eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
664 دنبال‌کننده
569 عکس
327 ویدیو
104 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مباحث تربیتی
آن چه من را به حركت وادار مى‌كند،علم به چيزى نيست،اضطرار به آن است.احتياج به آن است.مادامى كه من،دين را حتى اگر قبول كردم،خدا را حتى اگر باور كردم كه هست،اگر به آن نياز نداشته باشم وبگويم بدون دين مى‌توانم راهم را بروم ومى‌توانم بدون دين زندگى كنم،طبيعتاً دين يادر متن نمى‌آيد،بر كنار مى‌شود، يااگر هم مى‌آيد متن بى‌بديلى نيست،مى‌تواند نسخه بَدَل داشته باشد اينجاست كه تواز دين مى‌توانى كنار بكشى.ثبات تو در رابطه با دين ممكن است متغير باشد. يك روز باشى يك روز نباشى.اين ديگر مربوط‌ است به شرايطى كه تو دارى.دين متن تو نيست.يك روز آن را دارى، يك روز ندارى حاشيه‌ى زندگى توست اما اگرآدمى باور كرد كه دين براى من ضرورت است،چرا؟چون علم من در حوزه‌ى هفتادسال مى‌تواند كارگشا باشد،فلسفه‌ى من هم در حوزه‌ى علم من مى‌تواند روشنگر باشد وعرفان من هم و قلب من هم و مجموعه مسائل و نقطه‌هاى آسيب وآفتى كه در دل من هست با مجموعه‌ى راهى كه در پيش دارم واهدافى كه دارم جمع‌بندى وشناسايى مى‌شود،آن موقع اگر من اين مجموعه را فهميدم،به وحى روى مى‌آورم،اين نياز را مى‌فهمم.اينجاست كه در خدا جدال نمى‌كنم. روح انتظار با دستيابى به امن ورفاه و رهايى كه آرمان‌هاى انسان معاصروشايد خود ما هم باشد،آرام نخواهد گرفت وكسانى كه همراهى حجّت و معيّت محمّد و آل محمّد را مى‌خواهند نمى‌توانند تا اين سطح قرار بگيرند وتا اين حدّ آرام باشند،كه انسان معاصر چه بسا بتواند با تكيه بر علم و عقل و عرفان،بدون نياز به وحى و مذهب تا اين مرحله گام بردارد وبا عقل جمعى و روح جمعى وغريزۀ جمعى به اين مهم نائل آيد پس ما كه از ضرورت وحى واضطرار به حجّت و انتظار حجّت دم مى‌زنيم بايد از اول حساب را روشن كنيم وسنگمان را حق كنيم؛👈چون ما مدعى هستيم كه آدم براى بيشتر از هفتاد سال برنامه‌ريزى شده ومعتقد هستيم كه بافت وساخت انسان و جهان با اين سطح از وامن و رهايى،سازگار نيست.تحول نعمت‌ها و محدوديت‌ها و خودآگاهى و مرگ‌آگاهى، آدمى رادر متن رفاه، راحت نمى‌گذاردودر شب عروسى به فكر عزا و بارهاى سنگين فرداها مى‌اندازد. ◼️◾️ ما معتقديم كه چه در مرحله ‏ى معرفت و دين‏ شناسى و چه در مرحله‏ ى تأثيرگذارى معرفت و يقين بر عمل و تصميم بايد به حلقه‏ ى واسطى توجه داشت كه اصل و اساس و را شكل مى‏ دهد ◾️همان‏طور كه در آن جمله‏ ى دعا آمده بود: مكن اليقين فى قلبى من با اين‏كه مى‏ دانم در كوزه است به سراغ آب نمى‏ روم،چون تشنه نيستم ولى با احتمال اين‏كه در چند كيلومترى آب هست حركت مى‏ كنم،چه را با خود دارم وآرام نمى‏ گيرم. 📚 کتاب وارثان عاشورا،
✨«مرحوم به سال 1330 در شهر قم در خاندانی از عالمان دین تولد یافت. در نوجوانی به سوی حوزه آمد و در پانزده سالگی موفق به پایان سطح گردید. نوزده ساله بود که به تایید برخی استادان به درجه نائل شده و به تدریس سطوح عالی پرداخت. اولین نوشته¬ها و طرح¬های سلوکی¬اش را پیش از بیست¬سالگی در دو کتاب رشد و مسئولیت و سازندگی عرضه کرد. وسعت مطالعات به او این امکان را داده بود که در زمینه¬های متنوعی به تحقیق و تألیف در آموزه¬های دینی بپردازد. از آخرین کتب و مقالات در حوزه گسترده مطالعات دینی مطلع بود؛ حتی از کتاب¬هایی که در ممیزی گرفتار شده، توفیق چاپ نیافته بود. سخنرانی متفاوت بود و معلمی گرم و ؛ از شرایط اجتماعی و تکیه بر طراوتی خاص به سخنانش می داد که احساس سرشار و باور عمیق او، آن را به عمق جان مخاطبان می¬رساند. در تعلیم به همه نیازهای دور و نزدیک شاگردانش می اندیشید و این صمیمیت به ارتباطی میان او و شاگردان می انجامید. او در کنار تفسیر و کفایه و مکاسب، به طلاب جوان صرف و نحو نیز می آموخت؛ چراکه آنان را در سن تصمیم و شکل-گیری می¬دانست و محتاج و . نثری داشت؛ و . خود ریشه این نثر خاص را در ختمهای بسیار ، انس با و گسترده روایات می دانست که در کنار ذوق سرشار ادبی و آشنایی و مرور مستمر ایران و جهان به بلوغ و پختگی رسیده بود. آدمی را در همه عرصه¬ها محتاج می¬دانست و به پاسخگویی دین در همه حوزه¬ها باور داشت؛ اعتقاد او به کفایت دین همراه با حرمتی بود که برای آورده¬های فلسفه، عرفان و علم قائل بود. از نگاه او، دین و تفقه در دین محدود به حوزه احکام نبود و تمامی گستره معارف، عقاید، اخلاق و احکام را در خود جای می¬داد و حتی تمامی نظام¬های فردی و اجتماعی را در بر می¬گرفت. نظام¬های فکری، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، حقوقی و جزایی. دین برای تدمین همه این نیازها آماده شده و محتاج حمایت دیگران نبود. باور به دین و متون دینی در تمامی سخنرانی¬ها و درس¬های خارج فقه و اصول و تفسیرش موج می-زد. در پاسخگویی به سوالات اولین دغدغه¬اش بود و اتکاء به حجت. در عقلی ترین مباحث کلامی یا ذوقی ترین گفت¬و¬گوهای عرفانی یا عرفی ترین مباحث اجتماعی تلاش می¬کرد تا پاسخ¬هایش بر مبتنی باشد که دین به او داده بود. زندگی فردی او جلوه¬ای عمیق از باورهای او بود؛ او فراتر از یک زندگی ساده با امکانات محقر بود؛ جلوه زهد و او در دیون سنگینی نمودار می¬شد که برای حفظ و از زندگی بر دوش می¬گرفت. غریبی در معاشران او بود که از و بسیار او خبر می¬داد و در شب¬های ، های بسیار و های مکررش ریشه داشت؛ زیارت¬های ماهیانه¬ی مشهد رضوی که در همین راه به سال 1378 به دیدار محبوبش شتافت.» روحش شاد با ذکر یک صلوات🤲 📗سلوک اخلاقی – طرح¬های برگرفته از کتاب و سنت – ، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ ص 199 🌷🇮🇷🌷
✨«مرحوم به سال 1330 در شهر قم در خاندانی از عالمان دین تولد یافت. در نوجوانی به سوی حوزه آمد و در پانزده سالگی موفق به پایان سطح گردید. نوزده ساله بود که به تایید برخی استادان به درجه نائل شده و به تدریس سطوح عالی پرداخت. اولین نوشته¬ها و طرح¬های سلوکی¬اش را پیش از بیست¬سالگی در دو کتاب رشد و مسئولیت و سازندگی عرضه کرد. وسعت مطالعات به او این امکان را داده بود که در زمینه¬های متنوعی به تحقیق و تألیف در آموزه¬های دینی بپردازد. از آخرین کتب و مقالات در حوزه گسترده مطالعات دینی مطلع بود؛ حتی از کتاب¬هایی که در ممیزی گرفتار شده، توفیق چاپ نیافته بود. سخنرانی متفاوت بود و معلمی گرم و ؛ از شرایط اجتماعی و تکیه بر طراوتی خاص به سخنانش می داد که احساس سرشار و باور عمیق او، آن را به عمق جان مخاطبان می¬رساند. در تعلیم به همه نیازهای دور و نزدیک شاگردانش می اندیشید و این صمیمیت به ارتباطی میان او و شاگردان می انجامید. او در کنار تفسیر و کفایه و مکاسب، به طلاب جوان صرف و نحو نیز می آموخت؛ چراکه آنان را در سن تصمیم و شکل-گیری می¬دانست و محتاج و . نثری داشت؛ و . خود ریشه این نثر خاص را در ختمهای بسیار ، انس با و گسترده روایات می دانست که در کنار ذوق سرشار ادبی و آشنایی و مرور مستمر ایران و جهان به بلوغ و پختگی رسیده بود. آدمی را در همه عرصه¬ها محتاج می¬دانست و به پاسخگویی دین در همه حوزه¬ها باور داشت؛ اعتقاد او به کفایت دین همراه با حرمتی بود که برای آورده¬های فلسفه، عرفان و علم قائل بود. از نگاه او، دین و تفقه در دین محدود به حوزه احکام نبود و تمامی گستره معارف، عقاید، اخلاق و احکام را در خود جای می¬داد و حتی تمامی نظام¬های فردی و اجتماعی را در بر می¬گرفت. نظام¬های فکری، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، حقوقی و جزایی. دین برای تدمین همه این نیازها آماده شده و محتاج حمایت دیگران نبود. باور به دین و متون دینی در تمامی سخنرانی¬ها و درس¬های خارج فقه و اصول و تفسیرش موج می-زد. در پاسخگویی به سوالات اولین دغدغه¬اش بود و اتکاء به حجت. در عقلی ترین مباحث کلامی یا ذوقی ترین گفت¬و¬گوهای عرفانی یا عرفی ترین مباحث اجتماعی تلاش می¬کرد تا پاسخ¬هایش بر مبتنی باشد که دین به او داده بود. زندگی فردی او جلوه¬ای عمیق از باورهای او بود؛ او فراتر از یک زندگی ساده با امکانات محقر بود؛ جلوه زهد و او در دیون سنگینی نمودار می¬شد که برای حفظ و از زندگی بر دوش می¬گرفت. غریبی در معاشران او بود که از و بسیار او خبر می¬داد و در شب¬های ، های بسیار و های مکررش ریشه داشت؛ زیارت¬های ماهیانه¬ی مشهد رضوی که در همین راه به سال 1378 به دیدار محبوبش شتافت.» روحش شاد با ذکر یک صلوات🤲 📗سلوک اخلاقی – طرح¬های برگرفته از کتاب و سنت – ، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ ص 199 🌷🇮🇷🌷