eitaa logo
ریحانه
24.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
209 فایل
ریحانه؛ بخش زن و خانواده رسانه KHAMENEI.IR 📲ارتباط با ما👇 @reyhaneh_contact
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏱ تایم‌لپس 🎥 آنچه در این پانزده ثانیه می‌بینید، گوشه‌ای از فعالیت سه‌ساعته‌ی غرفه ریحانه در شب تاسوعای حسینی است. 📍 این غرفه تا جمعه شب، در حاشیه مراسم عزاداری بیت رهبری در تقاطع خیابان کشوردوست و نوشیروان برپا خواهد بود. 🏴 @Khamenei_Reyhaneh
💧 حماسه اشک 🚩 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای :«درباره‌ی مصیبت حضرت اباالفضل (علیه الصّلاة و السّلام) به نظرم میرسید که یکی از بخشهای مهم و جذابی که میتواند این مصیبت را بیان کند
❤️ یک نذری متفاوت 🍛 مقوله‌ی نذر و نذری دادن از جمله قرارهای معنوی انسان با خداوند است که در ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) جلوه‌ی بیشتری دارد. اما خوب است به این نکته فکر کنیم که گاهی بهتر است در کنار نذورات همیشگی‌مان به فکر رواج دادن انواع نذرهای فرهنگی نیز باشیم 👇
❤️ یک نذری متفاوت ❇️ مزایای نذورات فرهنگی و معنوی نسبت به نذرهای مادی: 🔸در راستای اهداف انبیاء و معصومین علیهم السلام است [هدایت گری و آبادانی آخرت انسانها]. 🔹اجر و پاداش بسیار فراوانی دارد زیرا نتایج مستمر و ماندگارتری دارد. 🔸باقیات و صالحات است و همه ما می‌دانیم آثار هدایت یک انسان گاه هزاران سال باقی می‌ماند برای مثال ثمره خرج‌هایی که حضرت خدیجه سلام الله علیها برای پیشبرد اهداف پیامبر (ص) کرد چقدر عظیم و گسترده و ماندگار است. 🔹در بسیاری از موارد نذرهای معنوی و فرهنگی با وجود این همه آثار و نتایج مثبت بسیار کم هزینه تر از نذرهای مادی است. مثلا هزینه انتشار و توزیع یک روایت از معصوم علیه السلام کجا و هزینه اطعام میلیونی کجا؟ ⁉️ سوال مهم اینجاست که چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؟ 1️⃣تهیه و توزیع کتاب‌های مناسب و سی‌دی هایی که معرفت دینی و اعتقادی افراد را بالا می‌برد. 2️⃣تولید یا اختصاص مبلغی جهت تولید مستندات و فیلم و پوسترهایی که در جهت ترویج معارف دین و اخلاق است یا نذر برای وقف کتاب در گردش. 3️⃣در هیات‌ها به بچه‌های کوچک عزادار هدایای دوست داشتنی مثل گیره‌سر یا مدادهای فانتزی بدهیم. 4️⃣می‌توانیم نذر کننده علوم و فنونی باشیم که در آن مهارت داریم و هر کس به تناسب شغلش می‌تواند نذر فرهنگی داشته باشد: پزشکی که یک روز در هفته یا ماه به درمان رایگان بیماران فقیر خدمات بدهد؛ معلمی که در مناطق محروم به رایگان تدریس کند؛ کتاب فروشی که چند درصدی تخفیف به کتابهایش اختصاص دهد؛ راننده تاکسی که تا مسیر هیات‌ها افراد را رایگان برساند و... 5️⃣ اهدای خون هم از نذرهای زیبای فرهنگی و معنوی است. 6️⃣ اگر تخصصی در حوزه‌های مختلف داریم نذر کنیم زمانی را برای گفتگو با افراد دردمند و ارائه راهکار به آنان اختصاص بدهیم. 7️⃣ برعهده گرفتن مخارج کودکان بی‌سرپرست یا بد سرپرست حتی برای یک مدت معین جزء نذرهای بسیار خوب است. 8️⃣ برعهده گرفتن مخارج درمان افراد نیازمند یا بیماری های خاص. 9️⃣ برگزاری رایگان کلاس و نشست‌های گفتگو محور با موضوعات اعتقادی و اخلاقی و روایات قرآن و تاریخ اسلام. 🔟 تهیه بروشور هایی جذاب با محوریت نیازهای فکری مردم. 🌱 🏴 @Khamenei_Reyhaneh
🌷 بارزترین ویژگی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها از نظر هبر انقلاب ◀️ رهبر انقلاب؛ شاید مهمترین بُعدی که شخصیت میتواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد، این بُعد است: ❇️ شخصیت زن اسلامی به برکت و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آن‌چنان سعه و عظمتی پیدا میکند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز میشود. 🌙 در زندگی ، این بُعد از همه بارزتر و برجسته‌تر است. حادثه‌ای مثل روز عاشورا نمیتواند زینب کبری را خرد کند. ۸۴/۳/۲۵ 🏴 زن، خانواده و در نگاه رهبرانقلاب 👇 @khamenei_reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 👆 🌹گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون #شاز خود #شمتر نیست. رنج سی ساله #الیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله #زلیهاسلام از این قبیل است
⚫️ تلخ‌ترین شب‌ها ⚫️ 🌺 رهبر انقلاب: در یازدهم ماه محرم یکی از عظیم‌ترین فاجعه‌های تاریخ اسلام به وقوع پیوست. ▪️ کسانی از خاندان نبوت ا‌سیر شدند که عزیزترین و شریف ترین انسان‌های تاریخ اسلام بودند. ▪️ زنانی در جمع هیأت اسراء وجود داشتند که شأن شرف آنها در جامعه اسلامی آن روز نظیر نداشت ▪️ و کسانی این عزیزان را به اسارت گرفتند که از خبیث ترین و پلیدترین انسان های زمان خودشان بودند. ۱۳۶۸/۰۵/۲۳ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏱ تایم‌لپس 🎥 آنچه در این پانزده ثانیه می‌بینید، گوشه‌ای از فعالیت سه‌ساعته‌ی غرفه ریحانه در شب عاشورای حسینی است. این غرفه فردا شب نیز در حاشیه مراسم عزاداری بیت رهبری در تقاطع خیابان شهید کشوردوست
🏴 این‌جا؛ مرکز دنیا 💕 روایت‌های مادرانه 👶 دست کوچکش را کشید روی صورتم. «مامان گریه کنی ناراحت می‌شما». چوب‌شور را نشانش دادم. گفتم:«دخترم بیا خوراکی بخور» این‌كار حواسش را از گریه‌ی من پرت نمی‌کرد. برای او گریه‌ی روضه با گریه‌ِ برای بستنی فرق نداشت. عمر دو سال‌و‌نیمه‌اش اجازه نمی‌داد این موقعیت را، این حالم را درک کند. 📅 تمام روزهای بارداری برای آینده‌اش برنامه ریختم. برای تک‌تک روزهای زندگی‌اش نقشه داشتم. برای تغذیه، بازی، لالایی و قصه، حرف زدن و ارتباط گرفتن. هدفم آسان بود و سخت. می‌خواستم یک آدم خوب تربیت کنم. اگر بنده‌ی خوب خدا می‌شد هرجا که می‌رفت مفید بود. همین کافی بود اما حضور من کافی نبود. باید بین آدم‌های خوب هم می‌رفتیم. مسجد و جلسات قرآن به ذهنم رسید. ایام شادی و عزای مذهبی را از تقویم درآوردم. گفتم وقتی شش‌ماهه است می‌رویم مجلس روضه با اشک شیرش می‌دهم. وقتی هشت‌ماهه بشود در مجلس جشن و مولودی هستیم. شادی را هم می‌بیند. مسجد هم می‌رویم. 🙇♀️ وقتی این‌ها را می‌چیدم نمی‌دانستم بچه‌ی بی‌قراری خواهم داشت که صبح تا شب بغل می‌خواهد و شب تا صبح شیر می‌خورد و در حسرت خواب خواهم ماند. چه می‌دانستم عدل وقتی می‌خواهم از خانه خارج شوم دستشویی می‌کند و بعدش باید یک ربع صبر کنم و بعد پوشکش کنم. بعد از پوشک گرسنه‌اش می‌شود و وقتی سیرش می‌کنم باید آروغش را بگیرم. فکر نمی‌کردم که بین این‌همه عجله، وقتی دارم توی بغلم آروغش را می‌گیرم او آرام بخوابد و هیچ اهمیت ندهد که می‌خواستم مسجد برویم. این را هم نمی‌دانستم که وقتی می‌گذارمش توی رختخواب و آرام توی خواب می‌خندد، همه‌ی الویت‌هایم یک‌باره تغییر می‌کنند و مهم‌ترین چیز می‌شود آرامش او. 💢 برنامه‌ام آن‌طور که چیده بودم پیش نرفت. در شلوغی بی‌تاب می‌شد. خانه‌ی ما حسینیه‌مان شد. مجالس را از تلویزیون می‌دیدیم. به آرامش فرزندم می‌ارزید. ❇️ بزرگتر شد و آمده بودیم به یکی از مجالس بزرگ روضه‌ برویم. موقع سخنرانی با وسایل نقاشی‌اش مشغول بود اما روضه شروع شد. به سنی رسیده بود که گریه‌ی بقیه را متوجه شود. دست‌های کوچکش روی صورتم بود و می‌گفت گریه نکنم. قبل این‌که چراغ‌ها را خاموش کنند بلند شدیم. رفتیم بیرون، در پیاده‌رو جایی نزدیک خیابان زیرانداز پهن کردم و نشستیم. صدای روضه‌خوان ضعیف‌ شد. سرم را به دیوار تکیه دادم و سعی کردم صدارا بشنوم. نگاهم به دخترم افتاد. پیاده‌رو روشن بود. دخترم خوشحال دراز کشیده بودو نقاشی می‌کشید. قلبم آرام شد. این‌جایی که نشسته بودیم مرکز دنیا بود. 🌱 🏴 @Khamenei_Reyhaneh
🏴 این‌جا؛ مرکز دنیا 💕 روایت‌های مادرانه 👶 دست کوچکش را کشید روی صورتم. «مامان گریه کنی ناراحت می‌شما». چوب‌شور را نشانش دادم. گفتم:«دخترم بیا خوراکی بخور» این‌كار حواسش را از گریه‌ی من پرت نمی‌کرد. برای او گریه‌ی روضه با گریه‌ِ برای بستنی فرق نداشت. عمر دو سال‌و‌نیمه‌اش اجازه نمی‌داد این موقعیت را، این حالم را درک کند. 📅 تمام روزهای بارداری برای آینده‌اش برنامه ریختم. برای تک‌تک روزهای زندگی‌اش نقشه داشتم. برای تغذیه، بازی، لالایی و قصه، حرف زدن و ارتباط گرفتن. هدفم آسان بود و سخت. می‌خواستم یک آدم خوب تربیت کنم. اگر بنده‌ی خوب خدا می‌شد هرجا که می‌رفت مفید بود. همین کافی بود اما حضور من کافی نبود. باید بین آدم‌های خوب هم می‌رفتیم. مسجد و جلسات قرآن به ذهنم رسید. ایام شادی و عزای مذهبی را از تقویم درآوردم. گفتم وقتی شش‌ماهه است می‌رویم مجلس روضه با اشک شیرش می‌دهم. وقتی هشت‌ماهه بشود در مجلس جشن و مولودی هستیم. شادی را هم می‌بیند. مسجد هم می‌رویم. 🙇♀️ وقتی این‌ها را می‌چیدم نمی‌دانستم بچه‌ی بی‌قراری خواهم داشت که صبح تا شب بغل می‌خواهد و شب تا صبح شیر می‌خورد و در حسرت خواب خواهم ماند. چه می‌دانستم عدل وقتی می‌خواهم از خانه خارج شوم دستشویی می‌کند و بعدش باید یک ربع صبر کنم و بعد پوشکش کنم. بعد از پوشک گرسنه‌اش می‌شود و وقتی سیرش می‌کنم باید آروغش را بگیرم. فکر نمی‌کردم که بین این‌همه عجله، وقتی دارم توی بغلم آروغش را می‌گیرم او آرام بخوابد و هیچ اهمیت ندهد که می‌خواستم مسجد برویم. این را هم نمی‌دانستم که وقتی می‌گذارمش توی رختخواب و آرام توی خواب می‌خندد، همه‌ی الویت‌هایم یک‌باره تغییر می‌کنند و مهم‌ترین چیز می‌شود آرامش او. 💢 برنامه‌ام آن‌طور که چیده بودم پیش نرفت. در شلوغی بی‌تاب می‌شد. خانه‌ی ما حسینیه‌مان شد. مجالس را از تلویزیون می‌دیدیم. به آرامش فرزندم می‌ارزید. ❇️ بزرگتر شد و آمده بودیم به یکی از مجالس بزرگ روضه‌ برویم. موقع سخنرانی با وسایل نقاشی‌اش مشغول بود اما روضه شروع شد. به سنی رسیده بود که گریه‌ی بقیه را متوجه شود. دست‌های کوچکش روی صورتم بود و می‌گفت گریه نکنم. قبل این‌که چراغ‌ها را خاموش کنند بلند شدیم. رفتیم بیرون، در پیاده‌رو جایی نزدیک خیابان زیرانداز پهن کردم و نشستیم. صدای روضه‌خوان ضعیف‌ شد. سرم را به دیوار تکیه دادم و سعی کردم صدارا بشنوم. نگاهم به دخترم افتاد. پیاده‌رو روشن بود. دخترم خوشحال دراز کشیده بودو نقاشی می‌کشید. قلبم آرام شد. این‌جایی که نشسته بودیم مرکز دنیا بود. 🌱 🏴 @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 دیشب و در پنجمین شب برپایی غرفه ریحانه، چهار کتاب #یادت_باشد، #دختر_شینا، #دختران_آفتاب و #تن_تن_و_سندباد تمام شد! 🏴 امشب نیز در آخرین شب عزاداری محرم در بیت رهبری، غرفه ریحانه در تقاطع خیابان شهید کشوردوست و نوشیروان برپا خواهد بود. 🎁 پیشنهاد می‌کنیم کتاب #خاطرات_سفیر و #کتاب_خانواده را حتما بخوانید و به دیگران نیز هدیه بدهید. ‌ ❣ @Khamenei_Reyhaneh
🌺 پروانه‌های دربند 🌤 رهبر انقلاب: روزی بود که وقتی نام آزادگان و گروگان های عزیز ما در دست دشمن - یعنی شما - برده می شد، دل را غبار غم و اندوه می پوشاند. یک فضای یأس‌آلود بر دلها حاکم بود. 🕯 واقعاً انسان نمی دانست که سرنوشت این عزیزان، این جوانان پاکیزه و مطهّر، این فداکاران میدان جنگ، در دست آن رژیم قسىّ‌القلب و دور ازانسانیّت، چگونه خواهد شد و به کجا خواهد رسید. ۱۳۷۱/۰۵/۲۶