eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
65.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
23.9هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ديدار مادر و فرزند پس از ۳۸ سال 🔺استقبال مادر از پیکر پاک فرزند شهیدش «علی ايزديان» پس از ۳۸ سال در مسجد سليمان @Modafeaneharaam
امام رئوف.mp3
4.48M
🎙 🔸 رفتار ما چقدر نزدیک به رفتار امام رضا ع است؟ ✅ @Aminikhaah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آواز خواندن رضا صادقی در حرم امام رضا(ع)... اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY
*✨﷽✨* *🔵سیره‌ی عملی امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🔵* 👈روزي عربي بدشكل و بسيار زشت ميهمان حضرت شد و بر سر سفره نشست. از روي حرص و اشتهاي فراوان مشغول غذا خوردن شد از آنجا كه خوي امام و اين خانواده، كرم و لطف است آن جناب از غذا خوردن او خوشحال گشت و تبسم فرمود: در بين صرف غذا پرسيد اي عرب زن گرفته اي يا مجردي؟ 🔹 عرض كرد زن دارم. فرمود چند فرزند داري؟ گفت هشت دختر دارم كه من از همه آنها زيباترم، اما آنها از من پر خورترند حضرت تبسم نمود او را ده هزار درهم بخشيد گفت: اين هم سهم تو و زوجه تو و هشت دخترت. ---------- 📚 لطائف الطوائف، ص ۱۳۹. ----------------------------------------- *🌺الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌺* @hamsaranekhoob
صبح گردید و دلم خواست سلامت بکنم قلب ناچیز خود آورده ... به نامت بکنم لب اگر تر بکنی جان بدهم در ره دوست هرچه دارم همه را ... خرج مرامت بکنم سلام 😍🌹🍃 صبحتون بخیرو شادی 🌷👌👌 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه فقط اینجوری میتونیم کباب درست کنیم 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
‏ماجرای نقاشی چهره امام رضا(ع) توسط استاد فرشچیان سال59 برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتما عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند. من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم که «آقا کمکم بفرمایین». در آخرین آزمایش قبل از عمل که باید انجام می‌شد، ‏دکترها من را خواستند و گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفته و خود را مداوا کردی؟! گفتم من نزد دکتر اصلی رفته‌ام! پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم تصمیم گرفتم تابلوی ضامن آهو را بکشم. تابلو شش ماه طول کشید، ‏وقتی به قسمت‌های چهره مبارک حضرت امام رضا (ع) که رسید به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! ‏وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آوردند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم. راوی استاد علیرضا ذاکری پیشکسوت نقاش 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرف ۲۰ سانت زمین داشته آورده روش ساختمون ساخته😳🤦🏻‍♂️ 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعار انگلیسی ها فکری بزرگ در کله داشته باش با لحن آدم های احمق صحبت کن! حاج اقا ایزد خواه روحانی مشهدی معروف✅ اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY
😁 دستکاریِ ژنتیکی فقط اون قدیمیایی که اسم دخترشون رو میذاشتن "خانم بس" بلکه بچه بعدی پسر شد😂🤦‍♂ http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
خاطرات طلبگی در طول زندگی ام به یک دعا دلخوشم که اگر در حقم مستجاب شود غمی ندارم چون واقعا از ته دل بود.   شب بود. تلفن منزل خراب بود و مجبور بودم از تلفن عمومی استفاده کنم. هوا تاریک تاریک بود. مشغول صحبت کردن بودم که متوجه شدم مردی از داخل ماشینش به من خیره شده است. مشکوک بود. تلفنم که تمام شد صدایم کرد. راستش از قیافه او هم کمی وحشت داشتم. با خودم گفتم بلایی سرم نیاورد.   به سمتش رفتم گفت حاج آقا شرمنده من تا حالا با آخوند جماعت سر و کاری نداشتم اما حالا یک سوال دارم. گفتم: بفرمایید. گفت ماه محرم است و عزادارم. آیا در این ماه رابطه زناشویی حرمت دارد؟ گفتم: حرمت که نه… هنوز حرفم تمام نشده بود که با خوشحالی از اعماق دلش گفت خدا خیرت بده! 😁🤦‍♂و استارت ماشین را زد و پا را روی پدال گاز گذاشت و رفت.😂😂🙈 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 هر وقت کار گیر کرد، به اینجا زنگ بزن! 🔰 به روایت حاج حسین یکتا 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند😞. همسرم که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️... فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد. در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود🕊 هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم🌹 فردای آن روز، روز شهادت در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند "یاابالفضل"بود به شهـادت رسیدند✨ راوی همسر شهید حسین محرابے 🕊 @Modafeaneharaam
خاطره بازی😁 مامانجونم اینا مامانمو دیده بودن و پسندیده بودن😅 قرار گذاشته بودن عروس داماد همو بپسندن و حرفاشونو بزنن و قرارمدار بزارن😁 همون شب خاستگاری همه حاضر شده بودن بابام خیلی ریلکس داشته فوتبال میدیده😬🙊😜 همش بهش میگفتن پاشو حاضر شو انگار نه انگار🤦🏻‍♀😂 اخرشم یه پیرهن میپوشه که استینش پاره بوده 🤣 خب بنا براین میشه که عروس دوماد برن حرفاشونو بزنن از اونجایی بابام زن نمیخواسته از قصد همش دستشو میبرده بالا که مامانم ببینه استینش پاره شده فکر کنه از این مردای شلختس که قبول نکنه😄 بعد نگو همون وسط عاشق مامانم میشه 😚 اخر حرفاشون بابام به مامانم میگه اگه قبول نکنی فلانی رو میفرستم بیاد وساطت کنه قبول کنی 😝🤨😂😂 هیچی دیگه بعد تحقیقات و اینا میفهمن که ایشون نه بیخیاله ونه شلخته فقط تا قبل دیدن مامانم زن نمیخواسته همین 😂😂🤦🏻‍♀ 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
خاطره بازی😂 سلام سلام یگانه هستم😘😘 ظاهرا موضوع خواستگارای عجیب و غریب برای همه پیش اومده😁 منم کلی ازاین خواستگارا داشتم😊😊 یکیشون چندبار زنگ میزدن که برای فردا قرار بذارن بیان، فردا که میشد صبحش زنگ میزدن کنسل میکردن😐😐 تا بالاخره یه غروب جمعه که تازه از بیرون اومده بودیم و همه خسته و کوفته بودیم زنگ زدن که شب میاییم😏😏 شب شد و نیومدن....ما تا ساعت یازده و نیم شامم نخوردیم که نکنه یهو اینا سربرسن...داداشم طفلک شام نخورده خواب رفت...ماهم دیگه گفتیم تا الان نیومدن دیگه نمیان...غذا رو اوردیم و خوردیم و رختخوابا پهن شد و همه خوابیدن😴😴😴 یهو ساعت ۱۲ونیم زنگ واحدمون رو زدن😨😨 بله،،،خواهر اقای داماد تشریف اورده بودن برای خواستگاری😐😑😐😑 حالا منم لباس عوض کرده بودم که بخوابم...بابا و خواهرم و داداشم وسط سالن خواب😄 اون بیچاره همونجا جلوی در که وارد شد نشست و گفت فقط چون زنگ زده بودم اومدم که دوباره شرمنده نشم🙄🙄 خلاصه یه لیوان اب هویج خورد و رفت... فردا ظهرش زنگ زد که من از دخترتون برای داداشم گفتم، میگه باید همینو برام بگیرید😬😬😬 نظرشم این بوده که چون دختری که ساعت ۱۲ شب میاد جلو خواستگار شیله پیله نداره😎😎 حالا جواب من بخاطر یه سری مسائل منفی بود ولی حدود دو سال هرماه اینا زنگ میزدن که داداشمون هیچ جا باهامون نمیاد خواستگاری😄😄 امیدوارم هرجاهستن خوشبخت باشن 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ماجرای شنیدنی نامه رزمنده مدافع حرم به امام رضا(ع) از زبان حجه اللاسلام سید حسین ‌ 👈🏻 رزمنده ای که حتی یک بار هم حرم امام رضا(ع) نرفته بود اما امام رضا نامه شهادت این رزمنده را امضا کرد ‌ 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
‏بچگی یه دونه از این آبمیوه‌گیری نارنجیا داشتیم. وقتی کار میکرد اگه می‌گرفتیمش نصف گوشت تنمون آب میشد، اگرم ولش می‌کردیم راه میافتاد تو کوچه ✋😂 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
خاطره بازی😄 سلام خواستم یکی از خفن ترین و افتضاح ترین خاطره زندگیم رو بگم😢 یه روز ما می خواستیم بریم تهران تو راه بابام گفت می خوام گاز بزنم ⛽️برا همین ما هم از ماشین پیاده شدیم🚙 بابام رفت تو صف گاز 🧔🏻 بعد منو داداشم تک و تنها وسط پمپ بنزین موندیم 👩🏻👦🏼 چون اون موقع فصل گرما بود ماهم یه لباس خنک پوشیده بودیم چون لباسم کوتاه بود مجبور شدم برای پیاده شدن چادر دم دستی مامانم رو بپوشم من و داداشم داشتیم با خودمون قدم می زدیم که دیدم یکی داه صدامون می زنه حاج خانوم حاج خانوم 🗣رو مو برگردوندم دیدم طرف خشکش زد😧 نگو که می خواسته بهمون صدقه بده 😤😣 منم با حالت عصبانی رفتم سمت ماشین و نشستم بابام گفت پیاده شو الان نوبت ما میشه گفتم به درک بهتر از اینه که بهم صدقه بدن اونجا بود که همه ماجرا رو فهمیدن و زدن زیر خنده😅😂 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak
درود به شرفت! واقعا معضل بزرگی بود برام😂✋ 🔰🔰🔰🔰🔰 @khandehpak