بعد از شهادت محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجاتهای محمد را پخش میکردند،
بیشتر مناجاتها و مداحیهای محمد در مورد #امامزمان بود؛ خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم،
خوشحال بود و بانشاط😊، لباس فرم سپاه بر تنش بود، چهرهاش خیلی نورانیتر شده بود؛ یاد مداحیهای او افتادم. پرسیدم :
محمد، این همه در دنیا از #آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟
محمد در حالی که میخندید ☺️گفت :
من حتی آقا #امامزمان را در آغوش گرفتم.🌹
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷
http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
عیدِ امسال سخنرانی آقا را گوش میدادیم.
دیدیم محمدامین دستانش را بر روی صورتش گذاشته و آرامآرام گریه😭 میکند. گریهای که معلوم است از روی بغض و نمیتواند کنترلش کند.
خواهرش گفت: چرا گریه میکنی امین❓ گفت: انقلاب دارد چهلساله میشود آنوقت هنوز ما #حزباللهی ننشستیم دورهم یک گفتمان واحد درست کنیم که به دردِ جامعه بخورد. تا آقا نخواهد این مسائل سطحی و پیشپاافتاده را تبیین کند.😔
اینها وظیفه #آقا نیست.
آقا اینقدر کار دارد نباید جورِ کمکاری ما را بکشد. این رهبر گناه دارد ما قدرش را نمیدانیم😞😞
#شهیدمحمدامینکریمیان
#ولایت
🌷 کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷
http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28