ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت هفتاد و هفتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻بعد ا
🌳شجره آشوب« قسمت هفتاددو هشتم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻 نقش عناصر نفوذی معاویه (بنی امیه) در جمل
🔻در سطور پیشین گفتیم که بنی امیه، برای مشغول کردن امام و فرصت خریدن و تأخیر نبرد، تلاش کردند با حمایت از عناصر فتنه گر جامعه اسلامی در عصر امیرالمومنین، آشوب و غائله ای را راه بیندازند. در این میان، نباید از نقش عناصر نفوذی بنی امیه در سپاه جمل غافل شد. این افراد، تأثیر بسزایی در روند جنگ داشته و فعالیت های آنان سبب دست اندازی هایی در مسیر امام می شد. ما به معرفی برخی از این عناصر ذیلا می پردازیم:
🔻الف)مروان بن حکم
ما در اینجا قصد بررسی جزییات زندگی مروان را نداریم. فقط باید یادآوری کرد که او پس حکم بن ابی العاص، مطرود پیامبر، است. مروان کسی برای معاویه در شام می برد تا از این طریق بهانه ای برای معاویه علیه امام، ترتیب دهد؟ در تاریخ آمده است نعمان بن بشیر، مرد اموی معروف که در زمان قیام مسلم بن عقیل حاکم کوفه بود، این کار را می کند.
🔻 او پیراهن عثمان و انگشتان نائله را برای معاویه می برد و معاویه نیز با علم کردن آن ها، مردم شام را علیه امیرالمومنین تحریک می کرد. این اقدام معاویه، سبب تشدید کینه و غیظ اهل شام نسبت به امام می شد. هر بار که اهل شام، دچار سستی می شدند، عمروعاص دستور می داد تا پیراهن و انگشتان را در دید مردم قرار دهند.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز هفتاد ونهم
┄┄┅┅✿❀🍃🌺🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه31: نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) :
4⃣ شتاب در تربيت فرزند
🔻هنگامی كه ديدم ساليانی از من گذشت و توانایی رو به كاستی رفت، به نوشتن وصيّت برای تو شتاب كردم و ارزشهای اخلاقی را برای تو بر شمردم. پيش از آن كه اجل فرا رسد و رازهای درونم را به تو منتقل نكرده باشم و در نظرم كاهشی پديد آيد چنانكه در جسمم پديد آمد و پيش از آنكه خواهشها و دگرگونيهای دنيا به تو هجوم آورند و پذيرش و اطاعت مشكل گردد، زيرا قلب نوجوان چونان زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذری است كه در آن پاشيده شود. پس در تربيت تو شتاب كردم، پيش از آنكه دل تو سخت شود و عقل تو به چيز ديگری مشغول گردد، تا به استقبال كارهایی بروی كه صاحبان تجربه زحمت آزمون آن را كشيده اند و تو را از تلاش و يافتن بی نياز ساخته اند و آنچه از تجربيّات آنها نصيب ما شد، به تو هم رسيده و برخی از تجربيّاتی كه بر ما پنهان مانده بود برای شما روشن گردد. پسرم درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم و در اخبارشان انديشيدم و در آثارشان سير كردم تا آنجا كه گويا يكی از آنان شده ام، بلكه با مطالعه تاريخ آنان، گويا از اوّل تا پايان عمرشان با آنان بوده ام، پس قسمتهای روشن و شيرين زندگی آنان را از دوران تيرگی شناختم و زندگانی سودمند آنان را با دوران زيانبارش شناسایی كردم، سپس از هر چيزی مهم و ارزشمند آن را و از هر حادثه ای، زيبا و شيرين آن را برای تو برگزيدم و ناشناخته های آنان را دور كردم، پس آنگونه كه پدری مهربان نيكی ها را برای فرزندش می پسندد، من نيز بر آن شدم تو را با خوبيها تربيت كنم، زيرا در آغاز زندگی قرار داری تازه به روزگار روی آورده ای، نيّتی سالم و روحی با صفا داری.
5⃣ روش تربيت فرزند
🔻پس در آغاز تربيت تصميم گرفتم تا كتاب خدای توانا و بزرگ را همراه با تفسير آيات به تو بياموزم و شريعت اسلام و احكام آن از حلال و حرام، به تو تعليم دهم و به چيز ديگری نپردازم. امّا از آن ترسيدم كه مبادا رأی و هوایی كه مردم را دچار اختلاف كرد و كار را بر آنان شبهه ناك ساخت به تو نيز هجوم آورد، گرچه آگاه كردن تو را نسبت به اين امور خوش نداشتم، امّا آگاه شدن و استوار ماندنت را ترجيح دادم تا تسليم هلاكتهای اجتماعی نگردی و اميدوارم خداوند تو را در رستگاری پيروز گرداند و به راه راست هدايت فرمايد، بنا بر اين وصيّت خود را اينگونه تنظيم كرده ام. پسرم بدان آنچه بيشتر از به كار گيری وصيّتم دوست دارم ترس از خدا و انجام واجبات و پيمودن راهی است كه پدرانت و صالحان خاندانت پيموده اند. زيرا آنان آنگونه كه تو در امور خويشتن نظر ميكنی در امور خويش نظر داشتند. همانگونه كه تو درباره خويشتن می انديشی، نسبت به خودشان می انديشيدند و تلاش آنان در اين بود كه آنچه را شناختند انتخاب كنند و بر آنچه تكليف ندارند روی گردانند و اگر نفس تو از پذيرفتن سرباز زند و خواهد چنانكه آنان دانستند بداند، پس تلاش كن تا درخواست های تو از روی درك و آگاهی باشد، نه آنکه به شبهات روی آوری و از دشمنی ها كمك گيری و قبل از پيمودن راه پاكان، از خداوند ياری بجوی و در راه او با اشتياق عمل كن تا پيروز شوی و از هر كاری كه تو را به شك و ترديد اندازد، يا تسليم گمراهی كند بپرهيز. و چون يقين كردی دلت روشن و فروتن شد و انديشه ات گرد آمد و كامل گرديد و اراده ات به يك چيز متمركز گشت، پس انديشه كن در آنچه كه برای تو تفسير می كنم، اگر در اين راه آنچه را دوست ميداری فراهم نشد و آسودگی فكر و انديشه نيافتنی، بدان كه راهی را كه ايمن نيستی می پيمایی و در تاريكی ره می سپاری، زيرا طالب دين نه اشتباه می كند و نه در ترديد و سرگردانی است، كه در چنين حالتی خود داری بهتر است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌺🍃❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(54).mp3
7.22M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز هفتاد و نهم نامه ۳۱ بند ۴ تا۵
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
AUD-20220824-WA0006.
5.89M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت27 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت27 1⃣
🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: "با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است".
🔰 یکی از موضوعاتی که در نهج البلاغه شریف به آن پرداخته شده است، مسأله بیماری و درد جسمانی است. مثل همه موضوعاتی که وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آنها ورود می کنند، ظرائف و نکات عمیقی از آن استخراج میکنند، که کس دیگری به آن دست پیدا نکرده است، ماجرای بیماری و درد هم یکی از همین موضوعات است که نکات خیلی جالبی در نهج البلاغه پیرامون آن پیدا می شود.
ما در سه بخش بررسی میکنیم :
1⃣ بیماری
2⃣ درد
3⃣ درمان
🔻اول برویم سراغ بیماری: مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۳۸۸ برای بلاها، مراتبی را بیان فرموده است که بخشی از آن مربوط به بیماری تن و یک بخشی از آن مربوط به صحّت بدن است.
🔻در حکمت ۳۸۸ می فرمایند: "آگاه باشید که فقر نوعی بلاست و سخت تر از فقر بیماری تن است و سخت تر از بیماری تن، بیماری قلب است. آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است".
🔻یک نمونه از این بیماریهای دل را که منجر میشود بدن انسان هم از سلامتی محروم بشود، حسادت معرفی کرده اند و درحکمت ۲۲۵ می فرمایند: از غفلت حسودان نسبت به سلامتی جسمشان تعجب می کنم. کنایه از اینکه چرا حسود متوجه نیست که با حسادتی که در درون خودش شعله ور کرده به جسم خودش ضرر میزند.
🔻در حکمت ۱۰۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به مرضهای قلب، یک حکایتی و حکمت بسیار بسیار جالب دارند. می فرمایند: "به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آويخته كه شگرف ترين اعضا درونی اوست و آن قلب است، چيزهایی از حكمت و چيزهایی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نوميدی بر آن چيره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناك شود كينه توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز كردن آن را مشغول سازد و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نيازی آن را به سركشی كشاند و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوايش كند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش كند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هرگونه كندروی برای آن زيانبار و هر گونه تندروی برای آن فسادآفرين است".
این یک بخشی از نسبت بین عقل و بدن است.
🔻 مسأله دیگری که در نهج البلاغه به آن پرداخته شده است و این روزها به بهانه کرونا خیلی در فضای مجازی و غیر مجازی گفتگو می شود، مسأله سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر است، که ان شاءالله در بخش بعدی توضیح خواهم داد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه
🌳شجره آشوب« قسمت هفتاددو هشتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻 نق
🌳شجره آشوب« قسمت هفتاد و نهم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻4. هنگامی که قیس بن سعد (استاندار علی ع ) از مصر عزل شد، از مصر به مدینه امد و سپس از مدینه به سوی کوفه رفت. این خبر به گوش معاویه رسید. معاویه کاملا انتظار داشت که مروان در مدینه قیس را ترور کند زیرا قیس مهره کلیدی علی ع بود لذا نیز طی نامه ای مروان را سرزنش کرد و گفت: «قيس بن سعد و رأى و اعتبار وى را به كمك على فرستاديد، به خدا اگر يكصد هزار جنگاور به كمك او فرستاده بوديد مرا چنين به خشم نمىآورد كه قيس بن سعد را پيش على فرستاديد.»
🔻 سوال مهم اینجاست اگر مروان، نفوذی بنی امیه و شخص معاویه نبود،در سراسر زندگی خود، چیزی جز دشمنی و کینه با اهل بیت نداشت. او بود که جعده را تحریک کرد تا امام حسن علیه السلام را مسموم کند و حتی جزو گروهی بود که با برپا کردن آشوب، جلوی دفن امام حسن در کنار پیامبر را گرفت و به تابوت حضرت، تیراندازی کردند. پیامبر او را وزغ پسر وزغ و شخص ملعون نامید. ما دلایل خود را برای نفوذی بودن مروان از سوی بنی امیه به شرح زیر می آوریم:
🔻1.در زمان خلیفه سوم، او و ابوسفیان، روی رفتارهای عثمان، نفوذ داشتند. به طوری که یعقوبی می نویسد: «مروان بن حکم و ابوسفیان، بر عثمان تسلط داشتند و بر او چیره بودند.»
🔻2. مروان، برای قتل عثمان، مردم را تحریک می کرد. زمانی که معترضان به وساطت امام علی علیه السلام، پذیرفتند تا به مصر برگردند، در نیمه راه پیکی را از سوی عثمان دستگیر کردند. همراه این پیک نامه ای خطاب به ابن ابی سرح، فرماندار مصر نوشته شده و در آن به قتل معترضان دستور داده بود. هنگامی که معترضان آن نامه را دیدند، متوجه شدند به خط مروان به حکم نگاشته شده است.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز هشتادم
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه31: نامه به امام حسن مجتبی(علیه السلام )
6⃣ ضرورت توجه به معنويّات
🔻پسرم در وصيّت من درست بينديش، بدان كه در اختيار دارنده مرگ همان است كه زندگی در دست او و پديد آورنده موجودات است، هم او می ميراند و نابود كننده همان است كه دوباره زنده می كند و آن كه بيمار می كند شفا نيز می دهد، بدان كه دنيا جاودانه نيست و آنگونه كه خدا خواسته است برقرار است، از عطا كردن نعمتها و انواع آزمايشها و پاداش دادن در معاد و يا آنچه را كه او خواسته است و تو نميدانی. اگر در باره جهان و تحوّلات روزگار مشكلی برای تو پديد آمد آن را به عدم آگاهی ارتباط ده، زيرا تو ابتدا با ناآگاهی متولّد شدی و سپس علوم را فرا گرفتی و چه بسيار است آنچه را كه نميدانی و خدا می داند كه انديشه ات سرگردان و بينش تو در آن راه ندارد، سپس آنها را ميشناسی. پس به قدرتی پناه بر كه تو را آفريده، روزی داده و اعتدال در اندام تو آورده است، بندگی تو فقط برای او باشد و تنها اشتياق او را داشته باش و تنها از او بترس. بدان پسرم هيچ كس چون رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) از خدا آگاهی نداده است، رهبری او را پذيرا باش و برای رستگاری راهنمایی او را بپذير، همانا من از هيچ اندرزی برای تو كوتاهی نكردم و تو هر قدر كوشش كنی و به اصلاح خويش بينديشی همانند پدرت نميتوانی باشی. پسرم اگر خدا شريكی داشت، پيامبران او نيز به سوی تو می آمدند و آثار قدرتش را می ديدی و كردار و صفاتش را می شناختی، امّا خدا، خدایی است يگانه همانگونه كه خود توصيف كرد، هيچ كس در مملكت داری او نزاعی ندارد، نابود شدنی نيست و همواره بوده است، اوّل هر چيزی است كه آغاز ندارد و آخر هر چيزی كه پايان نخواهد داشت، برتر از آن است كه قدرت پروردگاری او را فكر و انديشه درك كند. حال كه اين حقيقت را دريافتی در عمل بكوش آن چنانكه همانند تو سزاوار است بكوشد، كه منزلت آن اندك و توانایی اش ضعيف و ناتوانی اش بسيار و اطاعت خدا را مشتاق و از عذابش ترسان و از خشم او گريزان است، زيرا خدا تو را جز به نيكوكاری فرمان نداده و جز از زشتيها نهی نفرموده است.
7⃣ ضرورت آخرت گرایی
🔻ای پسرم من تو را از دنيا و تحوّلات گوناگونش و نابودی و دست به دست گرديدنش آگاه كردم و از آخرت و آنچه برای انسانها در آنجا فراهم است اطّلاع دادم و برای هر دو مثالها زدم تا پند پذيری و راه و رسم زندگی بياموزی، همانا داستان آن كس كه دنيا را آزمود، چونان مسافرانی است كه در سر منزلی بی آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد كوچ كردن به سرزمينی را دارند كه در آنجا آسايش و رفاه فراهم است. پس مشكلات راه را تحمّل می كنند و جدایی دوستان را می پذيرند و سختی سفر و ناگواری غذا را با جان و دل قبول می كنند، تا به جايگاه وسيع و منزلگاه أمن با آرامش قدم بگذارند و از تمام سختيهای طول سفر احساس ناراحتی ندارند و هزينه های مصرف شده را غرامت نمی شمارند و هيچ چيز برای آنان دوست داشتنی نيست جز آن كه به منزل أمن و محل آرامش برسند. امّا داستان دنيا پرستان همانند گروهی است كه از جايگاهی پر از نعمتها می خواهند به سرزمين خشك و بی آب و علف كوچ كنند، پس در نظر آنان چيزی ناراحت كننده تر از اين نيست كه از جايگاه خود جدا می شوند و ناراحتيها را بايد تحمّل كنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee