eitaa logo
خانه کتاب کوثر
88 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
:فهیمه_پرورش 📚معرفی:خیلی وقت ها پشت پنجره ها دو کبوتر لانه میسازند و صدای گفتگوهای بغ بغو گونه شان لبخند را به لبت می نشاند. کتاب پنجره چوبی، نوید عشق و امیدی شیرین را در زندگی دو جوان جاری می کند و... ✏بریده ای از کتاب : با دست های لرزانم کلید را برداشتم و به زحمت توی قفل گرداندم. یک جعبه کوچک دیگر در کنار جانماز و قرآن کوچکی توی کشو بود. جعبه را برداشتم. یادداشت دیگری زیر آن چسبیده بود. آن را باز کردم. روی آن با خط درشت نوشته بود: « دوستت دارم». حالا پنج جعبه کادو شده کوچک که میدانستم داخل آنها چیست در دست هایم بود. @khaneketabkosar
امام خامنه ای:  " من توصیه می کنم و واقعا دوست دارم شماها بخوانید. من می ترسم این کتاب ها اصلا دست شما نرسد. اسم این کتاب خاکهای نرم کوشک است؛ قشنگ هم نوشته شده. " +(س) @khaneketabkosar
فریادرس: کتابی با داستان های کوتاه، زبانی دلنشین و واقعی درباره امام زمان (عج) 📚معرفی: گاهی نگاهت مضطرب و غمگین است؛ دستانت نیازمند دستگیری کسی است؛ روحت گرفته و رنجور … دنبال همراهی می گردی که به فریاد دلت برسد. کتاب فریادرس نقطه ی نورانی دلت می شود، ان شاء الله @khaneketabkosar
۷تا۹سال تو هرجا که دلت خواست می توانی کنی. من بیست و چهار ساعت بیدارم و هرگز نمی خوابم. برای شنیدن دعای تو همیشه آماده ام. کاری هم ندارم کجا هستی. تو اگر در چرخ و فلک هم باشی می توانی دعا کنی.....دعا در هیچ جا ممنونع نیست. کتاب «خدایا اجازه!» پاسخ های زیبا و ساده ای به پرسش های گوناگون کودکان در زمینه های و داده است که باعث تقویت روحیه کودک می شود! @khaneketabkosar
📚 از کتاب: نفری دو تا نارنجک آماده کردیم، ضامن ها را کشیدیم و در یک آن با هم پرتشان کردیم داخل آسایشگاه عراقی ها و پا گذاشتیم به فرار. همین که اولین نارنجک عمل کرد، ازصدایی که شنیدم کم مانده بود برجا میخکوب شوم! حرف های باقری به این جا که رسید، رو کرد به من و پرسید: فکر می کنی صدای چی شنیدیم؟ خندیدم و گفتم: حتما صدای ناله و فریاد بعثی ها را شنیدین. خنده خنده گفت:حدست درسته با یه دنیا تفاوت! وقتی موضوع راگفت بی اختیار صدای شلیک خنده ام به هوا برخواست بچه هام نتوانستند جلو خودشان رابگیرند. آسایشگاهی را که آنها می گفتند در واقع یک طویله بوده، چند تا گاو بخت برگشته تاوان ظلم بعثی ها را پس داده بودند! البته به قول یکی از بزرگان: «گاو پیش آنها افلاطون بوده» (صفحه۳۱) @khaneketabkosar
📚درباره کتاب: وقتی دوستی این کتاب را با ذوق معرفی کرد خیلی توجه نکردم، بعد که دوباره پافشاری کرد شروع به خواندن کتاب کردم. 5صفحه  اولش به این فکر میکردم که حیف وقتم! اما وقتی علی و شیرین شکل گرفت دیگر نتوانستم از کتاب دل بکنم. شما هم عجله نکنید در قضاوت، عجیب پرکشش و پرماجراست این کتاب...!!! 📖خلاصه کتاب : زندگانی یک پسر روستایی است که با آمدن یک روحانی تبعیدی به نام سید رسول به ده آنها مسیر زندگی اش عوض شده و جوانی می‌شود.برای ادامه تحصیل به شهر می‌رود آنجا هم فعالیت انقلابی دارد تا ساواک دستگیرش می‌کند و زندانی می‌شود.در شکنجه های ساواک از او می‌خواهند که محل اختفای سید رسول را لو بدهد اما او مقاومت میکند.دست آخر سید رسول با نامی جعلی دست گیر می‌کنند.یکی از زندانیان هویت واقعی اش را فاش می‌کند و سید رسول را اعدام می‌کنند @khaneketabkosar
(سلام الله علیها) ✏بریده کتاب: هارون عباسی دانشگاه امام صادق را که حالا به دست امام کاظم می چرخید، تعطیل کرد و شاگردان بانو نجمه، که استاد بانوان بود هم، اجازه نداشتند به خانه ی ایشان رفت و‌آمد کنند. حالا دیگر دانشجویان ناچار بودند که سوالات خود را مکتوب کنند و از طریقی پنهان برسانند به دست . یک روز به در خانه آمده بودند و سوال‌ها را گذاشته بودند و رفته بودند. روز بعد که دوباره آمده بودند دنبال جواب، فهمیده بودند که امام به حج رفته اند. معلوم نبود که چند روز بعد به مدینه برگردند. اما دانشجویان به جای اینکه ناراحت شوند، حیران مانده بودند از کار اهل این خانه. امام در خانه نبودند، اما پاسخ واضح درست همه ی سوال‌ها در میان طومار پرسش‌نامه بود. کار بود؛ و . فاطمه کاغذ پاسخ‌ها را لای طومار پیچیده بود. @khaneketabkosar
تصویر دوریان گری : نقد فلسفه #غرب به زبان داستان #نقد_کتاب #تصویر_دوریان_گری #اسکار_وایلد ظاهرا:  داستان جوانی بسیار زیبا به نام دوریان گری است که نقاشی به نام “بازیل” از #معصومیت او الهام می گیرد و در این میان مردی به نام “هنری” مانند #شیطان عمل کرده و دوریان را تشویق به رد کردن مرزهای ارزشی می کند. دوریان به جایی می رسد که حتی قتل هم می کند؛ به عبارتی معصومیتی که از دست می رود. باطنا: نویسنده قلم در عالم معنا زده است؛ هرچند نه به آن معنا که مسلمانان از عالم معنا درک می کنند اما به هر حال در قالب یک داستان توانسته است به خوبی مرز بین رذالت که نتیجه اش شقاوت است را با معصومیتی که نتیجه اش سعادت است را بگوید. نویسنده نقاش را جای خالقی نشانده که می خواهد بر مبنای پاکی، کارش را پیش ببرد.  او زیبایی ها را می شناسد و به همان زیبایی هم قلم می زند؛ زیبایی که بر مبنای فطرت پاک تعریف شده است و تمام انسان هایی که در طول داستان نشان می دهد آلوده شده اند. و “هنری” نماد شیطان است که تنها با کلمات و وسوسه هایش افراد را به زیر می کشد و به زبونی فرا می خواند. ادامه نقد👇👇👇👇💥💥💥
📀جوانان ایران نیم روزهای زیاد و خاطره انگیز زیاد دیده اند اما طعم این فیلم برای دختر و پسر ایرانی در کوچه پس کوچه های تهران طعم فریب است و خون و قهرمانی.... 🎥داستان از ابتدای و با غیر مشروع دانستن انقلاب توسط شروع می شود و با ترور ادامه می یابد و باتلاش اطلاعات و موفقیت آنها در یک نیمروز برای پایان دادن به کار این گروهک در پایان می یابد. در محله های پر آشوب در پیچاپیچ خیابان ها و کوچه ها و در پستوی خانه ها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟ فیلم موجود است
دانلود فایل صوتی از اینجا👇👇👇 http://namaktab.ir/کتاب-صوتی-شاهرخ،-حر-انقلاب-اسلامی 📚معرفی: شاهرخ یه لات بود . حال لات های محله دیگه رو هم گرفته بود، تو کاباره یهودی ها کار می کرد.بعد از انقلاب حکم اعدامش هم اومد... ✏برشی از کتاب: توی محل شاهرخ را همه می شناختند. خیلی قوی بود. اما برای اینکه جلوی کسی کم نیاره رفت سراغ کشتی. ...در مسابقات درخششش خیره کننده بود. جوان تهرانی قهرمان سنگین وزن مسابقات شد. ...همیشه چهار یا پنج نفر بدنبال شاهرخ بودند. همیشه هم او رفقا را مهمان می کرد. صاحب آنجا شخصی به نام ناصر جهود از یهودیان قدیمی تهران بود. یک روز بعد از اینکه کار ما تمام شد ناصرجهود من را صدا کرد و خیلی آهسته گفت: این جوانی که هیکل درشتی داره اسمش چیه؟! چیکاره است؟!... در پس هیکل درشت و ظاهر خشنی که شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسیاری از همردیفانش جدامی‌ساخت... @khaneketabkosar
📚معرفی کتاب: خدایا فرزند سالم و صالح می خواهم ، کتاب جامعی است درباره مراقبت های و برای آماده شدن جهت ، با بررسی آیات و روایات و کتب پزشکی. سه ماه دوره پاکسازی برای هم آقایان و هم خانم ها جهت آماده شدن برای بارداری، با دستور العمل های مراقبتی و ای ، با استفاده از آیات و روایات، سنت و پزشکی روز. @khaneketabkosar
📚معرفی کتاب: اسماعیل چشمانی زاغ و صورتی زیبا دارد . جوان است و عاشق؛ یعنی عاشق می‌شود… مزه عشق را که می فهمد کارش به جایی می کشد که دست از همه زندگی اش می کشد و…. شورو رشد اسماعیل را با خواند  این کتاب حس می‌کنید… 📖خلاصه کتاب: «اسماعیل» رمانی با محوریت انقلاب است که شخصیت اصلی آن جوانی است که به طور ناگهانی وارد فضای انقلاب اسلامی می‌شود و با تحولاتی که در او رخ می‌دهد، مسیری متفاوت از گذشته‌ را در پیش می‌گیرد. امیرحسین فردی در این رمان، تصویر پسرک چشم‌ زاغی به نام اسماعیل را ترسیم می‌کند که در روزگار پیش از انقلاب همچون دیگران است، بی هیچ تمایز و تشخصی به قهوه‌خانه می‌رود، جوانی می‌کند عاشق می شود و بعد به دنبال کار می‌گردد… بعداز شکست عشقی بدون هیچ برنامه ی از پیش تعیین شده،  اسماعیل قصه ی ما به کتابخانه مسجد راه می‌یابد و درهای تازه‌ای به رویش گشوده می شود حالا زمانه زمانه انقلاب است و اسماعیل با دوستان مسجدی‌اش کارهای بزرگی را انجام میدهد تا… @khaneketabkosar