eitaa logo
خانه کتاب کوثر
88 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
سال ۱۳۱۲ شمسی، تهران، خانی آباد، خانه اعیانی حاج فتاح، صاحب کوره آجرپزی فردوس، باب جون علی و مریم. علی، رفیق شش دانگ کریم، پسر اسکندر و ننه (نوکر و کلفت خانه فتاح) بود. اسکندر و ننه یک "مهتاب" هم داشتند‌. علی "برای خود آرام زمزمه کرد 'مهتاب'. ته دلش دوباره لرزید. حالا او هم برای خودش چیزی، رازی، یا کسی داشت!" درویش مصطفی اما از رازش خبر داشت: "تنها بنایی که اگر بلرزد محکم‌تر می‌شود، دل است." پدر علی رفته بود باکو بار شکر بیاورد. اما هیچ وقت برنگشت... . جنازه را که برگشت یک انگشتش را بریده بودند کسی نفهمید ماجرا از چه قرار بوده. اما سید مجتبا نواب صفوی، رفیق علی، می‌گفت کار حکومت است. گذشت و گذشت تا سال‌های کشف حجاب. پاسبان عزتی، روسری از سر مریم کشید..‌‌. مریم دیگر تاب نیاورد. کند و رفت. جایی که بتواند آن جور که می‌خواهد زندگی کند‌ و یک چیزهایی را فراموش کند. چند سال بعد هم مهتاب به او ملحق شد تا او هم چیزهای را فراموش کند... کریم هم که... سرنوشت (آبجی مریم) مهتاب(معشوقه) کریم(رفیق نیمه راه) باب جون(مهربان) مامان (حساس و دل نازک) و علی آقای ما،که عاقبت بخیر میشه همه و همه در این کتاب، خواندنیییییی است... اگر دنبال یه رمان متفاوت از رضا امیرخانی هستی، من او رو از دست نده...📚
رمانی خاص از است که با وجود گذشت دو دهه از انتشار، هنوز ، و پر کشش است. همانطور که از نام کتاب پیداست، سبک نگارش آن در قالب هایی است که بین شخصیت‌های اصلی داستان رد و بدل می‌شود... یکی دیگری! محور اصلی این نامه‌ها، درد و بغض‌های یک سرافراز جنگ تحمیلی است که به دلیل در عملیاتی مهم، اصطلاحا شده و دیگر نمی‌تواند کند.