eitaa logo
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
3.6هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
بلاها 😍اینجا اومدیم یادبگیرم بجای غُری بودن قِری باشیم تا ببینیم کل زندگی مثل همون دوران نامزدیه😍😍🕊🗣تجربیاتتون رو اینجا برامون بفرستین 🗣 لینک کانالمون👇🏾👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام من ۳۰ساله هستم من در سن ۱۶سالگی با پسر عمه دامادمون ازدواج کردم اوایل زندگیمون خیلی خوب بود وباخوانواده شوهرم زندگی میکردیم شوهرم با دوستش تراکتور 🚜خریده بود با وام ازدواجمون بادوستش باهم کار میکردن هرچی پول در می آورد خرج می کرد یه تومن هم پس انداز نمی‌کرد حتی هرچی برای من لباس 👗 میخرید برای خواهرشم می خرید منم جرعت نداشتم چیزی بگم چون میترسیدم از مادرش حتی لباس زیر هم براش میخرید خلاصه تا اینکه باردار شدم دوران بارداری باهام خیلی خوب بودن ولی بعد از زایمان یعنی بعد از سه روز زایمان خواهر شوهرم اومد اتاق منم داشتم بچه شیر میدادم بچه ازم کشید سرم داد زد که بچتو میندازم بیرون گم شو فقط بخاطر اینکه شوهرم با 🥄 قاشق از مایتابه غذا برداشته بود به همین خاطر که مثلاً می‌گفت رنگ مایتابه می‌ره خلاصه انجا ی لحظه زبونم باز شد به خواهر شوهرم گفتم دیونه شدی این چکاری بچه زمین گذاشت امد موهام کشید زد منو شوهرم که از مادرش میترسید هیچی نگفت فقط امد نشست من گریه میکردم بعد هم ی دعوای حسابی کردن هرچی از دهنشون در امد بهم گفتن مادرشوهرم یه فوشی بهم داد شوهرم اینو که شنید یه اتاقی دارن درش جدا بع حیاط باز میشه وسایل خودمونو ریخت انجا گفت دیگه اینجا زندگی کنیم وجدا شدیم مادر شوهرم با شریک شوهرم دعوا کرد بعد هم آمد به شوهرم گفت که با شریکت دعوا کردم فلان حرفو بهم گفت اینا که این شوهر بی عقل منم رفت تراکتور گفت میفروشم وتراکتورو شریک شوهرم خرید....😭😭 🎀 @delbrak1 🎀