🔴سه بُعد زندگی امام صادق(علیه السلام)
♦️مقام معظم رهبری :«امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم بود و مرد تشکیلات بود.اما مرد علم بودنش را همه بسیار شنیدهاند. میدان آموزشی آن بزرگوار در تاریخ زندگی امامان شیعه بی نظیر بود.
♦️اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیدهاید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزهٔ دامنهدار بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت، و بوجود آوردن حکومت اسلامی و علوی(به جای حکومت بنیامیه).
♦️اما بُعد سوم را اصلا بسیاری نشنیدهاند، مرد تشکیلات. ایشان یک تشکیلات عظیمی از مؤمنانِ به خود و طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام، از اقصای خراسان و ما وراءالنهر تا شمال آفریقا، بوجود آورده بود.تشکیلات یعنی وقتی امام صادق اراده میکند آنچه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام، به مردم میگویند تا بدانند.»
💢 زیارت حضرت صاحب الزمان (عج) در روز جمعه
♦️ جمعه روز حضرت صاحب الزّمان (عج) و به نام آن حضرت است و همان روزى است که ایشان در آن روز ظهور خواهد فرمود... بگو:
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ اللهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ السَّلامُ عَلَیْکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللهُ لَکَ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَنَا مَوْلاکَ عَارِفٌ بِأُولاکَ وَ أُخْرَاکَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ تَعَالَى بِکَ وَ بِآلِ بَیْتِکَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یَدَیْکَ،
♦️ وَ أَسْأَلُ اللهَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَکَ وَ التَّابِعِینَ وَ النَّاصِرِینَ لَکَ عَلَى أَعْدَائِکَ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْکَ فِی جُمْلَةِ أَوْلِیَائِکَ
♦️ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ هَذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُکَ وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَى یَدَیْکَ وَ قَتْلُ الْکَافِرِینَ بِسَیْفِکَ
♦️ وَ أَنَا یَا مَوْلایَ فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرِینَ.
#صلوات #جمعه
#امام_زمان عج
✨﷽✨
🔰پيامبراكرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايند:
الجفاء كلّ الجفاء و الكفر من سمع منادي اللَّه تعالى ينادي بالصّلاه و يدعوه إلى الفلاح فلا يجيبه؛
💬نشان خشونت و كفر نفاق آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا ميدهد و وي را به رستگارى ميخواند و دعوت او را اجابت نكند.
📗نهج الفصاحه
✔کانال استاد رفیعی
☑ @ostadrafiei
اگر کودک زیر سه سال حرف زشت میزند به او توجه نکنید نه مثبت نه منفی تا خاموش شود این مدت ممکن است بین یک هفته تا یک ماه طول بکشد.
اگر هم بالای سه سال تا هفت سال دارد بهتر است از روش باز استفاده کنید یادتان باشد شما به عنوان مادر یا پدر نباید به هم بریزید حرف بد طبیعیه و بچه ها از هر صد مفهومی که یاد می گیرند یکی دوتا حرف بد هم یاد می گیرند و این نشانه خوبی است که شبکه عصبی مغزشان در حال رشد است. اگر کسی توقع داشته باشد فرزندش در هیچ جا و به هیچ عنوان حرف بدی نزند که غیر ممکن است.
نسبت به کودک نباید واکنش منفی نشان دهید و حالتان نباید خراب شود. باهاش باید بازی کنید مثلا اون حرف را برای اشیا تکرار کنید یک بار شما یک بار او بین 60 تا 90 بار این حرف باید زده شود با حال خوب تا جذابیت کلام برایش از بین برود . این بازی هم سه تا چهار بار باید انجام شود با حال خوب و بدون نگرانی. 'دکتر رومی'
🌿طرح هر روز یک حکمت🌿
✅نتايج غم انگيز پنج صفت
قال امیرالمؤمنین(ع): «مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً، وَمَنْ أَصْبَحَ یَشْکُو مُصِیبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ یَشْکُو رَبَّهُ، وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِه، وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً، وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَث هَمّ لاَ یُغِبُّهُ وَحِرْص لاَ یَتْرُکُهُ وَأَمَل لاَ یُدْرِکُهُ (حکمت228 ) ؛
کسى که براى دنیا غمگین باشد، از قضاى الهى ناخشنود است، و آنکس که از مصیبتى که به او رسیده شکایت کند از پروردگارش شکایت کرده است، کسى که در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع کند، دو سوم دین خود را از دست داده است ،کسى که قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از کسانى بوده که آیات خدا را استهزا مىکرده است، آن کس که قلبش با محبت دنیا پیوند خورده سه چیز او را رها نخواهد کرد: اندوه دائم، حرصى که هرگز او را ترک نمىکند و آرزویى که هیچ گاه به آن نخواهد رسید ».
✅مقدمه:
عالم ملک خداست، و باید به این نکته برسیم، که آنچه در عالم رخ مىدهد به اراده خداست، و روح خدا در همه ما نفخ شده است، لذا سعادت ما رسیدن به رضای خداست، آن هم با تسلیم بودن در برابر اراده او و با یاد همیشگی او در تمام کارها بدست میآید.
✅نکته ها:
* غم دنیا، تعلق و بیصبری برای انسان دارد (مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْیَا حَزِیناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً ) (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* قضای الهی همان مقام حکم قطعی خداست.
* تسلیم در برابر قضای الهی، دو اثر مثبت در انسان دارد: آرامش روح انسان و دوری از یأس و نومیدى که از گناهان کبیره است.
* یکی از اعتقادات ما توحید افعالی است(یعنی: لا مُؤَثِّرَ فِى الْوُجُودِ إلاَّ اللهُ ) (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* قرآن در سوره تغابن آیه 11 میفرماید: «هيچ مصيبتى نمىرسد مگر به اذن خدا و كسى كه به خدا ايمان آورد خدا دلش را هدايت مىكند و خدا به هر چيزى دانا است ».
* مؤمن با از دست دادن عزیزانش غمگین مىشود، ولى این غم موقتى است و او را به حرام نمیکشد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* بیان مصیبت پیش دوستان جهت درد دل و کسب تسلی و آرامش خاطر اشکالی ندارد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* بیان مصایب به درگاه الهی به نیت شکایتی که کسب دفع مشکلات باشد اشکالی ندارد (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* تواضع در برابر ثروتمند به خاطر ثروتش، منافی توحید و رزاقیت او و صفت عفت وحیاست (شرح ابن میثم بحرانی ).
* سعادت انسانی در دنیا و آخرت، در خواندن آیات قرآن و روایات، فهم درست آنها و باورشان و عمل به آنهاست (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
* «لَهِجَ » از ماده «لَهَج » به معناى وابستگى وشیفتگى به چیزى است (شرح نهجالبلاغه آیةالله مکارم شیرازی ).
زحمت زیادی واسه این پست کشیده شده واسه نشرش کوتاهی نکنید باذکرصلوات
🍃شناسنامه ی قرآن
حتما بخوانید عالیه
نام: قرآن، قرآن یک کلمه ی عبری است
اسم اصلی قرآن فرقان هست
لقب قرآن: مجید
زبان قرآن:عربی
زمان نزول: ماه رمضان , شب قدر
محل نزول: مکه مکرمه, غار حرا
فرستنده: الله جل جلاله
ملکه وحی: حضرت جبرئیل
گیرنده: حضرت محمد
تعدادوحی:۲۴۰۰۰ مرتبه
مدت نزول:۲۳ سال
اولین آیه: إقرا باسم ربک الذی خلق
اولین سوره: العلق
آخرین سوره: النصر
آخرین آیه: الیوم اکملت لکم دینکم
تعدادجزء:۳۰ جزء
تعداد سوره:۱۱۴ سوره
با عظمت ترین آیه: آیت الکرسی
طولانیترین سوره: سوره بقره
کوتاه ترین سوره: سوره کوثر
بزرگترین آیه: آیه ی ۲۸۲ سوره ی بقره
کوچکترین آیه: کلمه (طه) از سوره بیستم
تعداد سوره های مکی: ۸۲ سوره
تعداد سوره های مدنی: ۲۰ سوره
تعداد سوره های مکی و مدنی: ۱۲ سوره
سوره نصف قرآن: سوره کهف
مادر قرآن: فاتحه
قلب قرآن: یس
عروس قرآن: سوره ی الرحمن
سوره ای که دو بسم الله دارد: نمل
سوره ای که بسم الله ندارد: توبه
تعداد حزب: ۱۲۰ حزب
سوره ای که در تمام آیات اسم الله دارد: مجادله
تعدا آیات: ۶۲۳۶ آیه
تعداد کلمات: ۷۷۴۳۹ کلمه
تعداد حروف کل قرآن: ۳۳۰۷۳۳ حروف
تعداد نقطه ها: ۱۰۵۶۸۴نقطه
قرآن به سه قسمت تقسیم شده: وحدانیت خدا ، قصص ، احکام
سوره ای که سه بار خواندن آن حکم ختم قرآن را دارد: سوره ی اخلاص
و...
قابل تامل
در زمان نزول قرآن چرتکه هم وجود نداشته، چه رسدبه ماشین حساب, کامپیوتر, ماهواره, تلسکوب , وسیله پروازو زیردریایی , اسکنر
و...
واقعیات شگفتانگیز در مورد قرآن
برابری مرد با زن:
واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود ۲۴ مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم ۲۴ مرتبه است، درنتیجه،نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی ۲۴=۲۴
برابری در قرآن درهمه مسائل دیده میشود
دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵
ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸
زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵
سود ۵۰ / زیان ۵۰
ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰
ابلیس ۱۱ / پناه جستن از شر ابلیس ۱۱
مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا ۸ / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
* همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم
نماز ۵، ماه ١٢، روز ٣۶۵
دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣ — دریا + خشکی = ۴۵=۱۳+۳۲ — دریا = %۱۱۱۱۱۱۱/۷۱= ۱۰۰ × ۴۵/۳۲ —
خشکی = % ۸۸۸۸۸۸۸۹/۲۸ = ۱۰۰ × ۴۵/۱۳ — دریا + خشکی = % ۰۰/۱۰۰
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب ۱۱۱/۷۱% و خشکی ۸۸۹/۲۸ % از کره زمین را فراگرفته است
از سوره قمر تا آخر قرآن ۱۳۸۹ آیه وجود دارد
و سال ۱۳۸۹ قمری برابر ۱۹۶۹ میلادی است که تاریخ فتح ماه توسط بشر است
همچنین درسوره ۱۹ (مریم) آیه ۵۷ در ذکر ماجرای ادریس نبی (علیه السلام)می فرماید
و رفعناه مکانا علیا:و [ما] او را به مقامى بلند ارتقا دادیم
۱۹۵۷ تاریخ تسخیر فضا توسط انسان است. فضاپیمای اسپوتنیک روس در ۴ اکتبر این سال به خارج از جو پرتاب شد
در تمام حیوانات، تعداد کروموزومهای حیوان نرو ماده برابر است و زنبور عسل تنها حیوانی است که ساختار کروموزومی آن با سایر حیوانات متفاوت است زیرا زنبور ماده ۱۶ جفت کروموزوم دارد درحالی که زنبور نر ۱۶ تک کروموزوم دارد و جالب است که شانزدهمین سوره قرآن به نام زنبور عسل(نحل) نام گذاری شده است
همچنین در چند جای قرآن کلمه حمیر(الاغ) همراه نام سایر چهارپایان به کار رفته است اما تنها در دو آیه قرآن نام این حیوان به تنهایی ذکر شده است.
ان انکر الاصوات لصوت الحمیر(لقمان) و, مثل الذین حملوا التورات ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا (جمعه)
این حیوان ۳۱ جفت کروموزوم یعنی: ۶۲ کروموزوم دارد و این دو سوره سوره های ۳۱ و ۶۲ قرآن هستند
گويا یک پژوهشگر هلندی غیر مسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داد و به این نتیجه رسید که ذکرکلمه ی زیبای الله و تکرار آن ونیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی می شود واسترس و نگرانی را ازبدن انسان دور می کند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب می دهد.
خداهم که درقرآن میفرماید:( الا به ذکرک الله تطمئن القلوب)
✅درنشر این پست کوتاهی نکنید باذکرصلوات فوراوردکنید
تشرف تاجر اصفهانی و طیّ الارض با جناب هالو
حاج آقا جمال الدین(ره) نقل می فرمود:
« من برای نماز ظهر و عصر به مسجد شیخ لطف الله ، که در میدان شاه اصفهان واقع است، می آمدم. روزی نزدیک مسجد جنازه ای را دیدم که می برند و چند نفر از حمالها و کشیکچی ها همراه او هستند. حاجی تاجری، از بزرگان تجار هم که از آشنایان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدت گریه می کرد و اشک می ریخت.
من بسیار تعجب کردم چون اگر این میت از بستگان بسیار نزدیک حاجی تاجر است که این طور برای او گریه می کند، پس چرا به این شکل مختصر و اهانت آمیز او را تشییع می کنند و اگر با او ارتباطی ندارد، پس چرا این طور برای او گریه می کند؟
تا آن که نزدیک من رسید، پیش آمد و گفت: آقا به تشییع جنازه اولیاء حق نمی آیید؟ با شنیدن این کلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. ( این محل سابقاً غسالخانه مهم شهر بود ) وقتی به آن جا رسیدیم، از دوری راه و پیاده روی خسته شده بودم.
در آن حال ناراحت بودم که چه دلیلی داشت که نماز اول وقت و جماعت را ترک کردم و تحمل این سختی را نمودم آن هم به خاطر حرف حاجی. با حال افسردگی در این فکر بودم که حاجی پیش من آمد و گفت: شما نپرسیدید که جنازه از کیست؟
گفتم: بگو.
گفت: می دانید امسال من به حج مشرف شدم. در مسافرتم چون نزدیک کربلا رسیدم، آن بسته ای را که همه پول و مخارج سفر با باقی اثاثیه و لوازم من در آن بود، دزد برد و در کربلا هم هیچ آشنایی نداشتم که از او پول قرض کنم. تصور آن که این همه دارایی را داشته ام و تا این جا رسیده ام؛ ولی از حج محروم شده باشم، بی اندازه مرا غمگین و افسرده کرده بود.
در فکر بودم که چه کنم. تا آن که شب را به مسجد کوفه رفتم. در بین راه که تنها بودم و از غم و غصه سرم را پایین انداخته بودم، دیدم سواری با کمال هیبت و اوصافی که در وجود مبارک حضرت صاحب الامرعلیه السلام توصیف شده، در برابرم پیدا شده و فرمودند:
چرا این طور افسرده حالی؟
عرض کردم: مسافرم و خستگی راه سفر دارم.
فرمودند: اگر علتی غیر از این دارد، بگو؟ با اصرار ایشان شرح حالم را عرض کردم.
در این حال صدا زدند: هالو.
دیدم ناگهان شخصی به لباس کشیکچی ها و با لباس نمدی پیدا شد. ( در اصفهان در بازار، نزدیک حجره ما یک کشیکچی به نام هالو بود ) در آن لحظه که آن شخص حاضر شد، خوب نگاه کردم، دیدم همان هالوی اصفهان است.
حضرت به او فرمودند: « اثاثیه ای را که دزد برده به او برسان و او را به مکه ببر » و خودشان ناپدید شدند.
آن شخص به من گفت: در ساعت معینی از شب و جای معینی بیا تا اثاثیه ات را به تو برسانم.
وقتی آن جا حاضر شدم، او هم تشریف آورد و بسته پول و اثاثیه ام را به دستم داد و فرمود: درست نگاه کن و قفل آن را باز کن و ببین تمام است؟ دیدم چیزی از آنها کم نشده است.
فرمود: برو اثاثیه خود را به کسی بسپار و فلان وقت و فلان جا حاضر باش تا تو را به مکه برسانم.
من سر موعد حاضر شدم. او هم حاضر شد. فرمود: پشت سر من بیا. به همراه او رفتم. مقدار کمی از مسافت که طی شد، دیدم در مکه هستم.
فرمود: بعد از اعمال حج در فلان مکان حاضر شو تا تو را برگردانم و به رفقای خود بگو با شخصی از راه نزدیکتری آمده ام، تا متوجه نشوند.
ضمناً آن شخص در مسیر رفتن و برگشتن بعضی صحبتها را با من به طور ملایمت می زدند؛ ولی هر وقت می خواستم بپرسم شما هالوی اصفهان ما نیستید، هیبت او مانع از پرسیدن این سؤال می شد.
بعد از اعمال حج، در همان مکان معین حاضر شدم و او هم مرا، به همان صورت به کربلا برگرداند.
در آن موقع فرمود: حق محبت من بر گردن تو ثابت شد؟ گفتم: بلی.
فرمود: تقاضایی از تو دارم و موقعی که آن را از تو خواستم انجام بده. او رفت.
تا آن که به اصفهان آمدم و برای رفت و آمد مردم نشستم. روز اول دیدم همان هالو وارد شد. خواستم برای او برخیزم و به خاطر مقامی که از او دیده ام او را احترام کنم اشاره فرمود که مطلب را اظهار نکنم، و رفت در قهوه خانه پیش خادمها نشست و در آن جا مانند همان کشیکچی ها قلیان کشید و چای خورد.
بعد از آن وقتی خواست برود نزد من آمد و آهسته فرمود: آن مطلب که گفتم این است: در فلان روز دو ساعت به ظهر مانده، من از دنیا می روم و هشت تومان پول با کفنم در صندوق منزل من هست. به آن جا بیا و مرا با آنها دفن کن.
در این جا حاجی تاجر فرمود: آن روزی که جناب هالو فرموده بود، امروز است که رفتم و او از دنیا رفته بود و کشیکچی ها جمع شده بودند. در صندوق او، همان طور که خودش فرمود، هشت تومان پول با کفن او بود. آنها را برداشتم و الآن برای دفن او آمده ایم.
بعد آن حاجی تاجر گفت: آقا! با این اوصاف، آیا چنین کسی از اولیاء الله نیست و فوت او گریه و تأسف ندارد. »
ماخذ : کتابهای
شیفتگان حضرت مهدی ( عج ) و
برکات حضرت ولی عصر - عج