به امام صادق عليه السلام گفتند: كار خود را به چه اساسى استوار ساخته اى؟ فرمود: بر چهار بنيان: [اول] دانستم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس تلاش نمودم [دوم] دانستم كه خداى بر من آگاه است پس حيا كردم. [سوم] دانستم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم [چهارم] دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم.
🖤شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
📚بحارالانوار جلد78 صفحه228
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ زیبای "معلم عاشق"
👤 با نوای "حاج مهدی رسولی"
ازمسیر در نه، ازدیوارِ #خانه ریختند
روز نَه این قومِ نامحرم #شبانه ریختند
یک نفرآمد به محراب و نمازش را شکست
بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست
🏴 شهادت مظلومانه ششمین پیشوای مسلمانان جهان، رئیس مذهب حق شیعه، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را به محضر حضرت مهدی موعود ارواحنا فدا تسلیت عرض می نماییم.
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
شادی و نکات مومنانه
پس باید چه کنم؟ حقایقی برام روشن شده و پرده ای از روی چشمانم کنار رفته که دوست دارم همه را در این وا
. به محض اینکه وارد منزل شدم مادرش که پیرزن بسیار مهربان و خوش چهره و خوش قلبی بودند از جا بلند شد و به سمت من حرکت کرد به ایشان سلام نمودم پاسخ سلام مرا با لحن بسیااار شیرینی داد و گفت بوی علی اصغرم می آید بوی علی اصغر می آید😳 دوبار این جمله را تکرار کرد.
تعجب کردم پیش خودم گفتم من که هنوز هیچ چیزی در مورد خوابم به ایشان نگفته ام!!!!🥺 دیگر نسبت به خوابم و صحت آن یقین پیدا کرده بودم.
می خواستم دستش را ببوسم ولی اجازه نداد پیشانی و سرشان را بوسیدم بسیار خانم مهربان و خوش سخنی بودند اشک در چشمانم حلقه زده بود و نمی توانستم هیچ کلامی بگویم.
لذا سکوت نمودم بسیارخوش آمد گویی کردند من نیز بعد از اینکه تلاش کردم تا بغض خود را قورت دهم به مادرش گفتم عجب پسری تربیت کرده اید.
خدا شما را حفظ نماید🙏 اجرتان با حضرت زهرا س که چنین پسر بامعرفت و جوانمردی را تربیت نموده اید. الهی خیر ببینید با تربیت چنین پسر مهربانی که حتی بعد از شهادت نیز در حال خدمت به خلق خداست و لحظهای استراحت ندارد. بعد در مورد خوابم به طور کامل برای ایشان توضیح دادم در حالی که اشک بیوقفه از چشمانم جاری بود،
بعضی وقتها بغض چنان گلویم را می فشرد که مجبور بودم مدتی سکوت کنم تا بتوانم ادامه ماجرا را بگویم.
مادر علی اصغر گفت دقیقا می دانم چه می گویید👍 از پسر من کمتر از این توقع نمیرود🥰 باید هم به شما خدمت کند،☺️ وظیفه اش است به گونه ای صحبت می کرد که گویا واقعاً پسرش زنده است و او را در کنار خود دارد.👌
بعد مادر علی اصغر شروع کرد به صحبت کردن درباره خصوصیات اخلاقی پسر شهیدش و چیزهایی را تعریف کرد از یک نوجوان ۱۶ ساله که گویا از فردی ۴۰ ساله سخن می گوید (از نظر فهم و شعور، درک و کمالات قابل تصور نبود ). بسیار خوشحال بود که فرزندش توانسته خدمتی نماید و دل کسی را شاد کند. به ایشان گفتم من الان دیگه مطمئن هستم که با فرزند شهیدتان ارتباط دارید.
اگر امکان دارد مرا از از آن مطلع نمایید به شما قول می دهم که به هیچ کس نخواهم گفت شروع به صحبت کرد و از صحبت هایش کاملا متوجه شدم که ایشان حداقل هفته ای یک بار فرزند خود را میبیند و با او درد دل می کند و از دلتنگی هایش می گوید ولی از این موضوع هیچ کس خبر ندارد و تمایلی هم نداشت که دیگران چیزی بدانند. گهگاه میگفت از علی اصغر گلایه دارم که چرا کم به من سر میزند.😔
گفتم بقدری پسر عزیزتان سرش شلوغه و مشغله کاری او به قدری زیاده که فرصت سر خاراندن هم نداره.
فرزند دلبندتان همانطور که خودتون میخواهید در حال خدمت به خلق خداست و در حال گره گشایی از کار مردم است پس از او واقعاً راضی باشید و توقع دیدار زود به زود شان را نداشته باشید.🥰
بسیار خوشحال شد و به من گفتند که شما خواهر علی اصغر من هستید و من مطمئنم که فرزندم شما را به عنوان خواهر خود انتخاب کرده که اینگونه در خوابتون به طور واضح آمده. فقط به من بگو لباسیکه تن کرده بود چی بود؟
برایش به طور کامل توضیح دادم علی اصغر پوتینی که پایش بود بسیار برایش بزرگ بود و شلوار از داخل پوتین از قسمت بالا بیرون افتاده بود سایز شلوار برایش خیلی بزرگ و بلند بود مجبور شده بود بخشی را در زیر پوتین قرار دهد ولی باز هم مازاد آن از بالای پوتین بیرون آمده بود و پیراهنش نیز بزرگتر از سایز بدنش بود مادرش گریه کرد و گفت دقیقاً فرزند من با همین لباس به شهادت رسیده.
بعد از نحوه ی شهادت و ایثارش تعریف کرد که وقتی با همرزمانش در محاصره ی دشمن بعثی قرار میگیرن، علی اصغر به همه ی دوستان و همرزمان خود میگه که من خیالم از بابت پدر و مادرم و رسیدگی به اونها راحته. برادر بزرگتری دارم که در خدمتشان هست. ولی تک تک شماها یا زن و بچه دارید یا والدینی دارید که به شدت بهتون نیاز دارن، پس من بالای تپه می مونم و سرشون رو گرم میکنم. شماها عقب نشینی کنید.
همرزمانش تعریف کرده بودن که زمان زیادی علی اصغر با دشمن یکه و تنها درگیر بود و تا آخرین تیر هم مقاومت کرد ولی بعدش دیگه صدای تیراندازی قطع شد و مطمئن شدیم که علی شهید شده❤❤❤❤❤❤❤❤
فقط یک نکته عجیب وجود داشت و آن این بود که عکسی که از علی اصغر قلعه ای بر روی طاقچه خانه وجود داشت به آن شهید که من در خواب دیده بودم متفاوت بود و این ذهنم را کاملاً درگیر کرده بود. علت این تفاوت را نمی دانستم آن نوجوان بسیار زیبا و دوست داشتنی در خواب آن نبود که بر روی طاقچه گذاشته شده بود.🤔
به مادرش گفتم آیا عکس دیگری از علی اصغر دارید گفت نه این آخرین عکس است که از علی اصغر به یادگار مانده. عکس با کلاه بافتنی و لباس بسیجی که در جبهه اندخته بود
ذهنم بسیار درگیر شد پس آن کسی که من در خواب دیدم با این علی اصغر متفاوت است ولی اگر اینگونه باشد چرا مادرش وقتی من وارد منزل شدم گفت بوی علی اصغر را استشمام میکنم؟؟؟🤔
ادامه دارد..
@khandehpak
شادی و نکات مومنانه
#تست_هوش جواب این دو مسأله رو پیدا کنید ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
پاسخ
👈عدد بعد از تساوی، مجموع ارقام حاصلضرب را نشان می دهد.
11×11=121 :: 1+2+1=4
22×22=484 :: 4+8+4=16
...
99×99=9801 :: 9+8+0+1=18
***
👉شماره هر شورت برابر است با شماره شورت قبلی به اضافه عددی که در کادر مشکی در آن قرار گرفته است:
شورت ورزشی پنجم: 22=2+20
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از تیمورا
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازیگر تلوزیون هم به عوارض کرونا مبتلا شد
😳 عوارض عجیب واکسن کرونا و سیاسی کاری وزارت بهداشت
تا آخر ببینید
😡 اول انکار کردند بعد گفتند باید تحقیقات کنیم تا توجیهی براش پیدا کنیم
💉آیا مسئولین وزارت بهداشت حاضر به توضیح به مردم در مورد این پدیده هستند؟
💉اگر دروغ است چرا قبول میکنند و میگویند باید برایش توجیه درست کنیم؟
💉اگر راست است چرا با مردم صادقانه صحبت نمیکنند؟
💉چرا واکسنهای خارجی که از عدم خطرش برای مردم مطمئن نیستید را به مردم میزنید؟
💉چرا واکسنهایی که هنوز در مرحله تحقیقات هستند را روی مردم امتحان میکنید؟
💉چرا به توصیه رهبر انقلاب برای جلوگیری از واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی درست عمل نمیشود؟
🚨 حرف ما این نیست که واکسن نزنید، یا پزشکان دروغگو هستند، ما فقط سوال داریم که چرا این اتفاقات رخ داده و چرا مخفی شده است و بعد از آن گلایه داریم چرا در خصوص عوارض واقعی واکسن حرفی زده نشد، چرا فرمایشات رهبری مدنظر قرار نگرفت و پیگیری علمی دقیقی صورت نگرفته و از همه مهم ترین چرا انقدر دروغ در مورد کرونا زده شده است؟
💠 گروه رسانهای تیمورا
🆔 @timoora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖🙏 آیا تا به حال خداوند را برای آفریدنِ لب شکر کردهاید؟
🤔 تا حالا فکر کردید اگر لب نداشتیم چه اتفاقی می افتاد؟در ویدیوی بالا👆 دو نفر وسیله ای دور دهانشان قرار می دهند که برای لحظاتی حالتی به آن ها می دهد که انگار لب ندارند!
🔸 أ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ
آیا برای او دو چشم قرار ندادیم،
🔸و لِساناً وَ شَفَتَيْنِ
و یک زبان و دو لب؟!
آیات مبارک 8 و 9 سوره بلد
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
⭕️ خلاصه مناظره اول :
نمیتوانیم+نمیشود+بیاخلاقی
در برابر
میتوانیم+میشود+ اخلاق
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نانوایی تو آبادان با این دو بچه اداره می شه😍
+نمونه بارز مرد بودن به سن و سال نیست👌
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
#همسر_شهید_یزدانی در حالی که یک دختر در آغوش و دست دختر دیگر در در دستش است،
به #آقا میگوید:
"من به این فکر بودم که اگر خود شهید الان اینجا بود به شما چه میگفت؟
به نظرم تنها یک جمله میگفت آن هم این بود که
《آقا امر کردید و ما گفتیم بسم الله》
دو سال پیش هم به من گفت و
من گفتم بسم الله!!!
آقا میگویند:
«اگر این روحیه شما نبود، مردانتان اینجور به دل و سینه دشمن نمیرفتند❗️
این #روحیههای_خوب بود که این مردان را وارد این میدانها کرد.
خدا انشاءالله شما را حفظ کند.»
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
شادی و نکات مومنانه
. به محض اینکه وارد منزل شدم مادرش که پیرزن بسیار مهربان و خوش چهره و خوش قلبی بودند از جا بلند شد و
چرا این دو باهم جور نیستند تا آنکه خواهرش مرا برای شرکت در مراسم سالگرد علی اصغر دعوت نمود، در حالی که در پذیرایی منزل ایشان نشسته بودم نگاهم به تابلویی افتاد که در گوشه سمت راست آن عکس سه در چهاری گذاشته شده بود. بی اختیار از جا بلند شدم و به سمت آن حرکت کردم. بغض گلویم را گرفت، عکس علی اصغر دوستداشتنی خواب من بود❤ بی اختیار تابلو را برداشتم محکم به خودم چسباندم و اشک امانم نمی داد تازه گم شده خود را پیدا نمودم این همان فرزند دلیر انقلاب و نوجوانان مهربان و دلسوزی است که من در خواب دیده بودم بغض و گریه هایم تمام نمی شد و لحظه به لحظه بیشتر می شد به سختی توانستم خودم را کنترل نمایم از خواهرش پرسیدم این عکس چرا اینجاست؟؟
؟؟ چگونه به دست شما رسیده خواهرش گفت این آخرین عکسی است که علی اصغر موقع آخرین اعزام خود به جبهه، در عکاسی محل گرفت و وقتی منزل را به قصد رفتن جبهه ترک می کرد از او خواستم از شش قطعه عکسی که در دست دارد یکی را به امانت به من بدهد. از آن موقع این عکس در تابلوی منزل قرار گرفته.
هیچ وقت به ذهنم نرسید که این عکس را بدهم تا بزرگ کنند.
از زمانی که عکس را دیدم بسیار بی تاب شدم و اصرار شدید داشتم که بتوانم بر سر مزار شهید بزرگوار بروم به همراه همسرم در صبح یک روز تعطیل به گلزار شهدای بهشت زهرای تهران رفتیم. اولین بار بود که بعد از سالیان سال به گلزار شهدا میرفتم گویا صدای صحبت شهدا را که در خوابم دیده بودم در اینجا به خوبی می شنیدم با ورودم به مزار شهدا به همه آن ها بلند بلند سلام می کردم و اصلاً اختیار در دست خودم نبود با صدای بلند سلام می کردم و از شنیدن صدای سلام این عزیزان برخود می بالیدم.
به قطعه ۲۷ مزار علی اصغر قلعه رسیدم پاهایم توان حرکت به سوی مزار علی اصغر رانداشت احساس می کردم پاهایم از زانو سست شده و هر لحظه بر زمین خواهم افتاد درد دل می گفتم ای کاش تمام خوابی که دیده بودم فقط یک رویا بود و همه عزیزانی که در خواب دیدم زنده بودند.😭 انسانهای پاک سرشت و با مرام و با معرفت💞 خودم را به سختی کنترل نمودم گویا علی اصغر قلعه ای خود مرا صدا میزد و جای مزار خود را به من نشان می داد بدون اینکه به دنبالش بگردم آرام آرام به سمت مزار این شهید بزرگوار کشیده میشدم . وقتی به مزارش رسیدم توان از دست دادم و بر روی قبرش افتادم چنان گریه میکردم که گویا سالیان زیادیست که او را می شناسم و یکی از عزیزترین افراد زندگیام بوده .
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak