشها و از او يارى مىجوئيم.»
📚 نهج البلاغة (سیدرضی)، خطبه ۲۲۳
🍂 «اللّهمّ عجّل لسیّدنا المظلوم الفرج.»
#حدیث #اخلاقی #سیره #زهد #ظلم #حق_الناس #عدالت
[5/31، 17:04] مجید خلیلیان: جایگاه عمل
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام:
لا یُعْرَفُ الرَّجُلُ إلاّ بِعَمَلِهِ، کَما لا یُعْرَفُ الْغَریبُ مِنَ الشَّجَرِ اِلاّ عِنْدَ حُضُور الثَّمَرِ؛ [۱]
مرد جز با عملش شناخته نمی شود همانطور که درخت نامعلوم را نمی توان شناخت مگر وقتی که میوه اش حاضر شد .
-اصلا میوه دارد یا نه تلخ است یا شیرین و .. -
📚منبع:
[۱]: ۱. غررالحکم، حدیث ۹۶۹۴.
[چهل حدیث #عمل - صفحه ۱۳]
امام امیر مؤمنان علی علیه السلام:
یُسْتَدَلُّ عَلی خَیْرِ کُلِّ اْمرِءٍ وَ شَرِّهِ وَ طَهارَةِ اَصْلِهِ وَ خُبْثِهِ بِما یَظْهَرُ مِنْ أفْعالِهِ؛ [۱]
استدلال میشود به خوبی هر شخص و بدی اش و پاکی اصل و ریشه اش و خباثت اش به 👈👌آنچه از رفتارش آشکار میشود.
📚منبع:
[۱]: ۱. غرر الحکم، ج ۶، ص ۴۲۵.
[چهل حدیث #عمل- صفحه ۱۴]
[5/31، 17:04] مجید خلیلیان: ✅ *مقام معظم رهبری فرمودند .*
*میترسم کسانی که در جهاد تبیین مشارکت نمیکنند جزو خاذلین قرار بگیرند**
دین با حکومت و دولت باقی نمیماند ؛ اگرچه دولت رسولخدا(ص) و حکومت عدل علی(ع) باشد❗
دین با زبان همۀ مؤمنین باقی میماند ؛ *وقتی حرف دین بر زبان همه جاری شد ، دین باقی میماند*
چرا با اینهمه طرفدار انقلاب ، حزباللهیها فکر میکنند وضع دارد خرابتر میشود❓
*چون انقلابیها ساکتند لذا کمتر بهنظر میرسند❗*
با اینهمه آدم خوب و فهمیدۀ جامعۀ ما ، فضای مجازی باید محلّ تهدید دشمن با
|⇦•با هر نَفَس عُمر كمت...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
با هر نَفَس عُمر كمت، كمتر شود زهرا
هر روز وضع خانه درهم تر شود زهرا
امروز از ديروز لاغرتر شدي انگار
ذره به ذره قامتت خم تر شود زهرا
از كوچه تا امروز تو سر درد داريُ
دور سرت دستار محكم تر شود زهرا
*" مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْس" فاطمه بعد از باباش رسول الله، يه دستمالي به پيشاني مي بست "نَاحِلَةَ الْجِسْم، مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ، بَاكِیَةَ الْعَیْن" خلاصه اش كنم ديگه چيزي از فاطمه باقي نمونده" یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَة" هي از هوش ميره...*
مثل حريري كه حرارت خورده چين خورده اي
تصوير تو هر روز مُبهم تر شود زهرا
باور نمي كردم كه از من با تو يك روزي
اين چادر پا خورده مَحرم تر شود زهرا
اين رو گرفتن هاي تو نامَحرمم كرده
راضي نشو اينقدر چشمم تر شود زهرا
*هي علي حرف ميزنه، هي فاطمه حرف ميزنه، نُه سال تو خونه اش فقط درد و رنج ديده، اما با عشق زير اين سقف كنارِ اميرالمؤمنين زندگي كرده، امشب يه حرفي به مولا زد، اميرالمؤمنين كنارِ بستر زانوهاش سُست شد، گفت: يا اَبَاالحَسَن! حلالم كن...
اينقدر عاشقانه اين زن و شوهر دارن با هم حرف ميزنن، تا حالا اينطوري اشكاي علي رو نديده بود، يه وقت ديد در باز شد، زينب باز شد، بي بي التماس كرد، علي جان! اشكاتو پاك كن، زينب تو رو با اين حال نبينه، طاقت نداره اشكاتو ببينه، ابي عبدالله اومد، امام حسن اومد، دورِ بستر مادر جمع شدن...
تا دست بر موي حُسينت ميكِشي ديدم
آهِ دلت انگار پر رنگتر شود زهرا
روزي مي آيي گودي گودال مي بيني
از تو حُسينت نامنظم تر شود زهرا
وقتي كه جمعش مي كني بر خاك مي بيني
از اين حسينِ كودكي كمتر شود زهرا
مويي كه شانه ميزني را شمر مي گيرد
از پشتِ گردن ضربه محكم تر زند زهرا
* وقتي حسن و حسين اومدن ديدن مادر توي حجره خوابيده، روي صورتش پارچه اي كشيده، سئوال كردن" اسماء هيچ وقت تا اين موقع روز مادرِ ما نمي خوابيد؟ عرضه داشت: آقازاده ها! تسليت بهتون ميگم، امام حسن اومد خودش رو روي سينه ي مادر انداخت، سرش رو گذاشت روي سينه ي مادر، هي ميگه: " وا اُمُّا..." من حسنت هستم، من مَحرمِ روضه هاتم، با من حرف بزن" كَلِّميني"...
اما ابي عبدالله اومد كفِ پاي مادر، صورت به كف پاي مادر گذاشت، هي صدا ميزنه: مادر! من حسينت هستم... اينجا ابي عبدالله پايينِ پايِ مادر اومد، عاشورا هم مادر اومد پايين پايِ حسينش...
شمر نانجيب ميگه: گوشه ي گودال هيچ زني رو نديدم، ولي صدايي هي ميشنيدم، يه خانومي هي ميگفت: "بُنَيَّ قَتَلوكَ عطشانا" اي حسين!...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
20.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺رابطه #بی_حجابی و #حق_الناس
بخشی از #مستند_صوتی_شنود
🇮🇷 #مصاف_آخر اینجاست 🏴👇
http://eitaa.com/joinchat/2273312768C3a2be2e04f