4_6035213913203671222.mp3
973.4K
زمزمه و نوحه – تشعیع و هنگام خاکسپاری خادمین اهل بیت
ای دل عالم گرفتارت آقا
نوکرت آمد به دیدارت آقا
ای حسین جانم ای حسین جانم...
ای عزیز زهرا،مهربان ارباب
سینه زَنت را امشب خودت دریاب
ای به گلزار زهرا گل ِ لاله
برس به داد ِ او حقّ سه ساله
شب اوّل ِ قبرش تو یارش باش
در حشر و میزان هم در کنارش باش
شکر خدا که از نسل قرآنیم
در هر عزا برای تو گریانیم
شکر خدا که ما اهل ولاییم
از سرزمین سرخ کربلاییم
هر جا اشک ما جاری شود ازعین
میخوانیم بر تو مرثیّه یا حسین
به یاد آن دمی که بین مقتل
شنیدی بانگ خواهرت را از تل
به یاد آن دم که با چشمان تر
ناله میزد زهرا،غریب مادر
سرت جدا شده آه و واویلا
بر نیزه ها شده آه و واویلا
فدای لاله های پرپر تو
ابالفضل و علیّ ِ اکبر تو
فدای آن دل ِ سوزانت ارباب
روی دستت شد علی اصغر سیراب
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
کلید قفل مشکل هاست عباس به مردی شهرة دنیاست عباس
مروّت ریزه خور خوان لطفش فتوّت صورت و معناست عباس
حسین بن علی را عبد صالح ولی بر ماسوی مولاست عباس
به دشت کربلا آرامش دل برای زینب کبراست عباس
بود بدر منیر هاشمیّون که زیباتر ز هر زیباست عباس
برای حفظ آیین محمد شکوه روز عاشورا ست عباس
به میدان شجاعت اشجع الناس که غیرت قطره و دریاست عباس
گذشت از آب و کسب آبرو کرد اگر چه ساقی و سقاست عباس
اگر دستش جدا شد غم ندارد که دست آویز ما فرداست عباس
بزن بر دامنش دست توسل
که در جود و سخا آقاست عباس
همین که صدای العطش بچه ها را شنید ، آمد نزد امام حسین اجازة میدان گرفت ، مشک را به دست گرفته ، آمد کنار شریعه فرات ، عباس تشنه است مشتی از آب برداشت تا به لبهای عطشان برساند اما :«فَذََکَرَ عَطَشَ الحُسَین وَ اَهلِ بَیتِهِ » به یاد لبهای تشنه برادر افتاد ، آب را روی آب ریخت ، مشک را پر از آب کرد ، از شریعه بیرون آمد ، به سمت نخلستان ، دشمنان دستهای نازنینش را قطع کردند ، مشک آب را سوراخ کردند ، تیر به چشمش زدند ، (عاشقان اباالفضل ، انشاءالله کنار حرمش )یک وقت یک عمود آهن هم بر فرق عباس زدند . لذا صدا زد : یا اَخا اَدرک اَخا ،
پدرت از نجف آمد تو هم از خیمه بیا قدمی رنجه نما پای بنه بر سر من
مشک پاره بده زینب که مدینه ببری تا شود با خبر از خجلت من مادر من
هوسم بود که آید به سرم ام بنین مادرت فاطمه آمد عوض مادر من
هر کجا پای گذاری به زمین می بینی قسمتی از بدن و از سر و از پیکر
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
4_5927213120844989095.mp3
7.44M
متن اشعار
لالاکن دخترم دورت بگردم
لالا کن خسته ای عمه میدونه
یه دنیا غم توی چشمات اسیرن
لالا کن دنیا اینجور نمیمونه
برات قصه بگم خوابت بگیره
بگم از بحر خوبی های حیدر
شاید یادت بره این لحظه ها رو
شاید بیرون بیای از فکر معجر
من هر کاری میکنم آروم نمیشی
دلت خونه برات عمه بمیره
اگر نازت نکردم سوخته موهات
عزیزم میدونم دردت میگیره
عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه
لالاکن دخترم دورت بگردم
لالا کن خسته ای عمه میدونه
یه دنیا غم توی چشمات اسیرن
لالا کن دنیا اینجور نمیمونه
بمیرم برات هر بار گریه کردی
اومد اشکات روی زخمای گونه ات
تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی
دیگه میشناسمت با این نشونت
بیا و سر روی شونه ام بزار که
یکم آروم بشه قلب دوتامون
بزار دستاتو توی دستای عمه
تموم میشه یه روزی این غصه هامون
عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه
تو اینقدر داد زدی بابا کجایی
دیگه توی صدات جوهر نداری
همش میری یه کنج آروم میشینی
ولی من که میدونم بی قراری
شبا از بس که موندی تو گرسنه
بمیرم رنگ رخسارت پریده
نمیشه باورم که مثل مادر
با این سن کمت موهات سپیده
چقدر سخته برام وقتی میبینم
روی دستای تو رد طناب
عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب
رنگ صورتت مثل ربابه
عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه
@khatmkhanimajma
حاج حسین سیب سرخی
زمزمه. .هفت.چهل سال
پدر مادر غیره
مشتر
تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من
بار سفر بستی و رفتی.اما نمیشه باور من
تو رفتی و تموم دنیا، روی سر من میشه آوار
عزیز خوب و مهربونم، پناه من خدا نگهدار
گرفته رنگ و بوی ماتم ،تموم خونه بی تو(مادر)(بابا)
تو رفتی و غمت همیشه به دل میمونه بی تو (مادر) (بابا)
مرهم بزار کمی عزیزم این قلب زار و غصه دارو
. اتیش میگیرم تا میبینم ، رو قبر تو دسته گلارو
چهل روزه به غم اسیرم، چهل روزه دیگه بریدم
چه غصه ایی از این بالاتر، چهل روزه تورو ندیدم.
منی که عاشق تو بودم، چهل روزه که از تو دورم
چهل روزه با اشک چشمام، سنگ مزارتو
میشورم
چهل روزه برات میخونم ،یاسین و سوره تبارک
چهل روز با گریه میگم خونه ی نو باشه مبارک
چهل روز خبر نداری، که خون از این چشام میریزم
راحت بخواب آروم جونم ،لالا لالا لالا عزیزم
لالا لالا لالا عزیزم عزیزم
توجه:
بجای چهل روزه. میشه گفت «چند روزه که» یا «یه ساله که»
منبع: کتاب --:«نیم از عالم خاک»:--
حسین کریمی نیا
🥀🥀🥀🥀🥀 🍃 🍃
هدایت شده از آموزش مداحی کربلایی سعید صادقی
کانال آموزش استاد سعید صادقی در پیام رسانهای مختلف 👇👇😍
کانال استاد در پیام رسان تلگرام👇
https://t.me/saeedsadeghi_maddah
کانال استاد در پیام رسان ایتا👇
@saeedsadeghi_maddah
لینک گروه تمرین وصداسازی درایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/736886838Cc2c516f8e5
لینک ابر گروه مجمع الذاکرین
ارائه سبکهای متنوع مناسبتی👇
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آموزش مداحی
(صداسازی و اصول و فنون )
توسط
#استاد_کربلایی_سعید_صادقی
⬆️⬆️⬆️
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
4_5793990416508389017.mp3
2.63M
#روضه لری
اجرای سبک مداح بختیاری پرویزی
سرم کرده هوای خیزرونی
که بوئه هوم سفر وا کاروونی
سرم سی نی سواری بیقراره
بو وه کوفی که زیتر نی بیاره
خدایا راس خینی لوءٍ عطشو
زوونم ها تلاوت میکه قُرآو
اگر بِیه جدا راسم ده پیکر
بُلِنگه بخت مه تی حی داور
بیا زینب خُوئر غمگسارم
یتیمونم وه دسه ت می سپارم
اَمونِم بُرّنَه ناله یتیمو
می تُکه خی ده زیر پا اسیرو
نزه ای ساروو ده راه کینه
وه دس رُقیه ، گُرده سکینه
اگر نقش زمینه پیکر مه
وری نی سربُلِن مَنَه سرِمه
@khatmkhanimajma
تشییع جنازه
خاکسپاری
دوبیتی های دشتی برادر وخواهر
رفیق روز تنهاییِ من باش
تو رفتی قبل تو می مردم ای کاش
دلم می سوزه و دارم سوالی
سرت رو دامن کی بوده داداش؟
.....
...
....
نداره قصه ی عشق تو آخر
انیس و مونس قلب برادر
نگاه مهربونت خیس اشکه
فدای اشک چشمای تو خواهر
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
@khatmkhanimajma
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
اشعار درماتم جانسوز مادر
دوست دارم ازغمت بااین دل سوزان بمیرم
درغمت شیون کنم بادیده گریان بمیرم
دوست دارم انفدر نالم زدوری رخ تو
تازپا افتم برایت بادلی نالان بمیرم
دوست دارم امشبی را گوشه خلوت بیابم
باخیالت انس گیرم تا شوم بی جان بمیرم
مادر مادر خوبم مادر مهر بانم اگر از پیش مارفتی مطمءان باش ازخونه دل ما ببرون نرفتی مادر
دوست دارم انقدر ازماتم تو اشک ریزم
تا که خون ایدبجای اشک از چشمام بمیرم
دوست دارم بوسه بر قبرت زنم با اشک چشمم
درکنار تربتت با این دل سوزان بمیرم
دوست دارم پرزنم پروانه سان برگردقبرت
دربرشمع وجودت با پری سوزان بمیرم
مادرم تا توروداشتم قدر توندونستم. مادر مادر دیگه این خونه بی تو صفا ای نداره مادر رفتی چراغ خونمون بیتو خاموشه مادراه مادر من اون دردو دلا تو قربانم مادر
دوست دارم انقدر عنوان کنم نام نکویت
تارسد جان بر لبانم با همین عنوان بمیرم
دوست دارم نعره ازدل بر کشم اندر عزایت
روز شب افقان کنم با ناله واافقان بمیرم
لحظه ای فکرو خیالت ازدلم بیرون نرفته
دوست دارم جان دهم بایادتو ای جان بمیرم
نوحه
مادرچرادیگر نمی اید صدایت
رفتی زدنیا یاخدا داده شفایت
فروغ دیده علی
اول شهیده علی
مظلومه مادر. مظلومه مادر
برخیزوباان خطبه های اتشینت
یاری نما ازهمسر خانه نشی نت
ای یاس پرپرعلی
ا ول شهیده ی علی
مظلومه مادر مظلومه مادر
باهمسرت از سیلی دشمن نگفتی
من دخترت بودم چرا بامن نگفتی
ای روح وریحان علی
ایراحت جان علی
مظلومه مادر مظلومه مادر
رفتی زشهرو در بیابان گریه کردی
گه دراحد گه بیت الا حزان گ یه کردی
فروغ دیده ی علی
اول شهیده ی علی
مظلومه مادر مظلومه مادر
سرمایه ی محبت زهراست دین من
من دین خودرابه دودنیا نمیدهم
گرمهرو ماهرا به دودستم نهد قضا
یک زره ازمحبت زهرا نمی دهم
امروز بزم گریه ی زهرا گواه ماست
این بزم را به نسیه ی فردا نمی دهم
گریم تمام عمر زبرایش همی بدان
این اشک را من به دنیا نمی دهم
اخه زهرا دختر پیغمبره همسر علیه مادر حسنین و زینبین اره والله هر چی از بزرگواری زهرا. از متا نتش از گزشت واز فدا کاری وایثارش بگم کم گفتم وای مادر مادر مادر. حالا هرچی ارادت به مادر صادات فاطمه زهرا داری همه بگید زهرا جان زهرا جان زهرا جان
باابی انت وامی یا زهرا
یا رب الز هرا بحق زهرا اشف صدرالزهرا بظهو رالحجه
#ختم مادر # روضه حضرت زینب س #
#مادر
روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
شهپر جبریل را من فرش راهت می کنم
از درون قاب عکس هر شب نگاهت می کنم
یک شب جمعه حرم ،روضه ،بکاءو عاشقی
وقت روضه خویش غرق در قتلگاهت می کنم
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
📚راه آمرزش گناه📚
✳️شخصی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد:
یا رسول الله!
هیچ گناهی نیست که من آن را انجام نداده باشم
" گناهم خیلی زیاده "آیا راه توبه ای برایم هست؟
✳️پیامبر اکرم (ص)فرمودند:
آیا کسی از پدر و مادرت زنده هستند؟
عرض کرد: بلی پدرم.
💥فرمود: برو هر چه میتوانی به پدرت خدمت کن.
وقتی این مرد برگشت برود، حضرت فرمود:
💥 ای کاش مادرش زنده بود
📙📘 منبع
بحار الانوار ج ۷۴ ص۸۲
@khatmkhanimajma