eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
64.8هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
26.4هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
📿چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند ولی اهل سنت بر مهر سجده نمی کنند؟ 📿چرا حضرت محمد صلی الله در پنجاه سالگی با عایشه ازدواج کرد؟ 📿چرا امامت در نسل امام حسین (ع) قرار داده شد نه در امام حسن (ع) ؟ 📿قبر زلیخا همسر حضرت یوسف کجاست؟ 📿چرا زنها نمیتوانند چند شوهر داشته باشند؟ 📿چرا ما مسلمانها ختنه می کنیم؟ 📿چرا شمشیر امام علی را ذوالفقار نامیدند؟ ✅جواب سوالات در کانال زیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
کی فکرشو میکرو اوج تنهایی هامون در عصر ارتباطات باشه؟ ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
هدایت شده از گسترده معراج✔
کار شیک و خاص میخوای؟ یه کانال بهت معرفی میکنم از قدیمی های ایتاست،کلی رضایت مشتری دارن و قیمت هاشون مناسبه . تنوع بییییی نظیر😌😎 http://eitaa.com/joinchat/3165650974C4721867074
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
🛍صفر تا نوجوان بورسش همین جاست 🛎ورود=خرید کردن http://eitaa.com/joinchat/3165650974C4721867074
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی به مناسبت شهادت مولایمان امام حسن عسگری علیه السلام https://eitaa.com//goodarzi100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠اتفاقی جالب در برنامه تلویزیونی؛ پس از سالها،گذشتن از مشتی که تجربه گر مرگ موقت را در برزخ گرفتار کرد ▪️این قسمت: مرداب : چگونه‌ دریا شدی؟ چشمه: گذشتم... ▫️تجربه‌گر : آقای محمود شاهی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2563474 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موفقیت اینجوری به دست میاد👌 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میزان روشنایی یه لامپ 20000 واتی😮 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نجات بزی که دچار خفگی شده بود با تنفس مصنوعی 👌 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
💕 از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه ( این جمله رو نمیدونم چیه ) عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم. دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد. تو راه بهم گفت : من خواستم بیام ببرمت اما تو لج کردی منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم و طبقه بالای خونمون جاش دادم. تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد : اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم . وقتی وارد خونمون شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش چیزی که خونمو بجوش می اورد 😡 صدای کفشش بود یعنی 24 ساعته بخاطر همسرم بخودش رسیده و تو خونه راه می ره . دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه بهترین لباسامو پوشیدم و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در در همین حین تا شنید کسی در رو داره باز میکنه اومد سمت در منم که صدای کفشش رو شنیدم داره میاد تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم . به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه 💦 صدام کرد و گفت پاشو ببین👀 وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه . گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی 👶🏻 فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه و بامن لج نکن.. گوسفند ....... این همه وقت یه صدا نداد مثل این که با شوهرم دست به یکی کرده حرصمو در بیاره🐏 زود قضاوت نکنید ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
🔴آقای زورو (zorro) 🔶جثه‌ ریزی‌ داشت‌ و مثل‌ همه‌ بسیجی ها خوش‌ سیما بود و خوش‌ مَشرَب‌. فقط‌ یک‌ کمی‌ بیشتر از بقیه‌ شوخی‌ می‌کرد. نه‌ اینکه‌ مایه‌ تمسخر دیگران‌ شود، که‌اصلاً این‌ حرف ها توی‌ جبهه‌ معنا نداشت‌. سعی‌ می‌کرد دل‌ مؤمنان‌ خدا را شادکند. 🔶از روزی‌ که‌ آمد، اتفاقات‌ عجیبی‌ در اردوگاه‌ تخریب‌ افتاد. لباس های‌ نیروها که‌ خاکی‌ بود و در کنار ساکهای شان‌ افتاده بود، شبانه‌ شسته‌ می‌شد وصبح‌ روی‌ طناب‌ وسط‌ اردوگاه‌ خشک‌ شده‌ بود. ظرف‌ غذای‌ بچه‌ها هر دو، سه‌ تا دسته‌، نیمه‌های‌ شب‌ خود به‌ خود شسته‌ می‌شد. هر پوتینی‌ که‌ شب‌بیرون‌ از چادر می‌ماند، صبح‌ واکس‌ خورده‌ و برّاق‌ جلوی‌ چادر قرار داشت‌... 🔶او که‌ از همه‌ کوچکتر و شوختر بود، وقتی‌ این‌ اتفاقات‌ جالب‌ را می‌دید، می‌خندید و می‌گفت‌:" بابا این‌ کیه‌ که‌ شب ها زورو بازی‌ در می‌آره‌ و لباس‌ بچه‌ها و ظرف‌ غذا را می‌شوره‌؟" 🔶و گاهی‌ هم می‌گفت‌: "آقای‌ زورو، لطف‌ کنه‌ و امشب‌ لباس های‌ منم‌ بشوره‌ وپوتین هام‌ رو هم‌ واکس‌ بزنه‌." 🔶بعد از عملیات‌، وقتی‌ "علی‌ قزلباش‌" شهید شد، یکی‌ از بچه‌ها با گریه‌ گفت‌:" بچه‌ها یادتونه‌ چقدر قزلباش‌ زوروی‌ گردان‌ رو مسخره‌ می‌کرد؟ زورو خودش‌ بود و به‌ من‌ قسم‌ داده‌ بود که‌ به‌ کسی‌ نگم‌." ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak