eitaa logo
خانه سبز۱۱۰
3.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
564 ویدیو
4 فایل
ارتباط با ادمین تاخداهست پریشان نشود خاطرمن @mds3thr
مشاهده در ایتا
دانلود
📌بابا لطفا معمولی باش نه فوق العاده! 💭✍بابا اینو بدون من میدونم تو هم پر احساساتی! یه موقع هایی ممکنه جا بزنی گریه کنی. بابا اینا باعث نمیشه تو پیش من آدم ضعیفی باشی.... 🔹 بابا تو قهرمانی، حتی اگه یه موقع هایی اشتباه و معذرت خواهی کنی. +اینجوری یاد می گیرم کمال گرا نباشم و یه قهرمان هم میتونه اشتباه کنه. 🔹 بذار بدونم‌چقدر ترسیده بودی، اما بازم برامون تلاش می کردی و مراقبمون بودی. بذار بدونم قوی بودن نترسیدن نیست، بلکه در عین ترسیدن ادامه دادن و قدم برداشتنه. 🔹 بابا اگه لازم دیدی از بقیه کمک بگیر... +نذار اراجیف و‌کلیشه های مسخره باعث بشه تنهایی بار تموم سختی ها رو به دوش بکشی! 🔹 بهم بگو دوستم داری، بغلم کن. میدونم تموم کارهایی که برام کردی به معنای دوست داشتنه، اما ابراز کردن احساساتت قشنگه❤️ 🔹 کلیشه های اشتباه در مورد مردها رو اصلاح کنیم ✍محمد وظیفه شناس ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نماهنگ سرود جانم علی.mp3
3.14M
با تو دل از غم آزاده علی علی با تو خرابه آباده علی علی جانم فدای اولاد علی علی جانم علی علی جانم علی علی ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
👌طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین عليه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!! 🔰فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید: اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو: *به آسمان رود و کار آفتاب کند* پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید: "سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!" پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد. مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!  وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید: "این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید." مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟ پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است! پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید! چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند" طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: *به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند* *به آسمان رود و کار آفتاب کند* 📕 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 علی مولا ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ حلالم کن شب جمعه است هوایت نکنم می‌میرم... ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌹 در بیشتر چشمی کار‌ کنید، فکر کنید نداره، چون کودک هر چی ، اون رو کپی میکنه، پس اگر نخونی، بگی نماز بخون، قبول نمیکنه، ولی اگر خوندن پدر و‌مادر ببینه، اتوماتیک خودش انجام میده. 🔘 نود درصد تا ۷ سالگی است، بعدا کمی میتونید با حرف هم برید جلو، ولی حرفی که خودت بهش باشی. نمیشه بگی، برو بگو بابا خونه نیست و اون ببینه هستی و بعد بهش بگی بده. 🔘 این حرفتو قبول نمیکنه، چون تو‌ به صورت یادش دادی، یه جاهایی میشه گفت. ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
همه‌ آدما یه نیمه‌ تاریک دارن یه نیمه‌ روشن. یعنی تو وجود همه، خوبی هست بدی هم هست؛ این چیزییه که ما در کسی که دوستش داریم باید بپذیریم؛ بپذیریم که هیچ انسانی در دنیا کامل نیست؛ و اگه روزی حس کردیم عاشق یک‌نفر شدیم باید همه شخصیت، که شامل عیب و نقصهاشم میشه در نظر بگیریم. قشنگیش به اینه که اگه طرف یه سری نقص داشت، ولش نکنی بری! کنارش بمونی، جمع و‌ جورش کنی، کمکش کنی و رابطه رو بسازی... دوست داشتن و موندن با کسی که هیچ عیب و ایرادی نداره که هنر نیست! ✅فراموش نکنید هیچ رابطه‌ بی‌نقصِ آماده و ایده آلی وجود نداره و رابطه‌ خوب ساختنیه...✨ ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه قرار عاشقونه زیر بارون نجف.... ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔲◾️▪️۱۵ رجب سالروز وفات شهادت گونه عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) برهمه شیعیان، مخصوصامدافعان غیرتمند حرم شریفش تسلیت باد ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
👏 حتماً از خود بگیرید 🍀مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی خانه سبز🍀 🔴سنجش هوش و شخصیت کودک و نوجوان از طریق: 🔆🎨«نــقــاشــی»🎨🔆 💠به صورت مجازی 👤تحت نظارت کارشناس ارشد مشاوره خانواده: سرکار خانم الهه بهادری 📌جهت انجام تست و یا کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به آیدی زیر در پیام رسان ایتا پیام ارسال نمایید.👇👇👇 👉 @Bahadorri 👈 ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرار این بود تا فتح برادر را کند کامل اسارت رفت فرزند خلیل الله؟ هرگز یا سیده زینب.... ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
‏• آدم‌های امن، چه کسانی هستند؟! آدم های امن، افرادی هستند كه همه چیز را می‌توانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، میتوانی کنارشان احساس بودن کنی... • اینها تا لباسی تازه تنت ببینند نمی‌پرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟ می‌گویند: ‏چقدر قشنگه، بهت می‌آید، من عاشق این جنس ژاکتم. •از سفر که برگردی نمی‌پرسند با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چه‌قدر هزینه شد؟ می‌گویند :خوش گذشت؟ سرحال شدی؟ • دانشگاه قبول شوی، نمی‌پرسند شهریه‌اش چه قدره؟ وای چقدر دوره! می‌گویند چه رشته‌ای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، ‏اگر تلاش کنی. • مشغول کاری تازه‌ شوی، نمی‌پرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟ می‌گویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدم‌های خوبی هستند؟ این‌جور شغل‌ها جای پیشرفت دارد... آدم های امنی باشیم... ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @khanesabz110 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸