eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
74.5هزار دنبال‌کننده
994 عکس
424 ویدیو
8 فایل
🖐️خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید 👈ادمین @admin_khastegarybazi کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
من یه خواستگار داشتم فضا رو وارد احساسات داشت میکرد حدودا چند روز هی کنار اسمم "جان" میزاشت بعد منم دختر فوق احساسی هستم داشتم وا میدادم ، آخرش محکم گفتم : جسارتا این تایم هایی که پدرم اجازه صحبت دادن برای شناخت بیشتره نه برای ایجاد محبت و ملاطفت ، تازه ما محرم هم نیستیم آقا گفتن : به نظرم از مسیر باید لذت ببری 😐😐😐 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑شیطان برای هر کس راهی داره پیامبر اکرم (ص) : جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا؛ (11). 👈در پیشگاه خداوند تعالی، نشستن مرد در کنار همسر خود، ازاعتکاف در این مسجد من، محبوبتر است کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اون کلیپ رو‌ دیدم یاد این حرکت سلمان تو ماه عسلشون افتادم 😂 ولی من مطمئنم عاقبت منی که کلی خواستگار خوب رو رد کردم تا به پسر با احساس رویاهام برسم در نهایت به یکی مثل سلمان جواب مثبت میدم‌ 🤦‍♀ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
حالا که بحثش افتاده و ایام عید هم هست متاهلای جمع اگر خاطره جالبی از دوران ماه عسل رفتن دارید برامون ارسال کنید 👇 @admin_khastegarybazi
خاطره ماه عسل فقط پدرو مادر خودم به مادرم گفتم ماه عسل کجا رفتید گفت والا بابات اون موقع کارش زیاد بود من با عمه‌هات به عنوان ماه عسل رفتیم یه جایی دو سه روز برای تفریح 😶😶😶 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
ما بدون اینکه به اقوام اطلاع بدیم عقد کردیم و فقط پدر و مادرمون میدونستن داستان چیه و تصمیم گرفتیم برای ماه عسل بریم مشهد، تو راه ماشینمون خراب شد و همسرم مجبور شد به یکی از اقواممون زنگ بزنند تا برای کمک بیاد و وقتی دید با یه دختر داره می‌ره مشهد چشماش اینطوری😳 شد. هر چی هم توضیح دادیم گویا قانع نشده بود و تهش تصمیم گرفت باهامون بیاد مشهد، خلاصه ماه عسل رو با اون خانواده رفتیم کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
ماقرار بود بعد عروسیمون بریم مشهد منتهی چون مامانمم نذر داشت که اون‌ها هم برن مشهد. دیگه بابام اینا گفتن شما هزینه نکنید بیاید با هم بریم خلاصه تو یه ماشین ۵ نفر آدم بزرگ بودیم تو ماشین که نجوای عاشقانه و دست بگیر و سر روشونه گذاشتن حذف شد امیدمون مونده بود هتل که دیدیم بابام پیچید تو یه بوستان و چادر زد 😂 هیچی دیگه پنج نفری توهمون چادر خوابیدیم صبح زودم بیدارمون کردن بردن زیارت اونم چی کلا ده دقیقه دستمم به ضریح نرسید حتی فرصت نکردم زیارت نامه بخونم بعدم عجله ای بابام زنگ زد بدویین منتظرم رفتیم سوار شدیم یهو دیدم از مشهد خارج شدیم😂 یعنی ۲۵۰۰ کیلومتر راهو ما دوروز و یه شب با ماشین رفتیم و برگشتیم این شدمثلا ماه عسلمون🥺 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
راجع به خاطرات ماه عسل گفتیم بریم مشهد خدابیامرز پدرشوهرم گفت(به شوهرم)۵تابلیط بگیر همه باهم میریم خلاصه رفتیم مشهد اونجا بنده خدا همسرم هر کاری کرد دوتا اطاق بگیره پدرشون گفتن پولت زیادی کرده یه اتاق بگیر همه باهمیم دیگه🤨 خلاصه سرتون درد نیارم هرجا رفتیم اتاق پنچ تخته گیرمون نیومد اتاق چهار تخته گرفتیم هرکدوم یه تختو براخودشون برداشتن موندم من😄 خلاصه همسرم بخاطر اینکه ماه عسلمون تکمیل شه گفت ناراحت نشو یه شب اون روتخت میخوابه من زمین یه شب من روتختم اون زمین خلاصه بااجازتون ۱۰شب همین جوری موندیم بعدم ماه عسلمون تموم شد به خیرو خوشی برگشتیم خونمون😕 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
این سفر تو‌ دوره عقد خیلی کمک کننده است و کلی شناخت از طرف مقابل بهت میده. کاش فضا طوری بشه که امکانش باشه قبل عقد، پسر یه مسافرت با خانواده دختر بره یه جایی و چه بهتر که اون سفر سختی هم داشته باشه مثل سفر پیاده روی اربعین. من بارها دیدم آدمای مختلف رو که تو همچین جاهایی خود واقعیشون رو نشون دادن @khastegarybazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹امام رضا جان قسمت می‌دم محمدرضا بیاد خواستگاریم ‼️ 👈این کلیپ رو چند نفر برام فرستادن، درسته که اهل بیت گفتن حتی نمک خونه تون رو هم از ما بخواید اما این نوع درخواست‌ها یه نکته‌ای داره که تو پست بعدی در موردش توضیح میدم کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
👈 یه بنده خدایی تعریف میکرد که سر ازدواج با یک نفر چند بار رفت مشهد رفت و توسل شدید کرد تا امام رضا حاجتش رو بده، اما اون ازدواج جور نمی‌شد تا اینکه تو یه سفر یکی بهش گفت برو سر مزار شیخ بهایی که در حرم امام رضا هستش و یه اعمال وارده داره که حاجت ازدواج میده رو انجام بده تا مشکلت حل بشه ، این بنده خدا هم می‌ره اون اعمال رو انجام میده و بعد اون سفر جواب مثبت رو میگیره. ✋منتهی بعد چند ماه که از ازدواج میگذره متوجه میشه که این آدم مورد مناسبی نبوده براش و کارشون به طلاق میکشه. 👈بعد می‌ره پیش یه عالمی و اون عالم بهش میگه ائمه دلسوز تر و مهربون تر از خودمون به ما هستن و اگر یه چیزی رو می‌خوایم و بهمون نمی‌دن حتما خیرمون رو‌میخوان و‌ چه خوبه همیشه دعا کنیم اونچه که خودشون برامون صلاح میدونن تو‌ مسیرمون قرار بدن.
خاطرات سمی خواستگاری
#ادمین_نوشت 👈 یه بنده خدایی تعریف میکرد که سر ازدواج با یک نفر چند بار رفت مشهد رفت و توسل شدید کر
فقط یه مادر اینو خوب درک میکنه بعضی وقتا میشه بچه مریضه و حالش بده و تو همون حال گریه زاری می‌کنه که مامان من بستنی می‌خوام 😢 من مادر می‌دونم که الان بستنی واسش خیلی خیلی بده و اگر بخوره کلی اذیت میشه اما خودش نمیفهمه و گریه می‌کنه و حتی کلی از دست مامان ناراحت میشه که چرا برام بستنی نخریده رابطه ما هم با خدا و ائمه همینه گاهی اوقات از سر نفهمیدن موضوع یه چیزایی رو می‌خوایم که به نفعمون نیست و اونی که از مادر نسبت به ما مهربون تره از سر لطفش بهمون اون چیز رو نمی‌ده. کاشکی معرفتمون انقدر بالا باشه که به خاطر چیزایی که میخواستیم ‌و بهمون ندادن هم ازشون تشکر کنیم
سلام یک تجربه شوکه کننده ! 😅 رفتیم اتاق با هم صحبت کنیم من هنوز کامل ننشسته بودم رو صندلی که آقا پسر شروع کرد تند تند حرف زدن با صدای فوق‌العاده آروم، یعنی صدای پدرشون از پذیرایی واضح تر بود تا ایشون. گفتم ببخشید من درست متوجه صحبت هاتون نمیشم میشه یکم بلند تر صحبت کنید که یهو شروع کرد به داد زدن😐 بعدم آمار تعداد بی نمازای فامیلشون رو داد و یهو گفت چرا نگاهم نمیکنی؟ من میخوام نگاه کنم یا نه ولش کن منم به درو دیوار نگاه میکنم😶 (و واقعا شروع کرد سر چرخوندن به سمت در و دیوار) میخواستم بگم بابا لامصب ۵دقیقه هم نیست نشستی جلوم! خلاصه که تا پایان گفت‌وگو به قدری ایشون رفتار نسنجیده و واکنش های عجیب داشت که من کاملا شوکه بودم. جالب این که خیلی هم اصرار و پیگیری داشتن برای این جلسه ولی تو اتاق طوری برخورد میکرد که انگار منو گیر انداخته تا حسابی حالمو بگیره😅 تروخدا اول بزرگ بشید بعد برید خواستگاری! کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
ما رفتیم مشهد وسط صحن یهو با همچین صحنه‌ای از تازه عروس و دوماد مواجه شدیم. تروخدا شما که تریبون دارید به این جوونای در شرف ازدواج بگید که اگر ازدواج کردن تو مکان های عمومی از این کارا نکنند و دل یه عده دختر و پسر مجرد رو نسوزونند چرا دروغ یه زمان فقط حسودیم می‌شد که چرا ازدواج قسمتم نشده و اینا اینطورین اما الان واقعا حالم از این عشق بازیا جلوی دید بقیه بهم میخوره. @khastegarybazi
حالا چرا از دید بد نگاه میکنید؟ این تفکرات برمیگرده به دل ادم! میتونه اینطورم باشه: طرف این نوع محبت رو ببینه میگه خداروشکر چقدر ازدواج خوبه واسش اقدام کنم، یا فلانی که مورد خوبیه جواب مثبت بدم چرا همیشه عادت دارید از جنبه منفی به قضیه نگاه کنید؟ دلاتونو روشن کنید، از خوشحالی و عشق بقیه خوشحال بشید...
من بعضی موقع ها دلم میخواد توی حرم ها و یا بیرون دست همسرم رو بگیرم یا مثلا یکم نزدیک به هم راه بریم ولی ایشون خیلی عکس‌العمل بدی نشون میدن و همیشه میگن من وقتی مجرد بودم و همچین افرادی رو میدیدم خیلی دلم میخواس ولی خب شرایطش فراهم نبود الان هم ما نباید دل کسی رو بسوزونیم🥺🤷🏻‍♀ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
میگم نظرتون چیه ملت بچه هاشونم بغل نکنن اصلا دست شونم نگیرن بالاخره عده ای هستن بچه دار نمیشن یا بچه از دست دادن دلشون می‌شکنه آه میکشن؟🤔 یا چطوره اصلا کسی ماشین هم نخره خونه نخره چون خیلی ها حسرت می خورن😮‍💨
حتی من متاهل هم بعضی وقتا که این خانم و آقایونی که اینطوری برخورد می‌کنند رو می‌بینم ناراحت میشم و ته دلم میگم ما که اینطوری نیستیم حتما اونقدر هم دیگه رو دوست نداریم و یه مشکلی تو زندگیمون هست در حالی که از جهت منطقی هم من هم همسرم همدیگه رو خیلی دوست داریم اما همسرم اهل محبت‌های اینطوری توی جمع نیست
💠 از دفتر رهبری پرسیدن حکم گرفتن دست همسر در خیابان و ملا عام چیه ؟ 🔰ایشون گفتن اگر موجب تحریک دیگران بشه یا مفسده داشته باشه جایز نیست کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
۲۰ ساله ازدواج کردم تو این ۲۰ سال ارزوی یه باردوش به دوش هم رفتن به دلم مونده وقتی میرم بیرون این زن وشوهرها که کنار هم راه میرن میبینم ذوق زده میشم میگم ای کاش منم همچی شوهر با احساسی داشتم
اصلا سوای این بحث دل سوزوندن ما هم تو روایات داریم و هم چند نفر از تجربه گران زندگی پس از زندگی اشاره کردن که با چشم زخم یه سری بلا سر آدم میاد، من اگر تو حرم یا خیابون محبتم رو اینطور نشون بدم به همسرم، احتمال اینکه یا یک‌جوان مجرد و یا یه فرد متاهلی که رابطه خوبی با همسرش نداره ناراحت بشه و بهمون چشم زخم بزنه زیاده و این نگاه‌ها شاید باعث خراب شدن رابطه‌مون و یا اصلا نابودی زندگیمون بشه. سر همین سوای بحث اخلاقیش من سعی میکنم تو اجتماع به خاطر رابطه خودمون این کار رو انجام ندم کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
اصلا سوای این بحث دل سوزوندن ما هم تو روایات داریم و هم چند نفر از تجربه گران زندگی پس از زندگی اش
این پیامتون واقعا مهمه کاش همه بخوننش من همیشه برام سوال بود که چرا انقدر طلاق در بین بلاگرا و اونایی که رابطه عاشقانشون رو تو محیط مجازی پخش میکنند در این حد زیاده به نظرم مهمترین دلیلش همینی بود که تو پیام قبلی بهش اشاره شده یعنی چشم زخم بقیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطرات سمی خواستگاری
این پیامتون واقعا مهمه کاش همه بخوننش من همیشه برام سوال بود که چرا انقدر طلاق در بین بلاگرا و اونا
درباره ی چشم زخم من تجربش کردم ما با یه کاروانی رفته بودیم کربلا و بجز ما بقیه ی هم کاروانی هامون اکثرا میان سال یامسن بودن فقط یه نفر مجرد بود ولی با این حال منو همسرم به رعایت ادب دست همو نمیگرفتیم یا تو جمع رفتار عاشقانه ی دیگه ای نداشتیم فقط با هم صحبت میکردیم و با هم حرم میرفتیم(در این حد) ولی با این حال همه ی اون ادما علی رغم دعاهای خیری که داشتن من این حسرت رو تو چشمشون میدیدم که دوس داشتن تو سن ما باشن یا همسرشون باهاشون خوب برخورد کنه دقیقا تو راه برگشت از کربلا یه سو تفاهمی بین منو همسرم پیش اومد که به شدت تاثیر گذاشت تو زندگیمون در حالیکه ما تو ۵ سال زندگی همچین چیزی پیش نیومده بود تو زندگیمون و راستش هنوزم هنوزه اثر اون سو تفاهم هست‌ تو زندگیمون. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi