مقصد و مقصود!
یه روز صبح زود میرفتم جایی!
وقتی سوار تاکسی شدم؛ دیدم راننده صدای ضبط صوتش رو زیاد کرده و موسیقی حرام گوش میکنه!!😔
خیلی ناراحت بودم...😞😞
خواستم چیزی بگم ولی با خودم گفتم: نه! خوب نیست با یه آقا بحث کنم!
قرآن کوچیکی که داخل کیفم داشتم رو بیرون آوردم و شروع به خوندن کردم💖
راننده که متوجه قرآن خوندن من شد؛ ضبط رو خاموش کرد و از من عذرخواهی کرد!
هم به مقصد رسیدم و هم به مقصود...
#قرآن
#موسیقی
#تذکر_در_تاکسی
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
📱eitaa.com/khaterate_aamerin
💻 jhayat.ir
امان ز لحظهی غفلت که شاهدم هستی...
توی سرویس دانشگاه نشسته بودم که صدای موسیقی خانومی که راننده پخش می کرد، شنیده میشد...
کتابم رو باز کردم و به بهونه اینکه قصد مطالعه دارم و صدای ضبطتون یه کم بلنده، یا کمش کن واسه خودتون؛ یا خاموش کن؛ با لحنی خیلی مودبانه به راننده گوشزد کردم...
انقدر درخواستم مودبانه بود که راننده هم نتونست چیزی بگه و خاموش کرد👌👌
اما چشمتون روز بد نبینه، خاموش کردن همانا و صدای اعتراض کل بچه های اتوبوس همانا!!😨
فکر کنید تو اتوبوس، یکدفعه همه شروع کنن علیه شما اعتراض کردن...
از صندلی های عقب تر و با صدای بلند؛ توهین و ناسزا بود که نثارم میشد...
هنوز توهیناشون تمام نشده بود، که یکی از ته اتوبوس، کفشش رو پرت کرد جلو!!😳
تمام مدت سکوت کردم و چیزی نگفتم!
راننده دید که نزدیکه خون راه بیفته، یه موسیقی با صدای آقا گذاشت تا بچهها کمتر فحش و ناسزا بدن و کار به خون و خونریزی نکشه😄
تنها یه نفر ، فحش و ناسزا نثارم نکرد؛ یعنی جراتشو نداشت!!! اونم خانومی بود که کنارم نشسته بود؛ با یه صورت آرایش کرده و مانتوی کوتاه که بهش میخورد زیاد مذهبی نباشه...
- رو کرد بهم و گفت: ارزشش رو داشت؟ این همه فحش؟ این همه ناسزا؟ این همه توهین؟
- گفتم: میتونم یه سوال ازتون بپرسم؟
- گفت: بپرس!
- گفتم: به نظرت در حال حاضر؛ بالاترین شخصیت معنوی چه شخصیه؟
- گفت: نمیدونم!
- گفتم: یه کم فکر کن!
- گفت: آقای بهجت؟😳
- گفتم: کسی که از آقای بهجت هم معنویتر باشه و معصوم!!
- گفت: امام زمان(عج)؟
- گفتم: باریک الله! شما اعتقاد داری که امام زمان(عج) حداقل یکبار در هفته نامه عملمون رو نگاه میکنه؟ و میدونستی لحظه به لحظه حواسش به ما هست؟ گناه بکنیم از دستمون ناراحت میشه؟ و اعمال خیر انجام بدیم، خوشحال؟
- گفت: بله، که چی؟
- گفتم: اگر اون لحظه که راننده موسیقی خانم گذاشته بود و دانشجو ها هم انگار نه انگار نامحرم هستن؛ هم خوانی میکردن و دست میزدن، یه لحظه، یکی داد بزنه و بگه یا الله، امام زمان(عج) میخوان وارد اتوبوستون بشن، اون موقع چه کار میکردی؟
- آروم سرش رو انداخت پایین و گفت: خجالت میکشیدم...
- گفتم: خب گل من، واقعا فکر میکنی امام زمان(عج) شما رو نمیبینه؟ از شما دوره؟ آیا فکر میکنی، خدای امام زمان(عج) من و شما رو در اون وضع گناه نمی بینه؟
الم یعلم بان الله یری؟؟؟
در حالی که از زمین و آسمون داشتم توهین و ناسزا میشنیدم، بی توجه به بیاحترامیهای دانشجوها، بحث شیرینم رو با این خانوم ادامه میدادم و توهین اطرافیان ذره ای برام اهمیت نداشت!
دیدم چشماش داره نمناک میشه و قرمز...
- پرسید: یعنی شما با شادی مخالفی؟ یعنی تو هیچ عروسی نمیری؟
- گفتم: کی گفته خدا دوست نداره بنده هاش شاد باشن؟ خدا با گناه مخالفه؛ اونم دلیل داره و به خاطر خودمونه. شما دوست داری حزب خدا باشی یا حزب شیطان؟؟ من تو مجلسی میرم که اگر همون زمان؛ امام زمان (عج) یا الله گفتن و وارد شدن، شرمنده و سر به زیر نشم... حالا انتخاب با خودته، مجلسی که توش نوچه های شیطون معرکهگیری میکنن، ارزش داره وارد بشیم؟ یه خوشحالی به ناراحتی اماممون؟
- مِن مِن کنان گفت: آخه اینجور زندگی کردن که خیلی سخت میشه! ببین الان چقد توهین شنیدی؟
- گفتم: اگر بخوای طلا بشی باید زیاد تو حرارت قرار بگیری تا عیار پیدا کنی! عاشق دوست داره برا انتشار رنگ خدا، سختی خودش را به رخ آسمانیان بکشه؛ عاشق دوست داره برای محبوب خودش سختی ها رو تحمل کنه، شاید از نظر شما سخت باشه، ولی برا عاشق شیرینه؛ چون داره تلاش میکنه همه رنگ خدایی بگیرن!
دیگه هیچی نتونست بگه!
- ادامه دادم: بی بی زینب سلام الله علیها تو اوج اون همه سختی، فرمودن "و ما رایت الا جمیلا" جز زیبایی چیزی ندیدم؛
این سختیها، از منظر کسی هست که تو باغ نیست، بیا وارد باغ شو تا زیباییها رو ببینی!
اگر عینکت رو به زندگی عوض کنی، و سعی کنی فقط رضایت خدا رو در نظر بگیری، دیگه سختی معنایی نداره...
یواش یواش رسیدیم و ندامت رو در چهره خانوم معترض دیدم...
خدا رو شکر کردم که اگر این همه توهین شنیدم در عوض وسیله شدم؛ تا این خانم کمی به رنگ خدا شدن، فکر کنه...
خدایا در همه حال شکرت😊
#موسیقی
#رنگ_خدا
#امام_زمان
#تذکر_در_اتوبوس
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
@aamerin_ir
🔸 حرف عجیب!؟؟
سوار تاکسی شدم!🚕
یه آقای جوونی راننده بود. تو ماشینش آهنگ نامناسب گذاشته بود!😢
- گفتم: آقا لطفا اگر میشه یا صداشو کم کنید یا خاموشش کنید!!
مسافرای دیگه انگار که حرف عجیبی زده بودم سکوت کرده بودن و نگاه میکردن!👀
- راننده گفت: آخه من اگه صدا نشنوم خوابم میگیره و تمرکز ندارم!!😐
- گفتم: خُب میتونید رادیو روشن کنید!📻
الحمدلله حرفم اثر کرد و ضبط رو قطع کرد و رادیو رو روشن کرد!😊
#موسیقی
#نهی_از_منکر
#تذکر_در_تاکسی
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
🔸 یاعلی(ع)!
شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) بود. حوالی ۰۰:۳۰ بامداد. داشتم مثل هر شبِ ماه رمضانِ هر سال، از بهارستان تا مسجد ارک رو گز میکردم! اما اینبار، پیاده.
بعضی شبها که دلم خیلی میگرفت و میخواستم خودم رو تنبه بدم، پیاده و ذکرگویان از کنارِ تاریکِ خیابون، راه میافتادم.
مسافتی در حدود ۲.۵ کیلومتر، که میتونید در عرض ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طی کنید.
البته عملاً به تعداد انگشتان یک دست هم نشده که کل راه رو پیاده برم. چه توقعی دارید؟! بالأخره یه آدم مذهبی! اون هم با تسبیح و قرآنی که تو دستش داره توجه بچه هیئتیهای موتوری رو جلب میکنه خب!
اما اون شب ...
داشتم از جلوی سردر مجلس شورای ملی (مجلس قدیم- جنب م بهارستان) به سمت سه راه سرچشمه میرفتم. خلوت بود. ماشینی سر پیچ، اونطرف خیابون ایستاده بود. در ماشین رو باز کرده بود و صدای آهنگش رو بلند.
شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) ...
میشد برم به فحش بکشمش!
میشد با عصبانیت بهش تحکم کنم که ببند اون بیصّاحابو!
با لباس مشکی، تسبیح و قرآن جیبی، محاسن بلند، چفیه عربی، چهره جدی رفتم سراغش.
جدی و سرد نگاهش کردم و گفتم: چی شده؟ میخوای هُلش بدیم؟
تو سر و صدای آهنگ، درست نشنید.
با حالت جدی گفت: جونم؟ و همزمان یه ذره ضبط رو کم کرد تا بشنوه.
لابد فکر میکرد از چنین هیبت نورانیای! لزوماً ضبط رو خاموش کن باید شنید؛ برای همین چهرهاش رو جدی کرد مثلاً!
با همون حالت قبلی گفتم: میگم اگه روشن نمیشه هلش بدیم ...
یه دفعه پوست انداخت و حالت چهرهاش عوض شد. انگار شرمنده شده باشه از بزرگواری حقیر!
صدای ضبط رو تقریباً کامل بست و با کمی لبخند گفت: نه داداش، دمت گرم.
برام مهم بود که بعدش چی کار میکنه. وقتی گفتم: قربونت، یاعلی(ع) و رفتم، دیگه صدای ضبط نیومد.
شب ضربت خوردن حضرت علی(ع) ...
اون یاعلی(ع) آخر، وقتی رفتارت به دل دیگران میشینه، بهترین کاریه که باید انجام بدی. یعنی داری به دیگران میگی کار هرچند کوچکی که حالِت رو خوب کرد صدقه سر کیه.
امام صادق(ع) فرمودند:
يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً.
"ای شيعيان! شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه آبروريزی ما."
مشکاة الأنوار، ص 67
#حدیث
#موسیقی
#نهی_از_منکر
#روش_غیرمستقیم
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
❌ استفاده از مطالب کانال؛ بدون لینک، مجاز نمیباشد.❌
🔸 شهربازی
هفته پیش پسرم بردم شهر بازی🎡
شهربازی محل ما، غالبا خلوت بود و ما خواهش میکردیم ترانه رو قطع میکردن...
اما دفعه پیش خانمی مخالفت کرد و گفت: ما میخواهیم بچههامون به هیجان بیان و بازی کنن و بهانههای دیگه...
اینبار که میخواستیم بریم شهربازی؛ آهنگهای شهربازی معارفی حرم امام رضا علیه السلام رو ریختم داخل فلش، بردم و وقت ورود دادم به متصدی شهر بازی😊
ایشون هم باکمال میل قبول کرد که همیشه این اشعار مذهبیِ مناسب رو در پارک پخش کنه☺️
صدای همخوانیهای امام رضایی وشعرهای کودکانه حال و فضای بازی بچهها رو عوض کرد و چند مادر متدین هم از اینکار خوشحال شدن و گفتن: ما بخاطر آهنگهای نامناسب بچههامون رو نمیآوردیم پارک...
🌀 گوشه نشینی و کنارهگیری از جامعه و امید اصلاح جامعه از جانب غیب، کار شایستهای نیست. ما باید در همهی ابعاد جامعه حضور پررنگ و موثر داشته باشیم و انشاالله زمینه ساز ظهور باشیم.
#موسیقی
#حضور_موثر
#تذکر_در_پارک
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
🔸 نهیازمنکر خانوادگی!😁
چند وقت پیش توی شهرمون نمایشگاه گل وگیاه بود☘️🌸🌺
داخل نمایشگاه؛ آهنگ ترانه پخش میشد و صداشم خیلی زیاد بود.🔊
با اعضای خانواده تصمیم گرفتیم تک تک بریم دفتر مدیریت نمایشگاه و اعتراض کنیم به پخش آهنگ!⛔️
اول مادرم رفت و از آقایی که توی دفتر نشسته بود خواست که آهنگ رو خاموش کنه تا نمایشگاه آرامش بیشتری داشته باشه...
(اما اون آقا توجهی نکرد و آهنگ رو خاموش نکرد!!!)
۵دقیقه بعد از اینکه مادرم برگشت پیش ما، پدرم رفت دفتر مدیریت و گفت: آقای محترم! صدای آهنگ خیلی زیاده و ما داریم اذیت میشیم لطفا کَمِش کنید🙏
(اینبار تذکر پدرم جواب داد و اون آقا صدای ترانه رو کم کرد!😃)
چند دقیقه بعداز پدرم، من و خالهام دوتایی رفتیم و گفتیم خیلی ممنون که صدای آهنگ رو کم کردید ولی اگر کامل خاموشش کنید ممنون میشیم☺️
آقای دفتردار که کلافه شده بود😤گفت: بابا ما یه آهنگ گذاشتیم، صد نفر اومدن اعتراض کردن!!چه غلطی کردیما!!😂😂
بعدش گفت: چشششم خاموشش کردمممم😕
ماهم تشکر کردیم و برگشتیم و به بازدیدمون از نمایشگاه گل و گیاه در فضای کاملا آرام ادامه دادیم😄✌🏻
🌀 پیشنهاد میدم در اینجور موارد، اگر تعدادتون زیاده، تک تک برید و تذکر بدید که اثرگذاریش خیییلی بیشتره😉
#موسیقی
#نهی_از_منکر
#تذکر_در_نمایشگاه
#خاطرات_ارسالی_اعضاء
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
ارتباط با ادمین و ارسال خاطرات 🔻
@yavarane_zohoor
🔸 نهیازمنکر با طعم دوغ!!!😋
روز جمعه ناهار رفته بودیم بیرون، جای شما سبز🌿
جایی که نشسته بودیم، چندمتر اونطرفتر هم خانوادهای نشسته بودند که متاسفانه خانمهاشون بیرون رو با خونه اشتباه گرفته بودند و کاملا با لباس راحتی بودند!!!😕
بعد از چند دقیقه که تعداد ما هم بیشتر شد، انگار لج بکنند که کنارشون نشستیم؛ موسیقی گذاشتند و یه مقدار صداش را زیاد کردند!!!🔊
منم مونده بودم از چه روشی استفاده کنم برای اینکه نهیازمنکر کنم و تأثیر هم بگذاره...🤔
دیدم دارند سفره پهن میکنند برای ناهار😋
جاتون خالی دوغ محلی آماده کرده بودیم برای خودمون؛ دوغ رو بردم براشون و سلام کردم و مؤدبانه و با لبخند گفتم: دوغ محلیه! میل کنید برای ناهار!☺️
تعجب کرده بودند چرا واسشون دوغ بردم؟!🤔
گفتند: نه ممنون!!
خلاصه با اصرار دوغ رو بهشون دادم و گفتم: ببخشید ما اینجا جوجه درست کردیم و بوی اون به شما رسید؛ شما الان اینجا همسایه ما هستید و چندساعتی حق همسایگی به گردن ما دارید.👌
(البته اونها خودشون کباب درست کرده بودند و بردن دوغ فقط بابت تذکر بود!)
بعد از گفتن این حرف، سریع موسیقی را خاموش کردند و بعد که من برگشتم یکی یکی مانتوهاشون را پوشیدند و شالهاشون را الحمدلله سر کردند...😍
#حجاب
#موسیقی
#تذکر_در_پارک
#روش_غیرمستقیم
#خاطرات_ارسالی_اعضاء
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
ارتباط با ادمین و ارسال خاطرات 🔻
@yavarane_zohoor
💢استفاده از مطالب کانال "با لینک" مجاز است!
🔸 حضور فعال
به همراه بچه ها و دوستانم رفته بودیم یه پارک که نزدیک گلزار شهداست...
داشتم استراحت میکردم که یدفعه صدای آهنگ شنیدم! تعجب کردم!! آخه شهادت امام جواد علیه السلام بود...
اطرافمو نگاه کردم، دیدم یه آقایی که متصدی چرخ و فلک بود یه ضبط کنارشه و وقتی بچهها سوار چرخ و فلک میشن آهنگ رو روشن میکنه و بعداز بازی بچهها خاموش میکنه!!😢
ذهنم درگیر بود که چطور برم به اون آقا تذکر بدم🤔 اطرافش هم خانم های بیحجاب ایستاده بودن...
یادم افتاد تو کیفم کاغذ و خودکار دارم!😃
داخل کاغذ نوشتم: سلام، امشب شهادت امام جواد(ع) هست؛ به احترام امام جواد(ع) صدای آهنگ رو قطع کنید...
کاغذ رو دادم به دخترم و گفتم ببر بده به اون آقا!
اون آقا کاغذ رو گرفت خوند و صدای ضبطش رو خیلی کم کرد🔉
درسته که به هدف اصلیم نرسیدم و ضبط رو خاموش نکرد ولی همینکه بهش تذکر دادم خیالم راحت شد که از دفعههای بعد یادش میمونه که حواسش به ایام شهادت باشه...👌
🌀 احتمال تاثیر همهجا قطعی است.
#نامه
#موسیقی
#تذکر_در_پارک
#خاطرات_ارسالی_اعضاء
#امر_به_معروف_مثل_نماز_واجبه
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
ارتباط با ادمین و ارسال خاطرات 🔻
@yavarane_zohoor
🔸دلخوشی مردم!؟
قبل از محرم داشتم میرفتم کلاس...
سوار ماشین بودم، دیدم دو تا از فروشگاههای نسبتا بزرگ در دو جای مختلف؛ باند بزرگ گذاشتند بیرون
و معلوم بود روشن هم هست...
موقع برگشت از کلاس مسیر رو پیاده آمدم... تا رسیدم به فروشگاه، هنگ کردم!!!
باورم نمیشد!!😨
خواننده زن داشت میخوند!!😳
- رفتم داخل مغازه و به یکی از فروشنده ها گفتم: آقا مدیر مارکت کجاست؟
- گفت: ایشون هستن👈
- رفتم طرفش و خیلی خشک و رسمی گفتم: آقا شما مدیر اینجا هستی؟
- گفت: بله!
- گفتم: شما به کدوم مجوز باند گذاشتی بیرون؟ اونم با این آهنگ های غیر مجاز؟!
- گفت: شما به چه مجوزی داری این حرف رو به من میزنی؟؟
- گفتم: الان به شما میگم به کدوم مجوز!!
قانون اماکن رو از گوشیم پیدا کردم و نشونش دادم و گفتم طبق قانون شما اصلا حق گذاشتن باند بیرون مغازه نداری!اونم با این آهنگهای غیر مجاز...
- گفت: این رو خودم میدونم!!!
- گفتم: باشه پس مشکل نداری زنگ بزنم پلیس اماکن؟
- گفت: هر کاری دلت میخواد بکن!!!
منم سریع زنگ زدم پلیس!
تو همین مذاکرات ما بود که دیدم یک فروشنده دیگه که متوجه موضوع بحث شده بود، رفت باند رو خاموش کرد...
منم آمدم بیرون و به کار خودم ادامه دادم و جریان رو به پلیس گفتم و گفت: الان باند روشنه؟
گفتم ترسیدن! فعلا خاموش کردن!
- گفت: اگر همین الان روشن هست نیرو بفرستم!!!
- گفتم: آقا شما وظیفه تون رو انجام بدید نیرو بفرستید تذکر بدید! اصلا همین که باند بیرون مغازه هست خلاف قانون اماکنه و شما باید پیگیری کنید...
حریف من نشد و گفت الان نیرو میفرستم و آدرس دادم و قطع کردم...
متاسفانه باید سریع به جایی میرفتم و سوار ماشین شدم و رفتم!
ولی دل تو دلم نبود که آیا پلیس رفته یا نه ...
چند روز بعد که از اونجا رد شدم دیدم خبری از باند نیست...
یکبار هم کسی رو داخل فرستادم
گفت: اصلا آهنگی روشن نبود!
دومین فروشگاه رو هفته بعد با دوستم رفتم!
با این تفاوت که آهنگ مجاز گذاشته بود...
و همین پروسه رو طی کردیم و در آخر آقای مدیر باند رو آورد داخل فروشگاه
و منم تشکر کردم! و گفتم من اینجا مسیرم هست، اگر دوباره باند رو بیرون ببینم با پلیس اماکن خدمت شما میام و از مغازه آمدیم بیرون...
ولی قبلش یک آقا و خانم که خریدار بودن متوجه موضوع شدن و به من گفتن: خانم دلخوشی مردم به چی باشه؟! حالا یک آهنگی روشنه! مردم دلشون باز میشه!!
- گفتم: آقا دلخوشی مردم به این چیزهای واهی و زودگذر نیست!! دلخوشی مردم قیمت مناسب اجناس داخل فروشگاه هست که وقتی میان، بتونن خرید کنن و با دست پر برن نه با حسرت برگردن برن بیرون...
با همین فرعییات سرمون رو گرم کردند
تا از اصل غافل بشیم!😔
و آقا دیگه سکوت کرد🤐
#موسیقی
#تماس_با_پلیس
#تذکر_به_فروشنده
#تذکر_در_فروشگاه
#بی_تفاوت_نباشیم
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻🔻
@khaterate_aamerin
🔸 فرشته ها میرن بیرون!
رفته بودم کتاب فروشی و میخواستم کتاب روانشناسی کودک به نام:« به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن» رو بخرم.
فروشنده ها یه خانم و یه آقا بودن، من رفتم و از اون خانم خواستم کتاب رو برام بیاره!
کتاب رو آورد و همزمان آهنگ خارجی رو هم روشن کرد...🎼
من از آقامون خواستم بچه ها رو بیرون ببره که آهنگ گوش ندن!
آخه ما تو خونه هم آهنگ های غیر مجاز تلویزیونی رو قطع میکنیم و میگیم با صدای آهنگ، فرشته ها از خونه مون میرن بیرون!😇
کتاب سه جلدی بود و صد و سی و پنج هزارتومن قیمت مجموعش بود و تخفیفم نداشت.🙄
من با اینکه از گرونی کتاب جاخورده بودم و میخواستم فقط جلد اولشو بگیرم
اما یکدفعه به دلم افتاد که همه جلدها رو بخرم...
سه تا تراول پنجاهی گذاشتم رو میز و گفتم: بنظرم آهنگ پخش نکنید بهتره!
چون مکان عمومیه و آدم میخواد راجع به خریدش فکر کنه، بخشی از کتاب رو بخونه و...من بخاطر بالا رفتن راندمان کار خودتون میگم...
خانوم فروشنده بلافاصله تشکر کرد و آهنگو قطع کرد!😍
همسرم هم بخاطر تذکرم خوشحال شد و گفت: ارزش داشت که این همه پول بدیم...
#موسیقی
#تذکر_در_فروشگاه
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻 🔻
@khaterate_aamerin
🔸 تحمیل سلیقه!
راننده اتوبوس موسیقی نسبتا تندی گذاشته بود که صداش از تمام بلندگوهای اتوبوس پخش میشد...
- رفتم جلو و خیلی محترمانه گفتم: آقای راننده شما اگر دوست دارید آهنگ گوش بدید میتونید از بلندگوی شخصیِ خودتون گوش بدین!!
- گفت: چرا؟؟؟!!!!!!
- گفتم: شاید یه نفر بخواد کتاب بخونه یا با دوستش دردودل کنه...
- گفت: این آهنگای رادیو پیامه برو زنگ بزن 162 و اعتراض کن!!!😳
- گفتم: موضوع سرِ آهنگ نیست! موضوع سرِ اینه که شما داری سلیقتو به دیگران تحمیل میکنی... دیگران مجبور به تحملِ سلیقه شما نیستند!😎
واقعا مشخص بود هیچی نداره بگه ولی فقط تکرار میکرد رادیو پیامه!!!
همون موقع به مقصد رسیدم و پیاده شدم☺️
خداروشکر که حداقل لذت گناه به کامش تلخ شد.👌
🌀 شما هم میتونید از این جملات برای تذکر در چنین مواردی استفاده کنید.🚌
#موسیقی
#تذکر_در_اتوبوس
شما هم به آمرین بپیوندید 🔻 🔻
@khaterate_aamerin
@vajebefaraamooshshodeh
توی اینستاگرام یه پیج طلافروشی داشتم.
هر روز از طلاهاشون استوری میذاشتن برای مشتری ها...
استوریها همراه با آهنگ بودن...
دیروز استوریشون همراه با موسیقی با صدای خانم بود.
رفتم دایرکتشون و نوشتم: سلام. روز بخیر. لطف کنید استوری ها رو با آهنگ نذارید یا حداقل مجاز بذارید.
نوشت: چشم
نوشتم: خداخیرتون بده. اینطوری برکت کسب و کارتون ان شاالله بیشتر میشه.چشمتون منور به ضریح کربلا
به همین سادگی تو فضای مجازی میشه امربهمعروف و نهیازمنکر انجام داد.😍😊
#موسیقی
#نهی_از_منکر
#فضای_مجازی
خوشحال میشیم خاطراتتون رو برامون بفرستید.👇
@Yavarane_zohoor
شما هم به آمرین بپیوندید 👇
@khaterate_aamerin