eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
686 دنبال‌کننده
576 عکس
332 ویدیو
105 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی موضوع نشست اخلاق و هنرهای مدرن 13991129.mp3
596.7K
✨معرفی موضوع نشست 🌷اخلاق و هنرهای مدرن🌷 از زبان استاد نصرت الله تابش صاحب آثار ۱- مبانی زیبایی شناسی سینمای اسلامی ۲- اخلاق و زیبایی و..... ✨صوت این نشست مفید را که در تاریخ 13991129 برگزار شد. را می‌توانید از لینک زیر دریافت نمایید👇 https://eitaa.com/joinchat/230228041C2fe559d8e5 ✨در این نشست چهار فیلم‌ کوتاه اخلاق‌محور جهان مورد تحلیل قرار گرفت و به کارکرد هنر در کمک به سه چالش اخلاقی مهم معاصر اشاره شد: ✨ابتدا فیلم کوتاه « گناه» 👇 http://go2l.ir/GUILT نمایش داده شد سپس نشست شروع شد. پس از آن « انتقام» و « سوراهی» و «آخرین نوبت زایمان برای یک زوج فراموش شده» 🔹نشست «اخلاق و هنرهای مدرن» در حوزه معصومیه خواهران قم 🔗https://www.hawzahnews.com/news/944407/ 🌷🇮🇷🌷
ویژه‌نامه‌ای_دربارۀ_استاد_صفایی.pdf
4.98M
۷ ❇️ ویژه‌نامه‌ای دربارۀ استاد صفایی 🍃 برای پس از مرگم 👌 ✍ استاد علی صفایی حائری ▪️آیت‌الله حائری شیرازی: قدر این مرد، شناخته نشد. ▫️حجت‌الاسلام جمشیدی: استاد صفایی انسانی والا از تبار پیامبران. ▪️حجت‌الاسلام محسن قرائتی: استاد صفایی می‌گفت: «توجیه حماقت است، تضعیف جنایت و تکمیل رسالت.» ▫️استاد نادر طالب‌زاده: فرصت ما برای درک مرحوم صفایی کم بود. ▪️حجت‌الاسلام حسینیان‌قمی: مرحوم صفایی طبیب دل‌ها بود. ▫️حجت‌الاسلام رنجبر: بی‌تعلقی به تمام معنا در وجود مرحوم صفایی مشخص بود. 🍃 شهادت ✍ استاد علی صفایی حائری 🍃 حرفی از روش شناخت و روش تحقیق ✍ استاد علی صفایی حائری 🍃 پاسخ به دو نامه ✍ استاد علی صفایی حائری 🍃 نقطه‌نظرها و دیدگاه‌های اصیل اسلامی دربارۀ علوم انسانی ✍ استاد علی صفایی حائری ☘️ @EinSadTehran 🌐 Einsadtehran.ir
استاد فلسفیان: پدر امت آن روز که ابراهیم معمار بزرگ توحید از سوختن نجات یافت و از اسارتها و معبودهای دروغین آزاد شد و بت ها را در هم شکست، بنا گذاشت تا جهان را معماری کند و پرچم توحید را در درون انسانها و در جامعه آنها و در تمامی هستی به اهتزاز در آورد، به خانه ای نیاز پیدا کرد که ام القری و مرکز توحید باشد این بود که کعبه را بنا کرد و بلد امن را تشکیل داد. و به معلمی اندیشید که توحید بیاموزد و موحد بسازد این بود که از خدا خواست: رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ که خدا به او محمد را ارزانی داشت و به تداوم راهش فکر کرد که چگونه تا آخر هستی و تا پایان تاریخ از این توحید پاسداری کند و زبان صادقی برای او باشد که از پروردگارش خواست: وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرين‏. و خدا در چنین روزی در دل کعبه به او فرزندی به نام علی داد. و این فرزند به همراه آن معلم شدند پدران این امت: أَنَا وَ عَلِيٌ‏ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، که رسالتشان بالاتر از آب و نان نجات امت از سوختن جهنم و تاریکی دنیا و به عبودیت رساندن و موحد کردن آنها و پیوند دادنشان به احرار و آزادگان از غیر حق بوده و هست: فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ. پدری که خدا به او و آنچه زایش داشته، قسم می خورد: «وَ والِدٍ وَ ما وَلَد». قسم به علیِ پدر و یازده فرزندش. قسم به علی همان که به جهان علم نموده شهدای کربلا را. قسم به علی و آنچه از حکمت و موعظه و جدال احسنی که تولید کرده است. قسم به علی و ضربه های شمشیرش که تنها یک ضربه اش برتر از عبادت جن و انس است. و قسم به علی و به کسانی همچون مالک اشتر که در مکتبش متولد شدند و به رشد و اطاعت و عبودیت و صراط رسیدند. علی پدری که بالاتر ازخانه و جامعه و جهان در هستی نقش ایفا کرده است او پدری که به همه از خودشان نزدیک تر و آگاه تر و مهربان ترست و همه ی آنچه انبیاء در طول تاریخ آورده اند یکجا تقدیم انسان ها نموده است. امروزه ما فرزندان او هستیم و حق او بر ما از پدرانی که ما را به دنیا آورده اند عظیم تر و سنگین ترست: وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، باید چنین حقی را پاس داشت و ضایع نگرداند به اینکه با علی همراه و هم هدف شد و او را اطاعت کرد و برای او زینت شد نه شینت که فرموده اند: «كُونُوا لَنا زَيْناً وَلاتَكُونُوا عَلَيْنا شَيْناً فَانَّ وَلَدَ السُّوءِ يُعَيَّرُ بِهِ والِدُهُ‏»؛ شما زينت ما باشيد و ما را بد نام نسازيد. فرزند بد باعث سرزنش پدر مى‏شود. و بر حذر باشيد از كارى كه ما را به خاطر آن سرزنش مى‏كنند. امروز جهان پدری از فرزندان علی دارد که چون خورشید در پشت ابرها می درخشد و در انتظار بلوغ ماست تا ظهور نماید و همه ی خواسته های علی را تحقق بخشد: أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريب‏
       آن روزی که چاروق هایم را به پا کردم تو به من آموختی که از رنج هایم مرکب بسازم و با سختی،راحت باشم تو در من چشم گشودی تو در سینه ام وسعتی آوردی که رنجهای بزرگ را،بارها تحقیر کرده ام تو مرا با شاید با فردا با پایان شب فریب ندادی چگونه می توانم تو را ستایش کنم؟ نمی دانم در دل خاموشم چه آتشی افروختی نمی دانم در شبستان سینه ام چه قندیلی آویختی نمی دانم چگونه مرا از معبر لحظه ها گذر دادی ولی می دانم بت هایی را که تا دیروز،در هزار لای دلم نگاه می داشتم امروز با نگاه تو،با دست تو مشکنم آدمهایی که آسمان آبی غرور من بودند امروز حتی یادشان بر سینه ام سنگینی می کند چقدر شیرین بود آن دیدار تو مرا با ترازویی دیگر سنجیدی تو وسعت سهمگین دلم را نشان دادی آن شب با آتش سرکش تو،به جشن تبخیر،به جشن آزادی رسیدم آن شب حصارها را به شهادت احساس کردم امروز من شوریده به وسعت ایمان آوردم می بینی چگونه پوسته ی محبوب خود را می شکنم و حیاتی دیگر و روزی دیگر را می خواهم می بینی بر دیوارها شوریده ام من خودم را باور کرده ام من جام عشق را نوشیده ام می بینی من مست مستم چگونه می توانم تو را ستایش کنم گزیده ای دیگر ازآن استاد شیدایی 🖕
✨اين ولايت، بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. آن ها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوه‌ى طلوع و غروب، اسيرشان مى‌كند و چشم شان را مى‌گيرد و دلشان را به بند مى‌كشد، چگونه مى‌شود شكوه و عظمت آن روح بزرگ تر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيع‌تر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينه‌ى ناپيداتر از كوير و عميق‌تر از دريا و جلوه‌ى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند. هر كس با هر مشربى و عقيده‌اى،مى‌تواند دوستدار على باشد. در على، علم و عشق، تدبير و شمشير، حريت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمه‌ى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى، در على اين همه هست و اين همه به خاطر حق است و براى اوست و اين است كه همه‌ى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفته‌ى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او. (غدیر، صفحه 12، استاد علی صفایی حایری) 💐
آن روز که تو را تنها دیدم، تنها و با شکوه، آن روز که از روی دست‌های بلند رسول (ص)، به کنار خانه افتادی و سینه شکسته و صورت نیلی را، از میان شعله‌های سرکش، به خاطر سپردی، آن روز هم به من آموختی: تا در پشت درهای بسته نمانم. و آموختی تا سردارانم را از دل دشمنانم بیرون بیاورم. تو در آستانه تنهایی، راز «تولید» را برایم گشودی و به شیخ قونیه، که با چراغ در جست و جوی «انسان» بود، آموختی که انسان ساختنی است گزیده ای از اشعار استاد صفایی🖕
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
آن روز که تو را تنها دیدم، تنها و با شکوه، آن روز که از روی دست‌های بلند رسول (ص)، به کنار خانه افتا
شیخ قونیه صدرالدین قونیه ملقب به شیخ کبیر از مریدان این عربی بودعارف فقیه مفسروبسیار وارسته ومتقی بودعمرش را درطلب قرب حق گذاشت خانقاهی. هم داشته مولوی نیزدرنمازهایش به او اقتدا می‌کرده است مولوی دروصفش اشعاری سروده است گوینداودرشهر می گشته وطلب انسان می‌کرده است: دی شیخ با چراغ همی گشت گردشهر. کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
هدایت شده از تربیت ولایی
🌷علی؛ پدر امت🌷 آن روز که "ابراهیم" معمار بزرگ توحید از سوختن نجات یافت و از اسارتها و معبودهای دروغین آزاد شد و بت ها را در هم شکست، بنا گذاشت تا جهان را معماری کند و پرچم توحید را در "درون" انسانها و در "جامعه" آنها و در "تمامی هستی" به اهتزاز در آورد، 1⃣ به خانه‌ای نیاز پیدا کرد که ام القری و مرکز توحید باشد این بود که "کعبه" را بنا کرد و بلد امن را تشکیل داد. 2⃣ و به معلمی اندیشید که توحید بیاموزد و موحد بسازد این بود که از خدا خواست: ✨«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِم» ْ که خدا به او 🌷محمد🌷 را ارزانی داشت و به تداوم راهش فکر کرد که چگونه تا آخر هستی و تا پایان تاریخ از این توحید پاسداری کند و زبان صادقی برای او باشد که از پروردگارش خواست: ✨«وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرين‏» و خدا در چنین روزی در دل کعبه به او فرزندی به نام 🌷علی🌷 داد. و این فرزند به همراه آن معلم شدند 🌷پدران🌷 این امت: ✨«أَنَا وَ عَلِيٌ‏ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ» که 3⃣ رسالتشان بالاتر از آب و نان "نجات امت از سوختن جهنم و تاریکی دنیا" و 🌱به عبودیت رساندن و 🌱موحد ساختن آنها و 🌱پیوند دادنشان به احرار و آزادگان از غیر حق بوده و هست: ✨«فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ» 🌷 پدری🌷 که خدا به او و آنچه زایش داشته، قسم می خورد: ✨ «وَ والِدٍ وَ ما وَلَد». 🌱 قسم به علیِ پدر و یازده فرزندش. 🌱قسم به علی همان که به جهان علم نموده شهدای کربلا را. 🌱 قسم به علی و آنچه از حکمت و موعظه و جدال أحسنی که تولید کرده است. 🌱 قسم به علی و ضربه های شمشیرش که تنها یک ضربه اش برتر از عبادت جن و انس است. و 🌱قسم به علی و به کسانی همچون مالک اشتر که در مکتبش متولد شدند و به رشد و اطاعت و عبودیت و صراط رسیدند. 🌷علی، پدری🌷 که بالاتر از و و در هستی نقش ایفا کرده است او پدری که به همه از خودشان و و است و همه‌ی آنچه انبیاء در طول تاریخ آورده‌اند یک‌جا تقدیم انسان ها نموده‌است. ⚡️اما امروزه ما فرزندان او هستیم و حق او بر ما از پدرانی که ما را به دنیا آورده اند عظیم تر و سنگین ترست: ✨« وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِم»ْ باید چنین حقی را پاس داشت و ضایع نگرداند به اینکه با علی و شد و او را کرد و برای او شد: ✨ «كُونُوا لَنا زَيْناً وَلاتَكُونُوا عَلَيْنا شَيْناً فَانَّ وَلَدَ السُّوءِ يُعَيَّرُ بِهِ والِدُهُ‏»؛ شما زينت ما باشيد و ما را بد نام نسازيد. فرزند بد باعث سرزنش پدر مى‏‌شود. ✨✨امروز جهان 🌷پدری از فرزندان علی🌷 دارد که چون 🌤خورشید در پشت ابرها🌤 می درخشد و در انتظار 🌱بلوغ ما🌱 است تا ظهور نماید ☀️و همه ی خواسته های 🌷علی🌷 را تحقق بخشد ✨ «أ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريب‏» مدرس عالی در روز 🌷پدر🌷یاد کنیم از پدر این جمع و روحش را با نثار فاتحه‌ای و صدقه‌ای و خیراتی شاد کنیم🌱 رحمة الله علیه و طاب ثراه 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از طرح «عریف»
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شنیدنی و عبرت آموز 👌 ع ولی خدا منتظر من و شما نمی‌ماند! کسالت علی ع هم مانع اجابت و نصرت او برای رسول ص نیست! 🌷🇮🇷🌷
فردی که در اوایل انقلاب تازه مسلمان شده بود، روزی به مرحوم آیت الله گفت: من زمانیکه گرایش چپ و مارکسیستی داشتم و بچه‌ها را به کوه می‌بردم ؛ آنجا دختران هم همراه ما بودند و حتی برخی از آنها موقع لغزیدن و افتادن بوسیله ما دستگیری می‌شدند. شب‌ها در پناهگاه مختلط می‌خوابیدیم و هیچ وقت احساس و وسوسه‌ای نداشتم. اما حالا که توبه کرده و مذهبی هستم و متاهل هم شده‌ام با کمترین برخوردها و حتی با شنیدن صدای پای دختری در راهرو، وسوسه می‌شوم. استاد صفایی خندید و با آن آرامش خاص فرمود: آن وقت تو ریشه‌ای نداشتی پس میوه‌هایت (عمل) در دست شیطان و تبلیغ حزب او بود و خوبی‌هایت هم به سود او بود. اصلا شیطان می‌گفت: تو از خود مایی، پس چه وسوسه‌ای؟ اما حالا ریشه‌ای یافتی! او می‌خواهد ریشه‌ها را بزند، اما نمی‌تواند. پس به میوه‌ها می‌پردازد، تا از این راه کم کم به ریشه‌ها برسد. تو حالا قیمت یافته‌ای و باید خرابت کند. این است که در حج بعد از مشعرالحرام که شعور به حرمت‌ها می‌یابی، بلافاصله رمی جمرات (سنگ انداختن نمادین به محل حضور شیطان) شروع می‌شود. پس تا شعور به حرمت‌ها نیافته‌ای، وسوسه ای نیست. اما به محض شناخت و ادراک است که باید شیطان را رمی  کنی آن هم دوبار و ... @mobini_110