✅یقظه در ساحت اجتماع:
«...من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی، به همه ما و به همه مظلومین عالم و به همه مستضعفان جهان پیروزی عنایت کند، تا همه از زیر بار این ابرقدرت ها خارج بشوند و مسئله ای است که باید بشود. مسئله این طور شده است که دیگر مستضعفین در مقابل مستکبرین قیام کرده اند، بیدار شده اند. بیداری اولین قدم است. اول قدم یقظه (بیداری)، در سیر عرفانی هم یقظه (بیداری) اول قدم است، در این سیر، این هم سیر الهی و عرفانی است. بیداری اولین قدم است و کشورهای اسلامی، ملتهای مسلم، ملت های مستضعف در سرتاسر جهان، اینها بیدار شده اند و سیاه های آمریکایی کتک این بیداری را می خورند...» ( امام خمینی ره ۱۴ خرداد ۱۳۵۹)
@erfaneamali
امام در توضیح این یقظه توحیدی ملت ها برای نجات می فرمایند:
«توجه به این نکته و تذکر اولا لازم است، ملتی که بخواهد سرپای خود بایستد و اداره کشور خودش را خودش بکند لازم است که اول بیدار بشود. در سیر الی الله هم اهل معرفت گفته اند که یقظه (بیداری) اول منزل است. در طول تاریخ در این سده های آخر، کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند، غافل باشند و توجهشان به شخصیت را اصلا به غیر بدانند. این قضیه از سالهای بسیار طولانی بوده است و هی دائما رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود... من عکس مجسمه آتاتورک را در ترکیه- آن وقت که تبعید بودم به آنجا- دیدم که مجسمه او رو به غرب بود و دستش را بالاکرده بود و آنجا می گفتند که این علامت این است که ما هر چه باید انجام بدهیم باید از غرب باشد، باصطلاح، آتاتورک یک مرد مثلا روشنی، یک مرد کذایی بوده و در کشور ما هم بعضی از روشنفکرها به اصطلاح- گفته بودند که ما باید از سر تا قدم اروپایی و انگلیسی باشیم تا بتوانیم ادامه حیات بدهیم. ما تا نفهمیم که خودمان یک شخصیتی داریم، مسلمانها هم یک گروهی هستند و شخصیتی دارند و می توانند خودشان همه کار انجام بدهند تا نخواهیم یک کاری را، نمی توانیم و تا بیدار نشویم نمی خواهیم ما را در خواب نگه داشتند... ما تا بیدار نشویم از خواب و تا توجه به این نکنیم که ما هم انسان هستیم و ما هم شخصیت داریم و ما هم ملت های بزرگ هستیم، ما هم مسلمین هم یک میلیارد تقریبا جمعیت با همه وسایل دارند تا این معنا را ما باورمان نیاید، نمی رویم دنبال کار. یک جمعیتی اگر نشستند و دستشان را دراز کردند پیش یک جمعیت های دیگر که بده به ما، تمام همشان این بود که هر چه می خواهند از خارج بیایند و به شما بدهند و ذخایر شما را از اینجا ببرند در ازای آن چیزی که می دهند این ملت اگر یک میلیون سال هم زندگی بکند همان حال اول است. تنبل بار می آید... ما که می خواهیم وابسته نباشیم باید اول بیدار بشویم به اینکه ما خودمان هم شخصیت داریم. ما می توانیم کار انجام بدهیم...
صحیفه امام ج ۱۳ ص ۵۳۲
@erfaneamali
👌 #کانالی_با_نکته_های_عرفانی
#عرفان_عملی🌸
درس 📚 شرح منازل السائرین
#استاد_خانجانی
بحث این هفته:
ابتدای منزل توبه
زمان: 📆شنبه ها 🕓ساعت ۴ الی ۵
مکان:قم خ جمهوری میدان سپاه ابتدای بلوار شهید اخلاقی پلاک ۱۲ موسسه فرهنگ وتمدن توحیدی طبقه ۳ مدرس ۳🔻🔻🔻
https://eitaa.com/erfaneamali
@erfaneamali
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل توبه (۱):
« ارکان و شرایط توبه »
بدان که از برای توبه کامله ارکان و شرایطی است که تا آنها محقق نشود، توبه صحیحه حاصل نشود. و ما به ذکر عمده آنها که لازم است می پردازیم.
یکی از آنها، که رکن رکین اوست، ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته، و دیگر، عزم بر برگشت ننمودن بر آن است همیشه.و این دو در حقیقت محقق اصل حقیقت توبه و به منزله مقومات ذاتیه آن است. و عمده در این باب ، تحصیل این مقام و تحقق به این حقیقت است. و آن، چنان صورت پذیرد که انسان متذکر تأثیر معاصی در روح و تبعات آن در عالم برزخ و قیامت بشود از وجه معقول و منقول.
پس، انسان عاقل اگر تنبه به فرموده های انبیا و اولیا، علیهم السلام، و عرفا و حکما و علما، رضوان الله علیهم، به قدر قول [یک ] نفر طبیب معالج اعتنا کرد، لا بد از معاصی پرهیز می کند و گرد آنها نمی گردد. و اگر خدای نخواسته مبتلا شد، بزودی از آن منزجر می شود و پشیمان می گردد، و صورت ندامت در قلبش ظاهر می شود. و نتیجه این پشیمانی و ندامت خیلی بزرگ است. و آثار آن خیلی نیکو است، و عزم بر ترک مخالفت و معصیت بر اثر ندامت حاصل شود. و همین که این دو رکن توبه حاصل شد، کار سالک طریق آخرت آسان شود و توفیقات الهیه شامل حال او شود . ( چهل حدیث ۲۷۶_۲۷۵ )
@erfaneamali
بیان حضرت امام خمینی در مورد منزل توبه (۲):
« ارکان و شرایط توبه »
و از برای توبه شرایط قبول و شرایط کمالی است، که آنها را به ترتیب مذکور می داریم. عمده شرایط دو امر است، چنانچه عمده شرایط کمال نیز دو امر است. و ما در این باب می پردازیم به ذکر کلام شریف حضرت مولی الموالی، زیرا که آن در حقیقت از جوامع کلم و کلام ملوک و ملوک کلام است.
روی فی نهج البلاغة أنّ قائلا قال بحضرته، علیه السّلام:
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فَقَالَ له : ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ ! أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَارُ ؟ الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّینَ . وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ : ( حکمت ۴۰۹ )
جناب سید جلیل القدر، السید الرضی ، رضی الله عنه، در نهج البلاغه روایت فرمود که «همانا گوینده ای در محضر حضرت امیر، علیه السلام، گفت: استغفر الله.
پس فرمود به او: مادرت در عزایت گریه کند، آیا می دانی چیست استغفار؟
همانا استغفار درجه علّیین است. و آن اسمی است که واقع می شود بر شش معنی.
۱ _ أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى : اوّل آنها پشیمانی بر گذشته است.
۲ _ الثَّانِی الْعَزْمُ عَلَى تَرْکِ الْعَوْدِ إِلَیْهِ أَبَدا : دوم، عزم بر برگشت ننمودن است به سوی آن همیشگی.
۳ _ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّیَ إِلَى الْمَخْلُوقِینَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْلَسَ لَیْسَ عَلَیْکَ تَبِعَةٌ : سوم، ادا کنی به سوی مخلوق حق آنها را تا ملاقات کنی خدای سبحان را پاکیزه که نبوده باشد بر تو دنباله ای. (یعنی حقی از کسی به عهده تو نباشد.)
۴ _ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى کُلِّ فَرِیضَةٍ عَلَیْکَ ضَیَّعْتَهَا فَتُؤَدِّیَ حَقَّهَا : چهارم، آنکه روی آوری به سوی هر فریضه که بر تو است که ضایع کردی آن را، پس ادا کنی حق آن را.
۵ _ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِی نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِیبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى یَلْصَقَ الْجِلْدُ بِالْعَظْمِ وَ یَنْشَأَ بَیْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِیدٌ : پنجم، روی آوری به سوی گوشتی که روییده شده است بر حرام، پس آب کنی آن را به اندوه ها تا بچسبد گوشت به استخوان و روییده شود بین آنها گوشت تازه.
۶ _ السَّادِسُ أَنْ تُذِیقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ کَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِیَةِ : ششم، آنکه بچشانی جسم را درد فرمانبرداری، چنانچه چشاندی آن را شیرینی نافرمانی.
این حدیث شریف مشتمل است اوّلا بر دو رکن توبه که «پشیمانی» و «عزم بر عدم عود» است. و پس از آن، بر دو شرط مهم قبول آن که «ردّ حقوق مخلوق» و «ردّ حقوق خالق» است. انسان به مجرد آنکه گفت توبه کردم، از او پذیرفته نمی شود ( کتاب چهل حدیث صفحه ۲۷۷ _ ۲۷۸ )
@erfaneamali
♻️اهمیت نماز شب در سلوک معنوی:
كانوا قليلا من اليل ما يهجعون
و بالاسحارهم يستغفرون
آنها اندكى از شب ها را مى خوابيدند و در سحرها استغفار مى كردند
الذاریات/۱۷و۱۸
قال الامام الحسن العسکری ع: اِنَّ الوُصُولَ اِلَي اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا يُدرَكُ اِلّا بِامتطاءِ اللَّيلِ .
وصال به خداوند عزوجل سفری است که جز با مرکب راهوار شب زنده داری به دست نمی آید.
بحارالانوار، ج 78، ص379
سخن مهم علامه طباطبایی را در اینباره بیاوریم که میفرمود: یک روز در مدرسهای ایستاده بودم که مرحوم قاضی (استاد علامه در اخلاق و عرفان) از آنجا عبور میکردند. چون به من رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزندم! دنیا میخواهی نماز شب بخوان، آخرت میخواهی نماز شب بخوان!
🌱🌱🌱
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند/گرد در باب دوست پرواز کنند
هر جا که درى بود به شب در بندند/الا در دوست را؛ که شب باز کنند
@erfaneamali
🌷آیت الله سید علی قاضۍ:
در دنیا به صاحبان خانه دو هزار
متری و ریاست و ماشین میگویند
اشـــراف مملڪت اما
درقیامت اشراف آن کسانےهستند
ڪه نـــــمازشــب خـوان هستند.
♻️ @erfaneamali
بیان حضرت آیت الله مظاهری در مورد منزل توبه (۱):
« ارکان توبه »
حالت توبه، مشتمل بر چهار رکن است که عبارتند از:
«احساس ندامت»؛
«اظهار ندامت»؛
«عزم اصلاح»؛
«اصلاح»؛
در واقع، توبة حقيقي وابسته به تحقّق چهار رکن مذکور است و تا وقتي اين چهار رکن به وقوع نپيوندد، توبه حاصل نميشود. به عبارت روشنتر، ارکان توبه، لازم و ملزوم يکديگرند و هيچيک به تنهايي و مستقلاً توبه را محقَّق نميسازد.
اميرالمؤمنين ميفرمايند:
«التَّوْبَةُ عَلَي أَرْبَعَةِ دَعَائِمَ نَدَمٍ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفَارٍ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٍ بِالْجَوَارِحِ وَ عَزْمِ أنْ لَا يَعُود»
توبه داراي چهار پايه است: پشيمانى دل، استغفار به زبان، عمل به وسيلة اعضا و تصميم به ترك تكرار.
البته رکن اساسي توبه، احساس ندامت و پشيماني قلبي است و ساير ارکان، ساخته و پرداختة آن رکن ميباشند و به صورت ناخودآگاه به دنبال آن پديد ميآيند.
@erfaneamali
هدایت شده از نسیم فقاهت و توحید
شهادت مالک
در روایات آمده است که امیرالمؤمنین (ع) پس از شنیدن شهادت مالک در نهایت تاسف این جمله سوزناک را فرموده است: «مالک و مامالک، و انی لنا مثل مالک؛ مالک، چه مالکی؟! دیگر کجاست برای ما مثل مالک با (شخصیت بزرگش).»
بنا نقل روایات معتبر امیرالمؤمنین (ع) موقع شنیدن شهادت مالک با تاسف شدیدی که ابراز فرمود، آهی اندوهناک کشید وفرمود: رحم الله مالکا مامالک لوکان من جبل لکان فندا و لوکان من حجر لکان صلدا - خدا رحمت کند مالک را، و چه مالکی؟! فراق این مسافر دیار ابدیت برای من بسیار سخت است.. و اگر از کوه بود، بسیار شامخ و سر به فلک کشیده بود، اگر مالک از صخره ای بود بسیار سخت بود فراق ابدی او، پاره ای از وجودم را قطع کرد.
دربیان دیگر آمده است - مالک و ما مالک لو کان جبلا لکان فندا لا یرتقیه الحافر و لا یرقی علیه الطائر اما و الله هلاکه قد اعز اهل المغرب و اذل اهل المشرق لا اری مثله بعده ابدا.
مالک چه کسی بود مالک اگر کوهی بود کوه بزرگ و بلندی بود که نه رونده ه ا به قله آن میتوانست پای نهد و نه پرنده ه ا میتوانست بر فراز آن پرواز کند،سوگند بخدا که شهادت او اهل شام و مغرب را عزیز کرد و مردم عراق و مشرق را خوار نمود و از این پس مانند مالک را هرگز نخواهیم دید.
@khanjanidroos