eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
57.5هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
30.6هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام این خاطره ای که میخوام بگم مربوط میشه به یکی ازبستگان نزدیک از زمان قدیم دریکی از روستاهای گیلان تعریف میکنه یه جا عروسی بود توخونه ماهم با خواهرا ودوستا(سن 12 تا17سال) اول بعد ظهررفتیم خونشون بقیه گفتن کفشامونو کجا بزاریم که نبرن؟ فامیلمون گفت بزاریم تو لونه یاهمون خونه مرغا وخروس وارد که غاز خلاصه همه قبول کردن کفشامونو گذاشتیم با خوشحالی رفتیم توخونه که جشن بود😁 شب شد مادرم اومد دونبالمون وگفت فلان فلان شده ها چرا نمیاین خونه ماهم با افتخار رفتیم که کفشامونو زود برداریمو بریم خونه که یهو دیدیم ای دل غافل همه ی مرغ وخروسا رفتن لونه درم بستن میگه هی دست میکردیم تولونه بجای کفش پای مرغ وخروس وهرچی که تواون لونه بود میومدتودستمون بجای کفش اصلا یه وضعی بود همه به صدا دراومده بودن😂😁 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
سلام چندسال پیش، من از اونایی بودم که عینک افتابی میزدم رفتم میوه فروشی عینکمم زده بودم دنبال کدو میگشتم هرچی نگاه کردم ندیدم پرسیدم کجاست گفت اینا جلوتونه باز نگا کردم ندیدم گفتم کو نیست که گفت شما عینکتونو بردارین شاید خدا خواست دیدین برداشتم قشنگ جلو چشمام بود کارتن کدو... من الان سه ساله عینک نمیزنم 🤦‍♀😁 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
اینترنت# سلام ممنون از کانال خوبتون الان چند روزه دربست نشستم دارم سوتی ها رو میخونم و به خودم امیدوار میشم😃 این سوتی سوتیه مامانمه که خودم هر موقه یادش میفتم خندم میگیره. مامان من خیلی سادس😩 هر موقع یه سوال ازم میپرسید میگفتم حالا سرچ میکنم بهت میگم. عکس چیزیو میخواست میگفتم الان از اینترنت میگیرم دستور اشپزی میخواست میگفتم الان از اینترنت میگیرم معنی کلمه ای رو میخواست میگفتم الان از اینترنت میگیرم خلاصه همه چیو سرچ میکردم بهش میگفتم. یه روز موتور بابامو دزدیدن😞 مامانم سراسیمه اومد گفت موتور باباتو دزدیدن پاشو تو اینترنت ببین کار کدوم از خدا بیخبری بوده😐 مامانم🧐 من😳 اینترنت🤯 دزده😆 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
سلام تشکر از کانال خوبتان منم امسال اربعین جای همگی خالی بود رفتیم با خانواده پیاده روی اربعین کربلا تو شهر شوملی عراق نرسیده به نجف مجبوربودیم شب را تو خونه یکی بنده خدا عراقی بخوابیم من کمی عربی بلد بودم باهاشون حرف می زدم صبح که شد بیدار شدیم برای نماز به خانم صاحب خونه گفتم صباح الخیر اهلا وسهلا . بابا اون چند خانمی که بامن بودند انقدر خندیدند که دیگه غش کرده بودند اتفاقا بعداز یک هفته ای همون خانواده را در کاظمین دیدم گفتند کجایی اهلا وسهلا دوباره خندیدیم اما من از سوتی که داده بودم خیلی خجالت کشیدم با تشکر 😁 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
سلام بردوستان خوبم ..من معمولاخیلی سوتی می دم چون خیلی هیجانی هستم وتندحرف میزنم ..ومعمولابه زیارت که می رم مخصوصااربعین کربلاباعربی حرف زدنم به شکل فجیهی سوتی می دم 😅 حالایع سوتی تومشهدروبگم .بعدابراتون ازکربلامیگم یه روزتوی حیاط حرم امام رضابودم .دیدم سروصداشده یه بیمارشفاگرفته مردم ریختن روش ولباس اون مردبنده خداروپاره کردن .بنده خداروبردن مردم داشتن لباسهای اون بنده خداروبین هم برای تبرک تقسیم میکردن😱 من هم که معمولاتوی این جمعهاوسط ماجراهستم که ببینم چه خبره وقتی ازیه خانمه پرسیدم چه خبره؟ این پارچه هاچیه؟ یه خانمه سریع یه نخ داددستم گفت یه نخ لباس این شفایافته واییی خداامام رضا😭😩😢من هم ازهیجان وگریه اون خانم بدون فکرسریع گرفتم گفتم چیکارکنم؟ گفت بخورتبرک برای شفا😳هیچی دیگه ادم سگ پاچشوبگیره جونگیره .. نخ روانداختم دهنم وسریع قورتش دادم 😱بعدچندثانیه که هیجانم کم شدتازه باخودم فکرکردم اخه این چه کاری بودنخ لباس ..نخ لباسو ادم مگه میخوره؟.....تمیزبودنبود😂😂😂وای خداعقل لطفا🤦‍♀🤦‍♀😁😁 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
سلام. این سوتی برا خیلی سال پیشه وقتی ڪ ابتدایی بودم. ی روز با دوستم توحیاط مدرسه بودم بعد دیوار حیاط مدرسمون خیلی ڪوتاه بود. ی مرده داشت با موتور رد میشد مرده خیلی لاغر و صورتش استخونی بود و سیاه. ب دوستم گفت ایییییی شمیلا این مرده رو نگاه ڪن چرا اینجوریه؟ بعد ڪلی خندیدم. یهو دیدم دوستم نگام میڪنه میگه دستت دردنڪنه پدربزرگمه.🤦‍♀🤦‍♀🏃🏃 اون لحظه هم خیییلی خندم گرفت هم خجالت ڪشیدم.😂🤦‍♀😰 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
سلام بردوستان خوبم ..من معمولاخیلی سوتی می دم چون خیلی هیجانی هستم وتندحرف میزنم ..ومعمولابه زیارت که می رم مخصوصااربعین کربلاباعربی حرف زدنم به شکل فجیهی سوتی می دم 😅 حالایع سوتی تومشهدروبگم .بعدابراتون ازکربلامیگم یه روزتوی حیاط حرم امام رضابودم .دیدم سروصداشده یه بیمارشفاگرفته مردم ریختن روش ولباس اون مردبنده خداروپاره کردن .بنده خداروبردن مردم داشتن لباسهای اون بنده خداروبین هم برای تبرک تقسیم میکردن😱 من هم که معمولاتوی این جمعهاوسط ماجراهستم که ببینم چه خبره وقتی ازیه خانمه پرسیدم چه خبره؟ این پارچه هاچیه؟ یه خانمه سریع یه نخ داددستم گفت یه نخ لباس این شفایافته واییی خداامام رضا😭😩😢من هم ازهیجان وگریه اون خانم بدون فکرسریع گرفتم گفتم چیکارکنم؟ گفت بخورتبرک برای شفا😳هیچی دیگه ادم سگ پاچشوبگیره جونگیره .. نخ روانداختم دهنم وسریع قورتش دادم 😱بعدچندثانیه که هیجانم کم شدتازه باخودم فکرکردم اخه این چه کاری بودنخ لباس ..نخ لباسو ادم مگه میخوره؟.....تمیزبودنبود😂😂😂وای خداعقل لطفا🤦‍♀🤦‍♀😁😁 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
سلام بردوستان خوبم ..من معمولاخیلی سوتی می دم چون خیلی هیجانی هستم وتندحرف میزنم ..ومعمولابه زیارت که می رم مخصوصااربعین کربلاباعربی حرف زدنم به شکل فجیهی سوتی می دم 😅 حالایع سوتی تومشهدروبگم .بعدابراتون ازکربلامیگم یه روزتوی حیاط حرم امام رضابودم .دیدم سروصداشده یه بیمارشفاگرفته مردم ریختن روش ولباس اون مردبنده خداروپاره کردن .بنده خداروبردن مردم داشتن لباسهای اون بنده خداروبین هم برای تبرک تقسیم میکردن😱 من هم که معمولاتوی این جمعهاوسط ماجراهستم که ببینم چه خبره وقتی ازیه خانمه پرسیدم چه خبره؟ این پارچه هاچیه؟ یه خانمه سریع یه نخ داددستم گفت یه نخ لباس این شفایافته واییی خداامام رضا😭😩😢من هم ازهیجان وگریه اون خانم بدون فکرسریع گرفتم گفتم چیکارکنم؟ گفت بخورتبرک برای شفا😳هیچی دیگه ادم سگ پاچشوبگیره جونگیره .. نخ روانداختم دهنم وسریع قورتش دادم 😱بعدچندثانیه که هیجانم کم شدتازه باخودم فکرکردم اخه این چه کاری بودنخ لباس ..نخ لباسو ادم مگه میخوره؟.....تمیزبودنبود😂😂😂وای خداعقل لطفا🤦‍♀🤦‍♀😁😁 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
سلام مرسی از کانال خوبتون 😊 ی بار ب همراه خانواده داشتیم می رفتیم مسافرت. منم شیشه ماشینو پایین اورده بودم باد می امد پدر من وقتی تو ماشین میشینه همش اخخخخخ توف میکنه.. اون روزم چند بار پدرم گفت بکش بالا شیشه رو منم خودمو زدم ب نشنیدن 😒 داشتم بیرونو نگاه میکردم ک پدرم ی اخخخخخخ تفی کرد ک یهو چسبید ب صورت من 😫 حالت تهوع داشتم جیغ میزدم گریه میکردم 🥵😭 حالا همه با این وضع ب من می خندیدن🤣 منم داد میزدم پدرم میخندید میگفت گفتم ک شیشه رو بکش بالا 😂😂 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
😂 سلام یه بار بودیم بادوستان سوپر مارکت من یک شیرکاکائو برداشتم کارتم رو دادم تا فروشنده حساب کنه ازم پرسید رمزتون؟ منم گفتم چرا رمزو میپرسین باید بدین مشتری بزنه 😒😌 اونم بد بد نگاهم کرد گف خودتون بزنین منم رمزو ک زدم دستگاه پیام داد موجودی کافی نیست😕😂😝 فروشنده گف خوبه دوتومن ته کارتت نداری نگران رمزشی😂😂کوچیک شما دختر شمالی هستم 😁🙊 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
😁 سلام ممنون از کانالتون که دلخوشییه این روزامونه من خاطره دوس عزیزمون که خاله عزیزشون تلفن برده بودن روستا گفته بودن منتظره تماس دوستشون هستن. منم یه خاطره شبیه ایشون دارم خانواده شوهرم تعریف میکردن مادربزرگشون زمانی که تلفن تازه امده بود نوه ها زیاد میومدن خونه مادربزرگ تماس میگرفتن یکی از بچه های مادر میگه نزار زنگ بزنن پول تلفنت زیاد میاد این بنده خدا هم به نوه هاش میگه هرکسی خواست زنگ بزنه تلفن خودشو بیاره با تلفن ما زنگ نزنین اونام تلفن میاوردن زنگ میزدن😂😂😂😂😂 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
😂 سلام به همگی همیشه لبتون خندون باشه انشاالله🙂 پسرم چهار سالش بود نوشته بودمش کلاس قرآن تازه پیام قرآنی( ولاتَجَسَسو) رو یاد گرفته بود وهی باخودش تکرار میکرد یه روز که خیلی منو اذیت کرد در حال جارو برقی کشیدن بودم پاش گیر کرد به سیم و خورد زمین منم که خیلی از دستش عاصی شده بودم گفتم اوووف😡😡 😅 بلند شد فکر کرد میخوام بزنمش با عصبانیت زیاد وگریه گفت ( وتَتابَتونَ تَتابَتو )🤔🙄 بعد با همون گریه معنیش هم کرد که بچه خود را نزنید😳🤣🤣 اون لحظه منو باباش هنگ کرده بودیم این حدیث ازکجا اومد🤔🤔 وبعد متوجه شدیم از خودش در آورده😂😂 اون گریه میکرد ما از خنده ریسه میرفتیم 🤣🤣🤣🤣 هرکی بچه رو دعوا میکرد اینو بهش میگفتیم ( وتَتابَتونَ تَتابَتو. بچه خود را نزنید) 🤣🤣🤣🤣🤣 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak