خاطرات سمی خواستگاری
چه ترس هایی از ازدواج داشتین که بعد ازدواج فهمیدین اشتباه میکردین. جوابهاتون رو اینجا برامون بفرستی
ترس اینکه شوهرم نیاد خواستگاری
ک متاسفانه تاالان ترسم بجا بوده.
#مخاطب
خاطرات سمی خواستگاری
قبل از مستحکم شدن کاری، اعلامش نکنید - همه رو در جریان روند ازدواجت قرار نده - کانال خاطرات سمّی خ
مامان های گل لطفا شما هم یکم رازنگه دار باشین فورا خاله و مادربزرگ و ......و خواجه حافظ شیرازی رو در جریان نزارین
#مخاطب
خاطرات سمی خواستگاری
چه ترس هایی از ازدواج داشتین که بعد ازدواج فهمیدین اشتباه میکردین. جوابهاتون رو اینجا برامون بفرستی
همسرم طلبه هست. ترس داشتم یه آدم جدی باشه با اینکه پسر عموم بود. ولی اصلا اونی که فکر میکردم نبود
#مخاطب
@khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
چه ترس هایی از ازدواج داشتین که بعد ازدواج فهمیدین اشتباه میکردین. جوابهاتون رو اینجا برامون بفرستی
ترس از اومدن مهمون. خوشبختانه یا متاسفانه شوهرم همون اوایل ازدواج اینقدر مهمون یهویی دعوت کرد که کلا ترسم ریخت😒
#مخاطب
@khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
فردای عقدمون همسرم میخواست بیاد دنبالم، یادم اومد ادکلن ندارم. خواهر برادرامم نداشتن😒 یه فکری زد به
وااای اگه بارون میومد چی ؟؟؟
کف میکردی که .....😂😂😂
#مخاطب
خاطرات سمی خواستگاری
اگر تو روند ازدواجتون مسئلهای بوده که به دست امام رضا(ع) حل شده جریانشو کوتاه تعریف کنید👇🏻 https:/
بچه اولم که بدنیا اومد، چون سن کمی داشتم و بخاطر مشکلات زایمان
چندین دکتر بهم گفتن احتمالا دیگه هیچوقت بچه دار نمیشم اما به واسطه آقا امام رضا بعد از ۳سال دوباره بچه دار شدم و اسم پسرمو گذاشتم محمدرضا.
اونقدر رئوفه که دست رد به سینه هیچکس نمیزنه آقامون🥺💚
#مخاطب
خاطرات سمی خواستگاری
اگر تو روند ازدواجتون مسئلهای بوده که به دست امام رضا(ع) حل شده جریانشو کوتاه تعریف کنید👇🏻 https:/
رفتیم مشهد تو دلم گفتم دوست دارم ازدواج کنم. دعای کمیل شب جمعه صحن رضوی. همشم خواب بودم تو دعا. از مشهد برگشتیم خواستگار اومد و ازدواج کردم :)
قربون امام رضا برم
#مخاطب
خاطرات سمی خواستگاری
اگر تو روند ازدواجتون مسئلهای بوده که به دست امام رضا(ع) حل شده جریانشو کوتاه تعریف کنید👇🏻 https:/
یکیو با اصراااار از امام رضا میخواستم
بهش نرسیدم و خیلی دلم شکست ولی یک سال بعد فهمیدم آدم زندگی من نبود. قربون امام رضا برم که انقد هوای من ساده دل رو داشت
#مخاطب
به خاطر خوردن مکنیوم ۱۰ روز بستری بود
تنفس و ضربان قلبش منظم نمیشد گِله کردم به امام رضا که هدیه تو بود عیدی داده بودی بهم به طور معجزه آسا یه فوق تخصص اطفال از مشهد اومده بود سمینار شهرستانمون و ویزیتش کرد و فرستادنمون مشهد و یک روز بعد صحیح و سالم مرخص شد. اینجا ۱۳ روزگیش هست که بردیم حرم؛ الان یک سالشه فسقلیمون
#مخاطب
خاطرات سمی خواستگاری
اگر تو روند ازدواجتون مسئلهای بوده که به دست امام رضا(ع) حل شده جریانشو کوتاه تعریف کنید👇🏻 https:/
قبل ازدواجم دفعه آخری که رفتم مشهد خیلی گریه کردم و به امام رضاجانمون گفتم آقاجان من دلم میخواد دفعه بعدی که اومدم با همسرم بیام
دفعه بعد با همسرجان قسمت شد رفتم
دوباره قبل بچه دار شدن رفتیم مشهد به آقا گفتم من دوست دارم دفعه بعد با نی نیم بیام و نذر کردم باردار شدم و پسر بود اسمش رو بذارم علی هم نام آقا.
یک ماه بعدش فهمیدم باردارم و ماه ششم بارداری با نی نی مون رفتیم پابوس آقا❤
#مخاطب
حرم امام رضا بودیم ، داداشم گفت یکی از دوستان من میخواد ازدواج کنه ولی جور نمیشه ، التماس دعا داره براش دعا کنین موانع ازدواجش برطرف بشه
ما هم دعا کردیم براش و سال بعد من با همین آقا عقد کردم😁
#مخاطب
هنوز مونده ازدواج کنم الان ۱۴ سالمه
ولی از امام رضا می خوام شوهرم مداح باشه و ریشی و سپاهی
#مخاطب