🌸 رسول خدا (ص):
🔻با آبی که به #آفتاب گرم شده است، نه وضو بگیرید، نه غسل کنید و نه خمیر بسازید؛ چرا که پیسی میآورد.😱
👌بی حکمت نیست که سفارش شده با آب سرد #وضو بگیریم.
📙کافی،ج3،ص15
#حدیث
@Madarane_Beheshti
🔻اگر فرزندی با موی #مشکی و پوست نرم میخواهید باید یتامین د ، گوگرد و منگنز استفاده کنید. مثل پیاز ، سفیده تخم مرغ کلم ، خیار و ترب اگر #آفتاب به بدن برسد ولی ویتامین د نداشته باشد موی نوزاد سرخ میشود
#تربیت_فرزند
@khanevade_Beheshti
#بدانیم_سالم_بمانیم
سوال: آیا دادن #قطره_آهن و #مولتی_ویتامین به نوزاد ضروری است؟
🔴 قطره آهن و مولتی ویتامین
♻ قطره آهن و مولتی ویتامین نه تنها ضروری نیست بلکه به علت جنس شیمیایی و طبیعی نبودن آن، راهیست که مافیای مافیای داروسازی برای بیمار کردن نوزاد به کار میبرد!
که یکی از عوارض آن اختلال رفتاری و #بیش_فعالی است.
برای هر نوزاد فقط شیر مادر و گاهی که تشنه است آب جوشیده سرد شده کافی ست، اما برای مادر و نوزاد ضروریست از نور #آفتاب استفاده کنند البته در فصلی که هوا خوب است.
حتما مزاج و غذای مادر اصلاح شده باشد و از سبک زندگی اصولی و سالم پیروی کند.
زمانیکه نوزاد شش ماهه شد علاوه بر شیر که تا یکسال #غذای_اصلی و اول نوزاد است، غذای کمکی را شروع کرده و عصاره #مویز، آب سیب، مخلوط مغزها با خرما، آب پرتقال، لیموشیرین، #حریره_بادام، سوپ نعناجعفری، آب قلم، حلیم، #آبگوشت، نخوداب و ... به کودک بدهید.
#طب_اسلامی_ایرانی
@khanevade_Beheshti
خلبان حسین لشگری
آیا در منزل قرنطینه هستید ؟
چند روز ؟
حوصله تان سر رفته ؟
تحملتان تمام شده ؟
خیلی خسته شدید؟
لطفا این متنو با دقت بخونید
آن قدر #اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به #ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!...
#همسر_شهید_لشگری می گفت خدا #حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود ...
او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت ...
#اسیر که شد پسرش #علی ۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش #علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود ...
وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال #انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت :
برنامه ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم ، سالها در سلول های #انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود...
#حسین می گفت : از #هجده_سال اسارتم ده سالی که در انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک " هم صحبت می شدم !!
بهترین عیدی که این#هجده_سال اسارت گرفتم، یک نصفه #لیوان آب یخ بود!
عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک #لیوان آب یخ می خورد ، می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم ...
این را بگویم که من ۱۲ سال در #حسرت دیدن یک #برگ_سبز ، یک #منظره بودم ، #حسرت ۵ دقیقه #آفتاب را داشتم ...
کتاب خاطرات دردناک
@khanevade_Beheshti