🌹 #صلوات خاصه امام زمان علیه السّلام
🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيرا
🌹اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ
🌹اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ آُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ آَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بِحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلا وَأَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ
🌹وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمُلُونَ وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ.
📚 مفاتیحالجنان
#داستانک_معنوی
وقتی میگن #پیامبر_رحمت...
من برای نفرین کردن مبعوث نشده ام
وقتی که در جنگ احد ، دندان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را نفرین کنید
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا هدايت كن
زيرا نا آگاه هستند
یکی از اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟
حضرت محمد ص فرمودند :
🌸من برای نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و رحمت برای آنها
📚سفینة البحار ، جلد 1 ، صفحه 412
📚بحارالانوار ، جلد ۱۸ ، صفحه ۲۴۵
#کودک
🚫 هرگز از هوش خوب فرزندمان نگوییم، از تلاش زیادش بگوییم.
👈 اگر از هوشش گفتیم، دیر یا زود، با هر شکست یا اشتباه، باور خود را به هوش بالایش و به حرفهای ما از دست خواهد داد.
زندگی جایی نیست که شکست یا اشتباه، اجتنابپذیر باشد. اما وقتی از تلاش زیادش گفتیم، اگر هم شکست یا اشتباه کرد، باورش را به خودش از دست نمیدهد. بلکه تصمیم میگیرد که بهتر و بیشتر تلاش کند. هر شکستی او را محکمتر و پرتلاشتر خواهد کرد.ضمن اینکه به تدریج خواهد آموخت، که چیزی باعث افتخار است که برای تلاشش، زحمت کشیده باشد. نه چیزی که با آن، به دنیا آمده باشد.
برای شکل گیری هرچه بهتر شخصیت و رشد عزت نفس کودکتان، هرگز کاری را که خودش می تواند برایش انجام ندهید.
کودکانی که همیشه در کار شخصی به آنها کمک میشود رشد شخصیتی کندتری نسبت به بقیه دارند.
مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد.
۶۲-نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت.
۶۳-بردباري اش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت.
۶۴-از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد.
۶۵-از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت
۶۶-هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود.
۶۷-هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود.
۶۸-در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت.
۶۹-هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد .
۷۰-در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت.
۷۱-روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد.
۷۲- روي زمين مي خوابيد.
۷۳-کفش و لباس را خودش وصله مي کرد.
۷۴-با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست.
۷۵-هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد.
۷۶-هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد.
۷۷-اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود.
۷۸-چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد.
۷۹-جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود.
۸۰-در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد.
۸۱-ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست.
۸۲-هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت براي خريدن عطر بود.
۸۳-هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد.
۸۴-نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز مي يافت.
۸۵-ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه مي داشت.
۸۶-هرگز نعمتي را مذمت نکرد.
۸۷-اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد.
۸۸-هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت.
۸۹-موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود.
۹۰-در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود.
۹۱-بر سر غذا از همه زودتر حاضر مي شد و از همه ديرتر دست مي کشيد.
۹۲-تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد.
۹۳-معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۹۴-در غذا هرگز آروغ نزد.
۹۵-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد.
۹۶-بعد از غذا دستها را مي شست و روي خود مي کشيد.
۹۷-وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
۹۸-از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود.
۹۹-چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست.
۱۰۰-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم مي کرد: بخشي براي خدا، بخشي براي خانواده و بخشي براي خودش بود و وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد.
منابع: کتاب «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي
۱۰۰ خصلت از خصوصيات رفتاري پيامبر اکرم(ص) است که بازگوکننده بخشي از سلوک فردي و اجتماعي و سبک زندگي آن حضرت ميباشد.
بيشک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.
۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.
۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.
۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.
۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.
۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»
۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.
۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.
۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر ميگفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.
۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.
۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.
۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.
۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.
۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.
۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.
۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۱-عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.
۵۲-احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.»
۵۳-هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد.
۵۴-هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد.
۵۵-پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود.
۵۶-غريبان را خيلي مراعات مي کرد.
۵۷-با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد.
۵۸-همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت .
۵۹-چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.
۶۰-اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد .
۶۱-مزاح مي کرد اما به بهانه
🔴سه بُعد زندگی امام صادق(علیه السلام)
♦️مقام معظم رهبری :«امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم بود و مرد تشکیلات بود.اما مرد علم بودنش را همه بسیار شنیدهاند. میدان آموزشی آن بزرگوار در تاریخ زندگی امامان شیعه بی نظیر بود.
♦️اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیدهاید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزهٔ دامنهدار بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت، و بوجود آوردن حکومت اسلامی و علوی(به جای حکومت بنیامیه).
♦️اما بُعد سوم را اصلا بسیاری نشنیدهاند، مرد تشکیلات. ایشان یک تشکیلات عظیمی از مؤمنانِ به خود و طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام، از اقصای خراسان و ما وراءالنهر تا شمال آفریقا، بوجود آورده بود.تشکیلات یعنی وقتی امام صادق اراده میکند آنچه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام، به مردم میگویند تا بدانند.»
💢 زیارت حضرت صاحب الزمان (عج) در روز جمعه
♦️ جمعه روز حضرت صاحب الزّمان (عج) و به نام آن حضرت است و همان روزى است که ایشان در آن روز ظهور خواهد فرمود... بگو:
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللهُ لَکَ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَنَا مَوْلاکَ عَارِفٌ بِأُولاکَ وَ أُخْرَاکَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ تَعَالَى بِکَ وَ بِآلِ بَیْتِکَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یَدَیْکَ،
♦️ وَ أَسْأَلُ اللهَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَکَ وَ التَّابِعِینَ وَ النَّاصِرِینَ لَکَ عَلَى أَعْدَائِکَ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْکَ فِی جُمْلَةِ أَوْلِیَائِکَ
♦️ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ هَذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَى یَدَیْکَ وَ قَتْلُ الْکَافِرِینَ بِسَیْفِکَ
♦️ وَ أَنَا یَا مَوْلایَ فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرِینَ.
#صلوات #جمعه
#امام_زمان عج
✨﷽✨
🔰پيامبراكرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايند:
الجفاء كلّ الجفاء و الكفر من سمع منادي اللَّه تعالى ينادي بالصّلاه و يدعوه إلى الفلاح فلا يجيبه؛
💬نشان خشونت و كفر نفاق آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا ميدهد و وي را به رستگارى ميخواند و دعوت او را اجابت نكند.
📗نهج الفصاحه
✔کانال استاد رفیعی
☑ @ostadrafiei
اگر کودک زیر سه سال حرف زشت میزند به او توجه نکنید نه مثبت نه منفی تا خاموش شود این مدت ممکن است بین یک هفته تا یک ماه طول بکشد.
اگر هم بالای سه سال تا هفت سال دارد بهتر است از روش باز استفاده کنید یادتان باشد شما به عنوان مادر یا پدر نباید به هم بریزید حرف بد طبیعیه و بچه ها از هر صد مفهومی که یاد می گیرند یکی دوتا حرف بد هم یاد می گیرند و این نشانه خوبی است که شبکه عصبی مغزشان در حال رشد است. اگر کسی توقع داشته باشد فرزندش در هیچ جا و به هیچ عنوان حرف بدی نزند که غیر ممکن است.
نسبت به کودک نباید واکنش منفی نشان دهید و حالتان نباید خراب شود. باهاش باید بازی کنید مثلا اون حرف را برای اشیا تکرار کنید یک بار شما یک بار او بین 60 تا 90 بار این حرف باید زده شود با حال خوب تا جذابیت کلام برایش از بین برود . این بازی هم سه تا چهار بار باید انجام شود با حال خوب و بدون نگرانی. 'دکتر رومی'
🌿طرح هر روز یک حکمت🌿
✅نتايج غم انگيز پنج صفت
قال امیرالمؤمنین(ع): «مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً، وَمَنْ أَصْبَحَ یَشْکُو مُصِیبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ یَشْکُو رَبَّهُ، وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِه، وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً، وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَث هَمّ لاَ یُغِبُّهُ وَحِرْص لاَ یَتْرُکُهُ وَأَمَل لاَ یُدْرِکُهُ (حکمت228 ) ؛
کسى که براى دنیا غمگین باشد، از قضاى الهى ناخشنود است، و آنکس که از مصیبتى که به او رسیده شکایت کند از پروردگارش شکایت کرده است، کسى که در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع کند، دو سوم دین خود را از دست داده است ،کسى که قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از کسانى بوده که آیات خدا را استهزا مىکرده است، آن کس که قلبش با محبت دنیا پیوند خورده سه چیز او را رها نخواهد کرد: اندوه دائم، حرصى که هرگز او را ترک نمىکند و آرزویى که هیچ گاه به آن نخواهد رسید ».
✅مقدمه:
عالم ملک خداست، و باید به این نکته برسیم، که آنچه در عالم رخ مىدهد به اراده خداست، و روح خدا در همه ما نفخ شده است، لذا سعادت ما رسیدن به رضای خداست، آن هم با تسلیم بودن در برابر اراده او و با یاد همیشگی او در تمام کارها بدست میآید.
✅نکته ها:
* غم دنیا، تعلق و بیصبری برای انسان دارد (مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً ) (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* قضای الهی همان مقام حکم قطعی خداست.
* تسلیم در برابر قضای الهی، دو اثر مثبت در انسان دارد: آرامش روح انسان و دوری از یأس و نومیدى که از گناهان کبیره است.
* یکی از اعتقادات ما توحید افعالی است(یعنی: لا مُؤَثِّرَ فِى الْوُجُودِ إلاَّ اللهُ ) (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* قرآن در سوره تغابن آیه 11 میفرماید: «هيچ مصيبتى نمىرسد مگر به اذن خدا و كسى كه به خدا ايمان آورد خدا دلش را هدايت مىكند و خدا به هر چيزى دانا است ».
* مؤمن با از دست دادن عزیزانش غمگین مىشود، ولى این غم موقتى است و او را به حرام نمیکشد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* بیان مصیبت پیش دوستان جهت درد دل و کسب تسلی و آرامش خاطر اشکالی ندارد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* بیان مصایب به درگاه الهی به نیت شکایتی که کسب دفع مشکلات باشد اشکالی ندارد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* تواضع در برابر ثروتمند به خاطر ثروتش، منافی توحید و رزاقیت او و صفت عفت وحیاست (شرح ابن میثم بحرانی ).
* سعادت انسانی در دنیا و آخرت، در خواندن آیات قرآن و روایات، فهم درست آنها و باورشان و عمل به آنهاست (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* «لَهِجَ » از ماده «لَهَج » به معناى وابستگى وشیفتگى به چیزى است (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
زحمت زیادی واسه این پست کشیده شده واسه نشرش کوتاهی نکنید باذکرصلوات
🍃شناسنامه ی قرآن
حتما بخوانید عالیه
نام: قرآن، قرآن یک کلمه ی عبری است
اسم اصلی قرآن فرقان هست
لقب قرآن: مجید
زبان قرآن:عربی
زمان نزول: ماه رمضان , شب قدر
محل نزول: مکه مکرمه, غار حرا
فرستنده: الله جل جلاله
ملکه وحی: حضرت جبرئیل
گیرنده: حضرت محمد
تعدادوحی:۲۴۰۰۰ مرتبه
مدت نزول:۲۳ سال
اولین آیه: إقرا باسم ربک الذی خلق
اولین سوره: العلق
آخرین سوره: النصر
آخرین آیه: الیوم اکملت لکم دینکم
تعدادجزء:۳۰ جزء
تعداد سوره:۱۱۴ سوره
با عظمت ترین آیه: آیت الکرسی
طولانیترین سوره: سوره بقره
کوتاه ترین سوره: سوره کوثر
بزرگترین آیه: آیه ی ۲۸۲ سوره ی بقره
کوچکترین آیه: کلمه (طه) از سوره بیستم
تعداد سوره های مکی: ۸۲ سوره
تعداد سوره های مدنی: ۲۰ سوره
تعداد سوره های مکی و مدنی: ۱۲ سوره
سوره نصف قرآن: سوره کهف
مادر قرآن: فاتحه
قلب قرآن: یس
عروس قرآن: سوره ی الرحمن
سوره ای که دو بسم الله دارد: نمل
سوره ای که بسم الله ندارد: توبه
تعداد حزب: ۱۲۰ حزب
سوره ای که در تمام آیات اسم الله دارد: مجادله
تعدا آیات: ۶۲۳۶ آیه
تعداد کلمات: ۷۷۴۳۹ کلمه
تعداد حروف کل قرآن: ۳۳۰۷۳۳ حروف
تعداد نقطه ها: ۱۰۵۶۸۴نقطه
قرآن به سه قسمت تقسیم شده: وحدانیت خدا ، قصص ، احکام
سوره ای که سه بار خواندن آن حکم ختم قرآن را دارد: سوره ی اخلاص
و...
قابل تامل
در زمان نزول قرآن چرتکه هم وجود نداشته، چه رسدبه ماشین حساب, کامپیوتر, ماهواره, تلسکوب , وسیله پروازو زیردریایی , اسکنر
و...
واقعیات شگفتانگیز در مورد قرآن
برابری مرد با زن:
واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود ۲۴ مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم ۲۴ مرتبه است، درنتیجه،نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی ۲۴=۲۴
برابری در قرآن درهمه مسائل دیده میشود
دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵
ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸
زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵
سود ۵۰ / زیان ۵۰
ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰
ابلیس ۱۱ / پناه جستن از شر ابلیس ۱۱
مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا ۸ / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
* همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم
نماز ۵، ماه ١٢، روز ٣۶۵
دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣ — دریا + خشکی = ۴۵=۱۳+۳۲ — دریا = %۱۱۱۱۱۱۱/۷۱= ۱۰۰ × ۴۵/۳۲ —
خشکی = % ۸۸۸۸۸۸۸۹/۲۸ = ۱۰۰ × ۴۵/۱۳ — دریا + خشکی = % ۰۰/۱۰۰
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب ۱۱۱/۷۱% و خشکی ۸۸۹/۲۸ % از کره زمین را فراگرفته است
از سوره قمر تا آخر قرآن ۱۳۸۹ آیه وجود دارد
و سال ۱۳۸۹ قمری برابر ۱۹۶۹ میلادی است که تاریخ فتح ماه توسط بشر است
همچنین درسوره ۱۹ (مریم) آیه ۵۷ در ذکر ماجرای ادریس نبی (علیه السلام)می فرماید
و رفعناه مکانا علیا:و [ما] او را به مقامى بلند ارتقا دادیم
۱۹۵۷ تاریخ تسخیر فضا توسط انسان است. فضاپیمای اسپوتنیک روس در ۴ اکتبر این سال به خارج از جو پرتاب شد
در تمام حیوانات، تعداد کروموزومهای حیوان نرو ماده برابر است و زنبور عسل تنها حیوانی است که ساختار کروموزومی آن با سایر حیوانات متفاوت است زیرا زنبور ماده ۱۶ جفت کروموزوم دارد درحالی که زنبور نر ۱۶ تک کروموزوم دارد و جالب است که شانزدهمین سوره قرآن به نام زنبور عسل(نحل) نام گذاری شده است
همچنین در چند جای قرآن کلمه حمیر(الاغ) همراه نام سایر چهارپایان به کار رفته است اما تنها در دو آیه قرآن نام این حیوان به تنهایی ذکر شده است.
ان انکر الاصوات لصوت الحمیر(لقمان) و, مثل الذین حملوا التورات ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا (جمعه)
این حیوان ۳۱ جفت کروموزوم یعنی: ۶۲ کروموزوم دارد و این دو سوره سوره های ۳۱ و ۶۲ قرآن هستند
گويا یک پژوهشگر هلندی غیر مسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داد و به این نتیجه رسید که ذکرکلمه ی زیبای الله و تکرار آن ونیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی می شود واسترس و نگرانی را ازبدن انسان دور می کند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب می دهد.
خداهم که درقرآن میفرماید:( الا به ذکرک الله تطمئن القلوب)
✅درنشر این پست کوتاهی نکنید باذکرصلوات فوراوردکنید
تشرف تاجر اصفهانی و طیّ الارض با جناب هالو
حاج آقا جمال الدین(ره) نقل می فرمود:
« من برای نماز ظهر و عصر به مسجد شیخ لطف الله ، که در میدان شاه اصفهان واقع است، می آمدم. روزی نزدیک مسجد جنازه ای را دیدم که می برند و چند نفر از حمالها و کشیکچی ها همراه او هستند. حاجی تاجری، از بزرگان تجار هم که از آشنایان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدت گریه می کرد و اشک می ریخت.
من بسیار تعجب کردم چون اگر این میت از بستگان بسیار نزدیک حاجی تاجر است که این طور برای او گریه می کند، پس چرا به این شکل مختصر و اهانت آمیز او را تشییع می کنند و اگر با او ارتباطی ندارد، پس چرا این طور برای او گریه می کند؟
تا آن که نزدیک من رسید، پیش آمد و گفت: آقا به تشییع جنازه اولیاء حق نمی آیید؟ با شنیدن این کلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. ( این محل سابقاً غسالخانه مهم شهر بود ) وقتی به آن جا رسیدیم، از دوری راه و پیاده روی خسته شده بودم.
در آن حال ناراحت بودم که چه دلیلی داشت که نماز اول وقت و جماعت را ترک کردم و تحمل این سختی را نمودم آن هم به خاطر حرف حاجی. با حال افسردگی در این فکر بودم که حاجی پیش من آمد و گفت: شما نپرسیدید که جنازه از کیست؟
گفتم: بگو.
گفت: می دانید امسال من به حج مشرف شدم. در مسافرتم چون نزدیک کربلا رسیدم، آن بسته ای را که همه پول و مخارج سفر با باقی اثاثیه و لوازم من در آن بود، دزد برد و در کربلا هم هیچ آشنایی نداشتم که از او پول قرض کنم. تصور آن که این همه دارایی را داشته ام و تا این جا رسیده ام؛ ولی از حج محروم شده باشم، بی اندازه مرا غمگین و افسرده کرده بود.
در فکر بودم که چه کنم. تا آن که شب را به مسجد کوفه رفتم. در بین راه که تنها بودم و از غم و غصه سرم را پایین انداخته بودم، دیدم سواری با کمال هیبت و اوصافی که در وجود مبارک حضرت صاحب الامرعلیه السلام توصیف شده، در برابرم پیدا شده و فرمودند:
چرا این طور افسرده حالی؟
عرض کردم: مسافرم و خستگی راه سفر دارم.
فرمودند: اگر علتی غیر از این دارد، بگو؟ با اصرار ایشان شرح حالم را عرض کردم.
در این حال صدا زدند: هالو.
دیدم ناگهان شخصی به لباس کشیکچی ها و با لباس نمدی پیدا شد. ( در اصفهان در بازار، نزدیک حجره ما یک کشیکچی به نام هالو بود ) در آن لحظه که آن شخص حاضر شد، خوب نگاه کردم، دیدم همان هالوی اصفهان است.
حضرت به او فرمودند: « اثاثیه ای را که دزد برده به او برسان و او را به مکه ببر » و خودشان ناپدید شدند.
آن شخص به من گفت: در ساعت معینی از شب و جای معینی بیا تا اثاثیه ات را به تو برسانم.
وقتی آن جا حاضر شدم، او هم تشریف آورد و بسته پول و اثاثیه ام را به دستم داد و فرمود: درست نگاه کن و قفل آن را باز کن و ببین تمام است؟ دیدم چیزی از آنها کم نشده است.
فرمود: برو اثاثیه خود را به کسی بسپار و فلان وقت و فلان جا حاضر باش تا تو را به مکه برسانم.
من سر موعد حاضر شدم. او هم حاضر شد. فرمود: پشت سر من بیا. به همراه او رفتم. مقدار کمی از مسافت که طی شد، دیدم در مکه هستم.
فرمود: بعد از اعمال حج در فلان مکان حاضر شو تا تو را برگردانم و به رفقای خود بگو با شخصی از راه نزدیکتری آمده ام، تا متوجه نشوند.
ضمناً آن شخص در مسیر رفتن و برگشتن بعضی صحبتها را با من به طور ملایمت می زدند؛ ولی هر وقت می خواستم بپرسم شما هالوی اصفهان ما نیستید، هیبت او مانع از پرسیدن این سؤال می شد.
بعد از اعمال حج، در همان مکان معین حاضر شدم و او هم مرا، به همان صورت به کربلا برگرداند.
در آن موقع فرمود: حق محبت من بر گردن تو ثابت شد؟ گفتم: بلی.
فرمود: تقاضایی از تو دارم و موقعی که آن را از تو خواستم انجام بده. او رفت.
تا آن که به اصفهان آمدم و برای رفت و آمد مردم نشستم. روز اول دیدم همان هالو وارد شد. خواستم برای او برخیزم و به خاطر مقامی که از او دیده ام او را احترام کنم اشاره فرمود که مطلب را اظهار نکنم، و رفت در قهوه خانه پیش خادمها نشست و در آن جا مانند همان کشیکچی ها قلیان کشید و چای خورد.
بعد از آن وقتی خواست برود نزد من آمد و آهسته فرمود: آن مطلب که گفتم این است: در فلان روز دو ساعت به ظهر مانده، من از دنیا می روم و هشت تومان پول با کفنم در صندوق منزل من هست. به آن جا بیا و مرا با آنها دفن کن.
در این جا حاجی تاجر فرمود: آن روزی که جناب هالو فرموده بود، امروز است که رفتم و او از دنیا رفته بود و کشیکچی ها جمع شده بودند. در صندوق او، همان طور که خودش فرمود، هشت تومان پول با کفن او بود. آنها را برداشتم و الآن برای دفن او آمده ایم.
بعد آن حاجی تاجر گفت: آقا! با این اوصاف، آیا چنین کسی از اولیاء الله نیست و فوت او گریه و تأسف ندارد. »
ماخذ : کتابهای
شیفتگان حضرت مهدی ( عج ) و
برکات حضرت ولی عصر - عج
🍃طرح هر روز یک حکمت🍃
✅تمام پردهها را پاره مكن!
قال امیرالمؤمنین(ع): «اِتَّقِ اللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ اللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ (حکمت242 ) ؛
تقوا و پرهيزكارى پيشه كن، هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پردهاى قرار ده، هرچند نازك باشد ».
مقدمه:
تودههاى مردم، گاه لغزشى براى آنها پيدا مىشود و به گناه نزديك شده و يا آلوده مىگردند، گاه در ميان آنها كسانى يافت مىشوند كه همه پردهها را پاره كرده و به اصطلاح، پلهاى پشت سر خويش را ويران مىسازند و رابطه خود را به كلى با خدا قطع مىكنند.
✅نکتهها:
* ضعيف الايمانی و بی تقوایی از پردهدرى كامل سر در میآورد.
* مراد از « اِتَّقِ اللّهَ بَعْضَ التُّقَى » اولياءالله و پاكان و پرهيزكاران سطح بالا نيستند (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* تقوا مانند بسيارى از فضايل اخلاقى، داراى درجات متفاوتى است، والاترین مرتبه، حدّ عصمت، و مرتبه میانه آن، درجات بعد از معصوميناند، مانند سلمانها، و مرتبه ضعيف آن، صاحبش را بر لب پرتگاه قرار مىدهد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* واژه «سِتر » «پرده » درواقع كنايه از حاجب و مانعى است كه انسان را از طغيان باز مىدارد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* تقوا، محرم شدن و هم نشینی با خداست.
* تقوای کم باعث هم سنخ شدن با اهل تقوای واقعی است، لذا این همسنخی باعث سعادت است.
* هر کار خوبی کمش بهتر از هیچی است.
❇ درمان انواع #کمردرد
#شماره۱
درد کمر و مشکلات مرتبط با آن یکی از شایعترین دردهای جامعه امروزی است. به همین دلیل در این مطلب به چگونگی تشخیص و نحوه درمان میپردازیم.
📌 درد کمر از نظر طب سنتی میتواند از علل مختلفی همچون بلغم و یا سودا و یا حتی صفرا باشد. در موارد بسیار نادری هم از خلط دم ممکن است درد کمر بوجود بیاید.
1⃣ (کمر دردهای #صفراوی):
این نوع کمر درد شیوع کمی در جامعه دارد.
⚛ علائم تشخیصی:
این نوع کمردرد در کسانی بوجود میاید که صفراوی هستند و درجه صفرای آنها هم بالا است. علت به وجود آمدن کمر درد در این افراد ناشی از خشکی زیاد مهره ها است که از شدت صفرا بوجود می آید.
🔆 نحوه درمان:
۱- سرکه انگبین (دو واحد عسل + دو واحد عرق کاسنی + یک لیوان سرکه طبیعی) از این ترکیب یک سوم لیوان ریخته الباقی را آب ریخته و یکساعت بعد شام میل شود. (۴۰ شب)
۲- حجامت عام در ربع سوم ماه قمری یک مرحله
۳- کاهش صفرازاها
2⃣ ( کمردردهای #بلغمی) :
این نوع کمر درد در جامعه زنان بسیار شایع است.
🔴 علائم تشخیصی:
این کمر درد در بلغمی مزاجها و کسانی که غلبه بلغم دارند عموما به وجود می آید. علت آن هم از رسوب بلغم در مهره ها است. وقتی بلغم در کمرزیاد شود و رسوب کند باعث فاصله بین مهره ها میشود .
🔷 نحوه درمان:
برای درمان موارد زیر توصیه میشود :
۱-کاهش غذاهای سردوتر
۲-از ترکیب دوسین (۳ واحدعسل+۱ واحدسیاه دانه نیم کوب) هر هشت ساعت یک قاشق مرباخوری میل شود (۴۰ الی۱۲۰ روز)
۳- ارده با شیره روزی یک پیاله صبحانه
۴- روغن مالی کمر هر شب با روغن سیاهدانه و بادام تلخ ترکیبی
۵- بادکش کمر یک شب در میان ۲۱ مرحله
۶- انجیر شبی ۷ عدد خیس کرده میل شود.
۷- دمکرده زنجفیل و دارچین روزی یک لیوان توصیه می شود.
💎طول درمان این نوع کمردرد بسته به شدت بلغم بین ۲ تا ۶ ماه است
@TEBIRANII *