#حاج_آقا_پناهیان:🌸
هر کی آرزو داشته باشه خیلی خدمت کنه #شهید میشه...
یه گوشه دلت پا بده؛ شهدا بغلت کردند
ما به چشم دیدیم اینارو
از این شهدا مدد بگیرید
مدد گرفتن از شهدا رسمه
دست بذار رو خاک قبر شهید بگو:
" #حسین! به حق این شهید یه نگاه به ما بکن...
السلام علیک یااباعبدالله🌸🌺❤️
خواب کربلا ببینید💫
صلوات_براےسلامتےآقاواماممون💙
اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌌⭐
شبتون🌌 #شهدایی❤️🌸🍃
🔴 #سبک_زندگی_شهدا
💠 سه روز بعد از #تولّد فرزندم مهدی، ساعت سه صبح از منطقه برگشت، عوض اینکه برود سراغ بچّه، آمد پیش من و گفت: تو حالت خوبست ژیلا، چیزی کم و کسری نداری بروم برات بخرم؟ گفتم: الان؟ (ساعت ۳ صبح بود) گفت: خوب آره هر چیزی بخواهی بدو میروم، میگیرم، می آورم. گفتم: احوال #بچّه را نمی پرسی؟ گفت: تا از تو خیالم راحت نشود نه. بعد مادرش آمد و رختخوابی مرتّب برایش انداخت که بخوابد، گفت: «لازم نیست، من دوست دارم بعد از چند وقت دوری امشب را پیش زن و بچّهام باشم.» آمد همان جا روی زمین پیش من و مهدی نشست. البته نیم ساعت بعدش از شدّت #خستگی خوابش برد.
🔴 #شهید_ابراهیم_همت
#شهدایی
@khanevade_Beheshti
52.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت تاثیر نان حلال و زندگی عارفانه والدین حاج #قاسم_سلیمانی
مرحوم حاج حسن سلیمانی
مرحومه فاطمه سلیمانی
#سردار_سلیمانی #شهدایی #اخلاقی
@khanevade_Beheshti
#سیره_شهید_ابراهیم_هادی
🌸همیشه منتظر بود به خلق خدا یاری دهد . هیچ کاری نزد او اینقدر ارزش نداشت و برایش وقت نمیذاشت!
🌸همه ی کارها، رفتارها، حرف زدنها و حتی ورزش کردنش برای خدا بود...در همه چیز #خدا را میدید .
🌸دست یاری تنها سمت خدا دراز میکرد . از رازها و دردهای دلش تنها خدا باخبر بود... چه حرفها که نداشت و چه غم ها که بر دلش تلنبار شده بود اما... فقط خدا از حال دل او آگاه بود...
🌸تا او بود، همه چیز خوب بود...همه راضی بودند،خوشحال و شکرگزار بودند... اصلا ابراهیم که بود انگار خدا در آن حوالی قدم میزد...
🌸ابراهیم دست خدا بود، دستی که برای کمک به مردم دراز شده بود و چه دلها که شاد میکرد این دست خدا...
🌸برای خدا کار کردن و شاد کردن دل بندگان خدا انقدرا هم سخت نیست، مثل ابراهیم باشیم?❤️
🕊شهید_ابراهیم_هادی 🌷
🌸یادش با ذکر #صلوات
#شهدایی
@khanevade_Beheshti
♡
یاد #شهدایی که پلاکشان را از گردن خویش دراوردند تا همانند مادرشان #گمنام و بی مزار بمانند
مدیونیم.
🕊 #شهید_گمنام یعنی مادر،مادری که سر هر چهار هزار قبر گمنام گلزار را طی میکند، به امید انکه یکی از انها پسرش باشد.
#شهید_گمنام
#شبتون_شهدایی
🍃 #زندگی_یعنی
"شهيد ستاري به روايت همسر"
یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد،
گفتم:
«منصور جان، مگه جا قحطیه که میآی میایستی وسط بچهها نماز؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.»
تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش،
گفت :
« این کار فلسفه داره. من جلوی اینها نماز میایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین !؟ »
قرآن هم که میخواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضان ها بعد از سحر کنار بچهها می نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند. همه دورش جمع میشدیم.
من هم قرآن دستم می گرفتم و خط به خط با او می خواندم.
اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.
#️⃣ #زندگی_آسمانی
#شهدایی
#همسرانه
@khanevade_Beheshti
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه زیبا گفت شهید آوینی:
اگر شب قدر
شبی باشد که تقدیر عالم
در آن تعیین می گردد،
همه ی شب های جبهه شب قدر است
#شهدایی
@khanevade_Beheshti
♥️
اینبار #شهدایی 😉
قهربودیم...🙎♂🙎♀
عباس درحال نمازخوندن بود...📿
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم...🙍♀
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن...😌🎼💕
ولی من بازباهاش قهربودم!!!!!😒😜
کتابو گذاشت کنار...📕
بهم نگاه کرد و گفت:
. "غزل تمام...نمازش تمام...دنیامات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!!😑----🙁
بازهم بهش نگاه نکردم....!!!😑
اینبارپرسید : عاشقمی؟؟؟😬
سکوت کردم....🤫
"گفت :
عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند...."🙃😥🍃
دوباره با لبخند پرسید:
عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟😊🤨
گفتم:نـــــــه!!!!! 😑
گفت:"لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری...
که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..."😌💕
زدم زیرخنده....😂و روبروش نشستم....🧕🏻
دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...🙊😇
بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم... خداروشکرکه هستی....😌💓
+به نقل از همسر شهید بابایی
#عاشقجان
#بهشبگو 😉
@khanevade_Beheshti
📚پدرم خيلی زيبا و مؤثر به ما تذکر می داد. دعوا کردنش هميشه غير مستقيم بود؛ يعنی اصلا دعوا نمی کرد و سرمان داد نمی کشيد.
✅وقتی کار اشتباهی می کرديم، صدايمان می کرد و ما را می برد توی اتاقش. می نشستيم کنار هم.
📗بابا سوره ی والعصر را می خواند. حالا من دل توی دلم نبود که من چی کار کردم!؟
آن قدر زيبا و با ادب حرف می زد که به خودم قول می دادم ديگر اشتباهم را تکرار نکنم.
👈فرزند شهيد سپهبدصيّاد شيرازی
#تربیت_فرزند
#شهدایی
@khanevade_Beheshti
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سهم که تموم نداره ...
سکانس زیبا و قابل تامل از زندگی شهدا
خدایا طعم تلخ دولت لیبرال رو در کام مردم ما با طعم شیرین بازگشت به سیره چنین شهدایی عوض کن ...
#عند_ربهم_یرزقون
#شهدایی