eitaa logo
🌺چله1️⃣8️⃣مجرب سوره یس شیخ نخودکی
7.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
62 فایل
ادمین👇 @Raha_zarey 🌺کپی مطالب با لینک و ذکر صلوات برای سلامتی وتعجیل درفرج آقا امام زمان(عج الله) جایز میباشد🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
••• باطل السحر 🔴 برگشت به 🔲شما یه دربشو سوراخ کنید وتقریبا پر اب کنید یه قاشق و دو قاشق داخلش بریزید و "سوره‌حمد" را بخونید وداخل آن کنید درب بطری را بسته و بگویید خدایا در هرکاری صادقانه واردم کن وصادقانه خارجم کن حق آمد وباطل نابود شد بعد سه روز  صبح و سه روز غروب بعد از نماز به و  بریزید •••┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ https://eitaa.com/khatmenokhodaki ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
🔴 ماجرای عجیب یک مهمانی با پذیرایی مردار انسان...! ⏱زمان مطالعه ۱ دقیقه⏱ 🍃یک روز با بعضی بزرگان فامیل به یک مهمانی در لواسان دعوت شده بودیم. بعد از صرف دور هم روی مبل نشستیم. یک میز بزرگ وسط بود که خوراکی‌های مختلف روی آن چیده بودند از شیرینی میوه آجیل گرفته تا شربت چای و.... همه گرم صحبت بودند. هر کسی چیزی میگفت و بقیه مشغول بودند. 🍃کم کم احساس کردم از کسانی صحبت میشود که در جمع ما نیستند. کاملاً مشخص بود می‌کنیم. با زبان طنز و شوخی به یکی از بزرگترها گفتم: فلانی بیا از قد و هیکل و قیافه من بگو، خوب نیست پشت سر کسی حرف بزنیم. او هم با پررویی گفت: جلوی روش هم میگم. دوباره حرفم را کردم و گفتم: بابا بیایید از خودمان حرف بزنیم خوب نیست غیبت کنیم. اما کسی به حرف من توجهی نکرد. با خودم گفتم من باید بروم بیرون، اینجا مجلس غیبت شده است. آنجا بزرگی داشت و من رفتم داخل حیاط. 🍃در بررسی اعمال آن روز را با تمام جزئیات دیدم. اما چیزهایی را دیدم که کار آن روز ما بود. میز بزرگ وسط که پر از خوراکی بود تبدیل شده بود به یک گوشت مردار و حاضران تکه تکه از آن می‌خوردند و چهره هایشان تغییر میکرد، صورتشان مثل وحشتناک میشد و اصلاً قابل تحمل نبود. از طرفی می‌دیدم که پرونده اعمالم با حضور در آن جلسه سنگین تر میشد؛ اما زمانی که امر به معروف کردم و از جلسه بیرون آمدم اعمالم سبک شد و خیر و برکات زیادی در روزهای بعدی زندگی‌ام دیدم. برخی گرفتاری های زندگی‌ام به همین دلیل برطرف شد. 📙کتاب تقاص https://eitaa.com/khatmenokhodaki ⛔️