eitaa logo
تبلیغ مجازی حجت الاسلام خلیلیان ۲
55 دنبال‌کننده
58.1هزار عکس
38.9هزار ویدیو
487 فایل
تبلیغ در فضای مجازی ماه مبارک رمضان 1442 (1400 ه.ش) حجت الاسلام خلیلیان آدرس کانال اول @khalilian_tabligh آدرس کانال @khalilian_tabligh2 ارتباط با ادمین: Eitaa.ir/Majid_khalilian
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ زن تهیدستی که فرزندان خردسالش از گرسنگی می‌گریستند، دیگی بر اجاق نهاده بود که در آن جز آب چیزی نبود، تا کودکان بپندارند که در دیگ غذایی در حال پختن است، زن آنان را سرگرم می‌کرد تا بخوابند. از حال آن زن باخبر شد، به سوی خانه خود رفت و مقداری خرما، کیسه‌‌ای آرد، روغن، برنج و نان برداشت و بر دوش کشید. قنبر از حضرت خواست تا وی آن را بر دوش گیرد، امام نپذیرفت! با رسیدن به خانه آن زن، امام از او اجازه خواست و وارد شد، پس مقداری برنج و روغن در دیگ ریخت و پس از پختن آن، غذا را در ظرف ریخت و به آنان فرمود بخورید. سپس، حضرت بر دست و پای خود گرد اتاق می‌گشت و کودکان با مشاهده این حالت، خندیدند و بر دوش امام (ع) نشستند . پس از خروج از خانه، قنبر از امام پرسید: امشب رفتاری شگفت‌آور از شما دیدم، راز برخی از آن را دانستم؛ ولی سبب سوار کردن کودکان بر دوش و چرخیدن شما در خانه را نفهمیدم! امام(ع) فرمود: قنبر! چون وارد خانه شدم، کودکان از شدت گرسنگی می‌گریستند، دوست می‌داشتم وقتی از نزد آنان خارج می‌شوم، آن‌ها در حالِ سیری، بخندند... فرخنده زادروز اولین و آخرین مولود کعبه (ع) و تبریک و تهنیت باد. ‌ 📌به ما بپیوندید: https://eitaa.com/abou_heirane_darouni
14.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بیشتر ما معمولا نمی‌دونیم تو روز پدر برای باباهامون چی بخریم؛ می‌خوایم چندتا ایده جذاب برای این روز عزیز بهتون بگیم. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
🖼 | ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام 💌 امام علی علیه‌السلام: دنیا خانه گذر است، نه جای ماندن ... علیه‌السلام .: ایتا | سروش | روبیکا | بله :. 🌐 SamteKhoda3.ir
🌸از قدرت لایزالی یزدانی گردیده قلوب شیعیان نورانی از فاطمه بنت اسد شد ظاهر در کعبه وجود علی عمرانی 🌺میلاد با سعادت مولود کعبه مولی الموحدین،امیرالمومنین، حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام بر حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی عاشقان آن حضرت تبریک و تهنیت باد ✅متن اشعار مولودیه ✅متن سرود بمناسبت ولادت همین الآن در🔻 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
🌺🌸🌷🌸🌺 قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: انا و علی ابوا هذه الامه. من و علی دو پدر این امتیم. ✳️ سالروز ولادت با سعادت حضرت (علیه السلام ) و 🌴 برهمه پدرها و فرزندان مبارک باد. ✳️ ♥️🌺🌴🌺♥️ 💠 حدیث روز: 💎 پیامبر اکرم (ص): «رِضـا اللّه فى رِضـا الوالِدِ وسَخَطُ اللّه فى سَخَطِ الوالِدِ» ✍«خشنودى خدا در خشنودى پدر و ناخشنودى خدا در ناخشنودى پدر است» یاعلی امیرالمومنین التماس دعا
⭕️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 📩من هشدار دهنده ام و على، راه نماست، و هر امامى، راه نماى نسلى است كه در ميان آنهاست. 📚 الكافی جلد1 ص191 🌸 سالروز ولادت با سعادت امیرمؤمنان امام علی علیه‌السلام و بر شما مبارک 🌸 🆔 @pedarefetneh 🔜
این مرد بزرگ (که ما او را آقا، لبنانیها او را سید القائد و مستکبرین او را لیدر می نامند) با همین زندگی زاهدانه و تعبد عارفانه، تمام دنیای استکبار را به چالش کشیده است. پدر عزیز ایران، روزت مبارک🌹 ❤️امام خامنه ای❤️ 🔻یاران سیدخراسانی🔻 به کانال مادر روبیکا بپیوندید👇👇 https://rubika.ir/mahdisahebzman
به آسمان رود و کار آفتاب کند 🌺🌺🌸🌺🌺 طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت 🕌🕌🌻🕌🕌 ✍ فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و زندگی سخت طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان تاجر را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن تاجر را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !! وقتى به در خانه آن تاجر مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً تاجر پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . فردا می بیند محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، تاجر به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خودنشست .آنگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . 🌺🌸♥️🌸🌺 چون صیغه عقد جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ تاجر گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ تاجر گفت : من گفته بودم : (به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند) طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . تاجر سجده شکر کرد و خواند : ((به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند. به آسمان رود و کار آفتاب کند.)) 🌺🌸🌼🌸🌺 میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر همه کائنات هستی مبارک باد🤲 🌻 🌴 یا علی امیر المومنین التماس دعا 🤲