eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
686 دنبال‌کننده
576 عکس
332 ویدیو
105 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود ▪️ ۲۲تیرماه، سالروز عروج استادصفایی به ملکوت الهی است. ▪️ به روح بلند استاد، صلوات و فاتحه‌ای هدیه خواهیم کرد #️⃣ 📥: download ▪️ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 خدا مدافع او بود ⚫️مرحوم استاد علی صفایی حائری در کلام 🎙 استاد شیخ حسین انصاریان ▪️ ۲۲تیرماه، سالروز عروج استادصفایی به ملکوت الهی است. ▪️ به روح بلند استاد، صلوات و فاتحه‌ای هدیه خواهیم کرد #️⃣ 📥: download ▪️ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 برای پس از مرگم 📜 بخشی از ناگفته‌های مرحوم استاد علی صفایی حائری 🔰 برای اولین بار با صدای حجت‌الاسلام و المسلمین موسی صفایی حائری فرزند مرحوم استاد، ⏰امشب در کانال یوتیوب و بقیه پیام‌رسان‌ها منتشر خواهد شد. 📺 کانال یوتیوب ▪️ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
✨مرحوم حاج شیخ علی صفایی حائری (رضوان الله تعالی علیه): " به خدا قسم، کسانی که به خاطر باطل از حقّ جدا شدند، کامی از باطلشان هم نگرفتند. این را به نَفستان بِباورانید " 🎤 سخنرانی ویژگی‌های اصحاب امام حسین(علیه السلام) ❣ 📆جلسه اول - ۱۵/محرم/۱۳۶۹.ش ▪️امروز ۲۲تیرماه، سالروز عروج مرحوم استاد صفایی است. 🔺 به روح بلند ایشان، صلوات و فاتحه‌ای هدیه کنیم. 🤲 🔺 استاد شیخ حسین انصاریان 👇 https://eitaa.com/einsad/5569 🌷🇮🇷🏴🇮🇷🌷
📌سلسله نشست های شبهای حوزه 🔸استاد صفایی و مشکلات حوزه و روحانیت 🔺باحضور حجت الاسلام لاجوردی و حجت الاسلام بهمنی ⏰ ۲۳ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸ عصر 🏠قم- میدان معلم- کوچه ۲۲- پلاک ۲۶- مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم آدرس روی نقشه @markazasnadqom
📌«همیشه مسافر» مطرب که عاشق نَبوَد، و نوحه گر که دردمند نَبوَد، دیگران را سرد کند. (مقالات شمس تبریزی) 🔹اصلاً نمی توانستم باور کنم که یک سفر کوتاه یک روزه همه ی زندگی مرا تغییر دهد و سال های سال تا به امروز این همه بر لحظه لحظه ی عمر و جزء جزءِ هستی ام تأثیر بگذارد. 🔸یکی از روزهای آذرماه سال یک هزار و سیصد و پنجاه و هشت. من بودم و سعید و ناصر. سعید که بعدها چند تکّه از استخوان های او را از جبهه به تهران آوردند و ناصر که تمام بدنِ مجروح و زخمی اش نشانه هایی دارد از هشت سال حضور جوان مردانه در دفاع از این سرزمین ( و الآن ناصر در بیمارستان است و منِ بی همـّت ناسپاس به دیدن اش نرفته ام هنوز).شنیده بودم که خیلی از کتاب ها، خوانندگان خود را به دنبال نویسنده ها روانه کرده اند. جست و جویی که از انس با اثر شروع شده و به مصاحبت مؤثّر انجامیده. ما نیز با خواندن چند کتاب از نویسنده ای ناشناس، راهی شده بودیم. 🔸بعد از زیارت از حضرت معصومه، راهیِ کتابفروشی های اطراف حرم شدیم. به دنبال کتاب فروشی هجرت. بالاخره راه پلّه ای را گرفته بودیم و رفته بودیم بالا. در آن بالاخانه با کتاب فروش سر و کلّه می زدیم که ما به دنبال نویسنده ی این چند تا کتاب، آقای عین.صاد می گردیم که از بعضی ها شنیده ایم نام اصلی اش علی صفایی است. 🔹کتاب فروش همین طور طفره می¬رفت. نه ردمان می کرد برویم پی کارمان و نه نشانی ای از آقای عین.صاد را به ما می داد. معلوم بود که ما را نگه داشته تا هم قدری سبک سنگین مان کند و قدری هم وقت بگذرد. همین طور بود. دیگر حوصله مان لبریز شده بود و چیزی نمانده بود تا راه بیفتیم که مردی روحانی وارد شد. و دقایقی بعد، مرد کتاب فروش با حرکاتِ چشم اش به ما اشاره کرد که یعنی همین است. و ما متوجّهِ تازه وارد شدیم. بیست و هفت- هشت ساله می نمود. عمامه ای سفید و عبا و ردایی با موها و ریش های خرمایی و چهره ای آرام. با تعجّب و احترام سلام کردیم. خودش جلو آمد و خیلی صمیمانه – و به یادم نمانده که با چه چیزی- سر صحبت را باز کرد. قرار شد که عصر به خانه اش برویم در محلّه ی باجک قم. 🔸بر دیوار آن خانه ی کوچک یک طبقه، تعداد زیادی دوچرخه و چند تا موتورِگازی و دنده ای تکیه داده بودند. تو که رفتیم لحظات آخرِ درس او بود. با تعدادی طلبه ی ملبّس و مکلا که در اتاق کیپ تا کیپ نشسته بودند. یک مَدرَس ساده. کم کم طلبه ها رفتند. چند نفری ماندند که به مباحثه پرداخته بودند. و من و سعید و ناصر. شلوار و پیراهنِ بلند آخوندی تن¬اش بود و بدون دستار رفت و چای آورد و نشست. از ما یکی¬یکی پرسید. ناصر چیزی گفت و من غزلکی خواندم و سعید هم سوره ی فجر را به سبک منشاوی قرائت کرد و آقای عین.صاد که در همان دقایق متوجّه شدیم دیگران به او حاج شیخ می گویند شروع کرد به صحبت. حرف هایش مثل نوشته هایش در کتاب های مسؤولیت و سازندگی، عاشورا، انفاق، غدیر و رشد، صمیمی و عمیق و تازه و تأثیرگذار و جذّاب بود. درباره ی همان سوره ی فجر شروع کرد به صحبت و به آیات پایانی که رسید، صورت اش پر از اشک شده بود. یا أیَّتُها النَّفسُ المُطمئِنّه إرجِعی إلی رِبِّکَ راضیه مرضیّه فادخُلی فی عِبادی و ادخلی جَنَّتی. 🔹علی صفایی حائری به عنوان یک نویسنده هیچ فاصله ای با آثارش نداشت. خودش را که می دیدی انگار کتاب هایش رو به روی توست. کتاب هایش را که می خواندی، انگار خودش با تو حرف می زند و حرف و حدیث و پیک و پیغامش همان بی تابی های متعالی که عالمان را میراث داران انبیا کرده است. در جوانی با مسائل تربیتی شروع کرده بود. در کنار فقه و اصول و ادبیات و فلسفه و . . . به مسائل پرورشی پرداخته بود. با آن¬که شنیده بودم در بیست و یکی دو سالگی خارج فقه و اصول را گذرانده و چیزهای دیگر را در این ها درجا نزده بود. به قول خودش: در نور نمی توان نگریست که این¬جا درجا زدن است. با نور باید حرکت کرد و به جایی رسید. اولی بینایی را از تو میگیرد و دومی تو را در راه یاریگر است. به سرچشمه پناه برده بود؛ قرآن و حدیث، و در سلسله کتابهای روش نقد که انواع دیدگاه ها را نقد میکند، میبینی در آزادی و عرفان مصطلح ماندن را هم کم می داند، برای انسان. آزادی از آزادی دغدغه ی او بود و رسیدن به مرتبه ی رشد. و این همه را در وحی دریافت کرده بود. عین‌صاد به روایت سهیل محمودی به مناسبت ۲۲ تیرماه سالروز رحلت استاد علی صفایی حائری https://t.me/maasqom/36 @markazasnadqom
🔺 پا فرو برده در عشق! 🔹به مناسب سالروز رحلت دانشمند فرزانه استاد علی صفایی "توفیق حضور در درس و جلساتش را نداشتم، چند باری برای دیدن یکی از دوستان که از شاگردان و ارادتمندانش بود، به منزلی که حلقات درس و گفت و گوهایش در آن برگزار می‌شد رفتم و او را که با حرارت و عشق و شوق خاصی در حال بحث و گفتگو بود، از نزدیک دیدم. مرد با وقار و جذاب و صمیمی ! حلقات‌ درسش بسیار گرم و پرنشاط بود. چیدمان حلقه درسش هم مثل مباحثش و همانند ادبیاتش؛ خاص، دیدنی و نوآورانه بود! روحانی جوانی که در همان بار اول ملاقات با او؛ احساس قرابت و صمیمیت می‌کردی و محبتش به دل می‌نشست! با آن‌که آن سال‌ها جوان بود اما اندیشه‌اش عمیق و دامنه دانش و اطلاعاتش گسترده بود و همین دانش را چون، اهل ذوق و هنر بود، با چاشنی ادبی و هنری زیبا و دل‌نشین ادا می‌کرد لذا به دل می‌نشست. دبیرستان که بودم با کتاب‌هایش آشنا شدم و بسیاری از آن‌ها را خوانده بودم و سال‌های اولی که وارد قم شدم پی‌جوی آثارش بودم. هنوز برخی از آثارش را در کتابخانه‌ام دارم و گاه از آن‌ها بهرمندم. از ادبیات روان و بدور از اغلاق و پیچیدگی‌های زبانی و ادبی و جذابش ، احساس خوبی دارم و همیشه برایم شیرین و دلنشین بود. اما مهمتر از آثارش، منش و جامعیت دانش و اندیشه‌ورزی و تعلیم خردورز‌ی‌اش به شاگردان ، هنر خاص او بود که از او شخصیتی خاص و منفرد ساخته بود. علاوه بر مقام تعلیم، همسان پدر بلکه بیش از آن، یار و غم‌خوار شاگردانش بود. همین ویژگی‌های شخصیتی او بود که برای نسل جوان آن روزگار جذاب و محبوب بود. حسادت‌ها و سو ظن‌ها شائبه‌هایی را علیه استاد جوان پراکند و شبهاتی در مورد آرا و اندیشه‌اش به وجود آورد که دل آزردگی‌اش را فراهم ساخت. اما هیچ‌گاه از گفتن و نوشتن و تربیت خسته نشد و نگاه والای انسانی‌اش را مخدوش نساخت. به همین جهت، اندیشه‌هایش درجمع جوانان سال‌های ۵۰ و ۶۰ زیاد مورد گفتگو قرار می‌گرفت. در چنین فضایی بود که خیلی تلاش کردم تا از اندیشه و شخصیت او بیشتر بدانم اما با شرایط غبار آلودی که گروه‌ها ایجاد کرده بودند، خیلی امکان حضور در جلساتش نبود اما همواره پی‌‌جوی آثارش از شاگردانش و .. بودم و به بحث و گفتگو نشستم. یک بار در محافل سیاسی که صبح جمعه در دفتر تبلیغات قم با حضور شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی کشور با شرکت طلاب جوان برگزار می‌‌شد یکی از نمایندگان بلند پابه و مشهور مجلس حضور یافته بود، از او پرسیدم که چرا از جناب عین صاد ( مخفف نامی که مرحوم صفایی به آن شهرت داشت) در تلویزیون استفاده نمی‌شود؟ پاسخی داد که از اثباتش در ماند! مشخص بود که فهم و درکی درست از اندیشه‌اش ندارد. برای من نگاهش به هنر و سینما و کاربست ادبیات خاص در تبیین معارف اسلامی مهم بود و اما حرّیت و صمیمیت او با اهل هنر و رسانه و طلاب و دستگیری مداوم او از اهل نیاز و بی‌تکلف بودنش، عالمی فرزانه و اهل اندیشه و معلمی خردمند و خردورز و مربی ناصح و خیرخواه بودنش و افق نگاهش که ورای زمانه و اقران قرار داشت از همه مهمتر بود. روزگار آن‌چه سزاوارش بود، از او دریغ داشت و اجل نیز صفحات فرصت‌ را بر مریدان و خوشه چینان محضرش بست و او را که روح بی‌قراری داشت و مهاجری مشتاق لقای حق بود به دیاری دیگر و سرای محبوبش، فراخواند! او برای همیشه معلمی ژرف‌اندیش و جان آگاه و دردمند که به بیان خودش، بارش باران عشق را حس کرده و پا در عشق فرو برده بود، در تاریخ بلند حوزه معرفت و تربیت و فضیلت باقی ماند! شخصیتی بود وارسته و معلمی متعهد، سخت کوش و جان شسته که امروز سخت بدان نیازمندیم. رضوان‌الله تعالی علیه روحش شاد 🤲 ✍ حمید احمدی 📆 ۲۲ تیر ماه ۱۴۰۳ 🌷🏴🌷
12.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۲ تیرماه، سالروز عروج استاد علی صفایی حائری است. مردی که در عمر کوتاه ۴۸ ساله‌ی خود، بیش از ۶۰ کتاب نوشت و صاحب مکتب و اندیشه بود. ✍ رهبر معظم انقلاب در مورد ایشان فرموده‌اند: ایشان در تفسیر قرآن صاحب‌نظر بود؛ همچنان که علامه طباطبایی (ره) صاحب نظر بود. حضرت آیت الله حائری شیرازی نیز راجع به ایشان گفته اند: قدر این نویسنده، شناخته نشده. او محتوای شهید مطهری را دارد و روش بیان شریعتی را. 💌 فرزندان ایران را بشناسیم. ★᭄↬@𝒑𝒂𝒋𝒐𝒉𝒆𝒔𝒉_𝒆𝒔𝒇𝒂𝒉𝒂𝒏
هدایت شده از چشمه جاری
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 زندگی نامه استاد علی صفایی رحمة الله علیه 🆔👉@cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅👈 برادری چو عبّاس ◼️ در این شب تاسوعا همّتی تا جفا کم کنیم و به وفای عباس زنده شویم و با ولیّ خود همراه بمانیم و امان شمر را نخواهیم و از جام فرات لب تر نکنیم. که اگر وفا کردیم ما را به برادری می‌گیرند و فاطمه ما را فرزند خویش می‌خواند. 📚 وارثان عاشورا، ص ۷۵ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥چیکاربکنیم سقوط نکنیم ... 🎙 «🥀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌