eitaa logo
🌷خانه ی سبزآبی🌷
2.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1 فایل
آیدی فقط جهت سفارش تبلیغات/ تبادل نداریم/ مزاحم مسدود خواهد شد @Raha_1975
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذارید آن چه انجام می‌دهید، پنهان بماند وتنها نتیجه را به دیگران بگویید زیرا هر نظر ،هر فکر وهر سخنی روی ما ورویدادها تاثیر می گذارد... 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
✍امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند : هر مسلمان سه دوست دارد : 1⃣ یکی از این دوست ها می گوید من در زندگی و پس از مرگ با تو هستم و آن، عمل او است. 2⃣ یک دوست می گوید من تا کنار قبرت با تو هستم و سپس تو را تنها می گذارم و آن فرزند او است. 3⃣ دوست دیگر می گوید من تا زمان مرگ با تو هستم و آن، ثروت او است که هرگاه بمیرد ثروتش به وارثان می رسد. 📚 خصال شیخ صدوق ، ج1 ، 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه میز غذاخوری نخر✨ جالب و کاربردی برا خونه های نقلی🏡🥰 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
• به جاى آنكه بگردى و ببينى چه چيز افسرده ات مى كند، بدنبال موهبتهاى زندگى‌ات، جهت شكرگزارى باش... خدايا شكرت كه يك روز ديگر فرصت زندگى و لبخند دارم✨ 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
📜 یک حکایت بخونیم روزی مردی به خانه‌ی بهلول رفت و از او خواست که طنابش را برای مدتی به او قرض دهد. بهلول کمی فکر کرد و گفت : "حیف که روی آن ارزن پهن کرده ام و گرنه حتما آن را به تو می دادم!" مرد با تعجب گفت : "مگر می شود روی طناب ارزن پهن کرد؟!" بهلول گفت: "برای آن که طناب را ندهم این بهانه کافی است!" 🌿🌹🌿 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ آیا جهان ازلی و ابدی است یا نه ! آغاز و ابتدایی داشته ؟ 🔥 نظر یک دانشمند غربی درباره امکان وجود خدا 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
چرا امام حسن صلح کرد؟! 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
15.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست حلوا مخصوص شهر رامسر بریم سراغ موادش که سه قلم هست😋 آرد شیرینی پزی نیم کیلو پودر شکر یا قند فرقی نداره ۱۵۰ گرم کره یا روغن جامد ۲۵۰ گرم شما با همین سه قلم مواد هم می تونید این شیرینی درست کنید که البته تو رامسر باهمین مواد درست میشه اما می تونید👇 با زعفران،هل،دارچین،حتی زنجبیل می تونید بهش طعمهای مختلفی بدین ،همشون عااالی میشه بهتون قول میدم عااشقش بشید😊👌 نکته👈👈اگر احساس کردین کره یا روغنش کمه ونمی تونید خمیر رو جمع کنید می تونید یکم دیگه اضافه کنید این به خاطر آرد هست که شاید اتفاق بیوفته گفتم بگم بهتون که به مشکل نخورید😊 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
مینی ناپلئونی کاملا خونگی😋😋 مواد لازم آرد قنادی ۲ لیوان سر خالی خامه ۲۰۰ گرمی روغن مایع یک ملاقه کوچک پودر خامه قنادی ۴ ق غ پودر شکر ۲ ق غ شیر دو سوم فنجان پودر پسته ۱ ق غ پودر شکر برای تزئین ۱ ق غ ابتدا خمیرمون رو درست میکنیم خامه رو به آرد اضافه کرده و مخلوط میکنیم تا خمیر به دست بیاد .درشو میذاریم و دو ساعت بهش استراحت می‌دیم پودر خامه و پودر شکر و شیر رو با همزن برقی اینقدر می‌زنیم تا فرم بگیره و میذاریم تو یخچال تا خوب سرد بشه روغن داخل تابه ریخته تا داغ بشه کف سینی آرد پاشی کرده دستمون رو چرب میکنیم . خمیر رو برداشته و توی سینی با وردنه نازک میکنیم و با قالب ،قالب می‌زنیم وداخل روغن هر دو روی خمیر را طلایی روشن میکنیم . وقتی خوب خنک شدند با ماسوره روی هر کدوم کمی شکوفه زده و یک لایه دیگه روش میذاریم . دوباره شکوفه می‌زنیم و پودر پسته و پودر شکر الک میکنیم شیرینی ها رو داخل یخچال می زاریم تا خوب خنک بشن نوش جان 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خمیر پیتزای فوق العاده🍕 مواد لازم : آرد ۴ لیوان شکر ۱ ق غ خمیرمایه ۱ ق غ شیر خشک ۲ ق غ بهبود دهنده نوک ق چ بیکینگ پودر ۱ ق غ نمک نوک ق چ روغن ۳ ق غ 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
مردی داشت در جنگل‌ قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنه‌ایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش می‌آید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر داشت به او نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود. سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد.تا مقداری صدای نعره‌های شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه اژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظه‌شماری می‌کند. مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر می‌کرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا می‌آیند و همزمان دارند طناب را می‌خورند و می‌بلعند. مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان می‌داد تا موش‌ها سقوط کنند اما فایده‌ایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیواره‌ی چاه برخورد می‌کرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد. خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیواره‌ی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موش‌ها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید. خواب ناراحت‌کننده‌ای ی بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد نزد عالمی رفت که تعبیر خواب می‌کرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است: شیری که دنبالت می‌کرد ملک الموت(عزراییل) بوده چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است. طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است. و موش سفید و سیاهی که طناب را می‌خوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را می‌گیرند مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟ گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کردی 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi