تاب المصنف با سند صحیح نقل شده است
روایت بلاذری درمورد تهدید به آتش زدن درب خانه👇👇👇👇👇👇
👈بلاذری، محدث بزرگ اهل سنت، در کتاب «انساب الاشراف» این رویداد تاریخی را اینچنین نقل می کند:👈 «إن أبا بکر أرسل إلی علی یرید البیعة فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیلة! فتلقته فاطمة علی الباب. فقالت فاطمة: یابن الخطاب، أتراک محرقا علی بابی؟ قال: نعم، و ذلک أقوی فیما جاء به أبوک ..؛ ابو بکر به دنبال علی علیه السلام فرستاد تا بیعت کند؛ ولی علی علیه السلام از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتش زا) حرکت کرد، و با #فاطمه در مقابل باب خانه روبه رو شد، فاطمه گفت:👈 ای فرزند خطاب، می بینم در صدد سوزاندن خانه من هستی!؟ عمر گفت: بلی، این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است!»
اعتراف👈 «ابن قتیبه دینوری» به هتک حرمت خانه فاطمه زهراسلام الله علیها
مورخ 👈شهیر عبد الله بن مسلم بن قتیبه دینوری از پیشوایان ادب و از جمله نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامی و #مؤلف کتاب تأویل مختلف الحدیث، و ادب الکاتب و ... است. وی در کتاب الامامة و السیاسة چنین می نویسد
ابو بکر از کسانی که از
👈بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در👈 خانه علی علیه السلام آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع 👈عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را با شما آتش می زنم.😔 مردی به عمر گفت: ای ابا حفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!
👈بن قتیبه دنباله این داستان را سوزناک تر و دردناک تر نوشته است، او می گوید:
👈عمر همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید، با صدای بلند گفت: ای #رسول خدا پس از تو چه 😔مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و فرزند ابی قحافه رسید، افرادی که همراه عمر بودند هنگامی که صدای زهرا و گریه😭 او را شنیدند برگشتند؛ ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند، نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن، 👈علی علیه السلام گفت: اگر بیعت نکنم چه می شود؟ گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست، گردن تو را می زنیم ..
این بخش از 👈تاریخ برای علاقه مندان به شیخین قطعا بسیار سنگین و ناگوار است، لذا برخی در صدد برآمدند در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالی که👈 ابن ابی الحدید استاد فن تاریخ، این کتاب را از آثار او می داند و پیوسته از آن مطالبی نقل می کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت #تحریف دچار شده و بخشی از مطالب آن به هنگام چاپ حذف شده است، درحالی که همان مطالب در👈 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است
👈زرکلی در کتاب الأعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه می داند و می افزاید:👈برخی از علما در این نسبت نظری دارند؛ یعنی شک و تردید را به دیگران نسبت می دهد؛ نه به خویش. 👈الیاس سرکیس نیز این کتاب را از آثار ابن قتیبه می شمارد
آتش زدن 😭خانه حضرت زهرا سلام الله علیها در تاریخ طبری
👈محمد بن جریر طبری (م ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد هتک حرمت خانه وحی را چنین بیان می کند:
👇👇👇👇👇
👈عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: به خدا #سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر⚔ کشیده بود، ناگهان پای او لغزید، شمشیر از دستش افتاد و دیگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند»
👈اعتراف «ابن عبد ربه» به هتک حرمت خانه فاطمه زهراسلام الله علیها😔
👈شهاب الدین احمد معروف به ابن عبد ربه اندلسی مؤلف کتاب العقد الفرید در کتاب خود بحثی مشروح درباره #تاریخ سقیفه آورده است. وی تحت عنوان کسانی که از بیعت ابی بکر تخلف جستند، می نویسد
👈علی و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابو بکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! 👈عمر بن خطاب با مقداری آتش به سوی خانه فاطمه رهسپار شد😔 تا خانه را بسوزاند، ناگاه با فاطمه روبه رو شد. دختر پیامبر گفت: ای فرزند خطاب آمده ای خانه ما را بسوزانی؟ او در پاسخ گفت:👈 بلی مگر اینکه در آنچه امت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!»
👈هجوم به خانه وحی از دیدگاه استاد عبدالفتاح عبدالمقصود
👈عبدالفتاح عبدالمقصود، استاد دانشگاه اسکندریه،
👈نویسنده و دانشمند مشهور مصری و مولف کتاب الامام علی بن ابیطالب، هجوم به خانه وحی را در دو مورد از کتاب خود آورده است و ما به نقل یکی از آنها بسنده می کنیم:
👈قسم به کسی که جان عمر در دست اوست یا باید بیرون بیایید یا خانه را بر ساکنانش آتش می زنم.
عده ای که از خدا می ترسیدند و پس