@ostad_shojaeفلسفه ترور.mp3
زمان:
حجم:
5.01M
✔️ بررسی فلسفهی «ترور»
✔️ و مکانیسم تاثیر آن در افزایش روح مقاومت و نزدیکتر شدن به قلّه!
#پادکست_روز
#امام_خمینی | #رهبری
#استاد_شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
15.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ رفتار زیبای حضرت امام خمینی رحمت اله علیه با همسرشون
🌷 گوشه ای از زندگی یک مومن حقیقی.
#امام_خمینی
#پانزدهم_خرداد
#قیام_15_خرداد
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#داستان
✅امام خمینی و شستن لباس زن مستمند
✍️مرحوم آقای اسلامی تربتی که همسایه امام خمینی در قم بود، نقل می کرد:
روزی با امام در حال رفتن به درس مرحوم آقای شاه آبادی بودیم،
فصل زمستان بسیار سردی بود از کنار مدرسه حجتیه عبور می کردیم، دیدیم خانمی کنار رودخانه نشسته و دارد پارچه ها و کهنه هایی را می شوید.
نمی دانم مال خودش بود یا کلفت بود.
می دیدیم که یخ های رودخانه را می شکست و کهنه می شست، بعد دستش را از آب بیرون می آورد و مقداری با دمای بدنش گرم می کرد و دوباره لباس می شست.
امام قدری به او نگاه کرد بعد به من فرمود: «شما بروید بعد من می آیم».
عرض کردم چه کاری دارید؟ اگر امری هست بفرمایید.
گفتند: «نه، شما بروید» و خودشان ایستادند و به کمک آن خانم لباسهارا شستند و کنار گذاشتند و چیزی هم یادداشت کردند که بعد معلوم شد آدرس آن خانم مستمند را از او گرفته بودند.
هرچه از ایشان پرسیدم قضیه چه بود فرمودند: «چیزی نبود».
بعد معلوم شد به آن خانم گفته اند: «شما بیایید منزل، من دستور می دهم آب گرم کنند و دیگر شما اینجا نیایید. با آب گرم لباس بشویید و خود من هم کمک تان می کنم»
📚 منبع: کتاب "برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)"، گردآورنده غلامعلی رجایی، ج1، ص 212
#امام_خمینی
#پانزدهم_خرداد
#قیام_15_خرداد
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🔵#داستان
🔸پیامبر امام را در آغوش گرفتند
بنا به اطلاع موثق آیت الله العظمی گلپایگانی شنبه شب مورخ 13/3/68 مقارن با ساعت رحلت امام بعد از اینکه در ساعت ده و نیم شب مشغول استراحت می شوند ساعتی بعد با حالتی مضطرب از خواب بیدار شده و از خادم خود می خواهند که سریعا با آیت الله خامنه ای تماس گرفته و از ایشان حال امام را جویا شود.
ایشان در پاسخ به سؤال علت این امر، خوابی را که چند لحظه قبل دیده بودند به این مضمون نقل می کنند:
«در خواب دیدم جلسه ای است که در آن پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و سلم و همه ائمه معصومین علیهم السلام حضور دارند.
پس از مدتی در باز می شود و حضرت امام خمینی وارد اطاق می شوند.
همه ائمه معصومین و پیامبر به احترام ایشان از جا بر می خیزند و پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و سلم امام خمینی را در آغوش گرفتند و ایشان را غرق بوسه نمودند . که در این حالت مضطربانه از خواب بیدار شدم
✍️به نقل از حجة الاسلام و المسلمین انصاری کرمانی
#امام_خمینی / #رحلت_امام_خمینی
🆔 @hal_khosh
#داستان
تعبير خواب حضرت #امام_خمینی رحمه الله
زمانى كه حضرت امام خمينى قدس سره در نجف بودند، پسر ايشان آيت الله شهيد سيد مصطفى رحمه الله در درس اخلاق كه به صورت خصوصى آيت الله كشميرى رحمه الله افاضه مى فرمودند شركت مى كرد و از ايشان براى حضرت امام خيلى تعريف مى كند.
حضرت امام مى فرمايند: چيزهايى كه مى گويى صحيح است ولى من دليل مى خواهم ، برو به ايشان بگو: من در فلان تاريخ چه خوابى ديده ام ؟
آقا سيد مصطفى هم جريان را به آقاى كشميرى رحمه الله گزارش مى دهد.
ايشان هم مى فرمايند: به پدرت بگو كه در خواب ديدى كه از دنيا رفته اى و در حالى كه جسدت در قبر قرار گرفت زير سرت سنگى اذيت مى كرد و على عليه السلام مى آيند و آن سنگ كه شما را ناراحت كرده بود را بر مى دارد.
وقتى مرحوم آقا مصطفى صحبت هاى آقاى كشميرى را به عرض امام مى رساند حضرت امام مى فرمايند: كاملاً صحيح است . برو و از ايشان تعبير خواب را هم بپرس .
براى مرتبه دوم آيت الله شهيد سیّد مصطفی خدمت آيت الله كشميرى مى رسد و تعبير خواب را مى خواهد،
آيت الله كشميرى مى فرمايند: به پدرت بگو نجف به منزله قم است براى شما، و آن سنگ موانعى است كه در كار شما بوجود آمده است كه انشاء الله با عنايت امير المومنين عليه السلام اين موانع حل مى شود و شما بر مى گرديد به ايران و به هدف تان هم مى رسيد و در ايران هم از دنيا مى رويد.
📚برگرفته از :کتاب داستان های عارفانه
#خواندنی
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ روحِ خدا به خدا پیوست...
🔵 فیلم کمتردیده شده از تشییع پیکر امام خمینی(ره)
🌕 روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ انتشار خبر ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، ایران را ماتمزده کرد. تصاویر و فیلمها، راوی آن حال و هوا هستند.
#امام_خمینی
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄
@khandehpak
💠#داستان
دوستی داشتم به نام آقای عرب که از طلبه های قدیمی اصفهان و از ارادتمندان امام بود .
حدود پانزده سال بود که از بیماری شدید زخم معده رنج می برد. به طوری که اصلا نمی توانست گرسنگی را تحمل کند و روزه بگیرد.
دکترها گفته بودند بر روی معده ایشان باید عمل جراحی انجام بشود.
پس از پیروزی انقلاب وقتی امام به تهران آمدند و از آنجا به قم رفتند، روزی آقای عرب به من گفت: من یکبار خدمت امام مشرف شدم ولی به ایشان هیچ چیز نگفتم. فقط نیت کردم که خوب بشوم تا بتوانم امسال روزه بگیرم.
سال 1363 وقتی به مشهد مقدس رفته بودم دوباره آقای عرب را دیدم. می گفت: الآن دو سال است که دارم روزه می گیرم. از آن روزی که پیش امام رفتم و خواستم که بیماری من خوب شود و امام مرا دعا کردند به طور کلی بهبود پیدا کرده ام.)
📖پا به پای آفتاب ج 1 ص .147
#امام_خمینی
#رحلت_امام_خمینی
🆔 @hal_khosh
⬆️🌷داستاني عجيب از #پيش_بيني_امام_خميني_از_آينده_خوب_يک_جوان_لااُبالي (قسمت دوم)
امام با حالتی خیر خواهانه فرمود: پسرم چرا نماز نمی خوانی!؟
چرا گناه می کنی!؟
خدا چه بدی به تو کرده!؟
تعجّب کردم. گفتم: حاج آقا! شما از کجا می دانید!؟
امام فرمودند: شما هم به دین خودت عمل کن، به این مقام می رسی.
بعد انگشترشان را در آوردند و گفتند: این انگشتر مال شما.
حضرت امام ادامه داد: تو خوب می شوی! خوب می شوی! با دختر یک آیت الله ازدواج می کنی، امّا بچّه دار نمی شوی، بعدها راه کربلا باز می شود.
در سفر اوّل کربلا نه، در سفر دوّم، پايين پای حضرت عبّاس سلام الله عليه ایست قلبی می کنی و از دنیا می روی و تو را کنار قبر حضرت عبّاس سلام الله عليه دفن می کنند. ولی این مطلب را به کسی نگو!
حاج آقای احدی! همه مطالب امام تا اینجا درست بود. من داماد یکی از آیات عظام شدم. بچّه دار هم نشدم. سفر اوّل کربلا رفتم. حالا عازم دومين سفر کربلا هستم.
آيت الله احدی ادامه داد: ایشان رفت کربلا و ما منتظر بودیم. کاروان برگشت. امّا دوست ما همراه کاروان نبود!
اهل کاروان گفتند: درست کنار قبر حضرت عبّاس سلام الله عليه ، در حال خواندن زیارتنامه، ایست قلبی کرد و از دنیا رفت.
آمدند او را برای دفن از حرم بیرون ببرند، خدّام حرم حضرت عبّاس سلام الله عليه آمدند و گفتند: کجا!؟ حضرت عبّاس سلام الله عليه در عالم خواب به ما پيغام داده که این مرد با این مشخّصات را پایین پای من دفن کنید!
الان جلوی کفشداری حضرت عبّاس سلام الله عليه ، قسمت پایین پای حضرت، سنگی است که روی آن نوشته:مرحوم عبّاس مرندی.
#امام_خمینی
#امام_امت
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🌸حضرت امام خامنه ای حفظه الله
🔸شکوه و عظمت امام و تاثیر عمیقی که ایشان بر جهان اسلام گذاشتند به سهولت قابل درک و ارزیابی نیست.
🔹وجود حجم عظیم تبلیغات خصمانه و استکباری علیه جمهوری اسلامی ایران، ملتها را برای آشنایی با افکار و ایده های درخشنده در آفاق معرفت بشری، با دشواری مواجه ساخته است.
🔸اما در عین حال عظمت خیره کنندؤ امام، انقلاب و جمهوری اسلامی ایران همچنان توجه مردم دنیا را به سوی خود جلب کرده است.
#امام_خمینی
#رحلت_امام_خمینی
#پانزده_خرداد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✅عکس نوشته
✅داستان
✅دانستنی
✅متن شعر و نوحه
✅و. . .
☑️بمناسبت ارتحال حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه و قیام 15 خرداد
همین الآن در 🔻
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
🟢#داستان
💠 نماز با تیمم و پشت به قبله 💠
🌸 خانم فریده مصطفوی می گویند: شب پانزده خرداد 42، آقا توی حیاط خوابیده بودند که مأموران رژیم آمدند، در را شکستند و وارد خانه شدند.
خود امام برای من تعریف می کردند:
وقتی آن ها در را شکستند، من متوجه شدم که آن ها آمده اند مرا بگیرند.
فوراً به خانم گفتم: «شما هیچ صحبتی نکنید، بفرمایید توی اتاق.» من دیدم آن ها ریختند توی منزل.
🍃 احتمال دادم ممکن است اشتباه کنند و مصطفی را ببرند. به همین جهت گفتم: « خمینی من هستم.» آماده بودم و مرا بردند.
چون کوچه ها باریک و کوچک بود، ما را توی ماشین کوچکی گذاشتند و تا سر خیابان بردند.
سر خیابان یک ماشین خیلی بزرگ ایستاده بود. مرا سوار ماشین بزرگ کردند و حرکت کردند.
🍃 یک نفر یک طرف من نشسته بود که از اول تا آخر سرش را گذاشته بود کنار دست من و به بازویم تکیه داده بود و گریه می کرد.
یکی دیگر هم طرف دیگرم نشسته بود و مرتب شانه ام را می بوسید.
همین طور که می آمدیم توی راه، من گفتم: «نماز نخوانده ام، یک جایی نگه دارید که من وضو بگیرم.» گفتند: «ما اجازه نداریم.»
گفتم: «شما که مسلح هستید، من که اسلحه ای ندارم. به علاوه شما همه با هم هستید و من یک نفرم، کاری که نمی توانم بکنم.»
گفتند: «ما اجازه نداریم.»
🍃 فهمیدم که فایدهای ندارد و این ها نگه نمی دارند. گفتم: خوب، اقلاً نگه دارید تا من تیمم کنم.
این را گوش کردند و ماشین را نگه داشتند، اما اجازه پیاده شدن به من ندادند،
من همین طور که توی ماشین نشسته بودم، از توی ماشین دولا شدم و دست خود را به زمین زدم و تیمم کردم.
🍃 نمازی که خواندم پشت به قبله بود. چرا که از قم به تهران می رفتیم و قبله در جنوب بود.
نماز به تیمم و پشت به قبله و ماشین در حال حرکت!
این طور نماز صبح خود را خواندم. شاید همین دو رکعت نماز من مورد رضای خدا واقع شود.
📗 برداشت هایی از سیره امام خمینی رضوان الله علیه، ج3، ص51 و 52.
#امام_خمینی
#امام_امت
🔵کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان
🎥ماجرای خواب دیدار حضرت #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و #امام_خمینی چه بود؟
🔹روایتی از یکی از علمای منتقد امام خمینی (ره) که پس از یک خواب، مرید امام شد
@passdar
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
در دلم بود كه آدم شوم؛
امّا نشدم 🍁
بی خبر از همه عالم شوم؛
امّا نشدم🍁
بر درِ پیرِ خرابات
نهم روى نیاز🍁
تا به این طایفه محرم شوم؛
امّا نشدم 🍁
هجرت از خویش كنم،
خانه به محبوب دهم 🍁
تا به اسماء معلّم شوم؛
امّا نشدم🍁
از كف دوست بنوشم همه شب
باده عشق 🍁
رسته از كوثر و زمزم شوم؛
امّا نشدم🍁
فارغ از خویشتن و
واله رخسار حبیب🍁
همچنان روح مجسم شوم؛
امّا نشدم🍁
سر و پا گوش شوم،
پاى به سر هوش شوم 🍁
كز دَم گرم تو مُلهَم شوم؛
امّا نشدم🍁
از صفا راه بیابم
به سوى دار فنا🍁
در وفا یار مسلّم شوم؛
امّا نشدم🍁
خواستم بر كنم از كعبه دل،
هر چه بت است🍁
تا برِ دوست مكرّم شوم؛
امّا نشدم 🍁
آرزوها همه در گور شد
اى نفس خبیث🍁
در دلم بود كه آدم شوم؛
امّا نشدم🍁
📚دیوان اشعار حضرت #امام_خمینی(رحمه الله)
(◉‿◉)🇮🇷⚫️🇮🇷(◠‿◕)
@khandehpak
(◔‿◔)(✷‿✷)