من دانشجوی دبیری هستم
قبل از کرونا یه روز تو راهرو دانشگاه داشتم می رفتم که از جلوی یه کلاس رد شدم. دیدم دانشجو های آموزش ابتدایی کلاس دارند. استاد میگفت «ب اول» ، «ب غیراول» بعد کل کلاس تکرار می کردند «ب اول» ، «ب غیر اول» باز استاد می گفت کل جمعیت تکرار می کردند و چند بار گفتند ب اول و ب غیر اول
بعد شب تو خوابگاه، سرپرست خوابگاه اومدن اتاق ما مثلا شب نشینی و دور همی
بحث سر سختی درس و تدریس و اینا شد، همه بچه ها گفتن اره فیزیک خیلی سخته و از این حرفا، منم به متلک گفتم عوضش آموزش ابتداییا بندگان خدا خیلی کارشون سخته و نیم ساعت امروز داشتن می گفتن ب اول و ب غیر اول... کلللل اتاق که ده نفر بودیم زدیم زیر خنده و...
قیافه سرپرست😐
خنده ما که تموم شد گفت خب مهمه که به بچه ها حروف رو درست یاد بدن و توضیحات دیگه
یهو یادم اومد که هم خودش و هم همسرش معلم ابتدایی بودند قبلا😬😬😬🤦♀
ذره ذره آبرو جمع کرده بودم، یکجا به فنا رفت😑😑
┄┅┅😅❅🤦♀🤦♂🤦♀🙋♂❅😅┅┅┄
@sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانسی از شبهای برره
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
بابام موقع عقدش با مادرم اسم کوچه مادرم اینا رو بلد نبود سر کوچشون یه کوپه خاک بود همون نشون کرده بود😅😅
یبار که میره دیدن مادرم(یه شهر دیگه بودن) از شانسش شهرداری خاکها رو جمع کرده بود 😐 اونم تا نزدیک کوچه میاد ده بار بالا پایین میکنه از هر کی میرسه میپرسه شما اینجا یه کوپه خاک ندیدین😂😂
از اونورم مادرم اینا منتظرش بودن و نگران شده بودن...
خلاصه یکی ازش میپرسه خونه کیو میخوای میگه فلانی که معلمه 😢 بش میگن اوناها پشت سرته😐😐
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آیا روح هم مانند جسم حافظه دارد؟
▪️این قسمت: مهمان
▫️تجربهگر : آقای محمدحسین نظری
#تجربه_مرگ_موقت
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فیلمهای سینمایی تلویزیون (جمعه 1 بهمن)
🔹«یک روز خوب» ساعت 8 از شبکه دو
🔹«توربو» ساعت 9 از شبکه پنج
🔹«در حلقه» ساعت 10 از شبکه افق
🔹«دوبار زندگی کن» ساعت 11 از شبکه نمایش
🔹«روزگار قریب» ساعت 11 با رابط ناشنوایان از شبکه سلامت
🔹«کیش و مات» ساعت 13 از شبکه نمایش
🔹«لپسیس» ساعت 13:30 از شبکه پنج
🔹«تپه آدم برفی» ساعت 13:30 از شبکه شما
🔹«نورم قطب شمال ـ ماجراجویی های بزرگ فرمانروا» ساعت 14 از شبکه کودک
🔹«قاچاقچی» ساعت 14:30 از شبکه سه
🔹«مهلت تمام» ساعت 15 از شبکه نمایش
🔹«زنده باد نماینده» ساعت 16 از شبکه یک
🔹«سلحشور» ساعت 17 از شبکه نمایش
🔹«روبو» ساعت 18 از شبکه امید
🔹«گزارش یک قتل» ساعت 18:30 از شبکه افق
🔹«قهوه» ساعت 19 از شبکه نمایش
🔹«آخرین مهلت» ساعت 20:30 از شبکه چهار
🔹«شهر ویران» ساعت 21 از شبکه نمایش
🔹«رودخانه خونین» ساعت 23 از شبکه نمایش
🔹«جیب برها به بهشت نمی روند» شنبه 2 اسفند ماه ساعت 15 دقیقه بامداد از شبکه دو
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیام نماز در کرملین از زبان حاج قاسم سلیمانی
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
📚 داستان کوتاه
شرط جالب و عجیب پیرزن
سه تا دانشجو بودیم توی دانشگاهی در یکی از شهرهای کوچک قرار گذاشتیم همخونه بشیم.
خونه های اجاره ای کم بودند و اغلب قیمتشون بالا .
می خواستیم به دانشگاه نزدیک باشیم قیمتشم به بودجمون برسه.تا اینکه خونه ی پیر زنی را نشانمان دادند . نزدیک دانشگاه ،تمیزو از هر لحاظ عالی. فقط مونده بود اجاره بها!
گفتند این پیرزن اول می خواد با شما صحبت کنه، رفتیم خونه اش و شرایطمون رو گفتیم
پیرزن قبول کرد اجاره را طبق بودجمون بدیم
که خیلی عالی بود .
فقط یه شرط داشت که هممونو شوکه کرد
اون گفت که هرشب باید یکی از شماها برای نماز منو به مسجد ببره در ضمن تا وقتی که اینجایید باید نمازاتون رو بخونید.
واقعا عجب شرطی،
هممون مونده بودیم من پسری بودم که همیشه دوستامو که نماز می خوندن مسخره می کردم دوتا دوست دیگمم ندیده بودم نماز بخونن .اما شرایط خونه هم خیلی عالی بود.
پس از کمی مشورت قبول کردیم.
پیرزن گفت یه ترم اینجا باشین اگه شرطو اجرا کردین می تونین تا فارغ التحصیلی همینجا باشید.
خلاصه وسایل خودمونو بردیم توی خونه ی پیرزن.شب اول قرار شد یکی از دوستام پیرزنو ببره تا مسجد که پهلوی خونه بود.پاشد رفت و پیرزنو همراهی کرد.نیم ساعت بعد اومد و گفت مجبور شدم برم مسجد نماز جماعت شرکت کنم.
هممون خندیدیم.
شب بعد من پیرزنو همراهی کردم با اینکه برام سخت بود رفتم صف آخر ایستادم و تا جایی که بلد بودم نماز جماعتو خوندم.
برگشتنه پیرزن گفت شرط که یادتون نرفته من صبحا ندیدم برای نماز بیدار بشید.
به دوستام گفتم از فردا ساعتمونو کوک کردیم صبح زود بیدار شدیم چراغو روشن کردیم و خوابیدیم.
شب بعد از مسجد پیر زن یک قابلمه غذای خوشمزه که درست کرده بود برامون آورد.
واقعا عالی بود بعد چند روز غذای عالی.
کم کم هر سه شب یکیمون میرفتیم نماز جماعت برامون جالب بود.
بعد یک ماه که صبح پامیشدیمو چراغو روشن می کردیم کم کم وسوسه شدم نماز صبح بخونم من که بیدار می شدم شروع کردم به نماز صبح خوندن. بعد چند روز دوتا دوست دیگه هم نماز صبح خودشونو می خوندند.
واقعا لذت بخش بود .لذتی که تا حالا تجربه نکرده بودم.
تا آخر ترم هر سه تا با پیر زن به مسجد میرفتیم نماز جماعت .خودمم باورم نمی شد.
نماز خون شده بودم اصلا اون خونه حال و هوای خاصی داشت. هرسه تامون تغییر کرده بودیم. بعضی وقتا هم پیرزن از یکیمون خواهش می کرد یه سوره کوچک قرآن را بامعنی براش بخونیم.
تازه با قرآن و معانی اون آشنا می شدم.
چقدر عالی بود.
بعد از چهار سال تازه فهمیدیم پیرزن تموم اون سوره ها را حفظ بوده پیرزن ساده ای در یک شهر کوچک فقط با عملش و رفتارش هممونو تغییر داده بود.
@Dastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبله آهنگی و بنفشه خواه روی فیلم خانم شیرزاد
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
شنيدم داداشم تلفني به نامزدش ميگفت يه كاري ميكنم تو پول غرق بشي.
حالا چند دقیقه قبلش پول شارژشو از من گرفته بود😐😂
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
سلام باور کنید من هرچی سوتی میخونم دقیقا شبیهش برا خودم قبلا پیش اومده بوده ک یادم میفته ومیخندم
چند وقته پیش رفته بودم ارامگاه فاتحه بخونم دختر ۴ ساله ام هم همرام بود تا من خواستم فاتحه بخونم گفت میرم شهربازی(اونجا برای بچه ها وسایل بازی گذاشتن ک سرگرم باشن) بعد ک کارم تموم شد اومدم خونه اصلا یادم نبود ک دخترم همرام بوده تا غروب همه مردم اومدن خونه کسی نبوده، یکی دخترم رو دیده ک کناری نشسته وداره گریه میکنه از رو شباهت شناختتش، در زد گفت این بچه شما نیست تو ارامگاه تنها نشسته بود اونموقع یادم افتاد که جا گذاشتمش از بس از کار خودم خندم گرفته بود ک نتونستم درست ازشون تشکر کنم🤣🤣
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مرحوم شیخ احمد کافی
با زبانت جهنم نرو!
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
سلام به همگی فاطمه( ۸۳)
درجواب سوتی اون خانمی که گفتید مامانتون تو حیاط گفتن در و باز کن هوا بیاد .اینو بگم مامان منم اینجوریه حیاط مام بزرگه و از هر چار طرفش چون زیاد همسایع نداریم بازهه ولی مامانم میکه درو باز کن هوا بیاد 😂😂😂😂 نمیدونم چه فکری میکنن این مامان ها 😁😘
پیشاپیش روز مادر هم به همه ی مامان های این کانال تبریک میگم و دستتون رو میبوسم 💋💋😍
┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄
@sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️خاطره جالب راننده تاکسی از مسافر دل مرده
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
تا حالا شده برات که مشکلی پیش بیاد که هرچی فکر کنی نتونی علتی براش پیدا کنی؟🤔
درباره
♨️سحر
♨️چشم زخم
♨️مس جن
چیزی شنیدی؟
میدونستی این جور مشکلات رو میشه با نسخه هایی از قرآن و روایات حل کرد؟
بیا کانال درمان با قرآن
و کلی مطالب مفید یاد بگیر👇
https://eitaa.com/joinchat/959381504C0eed3557d5
شادی و نکات مومنانه
تا حالا شده برات که مشکلی پیش بیاد که هرچی فکر کنی نتونی علتی براش پیدا کنی؟🤔 درباره ♨️سحر ♨️چشم زخ
انواع دعاها برای رفع نازایی و افزایش رزق و روزی ووووو....
#ترک_ارتباط_بانامحرم😔
#عاقبت_بد_ارتباط_بانامحرم😔
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#قسمت_اول
دبیرستان وراهنمایی یه مدرسه مذهبی درس خوندم📚
درسخون نبودم ولی درسام هم بدنبود📙
اونموقع هااوج مشغله ذهنیم ،دوستام بودن ودرس وخونواده 👭👨👩👧👦
هیچوقت فکرنمیکردم یه روزی بشه که همه زندگیم بهم بریزه 😔😔اونم به خاطر چی؟بخاطرفضای مجازی📱
تااتمام درسم گوشی نداشتم.فضای مجازی دراختیارم نبود. کم وبیش گوشی مامانم دستم بودولی آزادی کامل خب نه....
بعد اتمام درسم یه آموزشگاه مذهبی درس خوندم. اواخرترم دوم بودکه واسم گوشی خریدن.📱
پدروبرادرم👨👦 خیلییییی بهم محبت میکردن🧡 وازلحاظ عاطفی غنی بودم
هیچ مشکل مالی هم نداشتیم💰
تااینکه کرونااومد😷وماههابیکاری به سراغم اومد
وقتموخیلی میذاشتم پای گوشی واینستاگرام آخه کاری نداشتم .🤷♀️
بیکاربودم🤦🏻♀️
نه میشدازخونه بیرون برم 🚶♀️نه درسی 📙بودنه کاری👩🔧
روزهاهمینطورمیگذشت
تااینکه یه روزدیدم توقسمت پیشنهادات یه پسری🧑 هست که باخواننده محبوبم👨🎤 سلفی انداخته وگذاشته پروفایلش
منم فقط فالوش کردم تابعداپستاشوببینم واگه خوب بودنگهش دارم واگه نبودآنفالو کنم
چندروزبعددیدم یه استوری گذاشته وبه شوخی🙃 یه سوالی درموردشهرمن پرسیده بود.
منم خیلی معمولی براش نوشتم سلام شمااهل ......نیستین؟🙄
اونم نوشت اصالتا......ام(یعنی همون شهرمن)😌 ولی تایک سال پیش تهران زندگی میکردم.
منم براش نوشتم پس حس وحال مارو درک نمیکنید😏
نوشت شماهم اهل......هستید؟
*بله
_خوشبختم🙂
*ممنون😊
وفکرکردم موضوع تموم شده وچت هاروپاک کردم
#ادامه_دارد...
الان فهمیدم چرا هرچی از خدا میخوام نمیشه😂
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙌 به اسلامتان عمل کنید، تا مردم متوجه و جذب اسلام شوند🙌
🔺توصیه جالب مهندس آمریکایی «بوب پالمر» و ماجرای اسلام آوردن او از زبان خودش🔺
💡حتما ببینید... بسیار درس آموز و الهام بخش👌
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره بامزه روزبه حصاری بازیگر «بچه مهندس۳» از دوران کودکی اش😂😂
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
همسر شهید نواب صفوی :
بعد از افطار به آقا گفتم :
دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک!
فقط لبخندی زد!
این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم!
سحر برخاست، آبی نوشید!
گفتم: دیدید سحری چیزی نبود؛
افطار هم چیزی نداریم!
باز آقا لبخندی زد!
بعد از نماز صبح هم گفتم!
بعد از نماز ظهر هم گفتم!
تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم!
اذان مغرب را گفتند، آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود :
امشب افطارى نداریم؟
گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم، نیست!
آقا لبخند تلخی زد و فرمود : یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟!
خندیدم و گفتم :
صد البته که هست؛
رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم، بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا!
هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند!
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در!
آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند.
آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا
همه آمدند!
سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند!
من هم گفتم: بله آب در لولهها به اندازه کافی هست!
رفتم و آوردم!
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند!
در همین هنگام باز صدای در آمد.
به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم :
برو در را باز کن، این دفعه حتماً از مشهدند!
الحمدلله آب در لولهها هست فراوان!
مرحوم نواب چیزی نگفت!
یوسف رفت در را باز کرد،
وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است!
گفتم: اینها چیه؟!
گفت: همسایه بغلی بود؛
ظاهراً امشب افطاری داشتهاند،
و به علتی مهمانی آنان بههم خورده است!
آقا نگاهى به من کرد، خندید و رفت.
من شرمنده و شرمسار!
غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم.
ميل کردند و رفتند.
آقا به من فرمود :
یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تاخیر شد چهقدر سر و صدا کردی؟!
وقتی هم نعمت رسید چهقدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست!
بعد فرمود: مشکل خیلیها همین است؛
نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صداشان!
وقتِ نداشتن داد میزنند!
وقتِ داشتن بخل و غفلت دارند!
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
#خنـــــد😂
-کش ماسکموانداختم پشت گوشم
-کش چادرمم گذاشتم پشت گوشم
-گوشواره هامم به گوشم بود
-هندزفری گوشیم هم تو گوشم بود
-داشتم عینک هم میزدم برم بیرون ڪه..
👂🏻گوشم برگشتہ میگه:
-میخوای کیفتم بده من بیارم 😅
#لبخنــــــــــد😌
تمام اعضاو تواناییها و اسـتعدادها نعمت هایی هستند که به صـورت امانت در اختیار انسان قرار گرفتن براے اینڪه در راه رشد و کمال و اطاعت بهره ببریم ازشون. و آلوده به گناهشون نکنیم..
امـام خـمـینی(ره) در این باره می فرمایند:
حق تعالے تمام قوا و اعضای ظاهریه و باطنیه را به ما مـرحـمـت فـرمـوده و در تـحت قدرت ما تمام آن ها پاک و پاکیزه بودند، پس اگر ما در وقت ملاقات آن ذات مقدس، آن امانات را بدون آلایش به قذورات دنیا به او رد کردیم، امین در امانات بوده ایم والا خـیـانـت کـار بوده ایم!
ڪپی با لینڪ
╭━•------⊰❀•❀•❀•❀⊱-------•━╮ https://eitaa.com/joinchat/2486829132Cfab708a06c ╰━•------⊰❀•❀•❀•❀⊱-------•━╯
#سوژهسخنطنز😅
-بلند شدم جامو دادم به یه پیرمرد
-گفت: اون واسه تو متروعه پسرم نه تو هواپیما بعدم من از خدمه هستم😑🤦♂😂😂
#لبخنــــــــــد😌
-حامد با اصرار سوار ماشین پدرش شد .هر کاری کردند از ماشین پیاده بشه نشد که نشد. پدر و مادرش فکر میکردند اگه بفهمه بابا بزرگ رو میخوان ببرن خونه سالمندان و اون دیگه نمی تونه پدر بزرگش رو ببینه قیامت به پا میکنه.
-اما اینطور نشد. خیلی اروم نشست صندلی جلوی ماشین، مثل آدم بزرگها.بابا بزرگ هم مات و مبهوت نشسته بود صندلی عقب و غرق در خیالات خودش بود، و از بی احساسی حامد کوچولو تعجب زده بود ولی به روی خودش نمی آورد.
-به اولین خیابان که رسیدند حامد رو به باباش کرد وپرسید: بابا اسم این خیابون چیه؟ باباش جوابش رو داد. اما حامد ول کن نبود. اسم تمام خیابونها رو دقیق دقیق میپرسد.
-بلاخره حوصله باباش سر اومد با ناراحتی پرسید: بچه جون اسم این خیابونها رو میخوای چیکار کنی؟ به چه دردت میخوره؟
-حامد با صدای معصومانه اش گفت: بابایی میخوام اسم خیابونها رو خوب خوب یاد بگیرم تا وقتی تو هم مثل بابابزرگ پیر شدی ببرمت اونجا تنها زندگی کنی...
خداوند در قران مجید می فرمایند:
إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فلها
اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده ايد و اگر بدى كنيد به خود [بد نموده ايد]
📚سورھ اسرا. آیہ۷
برگرفته از کانال 👈 @lobkhand
—————————————————
✅استفادھازمطالبباذڪر«صلوات»
🔰 کانال #طنـــــزمنبر👇
http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این خانوادهی مسیحی در حال نقل کرامتی از #امام_زمان هستند که اتفاق بسیار جالبی میافتد !
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مردی که 5 سال از ترس به آسمان نگاه نکرد!
▪️این قسمت: به خدا میسپارمت
▫️تجربهگر : آقای بهروز عظیمی
📆 پخش: سه شنبه ۱۴ اردیبهشت حوالی ساعت ۱۸:۲۵
📍ویژه برنامه افطار شبکه ۴
#تجربه_مرگ_موقت
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
https://www.telewebion.com/episode/2566840
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak