39.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💙 خواهر شوهر
🌸 میتوانید جهت خدمات مشاوره و تحلیل تست به صورت رایگان در سایت khanevadeh-man.ir قسمت مشاوره مراجعه کنید.
در صورت داشتن سوال میتوانید با شماره ۰۹۱۰۲۹۴۶۱۸۳ تماس حاصل فرمائید.
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
.
💜 از پدرت متنفرم
#دیالوگ_های_خطرناک
#برای_آقایان
🌸 گاهی اوقات ممکنه پیش بیاد که به همسرت بگی: خودت رو دوست دارم اما خیلی از نظرهای پدرت رو قبول ندارم .
در این حالت ممکنه پیش خودت فکر کنی که چقدر محترمانه با همسرت سخن گفتی و به صورتی منطقی این اختلاف نظر رو در فضایی بسیار مناسب باهاش مطرح کردی. اما غافل از اینکه گوشهای از دل همسرت رو با ابراز احساساتی منفی به یکی از ریشههای اصلی همسرت رنجوندی.
🌸 اما ماجرا از اونجا بیخ پیدا میکنه که وقتی دعوا بالا میگیره و حالتی تهاجمی به خودت می گیری، با صدایی بلند فریاد میزنی، من از پدرت متنفرم. اون همیشه با نظرات من مخالفه و من رو آدم حساب نمیکنه.
تازه متوجه میشی که اون فضای محترمانه، فضایی خیالی بوده که تو برای خودت درست کردی.
🌸 اما بذار یکم دقیقتر با مسأله روبرو بشیم، شما به عنوان یک مرد وآقای خونه، با چیزی که از ته دلت داری و به سرزبون آوردی و اقرار کردی که همسرت رو دوست داری، چطور میشه از پدری که متعلق به این همسر دوست داشتنیه، متنفر باشی؟!
🌸 به نظرم باید از شما بپرسم نمیتونی از پدر همسرت متنفر باشی چرا که با دوست داشتن تو نمیسازه؟
اصلاً قبول، شما همسرت رو به تنهایی دوست داری و از پدرش متنفری یا همون که خودت گفتی ، برخی از نظریات پدر همسرت رو قبول نداری.
خوب به نظر باید چه کاری کنی؟ آیا باید بگذاریم این تنفر موجب تلخی زندگیت بشه؟!
🌸 اما جنبه دیگه ماجرا رو غافل بودی و اون اینکه، اون پدر همسرت هست و تو این همسر رو دوست داری حداقل باید به خاطر همسرت، عصبانیتت یا ناراحتیت رو سر پدر همسرت یا هرچیز دیگه که به او ربط داره خالی نکنی.
اگه بازم نمیتونی دلت رو راضی کنی که به خاطر همسرت این کارو کنی، باید بدونی که این زندگیای که الآن با این همسر دوست داشتنی داری، با ابراز این احساس منفی نسبت به پدر، ممکنه به مخاطره بیفته یا برای مدتی که ارزشش رو نداره به حالت عصبانیت و ازبین رفتن آرامش زندگی خودت بگذره. وحتی نتونی برای مدتی لبخند همسرت رو ببینی.
🌸 اگه میخوای مزه تلخش رو احساس کنی، بعد از اینکه آروم شدی و سر همسرت داد زدی و تمام اوضاع واحوال آروم شد به حرفام فکر کن و ببین که اگه این همسر دوشت داشتنیت کنارت نباشه، چقدر تنهایی؟!
🌸 خوب حالا که رفتی با خودت تنها نشستی فکر کردی و پیامد کارت رو متوجه شدی، ممکنه از خودت بپرسی خوب چی کار کنم هم پدرش رو دوست ندارم هم نمیخواهم آرامش زندگیم با همسری که دوستش دارم از بین بره؟
1- اول از همه این فکر رو از خودت دور کن که اگه در رابطهای دیگه بودم، شاید راحتتر بود و پدر همسرم و همسرم را با هم دوست داشتم، چون ممکنه با همون میزانی که تفاوت نظر بین خودت وپدر همسر فعلیت میبینی، با اون پدر همسرخیالی هم داشته باشی.
2- هیچ وقت انتظار نداشته باش که همسرت به یکباره پدرش رو رها کنه وبه کلی خودش رو برای تو صرف کنه، اون با این پدر بزرگ شده و تو فقط چند سال با این همسر هستی پس اون نمیتونه اصل خودشو رها کنه.
3- اگه انتظار داری رابطهات با همسری که دوستش داری، دچار تنش نشه، باید تنش رو از رابطهات با پدر همسرت حذف یا کم کنی.
4- فرض کنید، خانم شما حرف شما رو قبول کرد، آیا فکر نمیکنی که این خانم که پشتیبانی نداره و تنها پشتیبانش شما هستی، چقدر ممکنه تو این قضیه آسیب ببینه.
🌸 حرف آخر: هیچ وقت تمام دنیا و آدم هاش اونطوری که ما میخوایم نیستن وماییم که دنیای خودمون و آدمهای دوست داشتنیش رو با افکارمون می سازیم.
📝 نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
http://khanevadeh-man.ir
.
💙 غذای خونگی یا غذای بیرونبر
#استاد-همسرداری-شوید
#برای-آقایان
🌸 بعد از ظهر یک عصر بهاری اومدم خونه و با شوق وذوق به همسرم گفتم امشب بریم بیرون باهم غذا بخوریم، آنقدر هوس کردم یک آبگوشت خوشمزه با چربی که برق میندازه بخورم.! فقط دوست دارم با هم بریم که دارم میمیرم.
🌸 همسرم هیچ حرفی نزد، گوشههای ابروهاش رو انداخت بالا، با چشمهایی که به سمت زمین داره نگاه میکنه ، به من گفت: به نظرم غذای بیرون به درد نمیخوره، همینجا خودم برات یک چیزی درست میکنم باهم بخوریم بهتر از صدتا رستوران و هتل و بیرون بر.
🌸 از ته دلم خیلی از همسرم ناراحت شدم بهش گفتم تو همیشه تو ذوق من میزنی اصلا لیاقت محبت کردن هم نداری، منو باش با کی میخوام برم بیرون، حالا بعد یه عمری یه چیزی هوس کردیما!
🌸 شاید برای بعضی آقایون این صحنه پیش اومده باشه و همیشه از درون خود خوری میکنن. اما بهتره بدونی که تفاوت دید هرطرف در ابراز محبت و ایجاد یک لحظه خوشبختی باعث این شده.
🌸 آقا با خودش فکر میکنه بریم بیرون و به خاطر همسر و شادی خانواده چند لحظه دور هم باشیم تا هم به خانواده خوش بگذره هم به خودم. در واقع میخواد به حساب خودش چند لحظهی شاد رو برای خانواده درست کنه.
🌸 اما غافل از اینکه همسرش این پیام آقاش را طور دیگه تفسیر میکنه که اگه آبگوشت بیرون خیلی خوشمزه هست پس آبگوشت من چی؟
🌸 خوب ممکنه شما بگی حالا اگه آبگوشت بیرون خوشمزه است دلیل نمیشه که آبگوشت شما خوشمزه نباشه. اما باید بدونی که خانومت علاوه برآن چیزی که شما فکر میکنین، دریافت پیام محبت میکنه. یعنی میزان بیان اینکه چقدر غذات خوشمزه است، برای خانم احساس رضایت میاره. حالا که شما داری اینطور از بیرون تعریف میکنی، او احساس ضعف میکنه و فکر میکنه از میزان محبت شما کم شده.
🌸 به همین دلیل برای اینکه محبت شما رو جلب بکنه و هچنین محبت را به سمت خودش بکشونه پیشنهاد میده ، بذار تو خونه بمونیم خودم برات یه چیزی درست میکنم .
🌸 هیچ وقت این مثال رو فراموش نمیکنم، یه عرب و یه ترک و یه فارس دور هم جمع شدند، قرار شد، غذایی برای ظهر بگیرن. گفتند چی بخوریم، عرب گفت: نون و «عنب» بخوریم، ترک گفت: نه، نون و «اوزوم» بخوریم و فارس گفت: نه، نون و « انگور» بخوریم. بعد با هم کلی دعوا کردند که همون چیزی که من میگم بخوریم. سر چیزی دعوا کردند که همشون میگفتند یعنی نون و انگور بخوریم. ولی زبون همدیگه رو نمیفهمیدند.
🌸 زن و شوهر هم هردو تاشون میخوان به طرف مقابلشون و خانواده خودشون یه جورایی محبت کنن ولی هرکدوم با زبون خودشون ولی چون زبون همدیگر رو نمیفهمند ، باهم دعوا می کنن .
آقایون و خانوم های محترم لطفا حرف همدیگر را به زبون خودتون ترجمه نکنید.
📝 نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💜 تو هیچ وقت منو قبول نداشتی
#استاد-همسرداری-شوید
#برای-همسران
🌸 اومدم با شوق وذوق چند کیسه پر از میوه که همشون از چند نوع میوه بود رو گذاشتم روی سینک ظرفشویی صدا زدم خانوم، بیا میوه آوردم بذار تو یخچال.
🌸 خودم را مشغول به یک کاری کردم اما حواسم به خانومم بود که داره چی کار میکنه. سرشو برده بود تو کیسهها و داشت یکی یکی میوههای تو کیسهها رو نگاه میکرد و با اخم میوهها رو سرجاش میگذاشت .
🌸 اما من توجهی نکردم. یه دفعه، خانومم گفت همیشه ول خرجی میکنی هرچی بهت میگم گوش نمیکنی، این میوهها چیه خریدی همش ریزن. تازه رنگاشون که پریده.
🌸 سرم انداختم بالا با یک عصبانیتی به خانومم گفتم: یه بار شده از من ایرادی نگیری!؟ چیزی آوردم تو خونه بگی درسته، دستت درد نکنه!؟ هربار من یه چیزی آوردم تو خونه تو ایراد گرفتی و گفتی خرابه وهیچوقت منو قبول نداشتی.
همینطور دعوا بالا گرفت.
🌸 هم آقایون هم خانوما باید بدونن که گاهی اوقات لحن کلام ممکنه مهمتر از کلمات باشه و شاید حتی از یک دعوا جلوگیری کنه.
تو این لحظهای که خانوم داره ایراد می گیره، مرد باید تنها به فکر این باشه که حفظ رابطه کنه نه اینکه تو فکر جواب دادن باشه و اینکه حق با منه.
🌸 به نظر میرسه، مرد میتونه با یک تکنیک دو مرحلهای خودش رو از این دعوا و سروصدا وناراحتی نجات بده.
اول تأیید کنه بعد انتقاد کنه.
مثلا: ببخشید تو راست میگی خوب نیستن ولی برای اومدن به خونه عجله داشتم و خیلی خسته بودم از سرکار اومده بودم دیگه نتونستم برم جای خوب بخرم. یا مثلا آره راست میگیا این بار اونقدر خسته بودم که متوجه نشدم که چقدر زیاد شد برای ما زیاد بود.
🌸 البته خانوما باید یه گوشه دیگهی ماجرا رو دقت کنن که این میتونه از دو جهت رفتار مادرانه برای شوهر باشه یکی اینکه همسرت داره اشتباه میکنه و شما با بیان اینکه این میوهها خراب هستند داری اشتباهشو تصحیح میکنی و راهنماییش میکنی و دوم اینکه داری به او غرغر میکنی و ازش شکایت میکنی.
🌸 ممکنه خانومی سؤال براش پیش بیاد که حالا رفتار مادرانه چه عیبی داره؟
فقط همینو بگیم که اونو به عنوان پشتیبان از دست دادید و توانایی و قدرت مردونه رو ازش سلب کردید .
📝 نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
.
💙 شفاف سازی
#استاد-همسرداری-شوید
#برای-همسران
🌸 تقریبا ساعت سهونیم بعد از ظهر بود از سرکار خسته و کوفته اومدم خونه، فقط دوست داشتم یه چیزی بخورم و برم گوشه اتاق روبروی تلویزیون، سرمو رو بالش بذارم و بخوابم. اصلا دوست نداشتم کسی مزاحمم بشه چون امروز خیلی خسته شده بودم و کارها تو اداره خیلی زیاد بود.
🌸 رسیدم خونه بچهها اومدند گفتند بابا سلام، یه سلامی با لبخندی ریز با بچهها کردم ورفتم پای سفره نشستم. به آرومی و با صدایی خسته که دوست داشتم خانمم هم بفهمه که من خیلی خسته هستم، گفتم: خانوم سلام.
🌸 بچهها اومده بودند پای سفره نشسته بودند و خانومم همینطور که داشت برام غذا رو میکشید، با گوشهی چشم یواشکی بهم نگاه میکرد، من حواسم بود ولی آن قدر خسته بودم که فعلا حوصله هیچی رو نداشتم. یکدفعه یکی از بچهها با برادرش سر اینکه اینجا بشینن یا اونجا بشینن باهم دعواشون شد. خانوم با تندی نگاهی به بچهها کرد و سر اونا داد کشید. به اونا میگفت از صبح تا شب همینطور باهم دعوا میکنید، خستم کردید. آخه شما یه چیزی بهشون بگو. هم غذا آماده کن هم به دعوای بچهها برس همه کار به عهده منه.
🌸 من ازته دلم خیلی عصبی شدم، باخودم گفتم انگار این زن حال ما رو نمیفهمه که چقدر خستهایم. هرچی هم بهش میفهمونی که خستهای، حالیش نمیشه. از سرعصبانیت به خانومم گفتم: تو خونه به آرامش بیشتری نیاز دارم، از موقعی که یادم میاد ، هروقت اومدم تو خونه، شما یه ماجرا و یه سروصدایی درست کردی نگذاشتی تو خونه خودمونم آروم باشیم.
خانومم فورا جواب داد، صبح تا شب که بیرون هستی، وقتی هم میای میخوای ما ساکت باشیم و هیچی نگیم.
🌸 لجم گرفته بود میخواستم ناراحتیم نشون زنم بدم، گفتم غذات هم نمیخوام، رفتم یه گوشه دراز کشیدم. چشمامو روهم گذاشته بودم اما حواسم بود که خانمم داره چی کار میکنه. هی همینطور که داشت سفره رو جمع میکرد طوری که من بفهمم بلند بلند با خودش حرف میزد و میگفت چقدر ما تو این خونه اذیت شدیم، اصلا حواسش نیست که ما هم آدمیم، نیاز به محبت داریم. ناسلامتی میگن باید به زناتون محبت کنین. آخه هیچ کی تو این دنیا نیست به ما محبت کنه.
🌸 دیگه جوش آورده بودم، بلند شدم فریاد زدم، چقدر دیگه به تو محبت کنم، تمام زندگیمو پای تو ریختم، از صبح تا شب مثل ... بدو برای کی؟ برای کسی که نمیفهمه حالا هم که میای خونه این طوری اعصاب آدمو خورد میکنی.
🌸 آقایون وخانوما ممکنه چنین دعوایی برای هرکسی پیش بیاد، چه اونایی که سنی ازشون گذشته چه اونایی که تازه ازدواج کردن. اما باید دقت کنیم اگه درخواستی از همدیگه داریم به صورت روشن و واضح بیان کنیم. اینکه همش حرفامون رو تو لفافه به هم بگیم، مبهم خواسته هامون را بیان کنیم، هم طرف مقابل نمیفهمه وهم آرامشمون از دست میره.
🌸 حالا میخوایم یک تکنیک بسیار ساده وآسون بهتون معرفی کنیم که هممون هم به موقع ازش استفاده میکنیم ولی تو خونه حالا یا از سرخجالت یا به هردلیلی ازش استفاده نکردیم، اون تکنیک، روشن سازی وشفاف سازی هست.
🌸 ممکنه یه آقایی تو صف نونوایی وقتی که منتظره وتو صف هست، به کناریش وقتی که دارن از سیاست حرف میزنن، با یک پز عالی بگه باید همه چه شفاف سازی بشه، همه چه تو این مملکت مبهمه، معلوم نیست چی کار میکنن چی کار نمیکنن. همه چی رو خوردن و بُردن. اما وقتی میاد تو خونه خودش شفاف سازی نمیکنه، یا خانمش شفاف سازی نمیکنه. وقتی یک چیزی میخواد، تو هزارتا لفافه میپیچونه میگه .
🌸 مثلا اگه خانوم به جای اینکه بگه بیشتر به من توجه کن، بیشتردوستم داشته باشم، بیشتر به من محبت کن دقیقا منظور خودشو روشن کنه و بگه: روزی یکبار دوبار بگو دوست دارم. بعد از اینکه غذا خوردیم بشین نیم ساعتی باهم صحبت کنیم.
به نظرم اگه یه خانوم اینطور به آقاش بگه یا همینطور آقا منظورش را واضحتر بگه، خیلی اوضاع بهتر پیش بره.
به عنوان حرف آخر بهتون بگم، شفاف سازی می تونه خیلی تو این موارد راهگشا باشه.
📝 نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 بد سلیقه
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_خانمها
🌸 همین کار ساده هم نمیتونی انجام بدی ......
داشتم خونه رو مرتب میکردم، وسط روز بود کمکم داشت هوا گرم میشد. هم هوا گرم بود هم از دست بچهها که خونه رو خیلی به هم ریخته بودند خیلی خسته شده بودم.
🌸 یکدفعه گوشیم زنگ خورد. جاروبرقی رو خاموش کردم رفتم تو اتاق بغلی گوشی رو بردارم دیدم که آقامونه. پیش خودم فکر کردم چرا این وقت روز زنگ زده؟ گوشی رو که برداشتم حال واحوالی کردیم. گفت مامان و بابا امروز از شهرستان راه افتادند، فکر کنم امروز بعد از ظهر میرسن. میخواستم یه چیزی براشون آماده کنی،
بعد از ظهر خانواده شوهرم رسیدن. با هزارتا شوق خونه رو مرتب کرده بودم اما متأسفانه دو قلوها خیلی شلوغ کرده بودن، خونه خیلی بهم ریخته شده بود. ناراحت بودم ولی چیکارش میکردم فائدهای نداشت رسیده بودن.
🌸 سفره رو پهن کردم دور هم که نشسته بودیم میدیدم چقدر پدرشوهرم خسته است. مادرشوهرم هم خسته بود ولی داشت این ور و انور نگاه میکرد، ریزههای بیسکوئیتی که بچهها خورده بودن اون طرف اتاق بود، اسباب بازیها هرکدومش یه سمت اتاق بود. یه تیکه آشغال هم که نزدیک در ریخته بود. همش با خودم فکر میکردم که الان پیش خودش میگه چه زن بد سلیقهای ، همین کار ساده هم ازش برنمیاد. آخه همه میدونن که من بچه دارم وهیچوقت خونه از دست این بچهها تمییز نمیمونه. هی تمییز میکنم هی اینا کثیف میکنن. همش باید دستت دنبال مرتب کردن و تمییز کردن باشه.
🌸 تو همین افکار بودم که متوجه شدم شام تموم شده و مادرشوهرم پاشده داره خونه رو مرتب میکنه. آخه این چرا هروقت میاد اینجا میخواد به من بفهمونه که تو عرضه تمیز کردن اتاق وخونه هم نداری. یعنی پیش خودش نمیتونه بفهمه که من چقدر گرفتارم. هی تمیز میکنم بچهها ریخت و پاش میکنن.
🌸 هربار خونواده شوهرم میان، مادرشوهرم همین کارو میکرد و من احساس تنفر شدیدی نسبت بهش پیدا میکردم. خوب چرا نباید اینو متوجه بشه؟ هی همش می خواد به من بفهمونه که تو سلیقه تمییز کردن خونه هم نداری.
🌸 باور کنید خیلی اوقات اینطور که شما فکر میکنید نیست. بگذار یکم دقیقتر باشیم، اگر شما به عنوان یک کدبانوی خونه با این صحنه فوق مواجه شدید آیا مطمئنید که مادرِ شوهرِ شما می خواهد چنین پیامی را به شما برساند که عرضه همینو هم نداری؟
🌸 شاید تو هم احساس تنفرت از چیز دیگر ناشی میشود و آن اینکه میخواهی خودت را کدبانوی خونه پسر همون کسی نشون بدی که الان داره ازش بدت میاد.
پس بگذار واضحتر بگم شاید میخوای خودتو جلو مادر شوهرت کدبانو نشون بدی حالا که فکر میکنی نشده، از دست خودت ناراحتی؟
🌸 من به شما اطمینان خاطر میدم که هیچ اتفاقی نیفتاده. چون فرصت برای جبران هم هست. اما شما از منظر دیگر به این قضیه نگاه کن. مادرشوهرت داره همدردی باتو میکنه . شاید همونی که تو میگی باشه اونم میدونه که تو با این دو بچه شیطون چی میکِشی حالا میخواد کمکت کنه.
برو بابا تو هم دلت خوشه از این حرفا میزنی. اصلا زن نیستی که بفهمی احساس ما چیه.
🌸 اما من یک تکنیک دو مرحلهای رو به شما میگم.
اصل رهایی سپس سیاست زنانه
کاملا به درون خود برو و خودت رو از درون از همهی این افکار رها کن و پر از انرژی مثبت کن. اکنون میتونی از مرحله دو سیاست زنانه و بازی با کلمات استفاده کنی. چرا از نعمتی که خدا بهت داده یعنی خوب حرف زدن استفاده نمیکنی. نیمی از سیاست میتونه شیوه حرف زدن باشه. چی گفتن و چطور گفتن. دقیقا وقتی که درونت از همه این افکار رها شد تازه ابتدای میدان داری تو و جلب توجه دیگرانه. اما چطوری؟ تنها با حرکتی ساده به نام زبان چرخاندن در دهان و کلمات شیرین گفتن. برو جلو با صدایی پر انرژی بگو: شما زحمت نکش، شما خستهای بفرمایید بنشینید، انجامش میدم.
🌸 جالبه بدونید این صحنهای که براتون گفتم واقعیه. همین خانم بعد از این ماجرا متوجه شد مادر شوهرش اون قصدی که ایشون فکرشو میکرده نداشته بلکه همون که من به شما گفتم در نظر ایشون بوده یعنی میدونسته ایشون خسته است و بچههاش خیلی شلوغ میکنن، فقط خواسته کمکی کرده باشه.
📝 نویسنده: حجتالاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir