هدایت شده از خانواده آسمانی
﴾﷽﴿
به قبور شهدا که رسیدیم حمید چند قدمی جلوتر از من قدم برمیداشت، تنها جایی که دوست نداشت شانه به شانه هم راه برویم مزار شهدا بود، میگفت؛ 《ممکنه همسر شهیدی حتی اگر پیر هم شده باشه مارو ببینه و یاد شهیدشون و روزایی گه با هم بودن بیفته و دلتنگ بشه، بهتره رعایت کنیم و کمی با فاصله راه بریم.》
#یادت_باشه #یادت_باشه
یادم هست... یادم هست... :) 💕 (کیاخوندن این کتاب رو..)
#شهید_حمید_سیاهکالی
#سیره_ستاره_ها
⛔️ زوجهای جوون وعزیز لازم نیست همه سلفیها وعاشقانه هاتون رو در معرض دید بذارین.شاید.....
💞 حواستون به دل جوونای مجرد باشه
🏴خانواده آسمانی🏴
🏡 @khanvade_asemani
♥🍃 سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»
🌼🍃با بغض گفتم: «چرا اینطور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»😔
🌸🍃گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه».
🍃گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم، منو بیخبر نذار»😔
🍃 با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم،✈️
🍂 لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر».
گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟😍
🌺🍃اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛
😅
🍃به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم».💗
🍃 از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «#یادت_باشه! یادت باشه!»😍👋
لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.» 💕
#حمید_سیاهکالے_مرادے🌼
#سیره_ستاره_ها
💕مذهبی ها عاشق ترند 💕
@khanvade_asemani