8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ | خدا به شما درود میفرستد...
🌷 رهبر انقلاب: خانوادههای محترم شهدا! خدای متعال بر شما سلام و درود فرستاده است: چون مصیبتِ فقدان فرزند را تبدیل کردید به یک عید!
#خانواده_شهدا
زن، خانواده و سبک زندگی در نگاه رهبر انقلاب👇
❣️ @khamenei_reyhaneh
🌷 معصومهی بهشت
وفات حضرت معصومه سلاماللهعلیها تسلیت باد
🏴 رهبر انقلاب:
ما باید از حضرت معصومه علیهاالسلام، بیشتر استفاده کنیم.
ایشان امامزاده بلافصل است.
دختر امام، خواهر امام، عمه امام، خیلی عظمت دارد.
در زیارت نامه ایشان آمده:
ای فاطمه معصومه!
تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن،
چون نزد خدا دارای شأن و مقام بزرگی هستی.» ۲۸/۴/۷۱
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 در آستانه سالروز شهادت شهید علیخوشلفظ
📝 رهبر انقلاب خطاب به مادر شهید خوشلفظ:
🌸 «کتاب را که میخواندم، بیشتر به فکر شما بودم»
📕یکی از کتابهایی که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته، کتاب «وقتی مهتاب گم شد» بوده. این کتاب خاطرات رزمنده جنگ، علی خوشلفظ است.
☀️ از زمانی که رهبر انقلاب بر کتاب وی در دیماه ۹۵ تقریظ نگاشتهاند تا زمان شهادت او در آذر ۹۶، شهید علی خوشلفظ دو بار به محضر رهبر انقلاب رسید که یکبار آن همراه با خانوادهی صبورش بود.
📝 در همین مدت کوتاه نیز، آقا در دو متن مکتوب از وی تعریف و تمجید کردهاند، یکی در متن تقریظ کتاب و دیگری در پیام تسلیت و تبریک شهادت وی.
🌺 در جای جای کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، به رابطهی علی خوشلفظ و مادرش اشاره شده. رهبر انقلاب نیز هم در دیدار با خانوادهی او، و هم در تقریظی که به بر کتاب نوشتهاند، به این نکته اشاره کردهاند: «آن گاه مادران؛ مردآفرین شجاع و صبور...»
🎥 آنچه در این فیلم مشاهده میکنید، بخشی از دیدار علی خوشلفظ و خانوادهاش با رهبر انقلاب است 👆
❣️ @khamenei_reyhaneh
🌹 مقام علمی حضرت معصومه سلاماللهعلیها
📜 ابراهیم با اشتیاق بُرد مصری را دست خواهر داد. می دانست که فاطمه علیرغم سن و سال کم در مجالس درس پدر حضور داشته.
⁉️ فاطمه سوالات را با دقت خواند و گفت: «اجازه می دهی پاسخ سوالات را بنویسم؟»
✅ ابراهیم لبخندی زد و گفت: «حتما، صبر کن برایت قلم و مرکب بیاورم.»
🐪 مردهای کاروان، مدینه را به قصد دیار خود ترک کردند. هنوز از مدینه دور نشده بودند که چند سوار به آنها نزدیک شدند. رئیس کاروان، موسی بن جعفر را شناخت. از اسب پیاده شد و مشتاقانه به سمت او رفت.
❇️ امام موسی کاظم نیز از اسب پیاده شد. سلام کرد و با مرد دست داد.
مرد گفت: «همراهانم سوالاتی از محضرتان داشتند؛ اما اهل منزل گفتند سفر هستید.»
❓امام گفت: «سوالات تان چه بود؟»
رئیس کاروان بُرد مصری را از میان عبایش درآورد و گفت: «دختر گرامیتان فاطمه خانم پاسخ آنها را برای ما نوشتند.»
🌹 امام پاسخها را گرفت و تمام آن را خواند. لبخند بر لبش نشست و سه بار زیر لب گفت: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش.»
رو کرد به مرد و گفت: «پاسخ من نیز به سوالات شما همین ها بود.»
📘کتاب «دختر ماه»؛ نوشته خانم سارا عرفانی
❣ @khamenei_reyhaneh
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 ویدئو اختصاصی ریحانه از حال و هوای امروز حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها
🌺 زائری آمده در شهر تو مهمان شده است
غرق آرامش این روضه ی رضوان شده است
🌺 آن چنان شانه اش از شوق حرم می لرزد
به خیال دگران ، تازه مسلمان شده است
🌺 حرف ها داشته و واسطه ی او این بار
خواهر کوچک سلطان خراسان شده است
🌺 گله هایش همه از خاطره اش پاک شدند
بغض هایش همه در صحن تو باران شده است
🌺 داشت در آتش حیرانی و غفلت میسوخت
آتش از لطف نگاه تو گلستان شده است
🌺 دست هایش گره خوردند به آغوش ضریح
اسمی از درد نیاورده و درمان شده است
🌺 خوش به حالش که اگر با دلِ پر آمده بود
دست پر از حرمت راهی تهران شده است
📝 شعر از خانم #نفسیه_سادات_موسوی
❣️ @khamenei_reyhaneh
✅ لطفا در دنیای واقعی زندگی كنید
📵 اجازه ندهید رسانهها و شبكههای اجتماعی برای زندگی شما تصمیم بگیرند
🔅 یکی از موضوعاتی که در زمینهی سبک زندگی مورد توجه رهبر انقلاب بوده، بحث مربوط به اصلاح الگوی مصرف و تجملگراییهای ناپسند است.
🍱 با نزدیک شدن به شب یلدا، شاهد تبلیغات متفاوتی در شبکههای اجتماعی هستیم. از تزیینات مجلل سفره یلدا و آجیل عروس خانمها گرفته تا ست كردن لباسهای یلدا برای کودکان و والدینشان و حتی پیشنهادهای وسوسهانگیز آتلیههای عکاسی برای عکاسی از خانوادهها با دکور یلدا!
📝 آنچه در این یادداشت میخواهیم به آن اشاره کنیم و جای بحث دارد، موضوع شب یلدا به خودی خود نیست، بلکه منحرف شدن از هدف هر مناسبتی است. متاسفانه امروزه آنقدر برای هر مناسبت ملی و حتی گاهی مذهبی، درگیر تجملات و حواشی آن میشویم که فراموش میکنیم برای چه هدفی در آن مراسم شرکت میکنیم 👇
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 نماهنگ
🌸 رهبر انقلاب: در شرح حال یکی از شهدای حرم خواندم که به همسرش میگوید شما نمیگذاری من شهید بشوم... ۱۳۹۷/۰۹/۲۱
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
🌺 «همه قوم و خویش به مادرم گفتند که دوای درد این طفل بی قرار تو، رفتن به جلسات قرآن است.
مرا به جلسات «آقای مسکین» فرستادند. جلسه هفتهای دو بار بود و مسافت منزل ما تا محل جلسه بسیار زیاد، اما شوق آشنایی با قرآن و احکام دین، به ویژه نماز، من و بقیه هم سن و سال هایم را به جلسات کشاند.
در این جلسات با همان گروه بازیگوش باغ و محله همراه بودیم. با هم می خواندیم و با هم تمرین می کردیم.
یادم نمی رود که مادرم به من یاد داده بود که این آیه را زیاد تکرار کنم: «ربنا آتنا في الدنيا حسنة وفي الاخره حسنه وقنا عذاب النار»
اتفاقا روزی در جلسه مربی از بچه ها خواست اگر کسی آیه یا سوره جدیدی را حفظ کرده، بخواند. من بلند شدم و این آیه را اشتباه، پس و پیش خواندم و همه خندیدند و من از خجالت آب شدم و همان جا جلسه را رها کردم. وقتی با گریه به خانه میآمدم، یک کیف جیبی پر از پول پیدا کردم. با چشمهای اشکی، کیف را به مادرم دادم که به معتمدان محل بدهد و گفتم: «دیگر به جلسه نمیروم.»
مادرم گفت: «جمشید (نام قبلی شهید) جان، از جلسه قرآن دلسرد نشو. اگر تو امروز این کیف پر از پول را به صاحبش برمی گردانی، تأثیر همان جلسات قرآن و نماز است.»
🖼 عکس: مادر و همسر شهید خوشلفظ در مراسم تشییع ۱۳۹۶/۹/۳۰
▪️ مادر شهید در تیرماه امسال فوت کردند.
❣️ @Khamenei_Reyhaneh
🔰 این لباس بابامهها...
🌸 روایت اختصاصی ریحانه از دیدار خانواده شهدا با رهبر انقلاب
1️⃣ قسمت اول
🌺 حسینیه امام خمینی این بار حال و هوای دیگری داشت، این را از روی چادرهای یکدست مشکی، چفیههای بر گردن، عکسها و پلاکاردها میشد فهمید. در صف کفشداری منتظر بودم که دختر جوانی پرسید «شما قبلا آمدهاید؟» سرم را به نشانهی تایید تکان دادم و دوباره پرسید «خوش میگذره؟ حوصلهم سر نمیره؟ آخه ما ساعت سه شب رسیدیم. خوابم میاد.» خندیدم و گفتم «حالا که تا اینجا اومدی. بقیه شم برو ببین خوش میگذره یا نه.»
ادامه در مطلب بعدی 👇
🔰 از هرکس که کنارم قرار میگرفت اسم و رسمش را میپرسیدم. خیلیها نامشان آشنا بود و خیلیها عکسشان؛ عکسهایی که روی بنرها و پیکسلها بود. دختربچهها مقنعه و چادر داشتند و بعضی پسربچهها لباس نظامی تنشان بود. یکیشان داشت پُز لباسش را به دیگری میداد که کت و شلوار مهمانیاش را پوشیده بود میداد. سینهاش را داده بود جلو، کلاهش را از سر برداشت و گفت «ببین. این لباس بابامهها...».
☀️ اهل همه جای ایران بودند؛ این را از لهجهها و چهرههای اکثراً آفتاب خورده میشد فهمید. شب قبل را در مهمانسرای بنیاد شهید گذرانده بودند و صبح همه را با اتوبوس آورده بودند بیت رهبری. بیشترشان خانوادههای شهدای مدافع حرم بودند، برخی خانوادهی شهدای دفاع مقدس و عدهای هم خانوادهی شهدای دفاع از مرزها و امنیت. یکیشان به گله گفت سی و پنج سال است التماس میکنم، نامه میفرستم، پیغام و پسغام میدهم یک دیدار آقا را ببینم؛ حالا هم که بعد از این همه سال آمدهام بین این همه جمعیت آقا را ببینم، نه چشمهایم سو دارد که درست و حسابی ببینمش و نه میتوانم دو کلام خصوصی حرف بزنم. بعد هم زیرلب «خداراشکر»ی گفت و رفت داخل.
☕️ ورودی حسینیه پذیرایی مختصری مهیا شده بود. دو میز گذاشته بودند که رویش لیوانهای کاغذی یکبارمصرف بود که شیرکاکائو داخلش بود با جعبههای شیرینی؛ از نوع گلمحمدی.
🌼 بعضیها همان جا نشسته بودند روی زمین؛ انگار که آمده باشند اردو و داشتند شیرینی و شیرکاکائو میخوردند. بچهها با هم بازی میکردند و مادرهایشان با هم میگفتند و میخندیدند. چند دقیقهای ایستادم و جریان زندگی را نگاه کردم. بیشتر بچههای توی بغل کارت ملاقات ورود به جلسه نداشتند. اما گویا رأفت مسوولین بیشتر از پایبندی به پروتکل های اداری بود که بخواهد جلوی فرزند شهید را بگیرد. همه چیز آسانتر و روانتر از دیدارهای قبلی به نظر میرسید.
ادامه دارد...
📸 عکس: فرزند شهید سید رضا طاهر، شهید مسلم خیزاب و شهید جمال رضی
❣️ @Khamenei_Reyhaneh