eitaa logo
*خط به خط...
141 دنبال‌کننده
629 عکس
34 ویدیو
9 فایل
#کتاب ها خدای خطوط اند... و خطوط خدای کلمات.. و این میان... چه خبر از خدای من؟!
مشاهده در ایتا
دانلود
*خط به خط...
خب، به ته‌دیگ تبریکات روز نویسنده رسیدیم. جای مبارک باد خشک و خالی، یک نکته هدیه به شما: صادق اهل ب
—— به بهانه روز جهانی نویسنده . وولف در کتاب معروفش، اتاقی از آن خود می‌گوید «دنیا از مردم نمی‌خواهد شعر و رمان و تاریخ بنویسند. به این‌ها نیازی ندارد…و طبیعتاً برای آن‌چه نمی‌خواهد، بهایی نمی‌پردازد.» و سپس به‌درستی بر این نکته تأکید می‌کند که در چنین وضعیتی مشکلات برای زنان نویسنده بسیار شدیدتر است. زیرا بی‌اعتنایی جهان نسبت به مردان نویسنده که غیرقابل‌تحمل می‌نمود، در مورد زنان دیگر بی‌اعتنایی نبود. بلکه خصومت و عنادی بود که نوشتار زنانه را جدی نمی‌گرفت و آن را تحقیر می‌کرد و درصدد حذفش برمی‌آمد و به قول وولف: «دنیا به زن همچون مردان نمی‌گفت اگر می‌خواهی بنویسی، برای من فرقی نمی‌کند. بلکه با قهقهه می‌پرسید: می‌خواهی بنویسی؟ نوشته تو به چه دردی می‌خورد!» پس روز جهانی نویسنده را مخصوصا به زنان نویسنده‌ای تبریک می‌گویم که غالبا اتاقی از آن خود ندارند و در گوشه‌ای از اتاق نشیمن یا آشپزخانه‌شان می‌نویسند، در‌حالی‌که قبل از شروع به نوشتن، خانه را تمیز کرده‌اند، ظرف‌های تلنبار شده را شسته‌اند، غذا پخته‌اند، به کارهای بچه‌ها رسیده‌اند و در نهایت با تنی خسته و روحی فرسوده به آغوش کلمات پناه می‌برند تا بعد بخش زیادی از جامعه، ارزش و اهمیت نوشته‌هایشان را به خاطر زنانه بودن زیر سوال ببرد و مسائل طرح شده در نوشتارهای زنانه را پیش‌پاافتاده بداند. وولف با هوشمندی اشاره می‌کند همانطور که ارزش‌های مردانه بر جهان غالب است، نوشته‌ها نیز بر اساس همان کلیشه‌های جنسیتی مورد نقد قرار می‌گیرند و به همین دلیل "منتقد می‌پندارد فلان کتاب مهم است، چون درباره جنگ است و بهمان کتاب بی‌اهمیت است، زیرا به احساسات زنان در اتاق نشیمن می‌پردازد". درواقع وقتی مردان نویسنده در حال نوشتن درباره مسائل ظاهرا مهم هستند که قرار است جهان را تغییر دهد، زنان به مسائل کوچک روزمره می‌پردازند که شاید جهان را تکان ندهد اما زندگی زنان با آنها پیوند خورده است. اساسا نویسندگی، حرفه‌ای دیوانه‌وار و طاقت‌فرساست و نویسنده زن بودن، کاری خودویرانگرانه! و لابد به همین دلیل است که در این روز به سیلویا پلات فکر می‌کنم که وقتی از نوشتن ناامید شد و می‌خواست صبح زود یک روز معمولی خودش را بکشد، صبحانه کودکانش را آماده کرد و بعد به استقبال مرگ رفت. با این حال، روزمان مبارک که با وجود همه دشواری‌های نوشتن در فضایی مردسالار هنوز بلایی سر خودمان نیاوردیم و همچنان می‌نویسیم و از همان گوشه آشپزخانه‌هایمان، جهان را وامی‌داریم تا زنان را ببینند. . 🕊⚜🕊⚜🕊