eitaa logo
خانواده مهربان
739 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 همه حالت‌های این خانوم به حالت روانی «حساسیت» برمی‌گرده. خاصیت حساسیت اینه که اگه حلش نکنی هی بیشتر میشه! باید منشأ حساسیت رو پیدا کرد؟ چی شده که به آقاش حساس شده؟ ببینه شاید به‌خاطر اینه دیروز که رفتن مهمونی سر حرف انحرافات پیش اومده حالا اینم به شوهرش حساس شده. احتمال داره به‌خاطر این باشه که بگه جامعه این‌طوره، هرجا و هرکسی رو نگاه می‎‌کنه و می‌بینه: بله! اول باید این منشأ حساسیتو از بین ببره! ممکنه بگی: جامعه رو که نمیشه از بین ببره؟ تو همچین حالتی خانوم باید اولاً این مسأله رو بفهمه که اثر کنترل چیه؟ کنترل باعث نمیشه طرفو حفظ کرد، بلکه از همونی که می‌ترسی سرت میاد! ثانیاً شوهر باید ایجاد امنیت روانی بکنه! فعلاً ذهن خانوم درگیر هست، شوهر باید با ایجاد امنیت روانشو آروم کنه. خب شوهره که تازه افتاده به پنهون کاری، میاد ایجاد امنیت کنه؟ ابداً! 🌸 راه‌حلش ساده هست. خانوم باید تشریح نگرانی کنه. یعنی به شوهرش نسبت نده؟ «آره! معلومه دیگه میری تو اداره با خانوم فلانی و فلانی گرم می‌گیری، دور تو گرفتن معلوم نیست چی میگین؟ بایدم حوصله منو نداشته باشی» بگه: «خودتم می دونی جامعه چطوره، نمی‌خوام بگم خدایی نکرده تو مشکل داری، چند روزیه حساس شدم، اون روز که زنگ زدم دیر جواب دادی با خودم این‌طور فکر کردم» یا «امروز که یه ذره حالت بد بود و تو خودت بودی، با خودم این‌طور فکر کردم، فقط می‌خواستم ذهنم درگیر نباشه بهت گفتم» یعنی نگرانی خودشو با منشأ نگرانی تشریح کنه، اونم طوری نباشه که «علیه» مرد با تندی بگه! اینجا جوابی که مردش میده می‌تونه ایجاد امنیت کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 ترجمه اشتباه 🌸 وقتی سرش داد می‌کشم تا چند ساعت عذاب وجدان می‌گیرم، اصلاً شب خوابم نمی‌بره! همسرم به‌خاطر شرائط کاری مجبوره تا دیروقت کار کنه و خیلی خسته میشه، دیگه نمی‌تونه واسه بچه‌مون وقت بذاره، در طول شبانه‌روز پنج دقیقه هم باهاش بازی نمی‌کنه! از صبح تا شب یا من باهاش بازی می‌کنم یا تلویزیون می‌بینه! خودم دست تنهام و کمکی ندارم، همه کارای بچه رو خودم انجام میدم، دیگه خسته شدم! پسرم دو سال و چند ماهشه! به‌شدت لجبازه! وقتی سر لج میفته با هیچی آروم نمیشه! خوراکی واسش میارم فائده نداره، واسش اسباب‌بازی گرفتیم می‌برمش با اسباب‌بازی‌هاش بازی کنه، بازم فائده‌ نداره و آروم نمیشه! اولش سعی کردم به لجبازی‌هاش توجه نکنم! گفتم شاید با بی‌توجهی آروم بشه ولی وقتی می‌بینه بهش بی محلی می‌کنم بدتر میشه! وقتی این‌طوری میشه سرش داد می‌زنم! ولی بازم آروم نمیشه! 🌸 تازگی یه رفتار جدیدی پیدا کرده، هروقت می‌خوام برم بیرون آروم نمیشه، تهدیدش می‌کنم: «اگه آروم نشی میرم و تنهات میزارم» بعد از اینکه تهدیدش کردم میام برم بیرون شروع می کنه گریه کردن. دوباره بهش میگم: اگه گریه کنی، دوباره میرم با این حرف ساکت میشه و هیچی نمیگه! خیلی ناراحتم میدونم که کارم بده ولی نمی دونم چیکار کنم؟ روش این مادر از چهار مرحله تشکیل شده؛ 1- سرگرم‌کردن 2- بی‌توجهی 3- داد زدن 4- تهدید به‌تنهایی از پسرش انتظار داره که «آروم باشه» و با این روش چهارمرحله‌ای می‌خواد به این هدف برسه؟ اما آیا این روش مادر رو به هدفش می‌رسونه؟ اصلاً چنین انتظاری و هدفی می‌تونه درست باشه؟ ولی بالاخره بچه ساکت میشه ولی به چه قیمتی؟ لجبازی، تشدید لجبازی، گریه و سرانجام سکوت! اما دقیقاً چه اتفاق تربیتی بین این مادر و فرزند در حال رخ دادن هست؟! اگه بخوایم ریشه‌یابی کنیم باید به این جمله مادر توجه کنیم: «خیلی تنهام، کمکی ندارم، همه کارای بچه رو خودم انجام میدم، خیلی خسته‌ام» ریشه این حرفا به کار زیاد پدر برمی‌گرده! وقتی پدر مقدار زیادی زمان واسه کارش صرف می‌کنه، باعث یه جور تعلیق و بی‌ثباتی روانی در همسرش میشه! (توضیح رابطه کار زیاد مرد و تعلیق روانی همسر در پست «وضع اقتصادی» توضیح داده شد) 🌸 این حالت بی‌ثباتی یه جورایی درگیری روانیه و باعث میشه مادر خسته بشه و دست به این روش چهارمرحله‌ای واسه تربیت فرزندش بزنه! بچه تو این سن حتی تو شرائط عادی اصرار می کنه تو کانون عاطفه والدین باشه! لجبازی این پسر نشون دهنده اینه که این نیاز بچه تأمین نشده! کاملاً واضحه چون روان زن به‌خاطر کار زیاد در حال تعلیق قرار گرفته و به قول خودش کمک حالی هم نیست، دیگه اصلاً حوصله نداره که توجهی به پسرش کنه! پدر هم که دیگه وقتشو نداره! این مادر با این شرائط روانی انتظار داره بچش «آروم باشه»! یعنی دقیقاً همون چیزی که نباید باشه! این انتظار «آروم بودن - ساکت بودن - یه جا بشینه و چیزی نگه و ...» یه انتظاریه که خیلی از پدر مادرا از بچه‌هاشون دارن! حالا مادر می‌خواد واسه اینکه این انتظارش برآورده بشه از رفتار «سرگرم‌کردن» استفاده کنه! اول با خوراکی اونو سرگرم می کنه! اصلاً بچه «فعالیتی» نداشته یا به‌خاطر شرائط «بی‌توجهی» میلی به غذا نداره! خود مادر انتظار داره ساکت و آروم باشه، بعد دوباره تو روش آروم سازی داره از خوراکی استفاده می کنه. درصورتی‌که بدن بچه وقتی خوراکی می‌خواد که یه فعالیتی باشه و شرائط «کانون عاطفه» تأمین شده باشه! 🌸 ادامه متن در پست بعدی 👇👇👇
🌸 اسباب‌بازی وسیله دوم سرگرم سازی بچه هست. ولی در این سن بچه قابلیت توضیح و تشریح یه بازی به مدت طولانی با اسباب‌بازی رو نداره، قطعاً نیازمند کمک والدینشه. به‌خاطر همین زود حوصلش سر میره و دوباره میاد سراغ والدینش! حالا مادر فکر می‌کنه این رفتار بچش (کم غذایی، بازی نکردن) یعنی لجبازی! این ترجمه اشتباه از این رفتار بچه هست! تا اینجا بچه واسه اینکه با اسباب‌بازی بازی کنه نیازمند توجه والدین بود! ممکن بود که خوراکی نخوره تا جلب‌توجه کنه! ولی همین موقعی که باید والدین از طریق ابزار توجه بچه خودشون را در کانون عاطفه قرار بِدن، این مادر دست به مرحله دوم از شیوه تربیتی خودش یعنی «بی‌توجهی و کم‌محلی» زده! خب با این بیان مشخصه که بچه بدتر میشه! تو این چند مرحله به هر صورتی که بود بچه با یه لجبازی تو غذا خوردن یا بازی نکردن باعث میشد که مادرش بیاد پیشش! ولی وقتی مادر داد می‌کشه یعنی یکی از پایه‌های اصلی تربیت به نام «مهر مادری» نیز مخدوش میشه! یعنی تا قبل از این حضور مادر بود و فقط توجهش نبود ولی الان رابطه مهر مادر و فرزندی با داد کشیدن چند لحظه‌ای مورد خدشه واقع میشه! «مادرم از حضور کنار من در رنجه و داره داد میزنه» این معنا برهم‌زننده «مهر مادریه» 🌸 وقتی بچه با بی‌توجهی از کانون عاطفه بیرون بره و با داد زدن از حضور مهر مادر محروم بشه، معلومه که حاضر نیست حتی واسه چند لحظه هم که شده بذاره که مادرش بره بیرون! چون اون دو حالت قبلی با «جدایی» تقویت میشه! اینجا مادر با یه ضربه مهلکی به نام تهدید همه حالت‌های قبلی رو تقویت می‌کنه! «اگه گریه کنی میرم و تنهات میزارم» بله در نهایت آروم میشه ولی به چه قیمتی؟ همه این حالت‌های روانی تو این مراحل واسه بچه اتفاق افتاده! «آروم بودن - سکون - یه جایی بشینه و هیچی نگه» و «فراق و جدایی» ضررهای جبران‌ناپذیری واسه بزرگسالی بچه داره! ممکنه گفته بشه پدر مادر باید با هم هماهنگ بشن و به بچشون «بی‌توجهی - کم‌محلی» کنن تا لجبازی از سرش بیفته! بله میفته ولی با ضررهای جبران‌ناپذیر! بهتر اینه که نیازهایی که گفته شد جبران بشه! یعنی بچه از منطقه حضور مادر بیرون نره! «فراق و جدایی» رو تبدیل به «ترس از فراق» نکنه! واسش که داستان میگه همیشه از حضور خودش بگه «آینده که بزرگ شدی، بچه‌داری میشی میای خونه ما، باهم میریم بیرون گردش و...» 🌸 همچنین از ابزار توجه استفاده کنه و بیشتر به بچش توجه کنه! اگه بازی می‌کنه، خود مادر بره با بچش بازی کنه! اگه اسباب بازیش ماشینه، ماشینو بگیره و یه شهر خیالی تصور کنه و واسه بچش توضیح بده که داره از اینجا میره، می‌خواد بره فروشگاه و ... خود بچه توانایی نداره که نحوه بازی‌کردن رو با اسباب‌بازی توضیح و تشریح کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 صداقت 🌸 صداقت تا کجا باید باشه؟ الان شناسنامم سفیده و اسمش پاک شده، چند سال پیش دوهفته باهاش عقد بودم! ولی توافقی بهم زدیم. نمی دونم الان که واسم خواستگار اومده بهش بگم یا نه؟ چون دوسش دارم و نمی‌خوام از دستش بدم، می‌ترسم بهش بگم و اونم از خواستش منصرف بشه! تو این‌جور موارد صداقت یه طرف قضیه هست! یه طرف دیگه قضیه نگهداری حریمه! درصورتی‌که از این عقد سند و مدرکی موجود نیست، نیاز نیست گفته بشه! 🌸 بله اینکه شناسنامه سفید باشه یا اسمش تو شناسنامه باشه یکی از سندها و مدارکه! اینجا سه تا سند و مدرک دیگه هم می‌تونه باشه که باید از اونا هم مطمئن بود؛ 1- از مراسم عقد عکسی یا فیلمی هست یا نه، دست‌نوشته‌ای از اون ماجرا هست یا نه؟ 2- آیا این عقد بین فامیل شهرت پیدا کرده؟ چند نفر از افراد فامیل اینو می‌دونن؟ 3- خود این شخص چقدر احتمال داره بیاد اون عقدرو افشاء کنه؟ همه اینا از نوع سند و مدرک هستش! اگه احتمال برملاشدن از ناحیه هر کدوم هست، حتماً باید گفته باشه! 🌸 خب دوسش داره؟ اگه از همین‌الان بگه، طرف با اختیار خودش انتخاب می‌کنه ولی اگه از ناحیه یکی از سندها و مدارک بفهمه حالت «اجبار در انتخاب» یا «فریب در انتخاب» کلی اذیتش می‌کنه و می‌تونه خودش یه خطر و ریسک واسه زندگی آینده باشه! اگه هیچ کدوم از این سندها و مدارک نبود، اگه احتمال افشاء از ناحیه این سندها و مدارک نیست، اصلاً نیازی به گفته شدن نیست! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 رابطه دوستی 🌸 دوستم میگه تا زمانی که اخلاقتو خوب نکنی نمیام! همدیگه رو خیلی دوست داریم! قراره باهم ازدواج کنیم ولی بعضی وقتا میگه: اخلاقت بده! البته بهش حق میدم چون وقتی تلفنی زنگ میزنه خیلی خشک باهاش حرف میزنم، دست خودم نیست نمی‌تونم احساساتمو این‌جوری بیان کنم! وقتی باهم حرف می‌زنیم به‌جای اینکه در مورد خودمون حرف بزنیم، هی بهش گیر میدم و از این و اون ازش می‌پرسم! اونم بابت این رفتار من ازم دلسرد شده و میگه تا زمانی که اخلاقتو درست نکنی نمیام! دنبال راه حلی می‌گردم که نظرشو به خودم جلب کنم و اونو به سمت خودم بکشم! 🌸 دختر گمان می کنه؛ تنها مانع عشق بی‌قیدوشرط همین اخلاق اونه! پس به دنبال راه حلی می‌گرده تا عشق مشروط خودش رو به عشق مطلق تبدیل کنه! اما واقعاً در پشت این خواسته چیه؟ اصلاً فرض کنیم پسر در پشت این حرفش به دنبال «بهره» خودش نیست! همه اتفاقات مشابه رو نادیده می‌گیریم، از حرف‌های کلیشه‌ای دست برمی‌داریم که پسر فقط می‌خواد بهره خودشو ببره، دنبال ازدواج نیست! اگه زندگی و ازدواج شکل بگیره، وضعیت روانی هر دو به این صورته که یه قیمتی «زحمتی» واسه عشقشون پرداخت کردن! 🌸 تو وضعیت عادی وقتی دختر معشوق میشه، انتظار داره اون پسری که عاشقشه؛ همه حرفای معشوق رو قبول کنه! ولی عاشق انتظارش اینه که من یه قیمتی واسه عشقم پرداخت کردم، الان که وارد زندگی شدیم تو باید جبران کنی! اما این مورد رو هر دو دارن، یه قیمتی واسه همدیگه پرداخت می‌کنن! دختر قیمتی که پرداخت کرده اینه که اخلاقشو درست کرده، همونطوری که پسر خواسته شده! پسر قیمتی پرداخت کرده، عاشق این دختر بوده و هر چی دختر خواسته انجام داده! وقتی وارد زندگی میشن دختر از دو جهت مدعیه! اولاً معشوقه انتظارش اینه که عاشق همه حرفای اونو گوش کنه ثانیاً قیمتی پرداخت کرده، اخلاقشو تغییر داده. خب مدعی میشه که هر کاری گفتی انجام دادم 🌸 پسر هم چون عاشقه مدعیه! حتی تو وضعیت عادی هم انتظار داره حرف، حرف خودش باشه. چون انتظار داره معشوق قیمت عشقشو پرداخت کنه! این‌طور نیست که تو چالش‌های زندگی حرف، حرف دختر باشه! الان که دیگه وضعیت دوچندان شده «تو همونی هستی که از اولشم همین‌طور بودی» «تو اخلاقت چنین‌وچنان بود» پس طبق قاعده تلاش واسه چنین وصلتی درست نیست! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 قسمت 🌸 بعضی وقتا با خودم فکر می‌کنم از کجا باید بدونم طرف قسمتم هست یا نه؟ اصلاً راه تشخیصش چیه؟ بله قبول دارم آدم باید تحقیق کنه و معیارهایی داشته باشه ولی بالاخره بعضی وقتا هر چی تلاش می‌کنی می‌بینی که نمیشه! حالا این سؤال واسم پیش اومده: اگه تا یه جایی پیش رفتم ولی نشد از کجا بدونم این قسمتم نبوده تا دست بکشم و یا قسمتم هست تا پا پس نکشم؟ حالا اگه رفتیم و شد، همه معیارها هم جور بود، از کجا باید بدونم این همون قسمت منه؟ 🌸 اتفاقاً قسمت یا «تقدیر» خدا اینه که آدم دنبال ارزیابی باشه! بعضی وقتا آدم واسه اینکه خیالش رو از بعضی چیزا راحت کنه و چشمشو رو بعضی از چیزا ببنده حرف از قسمت می‌زنه! قسمت و «تقدیر» به این شکل یه باور غلطه! بله یه مسکّن فوری هست، فعلاً خودمو گول می‌زنم که بالاخره دیگه این قسمتم بود! 🌸 این آقا هم دغدغه و نگرانی تو بعضی شرائط داره مثلاً از زیبایی طرف نگرانه حالا می‌خواد سر و تهش رو با «قسمت» حل کنه! «نمی دونم اگه وارد زندگی بشم، این همونیه که من می‌خوام» «زیباییش همونیه که من می‌خوام» «اگر وارد زندگی بشم، زندگی‌مون بهم نمی‌خوره» و ... 🌸 پس اول باید بدونیم تو چه زمینه‌ای دغدغه و نگرانی داریم که الان داریم سروتهش رو با قسمت حل می‌کنیم! بعد از شناسایی، ملاک‌های «ارزیابی و سنجش» رو تو همون زمینه فعال کنیم! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir