5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
✘ همسرم توقع داره من یکسره درخدمت پدر و مادرش باشم!
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
بعضی شوخیها در خانواده ممنوعند⛔️
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_شجاعی
برای اینکه بتونی اخلاق بدت رو ترک کنی؛
اول باید به نفرت برسی!
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
فقط در زبان شیرین فارسیه که میشه 19تا فعل رو کنار هم گفت:
داشتم
میرفتم
دیدم
گرفته
نشسته
گفتم
بذار
بپرسم
ببینم
میاد
نمیاد
دیدم
میگه
نمیخوام
بیام
بذار
برم
بگیرم
بخوابم
نه فاعلی نه مفعولی نه قیدی نه صفتی!
یکی بخواد اینو به انگلیسی ترجمه کنه رباط صلیبی مغزش پاره میشه!😂😂😂
لبتون خند ون😂😂
دلتون شاد😁
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبیه_مادر
حضرت زهرا(س)، عطوفه بودند،
عطوفه یعنی با عاطفه و بامحبت؛
تلاش میکنم
با احساسات زنانه و دخترانه خود
محیط خانواده رو گرمتر کنم؛ گاهی
حتی یک حرف مهربانانه
دوستی را
در خانه بیشتر میکنه . . . 🌸🍃
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
.
✍آیت الله مجتـهدی تهرانی(ره):
اگر فامیـلی دارید که وضع مالی خوبی نـدارد،شما هروقت به دیدارش می رویـد یه گونی برنج و دو ڪیلو روغن و ...برایش ببـرید
اینها صله رحِم است،نه ایـنکه بروی تو خونـش بنشینی و میـوه را هم بخوری،اونـو تو قرض بنـدازی! بعد بگی الحمدلله صله رحم بجا آوردم.
این #صـله_رحم ثواب نـدارد،کباب دارد!
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
دکتر آیشان، پزشک و جراح مشهور پاکستانی، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت او بخاطر دستاوردهای پزشکیاش برگزار میشد؛
با عجله به فرودگاه رفت.
بعد از پرواز، ناگهان اعلان کردند؛
که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه،
که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده،
مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما،
دکتر بلافاصله به دفتر فرودگاه رفت؛
و خودش را معرفی کرد؛
و گفت:
هر ساعت، برای من برابر با جان چند بیمار است؛
و شما میخواهید من 16 ساعت، در این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟
یکی از کارکنان گفت:
جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید؛
میتوانید یک ماشین دربست بگیرید؛
تا مقصد شما، سه ساعت بیشتر نمانده است...
دکتر آیشان، با کمی درنگ پذیرفت؛
و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد؛
که ناگهان در وسط راه، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد؛
بطوریکه ادامه راه مقدور نبود ...
ساعتی گذشت تا اینکه احساس کرد راه را گم کرده است ...
خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد ...
که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ...
کنار آن کلبه توقف کرد و در را زد؛
صدای پیرزنی را شنید:
بفرما داخل، هر که هستی در بازه ...
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود؛ خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند.
پیرزن گفت:
کدام تلفن فرزندم؟
اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ...
ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ...
دکتر از پیرزن تشکر کرد؛
و مشغول خوردن شد؛
در حالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود ...
که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود؛
که هر از گاهی بین نمازهایش، او را تکان می داد.
پیرزن مدتی به نماز و دعا مشغول بود.
بعد از اتمام نماز و دعا، دکتر رو به او کرد و گفت:
مادر جان، من شرمنده این لطف و محبت شما شدم؛
امیدوارم که دعاهایتان مستجاب شود.
پیرزن گفت:
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است.
من همه دعاهایم قبول شده، بجز یک دعا ...
دکتر آیشان می پرسد:
چه دعایی؟
پیرزن می گوید:
این طفل معصومی که جلو چشم شماست؛
نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر،
به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا، ازعلاج آن عاجز هستند ...
به من گفتهاند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر آیشان هست؛
که او قادر به علاجش هست، ...
ولی هم او خیلی از ما دور هست؛
و دسترسی به او مشکل هست؛
و هم میگویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است؛
و من از پس آن برنمیآیم ...
می ترسم این طفل بیچاره و مسکین، خوار و گرفتار شود ...
پس از خدا خواستهام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد؛
و کارم را آسان کند!
دکتر آیشان در حالیکه گریه می کرد؛
گفت:
به والله که دعای تو،
هواپیماها را از کار انداخت؛
و باعث زدن صاعقه ها شد؛
و آسمان را به باریدن وا داشت ...
تا اینکه منِ دکتر را بسوی تو بکشاند.
من هرگز باور نداشتم؛
که الله عزوجل با یک دعا،
این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند؛
و بسوی آنها روانه می کند.
وقتی که دستها، از همه اسبابها کوتاه میشود؛
و امید، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد؛
فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا میماند؛
و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید؛
باز میشود.
هر جایی که امید ادامه دارد؛
تمام کائنات در راستای خواسته او تلاش میکنند.
گابریل گارسیا مارکز:
باور نمیكنم خدا به كسی بگويد:
" نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم....
همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو...
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!
صبر، اوج احترام به حکمت خداست.
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
مرغ خامه ای
مناسب برای ساندویچ
مواد لازم
سینه کامل مرغ ۱ عدد خرد شده به صورت درشت
پیاز متوسط رنده شده ۱ عدد
سیر ۲ حبه رنده شده
کره ۵۰ گرم
نمک و فلفل و زردچوبه به مقدار دلخواه
خامه ۱۰۰ گرم
آب لیمو ترش ۱ ق س
جعفری خرد شده ۲ ق س
ابتدا پیاز را با کره تفت میدهیم .سپس مرغ و سیر را افزوده و با حرارت بالا مرتب هم میزنیم تا هم تفت بخوره هم بپزه .ادویه ها را هم افزوده و تفت کوچیکی میدیم .خامه را هم افزوده باز هم تند تند هم میزنیم .در آخر آب لیمو و جعفری رو افزوده ،مخلوط کرده و خاموش میکنیم
خیلی لذیذ و خوش طعمه ،سریع هم آماده میشه
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
یادآوری
دوش حمام رو نگاه کن. آب از بالا سرت میاد ولی ...
اینکه اصلا آب بازشه یا نه، کم باشه یا زیاد، سرد باشه یا گرم، به تو مربوط میشه که کدوم شیرو بچرخونی! کم بچرخونی یا زیاد، اصلا بچرخونی یا نه! همه به خودت ربط داره.
مثالو زدم که بگم ماجرای "رزق و روزی" یک چنین ماجراییه. رزق ما تو آسمونه، اون بالا. به همین خاطر قرآن میگه: "فی السماء رزقکم"
ولی اینکه فرو بباره یا نه و یا کم بباره یا زیاد به سعی و تلاش ما بستگی داره. " لیس للانسان الا ما سعی"
فرمود اگر کسی رزقش کمه، انفاق کنه. میگیم دست خودم خالیه، اما خدا میگه از همونی که داری ببخش تا برات زیادش کنم.
چه حساب کتاب قشنگی داره خدا. همه چیش بوی محبت میده. میگه غمگینی؟ دلی رو شاد کن. خسته ای؟ دست افتاده ای رو بگیر. نگاه نکن کم داری، ببخش، من برات زیادش میکنم. درستش میکنم. باور کنیم خدا رو.
دیدید وقتی حال کسی را خوب میکنیم، دل کسی رو شاد میکنیم، تا چند وقت خودمون شارژیم؟ کل قصه ی زندگی همینه. همش بده بستون محبته.
اگه تو این داد و ستد شرکت نکنی و بلدش نباشی، پس «زندگی» نمیکنی.
اگه از دستمون برمیاد دلی رو شاد کنیم تا دلمون شاد باشه
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
مهر طلب نباشیم وفرزاندانمون رو هم مهرطلب بار نیاریم!!!
اگه فرزندمون رو تو محیطی بزرگ کنیم که "مهر" نباشه،اونا خشمگین بار میان، عصبانی و طلبکار...و البته ناراحت! این نکته درمورد خودمون هم صدق میکنه. اگه توی دوران کودکی محبت ندیده باشیم، تبدیل میشیم به "یک انسان مهر طلب" چون که محبت ندیدم. وقتی خودم را دوست ندارم، کسی را هم نمیتونم دوست داشته باشم.
اما چون دنبال محبتم، راه میفتم میام تو مهمونی، دنبال شما هی لی لی به لالای شما میذارم و از شما تعریف میکنم، از خونه تون، آشپزیتون، لباستون.. احوال مادرتون رو می پرسم... چرا؟!!
تا دو تا پیام بهتون بدم:
🔻منو خوب بدونین، هر چند به نظر خودم خوب نیستم.
🔻منو دوس داشته باشین، هر چند خودم خودمو دوس ندارم.
حالا...
من همش کار میکنم، رنج میکشم، حرص میخورم از دستتون، اجازه میدم به حریم خصوصی من وارد بشید، برام تصمیم بگیرید، ظرفاتونو میشورم، قربون صدقه تونم میرم... (منظور هر کمکی نیست. منظورمو خوب میفهمید)
چرااااا؟؟؟!!
چون از بزرگ شدن تو خونه ای خالی از محبت و مهر، چنان آسیبی دیدم که الان نیاز دارم به همه نشون بدم که من خوبم! من دوست داشتنی ام. لطفا منو خوب بدونین! منو دوست داشته باشید... شایدم تا آخر عمر تو این حسرت بمونم!
فرزندان ما اینجوری مهر طلب میشن...
مثل خیلی از خود ما
نذاریم این اتفاق بیافته. حق هیچ کس نیس که مهر طب باشه. دنیا گلستانی است که خار هم دارد نه خارستانی که شاید گل هم داشته باشد.
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
🍃🌺🌺🍃
🌹 ﺯﻥﯾﻌﻨﯽ:ﺑﺎﻏﻬﺎﯼ آرزو
❤️ ﺯﻥﯾﻌﻨﯽ:ﻧﻌﻤﺘﯽﺩﺭﭘﯿﺶﺭﻭ
🌹 ﺯﻥ یعنی:ﺑﻨﺪﻩ ﯼﺧﻮﺏﺧﺪﺍ
❤️ ﺯﻥﯾﻌﻨﯽ:ﻧﯿﻤﯽﺍﺯﻣﺮﺩﺍﻥﺟﺪﺍ
🌹 ﺯﻥﯾﻌﻨﯽ:ﻫﻤﺴﺮﯼﺧﻮﺏﻭﺷﻔﯿﻖ
❤️ ﺯﻥﯾﻌﻨﯽ:ﺑﻬﺘﺮﯾﻦﯾﺎﺭ ﻭﺭﻓﯿﻖ
🌹 ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ:مرهم هرخستگی
روز زن و مادر پیشاپیش مبارکــــــــَ باد
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi