فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نمایش نیک و بد اعمال در برزخ
▪️این قسمت: دست گیر
▫️تجربه گر: خانم جلیلیان
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
http://www.telewebion.com/episode/2558040
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موبایل رو هر جایی نذاریم😑
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
شادی و نکات مومنانه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۳) ◾️عجب پروندهای! کوچکترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده ب
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۴)
💠همان طور که به راه خویش می رفتیم، صدای وحشتناکی، توجه مرا به خود جلب کرد.
💥 به سمت چپ بیابان نگاه کردم، آنچه دیدم باعث شد که وحشتزده خود را از دوش نیک به زمین اندازم و بی اختیار خود را پشت او مخفی کنم.
❌دو شخص با قیافه هایی بزرگ و سیاه که از دهان و بینی شان، آتش و دود شعله ور بود و موهایشان بر زمین کشیده می شد، در حالی که در دست هر کدام یک گرز آهنی تفتیده به چشم می خورد، در حرکت بودند...🔥
🔅با نگرانی به نیک گفتم: اینها کیستند، نکند به سمت ما می آیند؟!
نیک لبخند زنان گفت: نترس. اینها نکیر و منکرند، می روند از کافری که تازه از دنیا آمده، بپرسند آنچه از تو پرسیدند.
❇️ گفتم: اینها وحشتناک ترند. گفت: زیرا با کافر سروکار دارند.
فاصله ای نشد که صدای فرود آمدن چیزی، زمین زیر پاهایم را به شدت لرزاند، وقتی از نیک علت را جویا شدم، گفت: ضربه آتشی بود که بر آن کافر فرود آمد.
⭕️از این به بعد نیز این گونه صداها که زمین را به لرزه می آورد بسیار خواهی شنید.
🔰 نیک مسیر راه را از روی تپهها و گاه از درون درههایی کوچک و بلند انتخاب میکرد تا اینکه به ناگاه خود را لب پرتگاه بزرگ و عظیمی دیدم.
🌀 از نیک پرسیدم: باید از پرتگاه نیز بگذریم؟ گفت: آری.
با وحشت به ته دره نگاه کردم، به قدری عمیق بود که انتهایش پیدا نبود. برگشتم و به نیک گفتم: تو که دوست و همراه منی چرا اینهمه آزارم میدهی؟! گفت: چطور؟ گفتم: آیا واقعا در این برهوت راه دیگری، که اندکی راحتتر باشد وجود ندارد؟!
🔶نیک دستی به سرم کشید گفت: راه عبور در این وادی بسیار است، اما هرکس را مسیری است که به ناچار باید از آن بگذرد.
🔘 با ناراحتی گفتم: آیا لیاقت من این بود که از بالا، آتش و دود آزارم دهد و از پایین، تپهها و درههای سخت و جان فرسا محل عبورم میباشد؟!
♦️یک لبخندی زد و گفت: دوست من بدان این زجرها، بازتاب کردارهای زشت تو در دنیاست. اگر در این مسیر عذاب آنها را تحمل نکنی هرگز به وادی السلام نخواهی رسید. کوچکترین عمل زشت تو در دنیا ضبط گردیده، اینها تاوان آنهاست...
⚡️ مدتها با رنج و مشقت بسیار مشغول پایین رفتن از دره بودیم که ناگاه، صدای ریزش سنگلاخها، از بالای دره، مرا به خود آورد. فورا خود را به نیک رساندم، تا چنانچه مشکلی پیش آید، به کمکم بشتابد
☄ وحشتزده و مضطرب، در حالیکه چشمانم از حدقه بیرون آمده بود، دیدم که مردی همراه با سنگهای کوچک و بزرگ در حال سقوط به ته دره میباشد.
🌷نیک به من اشاره کرده و گفت: نگاه کن!
به بالای دره نگاه کردم، هیکل بزرگ و سیاهی که قهقه زنان شادی میکرد، بر بالای دره ایستاده بود.
نیک گفت: این هیکل، گناه آن شخص است که در حال سقوط بود و به واسطه قدرتی که داشت، توانست بر عمل نیک آن مرد چیره گردد و در نتیجه او را به ته دره پرتاب کند...
✍ادامه دارد...
.┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
یبار داشتم بچمو میخوابوندم،
بعد شوهرم بلند بلند شروع کرد اواز خوندن،
داشت میگفت،سیاهه...(جناب خان)اومدم بگم یواشتر🤫،
ی دفه گفتم نارگیله👏👏😂😂
یه بار وسط دعوا با شوهرم میخواستم مثلاخودمو از تراس بندازم پایین.پامو بردم بالا هی نمیشد مثلا قدم نمیرسیدهمسرم گفت بزاربرم چهارپایه بیارم😐😐😐😂😂😂😂😂😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
من ی عمه ی پیر دارم که مریض شده بود داداشم میبرش دکتر
ازدکتره که نسخه گرفته بودن داداشم به عمم میگ تو نمیتونی بیای ، دم مطب بشین تامن برم داروهاتوبگیرم بیام،
عمم لباس سبزپوشیده بوده
حال ندار هم که بوده ،مردم فکر میکنن گداس کلی پول میریزن جلوش😂
حالا عمم میگفته پول ندین من فقیر نیستم ولی کسی متوجه حرفاش نمیشه😂
داروخونه شلوغ بوده تا داداشم برمیگرده میبینه کلی پول جلوی عمس،پولاروجمع میکنن میان خونه😂😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
#کفاشی_که_کفش_امام_زمان_راتعمیر_نکرد
عبدالكريم كفاش ؛ پيرمرد كفاشي بود كه وجود امام زمان هر هفته به مغازه او مي آمدند
روزي از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه مي كني ؟ عرضه داشت : آقا قطعا دق مي كنم .
آقا فرمودند : اگر غير از اين بود نمي آمدم
روزی امام زمان در مغازه عبدالکریم کفاش نشسته بودن که رو میکنند به عبدالکریم و میگویند:
عبدالکریم کفش های منو ببین نیاز به وصله دارن
عبدالکریم جواب میدن:آقا به روی چشم اما اجازه بدهید اول سفارش های مردم رو تموم کنم بعد به کفش های شما برسم(البته چون آقا امر نكرده بودند اين جواب را داد)
امام زمان برای بار دوم می فرمایند:عبدالکریم کفش های من نیاز به وصله دارن برام بدوزش
بازم هم عبدالکریم همان پاسخ را میدهند.
برای بار سوم امام زمان می فرمایند عبدالکریم کفش های منو برام بدوز
این بار عبدالکریم کفاش از جایش برمیخیزد و به جلوی آقا میره و آقا رو بغل میکنه و محکم فشار میده و میگه آقاجان قربونت برم من که گفتم چشم اما اگه بار دیگه بگین همینجوری که تو بغلم گرفتمت داد میزنم آی مردم بیاین که امام زمان اینجاست.
امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) می فرمایند عبدالکریم اگه اینطوری نبودی هرگز به سراغت نمی اومدیم...
📚منبع:کتاب روزنه هایی از عالم غیب
✍نویسنده:آیت اللَّه سید محسن خرازی
.
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلطان غم چشم و چراغم مادر😭
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان شنیدنی رزمنده جوان
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
خیلی سال پیش که دوم راهنمایی بودم امتحان عربی داشتیم منم متنفر بودم از عربی راضی به مرگ بودم اما حس خوندن این درسو نداشتم از قضا معلم عربیمونم توجه خاصی به من داشت سر امتحان با خیال راحت کتاب باز کرده بودم داشتم معنی لغت هارو مینوشتم مطمئن هم بودم دبیرمون نمیبینه چون توی کیفم باز کرده بودم کتابو، که یهو معلممون گفت فلانی پاشو پنجره رو باز کن هوا گرمه ...
منم انقد هول شدم که کتابمو گرفتم دستم با همون پنجره رو باز کردم 😥😥😂😂
معلممونم دید ولی خدا رو شکر به روم نیاورد خودم بعدا فهمیدم چه دست گلی به آب دادم🤦♀
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
دلیل خبر فوت مهناز افشار و ریحانه پارسا بازیگر فیلمپدر👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
اول ازدواجمون برا وام ازدواج رفتیم بانک
گفتن بیا...
همه کارکناشون میخندیدن😕
رفتم جلو گفتم مشکلی پیش اومده؟
گفت نه یه چیزی دیدیم بی سابقه تو تاریخ کاریمون 😂
گفتم چی
نشونم داد اسم و فامیلمو زده بودم بعدش زده بود فرزند:
بجای اسم بابام زده بودم فرزند اول خانواده 🙈
وای فقط از بانک رفتم بیرون تا یک هفته نمیرفتم بانک
شوهرم چقدر خندید بهم هنوزم میگه بیا فرزند اول😁
مرده گفت مگه به فرزند اولا وام میدیم ما😂😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
ی باررفتم مغازه داداشم سوپرمارکت داره
خودش رف جایی کارداش من جاش بودم
ی پسره اومد اب معدنی بگیره خورده نداشتم
نمیدونم چرا بقیه پولشو ی سیگاردادم دستش😑
اونم گف ببخشید اهلش نیسم
خیلییی بد ضایع شدم
😂😂 خاک بر سرمم😁🤦♀
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به این فیلم #فکر نکنید😰 👆
🌕 کودکان مشاهده نکنند🔞
🤔دیدن ادامه ماجرا اینجا ضربه بزنید.🖥
مشاهده اصل ماجرا لینک زیر 👇
https://eitaa.com/joinchat/4188274736Cc6e3f318a0
این بشر واقعا تندخوان است؟🤔
بله
خیر
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
🧐🧐
🧛🏻♂چرا حجاب، برای زنان اجباری شده؟
👨🏼⚕فایده علمی حجاب🔞
Ⓜ️دلیل علمی حجاب
🧛🏼♀چرا خلوت با نامحرم، حرام شده؟
👩🏼⚕علت از دید پزشکی🔬🔞
🌕تاثیر مخربش بر بدن🌡
این کانال عالی را از دست ندید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2061369427Cc5c0894323
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحقیقاستادرائفیپوربرروی
موسیقیهاییکهبرعکسشونمیکنن
معنیهایشیطانپرستیمیده..‼️
#شدیداپیشنهادی
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
الان وانتیه داشت رد میشد. با همون صدای جذاب و خش دارش میگفت:
پیاز دارم
گوجه دادم
خیار دارم
سیب زمینی دارم
بعد برگشت عقب وانتش و نگاه کرد، گفت:
نه سیب زمینی ندارم، ببخشید🤩😄
بعد زد تو سر بغلیش گفت: خاک توسرت، سیب زمینی ها کو؟🤩😄😂
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
@tanzist
همچین میگه سوغاتی اصفهان پولکیه،
انگار بقیه جاها مجانیه😒😅😐😄😂
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
@tanzist
+آجی تازگیا نمایشگاه صنایع دستی رفتی؟🤔یا تور ایران گردی رفتی وبه من نگفتی😜
-نه،چطور؟😅
+آخه خونت پرشده از صنایع دستی
ازآشپزخونه تا اتاق خوابت 😍
-عه مگه بهت نگفته بودم عضو کانال صنایع دستی سلمان شدم☺️
+یعنی همه ی اینا روازاون کانال گرفتی؟😳اینا که هرکدوم مال یه شهره
-باورت نمیشه بیا خودت نگاه کن
https://eitaa.com/joinchat/2130575491C538c7e21ac
-تازه حراجی هم داره😃 تخفیفای عیدانه ومناسبتی هم داره😍
شادی و نکات مومنانه
+آجی تازگیا نمایشگاه صنایع دستی رفتی؟🤔یا تور ایران گردی رفتی وبه من نگفتی😜 -نه،چطور؟😅 +آخه خونت پرشد
عجب کارای زیبایی الان زدن کانال
جون میده برای شب یلدا😍😁
هدایت شده از ارشیوووو سلبریتی
27.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠روایت بانویی که مرگ را تجربه کرد، زنده شد و به کار خیر پرداخت
▪️این قسمت: دست گیر
▫️تجربه گر: خانم جلیلیان
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak
امروز کنار اتوبان این آقای پلیس رو دیدم که خیلی خاکی آستین بالا زد و به این خانواده کمک کرد.
شیر مادر و نان پدر حلالت قهرمان
🔗 دایی مسود
┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄
@khandehpak