🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ازعشق_تاپاییز
🍄قسمت ۳۰
گاهی وقتا از شدت مطالعه سردرد میشدم
و سرمو با چفیه میبستم. موقع امتحانات ترم که میرسید تا یکماه سمت خونه نمیرفتم و بعد از اون با رنگ پریده و قیافهی نحیف و لاغر البته با نمرات عالی و خیالی آسوده از اینکه تابستون راحتمو نیازی به تجدیدی ندارم برمیگشتم خونه.
اون سال بین من و علیرضا رقابت خیلی سختی بود
و مدام در حال پیشی گرفتن از هم بودیم ولی متاسفانه علی همش دو نمره از من عقب بود.
اصولا جمعهها بعد از خواندن نماز جمعه
به خونه میرفتم. البته علی تو این مسائل یکم راحت بود. و بعضاً وسطای هفته هم به دیدن پدر و مادرش میرفت.
باهم قرار گذاشته بودیم پنجشنبه ها
رو روزه بگیریم. و شبا بریم کتابخونه درس بخونیم. ولی کتابخونه برای من حکم گهواره رو داشت. تا روی صندلی مینشستم فوراً خوابم میبرد و من نه تنها درس نمیخوندم بلکه یه دل سیر میخوابیدم.
یکی از دوستام که «مهدی پیکرستان»
نامش بود. همش سر به سرم میذاشت و زمانی که تو کتابخونه خوابم میبرد میومد من و از خواب بیدار میکرد. که بعضاً کارمون به جنگ و دعوا کشیده میشد. و از اینکه حرصم میداد خوشحال میشد. دیگه نمیتونستم این وضع و تحمل کنم. تا کی تو کتابخونه بخوابم. یه روز از مدیر مدرسمون خواستم. که اجازه بده اون یک و نیم ساعت اجباری رو تو اتاقم مطالعه کنم.
صبحای پنجشنبه هر هفته
زیارت جامعه کبیره داشتیم. راستش لحظه شماری میکردم که صبح پنجشنبه برسه و بریم دعا. تک تک کلمات جامعه کبیره گوهر معرفت بود. و من بیشتر از ابتدای زیارت که میفرمایند؛
,,السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و معدن الرساله,, خوشم میومد. و بیشتر باهاش حال میکردم.
یه روز پنجشنبه طبق قراری که
بین من و علی بود روزه گرفتیم و علی بعد از اتمام کلاسها رفت خونشون ولی من حوزه موندم و تو اتاق تنها بودم. که بعد از افطار شروع کردم به درس خوندن.
یکی از طلبه های پایه بالاتر اومد اتاقم
دنبال کبریت. از پشت میزم بلند شدم که بهش کبریت بدم که یکدفعه از حال رفتم و بعد از اون چیزی نفهمیدم. با داد و بیداد مهدی پیکرستان که بالا سرم ضجه میزد به هوش اومدم. و بعد از اون به اصرار مهدی به بیمارستان رفتم و بهم سُرُم وصل شد. دو سه ساعتی بیمارستان بستری بودم. فشارم زده بود پایین. طفلی مهدی با اینکه دل پری ازش داشتم ولی تا نصف شب تو بیمارستان کنارم بود. مهدی رو صندلی خوابش برده بود و منم به قطره هایی که از سرم میچکید نگاه میکردم. تو حال و هوای خودم بودم
که یه پرستار سفید پوش و مهربون اومد بالای سرم خیلی خوش برخورد بود وقتی دیدمش حس کردم خیلی برام آشناست.
اومد بالا سرم و با لبخندی ملیح پرسید
-حالت چطوره؟ خوبی؟
_ممنون خوبم، معلوم نیست کی مرخص میشم؟
-وقتی سرمت تموم شد و داروهاتو خوردی
هر از گاهی با لبخند نگام میکرد
و یه چیزی میگفت و من بیشتر کنجکاو میشدم که کجا دیدمش
-چرا به خودت نمیرسی، هم لاغری هم کم خون، روزه گرفتنت چیه باز
خندم گرفت گفتم
_اخه قراره دوستانست هر هفته پنجشنبه ها روزه می گیریم
پرستار جوان همین طور که داشت خودشو رو تختم جا به جا میکرد گفت
-از شما که طلبهای انتظار بیشتری میره، وقتی روزه برای بدنت ضرر داره نباید بگیری کار مستحبیت میشه حرام
با تعجب نگاش کردم و پرسیدم
-شما از کجا میدونید من طلبهم؟ از یقه لباسم؟ یا از ریشم؟
خندید و گفت
-ریش و که الان همه میذارن
-راست میگی حواسم نبود الان گذاشتن ریش مد شده، پس از کجا فهمیدین من طلبم ؟ نکنه دوستم بهتون گفته
نگاهی به مهدی که داشت خرناس میکشید انداخت و گفت
#رمان #کتابخوانی #کتاب_کتابخوانی #کتاب_خوانی #کتاب #داستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاه بینظیر آیت الله بهجت به نماز😌
نگاه ایشان از زاویه رشد فردی و اجتماعی نماز...
✅ 👨👩👦👦 @khanevadearame 💞
#روانشناسی_دینی
#خانواده_آرام
#سبک_زندگی_اسلامی
▫️ از نیک بختی مرد این است که تکیه گاه خانواده اش باشد❤️
🌸 سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیهالسلام و روز پدر بر شما عزیزان مبارک. 🌸
✅#وعده_صادق3
#بصیرت_افزایی
#تحلیل_سیاسی
🔮 @gamegahanbine 🪩
11.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیشنهاد دکتر عزیزی به مردی که همسرش بعد از ۴۲ سال هنوز به او شکاک است.
✔️حس رو #مثبت کن تا اعتماد جلب بشه.
#دکتر_سعید_عزیزی
#اعتماد_سازی
✅#وعده_صادق3
#بصیرت_افزایی
#تحلیل_سیاسی
🔮 @gamegahanbine 🪩
32.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت چهارم4⃣
مخصوص والدین💚
قسمت قبلی↪️
ادامه دارد...
#کامل
#نشردهید
#دکتر_سعید_عزیزی
✅ 👨👩👦👦 @khanevadearame 💞
#روانشناسی_دینی
#خانواده_آرام
#سبک_زندگی_اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ با این روش و تکنیک همسرت و بچه هات رو اصلاح کن
#دکتر_سعید_عزیزی
#تربیت_فرزند
#همسرداری
✅ 👨👩👦👦 @khanevadearame 💞
#روانشناسی_دینی
#خانواده_آرام
#سبک_زندگی_اسلامی
🔰 #پرسش_پاسخ؛
💠 چه برنامه ای داشته باشیم تا دختر نوجوان ما با مهارتهای زندگی آشنا بشود؟
💠 چگونه دخترمان را برای ورود به زندگی علاقهمند و با مدیریت بحرانهای زندگی توانمند و تربیت کنیم؟
✍️پاسخی کوتاه به این سوال:
1️⃣ اولین اصل این است که خودمان الگوی خوبی باشیم.
‼️ شاید باور نکنید ولی ریشه و دلیل زیر بارنرفتن خیلی از جوانان برای #ازدواج رابطه پدر و مادرهاست.
👇 بارها و بارها این جمله را در مشاوره از جوانان شنیدم:
⬅️ خب، ازدواج کنم که یک بدختی مثل مادرم بشوم! نمیخوام!
❓ چرا این طور میشود؟
🔸 چون پدر و مادر زندگی پرتنشی با هم دارند.
🔻 بنابراین؛
🔹 رفتارهای ما در محیط زندگی باید مدیریت شده باشد.
2️⃣ به جای اینکه نسبت به زندگی در بچه ها ترس ایجاد کنیم به آنها روش و راهکار یاد بدهیم.
🔻 مثال:
❎ خانه خیلی به هم ریخته است و می گویید چطور تمیز کنم، اصلا امکان ندارد!
👇 می توانید بگویید: در چهار مرحله تمیز میکنم:
🍃 یک ساعت برای اتاق خواب
🍂 یک ساعت برای سالن
🍃 یک ساعت برای آشپزخانه
🍂 یک ساعت برای سرویس ها
❇️ به جای این که ناراحتی بروز بدهیم، روش یاد بدهیم.
⚠️ غیر از این موارد، مهارتهای دیگری هم وجود دارد که فرزندان به راحتی میتوانند از ما در زندگی یاد بگیرند.
👨👩👦👦 @khanevadearame 💞
#روانشناسی_دینی
#خانواده_آرام
#سبک_زندگی_اسلامی
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🔸خدا دنبال کسی میگردد که بار امام را از زمین بردارد...
#شیخ_اسماعیل_رمضانی
#قطعه_تصویری
🌷#وعده_صادق3
#بصیرت_افزایی
#تحلیل_سیاسی
🔮 @gamegahanbine 🪩
خلاصه تقوا طرح زیبای زندگی .pdf
106K
خلاصه:
این دوره آموزشی بر اهمیت اعتماد به نفس و تقوا برای رسیدن به یک زندگی خوب تاکید داره. تقوا به عنوان ابزاری برای شناخت و محافظت از ارزشهای ذاتی انسان، مبارزه با نفس اماره، تقویت نفس ناطقه و دستیابی به قدرت روحی معرفی میشه. این دوره تقوا را نه فقط به عنوان یک مفهوم مذهبی بلکه به عنوان بهترین برنامه برای یک زندگی خوب در نظر میگیره.
#ارسالی_کاربران 🌹
سلام
درمورد هزینه کردن برای مساجد
به مسجد ما اتفاقا خیلی خوب کمکهای نقدی میشه و خیلی شیک و تمیزش میکنن هر روز ولی چه فایده که هیچ خروجی جز برقرای نماز جماعت اونم ظهر و شب فقط نداره
حتی میخاستن لوستر بخرن( برای مسجدی که هنوز حسینیه ش ساخته نشده و متاسفانه گاهی مراسمات هم گرفته میشه و خانم با عذرشرعی هم میاد)
ما گفتیم لوستر خودمون که سالم هم بود میدیم مسجد بجاش با پولی که میخاین لوستر بخرید خرج کار فرهنگی در مسجد کنید
و قبول نکردن
خلاصه که مسجد ما همون مساجد آباد آخرالزمان که در و دیواره فقط هست
👆🏼🔺 این نکته خیلی مهمه که اولویت هزینه کردن برای مسجد باید کارهای فرهنگی عمیق باشه نه صرفا ساخت و ساز های گران قیمت و هزینه های نابجا.
هزینه کنید و یه روحانی قوی دعوت کنید به مسجدتون. یک امام جماعت قوی میتونه یک شهر رو زنده کنه.